چرا شیعه و سنی در مورد قرآن کریم با هم اختلاف هایی دارند، هر چند کوچک!؟ و چرا این مورد در مورد تفاسیر به صورت تضاد هم در آمده اند؟ در رابطه با اصل قرآن اتفاق و اتحاد کافی بین مسلمین وجود دارد، از جمله این که تمام قرآن وحی الهی است، و این که قرآن تحریف نشده بدون کم و زیاد دست نخورده باقی مانده است اختلافاتی که وجود دارد در زمینه فهم و تفسیر قرآن است آنهم بیشتر در مسائلی که مربوط به بحث امامت و یا برخی مسائل فقهی می شود و راز آن چند امر می تواند باشد. 1- اختلاف در مبانی: از نظر شیعه قرآن را با قرآن، و یا روایات معتبر و موثق پیامبر اکرم و امامان معصوم و در پرتو دلالت های عقل و خرد می توان تفسیر کرد، ولی در میان اهل سنت به جای روایات معصومین اسرائیلیات شیوع فراوان یافت و نیز سخنان مالک ابوحنیفه، شافعی، احمد حنبل و ... اعتبار دارد. 2- اختلاف در معانی لغوی: گاه ریشه اختلاف تفسیری اختلافات و اقوالی است که پیرامون یک لغت وجود دارد که می تواند دستاویز عده ای قرار گیرد مثل اختلاف در کلمه (ولی) و آنچه که در حدیث غدیر آمده (من کنت مولاه ...). این گونه اختلافات گاه در حیطه تفسیری همه مذاهب می تواند مشاهده کرد. 3- تفسیر به رأی: عامل دیگر برای اختلافات تفسیری، گاه تحمیل های است که بر اثر هواهای نفسانی و باورهای خاص، بر آیات تحمل می شود. عوامل یاد شده و امثال آن می تواند زمینه ساز اختلافات تفسیری باشد در پایان به دو نکته توجه شود. 1- صرف اختلافات در تفسیر زیان آور نیست، بلکه گاه اختلاف ها باعث تضارب و برخورد آراء نشده زمینه رشد علمی بیشتر را فراهم می نماید. و این اختلافات نه تنها مذموم نیست بلکه قابل مدح، ستایش است، بلی اختلاف های ویرانگر و اختلاف های که ناشی از تفسیر به رأی و غرض های نفسانی یا ناشی از وابستگی فکری و فرهنگی به جریانی ضد اسلامی ریشه گیرد مذموم و مردود می باشد. 2- اختلافات جزئی در تفسیر در بین شیعیان و علمای هر مذهب دیگری وجود دارد، این هم باید به خاطر معانی متعددی که برای آیات قرآن (از هفت بطن تا هفتاد بطن) گفته اند و یا به خاطر معانی لغوی و یا اختلافات در اعتبار برخی روایات و یا عدم آن است. و کلا باید گفت در حیطه هر علمی اختلاف نظر وجود دارد که نه تنها مذموم نیست بلکه قابل مدح، و رشدآور است.
چرا شیعه و سنی در مورد قرآن کریم با هم اختلاف هایی دارند، هر چند کوچک!؟ و چرا این مورد در مورد تفاسیر به صورت تضاد هم در آمده اند؟
چرا شیعه و سنی در مورد قرآن کریم با هم اختلاف هایی دارند، هر چند کوچک!؟ و چرا این مورد در مورد تفاسیر به صورت تضاد هم در آمده اند؟
در رابطه با اصل قرآن اتفاق و اتحاد کافی بین مسلمین وجود دارد، از جمله این که تمام قرآن وحی الهی است، و این که قرآن تحریف نشده بدون کم و زیاد دست نخورده باقی مانده است اختلافاتی که وجود دارد در زمینه فهم و تفسیر قرآن است آنهم بیشتر در مسائلی که مربوط به بحث امامت و یا برخی مسائل فقهی می شود و راز آن چند امر می تواند باشد.
1- اختلاف در مبانی:
از نظر شیعه قرآن را با قرآن، و یا روایات معتبر و موثق پیامبر اکرم و امامان معصوم و در پرتو دلالت های عقل و خرد می توان تفسیر کرد، ولی در میان اهل سنت به جای روایات معصومین اسرائیلیات شیوع فراوان یافت و نیز سخنان مالک ابوحنیفه، شافعی، احمد حنبل و ... اعتبار دارد.
2- اختلاف در معانی لغوی:
گاه ریشه اختلاف تفسیری اختلافات و اقوالی است که پیرامون یک لغت وجود دارد که می تواند دستاویز عده ای قرار گیرد مثل اختلاف در کلمه (ولی) و آنچه که در حدیث غدیر آمده (من کنت مولاه ...). این گونه اختلافات گاه در حیطه تفسیری همه مذاهب می تواند مشاهده کرد.
3- تفسیر به رأی:
عامل دیگر برای اختلافات تفسیری، گاه تحمیل های است که بر اثر هواهای نفسانی و باورهای خاص، بر آیات تحمل می شود.
عوامل یاد شده و امثال آن می تواند زمینه ساز اختلافات تفسیری باشد در پایان به دو نکته توجه شود.
1- صرف اختلافات در تفسیر زیان آور نیست، بلکه گاه اختلاف ها باعث تضارب و برخورد آراء نشده زمینه رشد علمی بیشتر را فراهم می نماید.
و این اختلافات نه تنها مذموم نیست بلکه قابل مدح، ستایش است، بلی اختلاف های ویرانگر و اختلاف های که ناشی از تفسیر به رأی و غرض های نفسانی یا ناشی از وابستگی فکری و فرهنگی به جریانی ضد اسلامی ریشه گیرد مذموم و مردود می باشد.
2- اختلافات جزئی در تفسیر در بین شیعیان و علمای هر مذهب دیگری وجود دارد، این هم باید به خاطر معانی متعددی که برای آیات قرآن (از هفت بطن تا هفتاد بطن) گفته اند و یا به خاطر معانی لغوی و یا اختلافات در اعتبار برخی روایات و یا عدم آن است. و کلا باید گفت در حیطه هر علمی اختلاف نظر وجود دارد که نه تنها مذموم نیست بلکه قابل مدح، و رشدآور است.
- [سایر] اختلاف فقهی شیعه بین فقهای و اهل تسنّن را در مورد آیه إلی المرافق (من المرافق) در قرآن کریم مفصلاً شرح دهید؟
- [سایر] در تفاسیر اهل سنت چه آیاتی بر امام زمان علیه السلام تفسیر شده است؟
- [سایر] در تفاسیر اهل سنت چه آیاتی بر امام زمان (عج) تفسیر شده است؟
- [سایر] اختلاف اصلی شیعه و سنی چیست؟
- [سایر] چرا بین شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد؟
- [سایر] آیادرست است عده ای از اهل سنت معتقدند یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم را شیعیان وارد قران کرده اند (یعنی قرآن تحریف شده)؟
- [سایر] نام کلیهی کتابهای تفاسیر شیعه و اهل سنت را با ذکر نام نویسنده به صورت کامل مرقوم فرمایید.
- [سایر] چرا شب قدر، شب نزول قرآن کریم بین مسلمین مورد اختلاف است؟ چرا شیعه شبهای 19، 21 و 23 و اهل سنت شبهای 23 و 27 را شب قدر می دانند؟
- [سایر] اهل سنت بر صحت و سلامت قرآن کریم از زیاده و نقصان اتفاق دارند، ولی شیعیان در صحت قرآن شک دارند؟
- [سایر] اختلاف شیعه و سنی در بحث امامت چیست؟ حقانیت شیعه از طریق عقل و قرآن در بحث امامت چگونه اثبات می شود؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] اگر پدر ، یا جدّ پدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد ، پسر باید بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد ، بلکه قبل از بلوغ هم در صورتی که به سنی رسیده باشد که قابلیت تلذّذ را داشته باشد ، و زن هم بحدی کوچک نباشد که قابلیت آنکه شوهر از او تلذّذ ببرد را نداشته باشد ، نفقه زن بر ذمّه پسر ثابت است ، و در غیر این صورت نفقه واجب نیست .
- [امام خمینی] جایز نیست برای طلاب علوم دینیه دخول در مدارس که بعض معممین و ائمه جماعت از طرف دولت جائر و یا با اشاره دولت تصدی نمودهاند چه برنامه تحصیلی از طرف دولت جائر باشد یا از طرف این نحو متصدیان که عمّال دولت جائر هستند، زیرا در این امور نقشه محو آثار اسلام و احکام قرآن کریم کشیده شده است.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.