سنت در نزد اهل تسنن به قول، فعل و تقریر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله اطلاق شده و در نظر شیعه علاوه بر آن، شامل امامان معصوم علیهم السّلام نیز می شود. سؤال مذکور از سه بخش تشکیل یافته که هر کدام به صورت جداگانه مورد بحث واقع می شود. الف) علت اختلاف در مورد شب قدر بین مسلمین: بعد از رحلت نبی اکرم صلّی الله علیه و آله نقل و کتابت احادیث و روایات از طرف خلیفة اول ممنوع گردید. و این منع حدیث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز (99 هجری) ادامه داشت. این مسئله باعث ضربة جبران ناپذیری به احادیث خصوصاً احادیث اهل تسنن گردید. به موجب این امر سلسلة اسناد روایات اهل تسنن از بین رفت و از ارزش حدیث کاسته شد و از طرفی احادیث ساختگی زیادی نیز به همین خاطر وارد جوامع حدیثی اهل تسنن گردید. ولی خوشبختانه جوامع حدیثی شیعه به خاطر عدم پیروی از این منع، و وجود جانشینان به حق که علوم خود را از ایشان می گرفتند از این ضایعات مصون ماند. این امر موجب اختلافات زیادی در جزئیات و بسیاری از مسائل گردید. ولی از آنجا که شیعه احادیث خود را از اهل بیت می گیرند و همواره در مشکلات، سخنان این بزرگواران چاره ساز بوده فلذا مشکل چندانی ندارند. اما در قرآن در تعیین شب قدر چیزی نیامده. و آنچه از قرآن در این رابطه به طور قطع می توان فهمید این است که شب قدر فطعاً در ماه مبارک رمضان واقع شده و اما اینکه کدام یک از شبهای آن است، قرآن دلالتی بر آن ندارد.[1] ب) شبهای 19 و 21 آیا به خاطر حضرت علی علیه السّلام به عنوان شب قدر معروف هستند؟ احادیث زیادی در مورد تعیین شب قدر وارد شده و در بعضی از این احادیث، شبهای 19 و 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفی و بیان شده که یکی از اینها شب قدر است.[2] در برخی دیگر، 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفی شده است.[3] بعضی از روایات به صراحت شب 23 را به عنوان شب قدر معرفی و آن را افضل از همة شبهای 19 و 21 دانسته اند.[4] در بعضی از احادیث، از امام پرسیده اند کدامین از 2 شب 21 و 23 قدر است؟ امام تعیین نکرده اند و فرموده اند: چه می شود بر تو اگر در هر دو شب خیر انجام دهی؟[5] و... بنابراین روشن شد که شبهای 19 و 21 به عنوان احتمال شب قدر بودن در لسان روایات ذکر شده، نه به خاطر حضرت علی علیه السّلام هر چند فضل این دو شب به خاطر قرار گرفتن شهادت حضرت در آن دو قطعاً بیشتر شده است. ج) 23 افضل است یا 27 طبق گفتار بند الف، شبهایی که احتمال قدر در آنها داده می شد و یکی از آنها قطعاً شب قدر است، به ترتیب افضلیت عبارتند از: شب 19، 21 و 23 که شب 23 افضل از دو شب دیگر بوده و بلکه طبق تصریح بعضی از احادیث، شب قدر همین شب است و می دانیم که در تمام طول سال شبی به فضلیت شب قدر نمی رسد. بنابراین 23 از شب 27 و از تمام شبها افضل خواهد بود. نتیجه 1. نظر شیعه در مورد شب قدر و تعیین آن مشخص بوده و چون از ائمه علیهم السّلام یعنی وارثان علم پیامبر به ما رسیده قطعاً صحیح می باشد. 2. شبهای 19 و 21 نیز طبق بعضی روایات احتمال شب قدر بودن داده می شود. 3. شب 23 از تمام شبها افضل است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 7، باب تعیین لیلة القدر. 2. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج20، ص 561. 3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج27، ذیل سوره قدر. 4. دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تمیمی مغربی، ج1. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم سید محمد باقر موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، ج 20، ص 561. [2] . ر. ک: کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ه . ش، چاپ چهارم، ج 4،ص 158، ح 8. وسائل الشیعه ، حر عاملی، مؤسسة آل البیت، چاپ اول،ج 10. [3] . ر. ک: کافی، ج 3، ص 40 و ج 4، ص 154، مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ه ق، ج 94، ص 2 و 8. [4] . ر. ک: بحارالانوار، ج 94، سید بن طاووس، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ه ش، چاپ دوم، ص 190. [5] . ر. ک: طوسی، التهذیب، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ه ش، چاپ چهارم، ج 3،ص 58.
چرا شب قدر، شب نزول قرآن کریم بین مسلمین مورد اختلاف است؟ چرا شیعه شبهای 19، 21 و 23 و اهل سنت شبهای 23 و 27 را شب قدر می دانند؟
سنت در نزد اهل تسنن به قول، فعل و تقریر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله اطلاق شده و در نظر شیعه علاوه بر آن، شامل امامان معصوم علیهم السّلام نیز می شود. سؤال مذکور از سه بخش تشکیل یافته که هر کدام به صورت جداگانه مورد بحث واقع می شود.
الف) علت اختلاف در مورد شب قدر بین مسلمین:
بعد از رحلت نبی اکرم صلّی الله علیه و آله نقل و کتابت احادیث و روایات از طرف خلیفة اول ممنوع گردید. و این منع حدیث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز (99 هجری) ادامه داشت. این مسئله باعث ضربة جبران ناپذیری به احادیث خصوصاً احادیث اهل تسنن گردید. به موجب این امر سلسلة اسناد روایات اهل تسنن از بین رفت و از ارزش حدیث کاسته شد و از طرفی احادیث ساختگی زیادی نیز به همین خاطر وارد جوامع حدیثی اهل تسنن گردید. ولی خوشبختانه جوامع حدیثی شیعه به خاطر عدم پیروی از این منع، و وجود جانشینان به حق که علوم خود را از ایشان می گرفتند از این ضایعات مصون ماند. این امر موجب اختلافات زیادی در جزئیات و بسیاری از مسائل گردید. ولی از آنجا که شیعه احادیث خود را از اهل بیت می گیرند و همواره در مشکلات، سخنان این بزرگواران چاره ساز بوده فلذا مشکل چندانی ندارند.
اما در قرآن در تعیین شب قدر چیزی نیامده. و آنچه از قرآن در این رابطه به طور قطع می توان فهمید این است که شب قدر فطعاً در ماه مبارک رمضان واقع شده و اما اینکه کدام یک از شبهای آن است، قرآن دلالتی بر آن ندارد.[1]
ب) شبهای 19 و 21 آیا به خاطر حضرت علی علیه السّلام به عنوان شب قدر معروف هستند؟
احادیث زیادی در مورد تعیین شب قدر وارد شده و در بعضی از این احادیث، شبهای 19 و 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفی و بیان شده که یکی از اینها شب قدر است.[2] در برخی دیگر، 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفی شده است.[3] بعضی از روایات به صراحت شب 23 را به عنوان شب قدر معرفی و آن را افضل از همة شبهای 19 و 21 دانسته اند.[4] در بعضی از احادیث، از امام پرسیده اند کدامین از 2 شب 21 و 23 قدر است؟ امام تعیین نکرده اند و فرموده اند: چه می شود بر تو اگر در هر دو شب خیر انجام دهی؟[5] و...
بنابراین روشن شد که شبهای 19 و 21 به عنوان احتمال شب قدر بودن در لسان روایات ذکر شده، نه به خاطر حضرت علی علیه السّلام هر چند فضل این دو شب به خاطر قرار گرفتن شهادت حضرت در آن دو قطعاً بیشتر شده است.
ج) 23 افضل است یا 27
طبق گفتار بند الف، شبهایی که احتمال قدر در آنها داده می شد و یکی از آنها قطعاً شب قدر است، به ترتیب افضلیت عبارتند از: شب 19، 21 و 23 که شب 23 افضل از دو شب دیگر بوده و بلکه طبق تصریح بعضی از احادیث، شب قدر همین شب است و می دانیم که در تمام طول سال شبی به فضلیت شب قدر نمی رسد. بنابراین 23 از شب 27 و از تمام شبها افضل خواهد بود.
نتیجه
1. نظر شیعه در مورد شب قدر و تعیین آن مشخص بوده و چون از ائمه علیهم السّلام یعنی وارثان علم پیامبر به ما رسیده قطعاً صحیح می باشد.
2. شبهای 19 و 21 نیز طبق بعضی روایات احتمال شب قدر بودن داده می شود.
3. شب 23 از تمام شبها افضل است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 7، باب تعیین لیلة القدر.
2. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج20، ص 561.
3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج27، ذیل سوره قدر.
4. دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تمیمی مغربی، ج1.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم سید محمد باقر موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، ج 20، ص 561.
[2] . ر. ک: کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ه . ش، چاپ چهارم، ج 4،ص 158، ح 8. وسائل الشیعه ، حر عاملی، مؤسسة آل البیت، چاپ اول،ج 10.
[3] . ر. ک: کافی، ج 3، ص 40 و ج 4، ص 154، مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ه ق، ج 94، ص 2 و 8.
[4] . ر. ک: بحارالانوار، ج 94، سید بن طاووس، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ه ش، چاپ دوم، ص 190.
[5] . ر. ک: طوسی، التهذیب، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ه ش، چاپ چهارم، ج 3،ص 58.
- [سایر] اختلاف فقهی شیعه بین فقهای و اهل تسنّن را در مورد آیه إلی المرافق (من المرافق) در قرآن کریم مفصلاً شرح دهید؟
- [سایر] از چه زمانی مسلمین به شیعه و سنی تقسیم شدند و چرا تعداد سنی ها از شیعیان بیشتر است؟
- [سایر] اختلاف اصلی شیعه و سنی چیست؟
- [سایر] چرا بین شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد؟
- [سایر] شب قدر در نزد اهل سنت چه شبی است؟
- [سایر] چرا شیعه و سنی در مورد قرآن کریم با هم اختلاف هایی دارند، هر چند کوچک!؟ و چرا این مورد در مورد تفاسیر به صورت تضاد هم در آمده اند؟
- [سایر] آیادرست است عده ای از اهل سنت معتقدند یک یا چند آیه از آیات قرآن کریم را شیعیان وارد قران کرده اند (یعنی قرآن تحریف شده)؟
- [سایر] اهل سنت بر صحت و سلامت قرآن کریم از زیاده و نقصان اتفاق دارند، ولی شیعیان در صحت قرآن شک دارند؟
- [سایر] اختلاف شیعه و سنی در بحث امامت چیست؟ حقانیت شیعه از طریق عقل و قرآن در بحث امامت چگونه اثبات می شود؟
- [سایر] بین تفسیر شیعه و تفسیر سنی چه تفاوتهایی وجود دارد؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] در شرع مقدس اسلام غسلهای مستحب زیاد است ، و از آن جمله است : 1 غسل جمعه : و وقت آن بعد از اذان صبح است تا غروب آفتاب ، و بهتر آن است که نزدیک ظهر بجا آورده شود ، و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر آن است که بدون نیّت اداء و قضاء تا غروب بجا آورد ، و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را بجا آورد . و کسی که میداند در روز جمعه آب پیدا نخواهد کرد می تواند روز پنجشنبه ، یا شب جمعه غسل را رجأً انجام دهد . و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید : (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شرِیکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُه ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجْعَلْنِی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجْعَلْنِی مِنَ المُتَطَهّرِینَ) . 2 7 غسل شب اول و هفدهم ، و نوزدهم ، و بیست و یکم ، و بیست و سوم ، و بیست و چهارم ماه رمضان . 8 9 غسل روز عید فطر و عید قربان ، و وقت آن از اذان صبح است تا غروب ، و بهتر آن است که آن را پیش از نماز عید بجا آورند . 10 11 غسل روز هشتم و نهم ذیحجه ، و در روز نهم بهتر آن است که آن را در وقت ظهر بجا آورد . 12 غسل کسی که جائی از بدنش را به بدن میّتی که غسل دادهاند رسانده باشد . 13 غسل احرام . 14 غسل دخول حرم مکه . 15 غسل دخول مکه . 16 غسل زیارت خانه کعبه . 17 غسل دخول کعبه . 18 غسل برای نحر و ذبح . 19 غسل برای حلق . 20 غسل داخل شدن حرم مدینه منوّره . 21 غسل داخل شدن مدینه منوّره . 22 غسل داخل شدن مسجد پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم . 23 غسل وداع قبر مطهّر پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم . 24 غسل برای مباهله با خصم . 25 غسل دادن بچّهای که تازه به دنیا آمده . 26 غسل برای استخاره . 27 غسل برای استسقاء .
- [آیت الله مظاهری] هرگاه حیوان وحشی را با اسلحه شکار کنند با پنج شرط پاک است و اگر حلال گوشت باشد، حلال نیز میشود. اوّل: آنکه با اسلحه برنده مانند کارد و شمشیر، یا نیزه و تفنگ باشد، به طوری که بدن حیوان را پاره کند و از او خون جاری گردد. دوّم: آنکه شکار کننده مسلمان باشد خواه زن باشد یا مرد، بالغ باشد یا غیربالغ، شیعه باشد یا سنی، ولی باید ناصبی نباشد. سوّم: اسلحه را برای شکار کردن حیوان به کار برد و اگر مثلاً جایی را نشان کند و اتفاقاً حیوانی را بکشد خوردن گوشت آن حرام است. چهارم: در وقت به کار بردن اسلحه نام خدا را ببرد ولی اگر فراموش کند یا مسئله را نداند اشکال ندارد. پنجم: وقتی به حیوان برسد که مرده باشد و چنانچه وقتی برسد که حیوان جان دارد باید آن را ذبح کند.
- [آیت الله مظاهری] اگر سگ شکاری حیوان وحشی را شکار کند، با شش شرط پاک است و اگر حلال گوشت باشد حلال نیز میشود. اوّل: سگ را برای شکار تربیت کرده باشند. دوّم: کسی او را برای شکار بفرستد و اگر از خودش برود فایده ندارد. سوّم: فرستنده مسلمان باشد خواه زن باشد یا مرد، بالغ باشد یا غیربالغ، شیعه باشد یا سنی، ولی باید ناصبی نباشد. چهارم: وقت فرستادن سگ، نام خدا را ببرد ولی اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسئله آن را ترک کند اشکال ندارد، و اگر وقت فرستادن سگ، نام خدا را نبرد و پیش از آنکه سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد حلال است. پنجم: شکار به واسطه زخمی که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، پس اگر سگ شکار را خفه کند یا شکار از دویدن یا ترس بمیرد حلال نیست. ششم: کسی که سگ را فرستاده وقتی برسد که شکار جان داده باشد امّا اگر وقتی برسد که شکار جان دارد باید آن را ذبح کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در شرع مقدس اسلام غسلهائی مستحب است و از آن جمله است: 1 - غسل جمعه: و وقت آن بعد از اذان صبح است و بهتر است نزدیک ظهر به جا آورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیت اداء و قضاء تا غروب به جا آورد. و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را به جا آورد. و کسی که می داند در روز جمعه آب پیدا نخواهد کرد می تواند روز پنجشنبه غسل را رجاء انجام دهد. و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید: اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آل محمد و اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین. 2 - غسل شب اول و هفدهم و اول شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم و غسل در شب بیست و چهارم ماه رمضان. 3 - غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر و بعد از ظهر تا غروب به قصد رجاء بیاورند و بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورند. 4 - غسل شب عید فطر و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اول شب به جا آورده شود. 5 - غسل روز هشتم و نهم ذیحجه و در روز نهم بهتر است آن را نزدیک ظهر به جا آورد. 6 - غسل کسی که در موقع گرفتن خورشید و ماه نماز آیات را عمدا نخوانده در صورتی که تمام ماه و خورشید گرفته باشد. 7 - غسل کسی که جائی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده باشد. 8 - غسل احرام. 9 - غسل دخول حرم. 10 - غسل دخول مکه. 11 - غسل زیارت خانه کعبه. 12 - غسل دخول کعبه. 13 - غسل برای نحر و یا ذبح و حلق. 14 - غسل داخل شدن مدینه منوره. 15 - غسل داخل شدن حرم پیغمبر (ص). 16 - غسل وداع قبر مطهر پیغمبر (ص). 17 - غسل برای مباهله با خصم. 18 - غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا آمده. 19 - غسل برای استخاره. 20 - غسل برای استسقاء. 21 - غسل شب نیمه شعبان. 22 - غسل در وقت احتراق قرص آفتاب در کسوف. 23 - غسل توبه.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در شرع مقدس اسلام غسلهایی مستحب است و از آن جمله است: 1 - غسل جمعه؛ و اول وقت آن بعد از طلوع فجر روز جمعه است و بهتر آن است که نزدیک ظهر به جا آورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد مستحب است پس از ظهر تا غروب به جا آورد و بنا بر احتیاط در آن نیت ادا و قضا نکند و اگر در روز جمعه غسل نکند، مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را به جا آورد و کسی که میداند در روز جمعه آب پیدا نخواهد کرد، میتواند روز پنجشنبه غسل را رجاءً انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریِکَ لَهُ، وأَنَّ مُحَّمداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمّدٍ و آلِ مُحمّدٍ، واجْعَلنی مِنَ التَّوابینَ، واجْعَلْنی من المُتطَهّرِینَ). 2 - غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم و بیست و چهارم ماه رمضان و در شب بیست و سوم غسل دیگری هم در آخر شب مستحب است. 3 - غسل روز عید فطر و عید قربان؛ و وقت آن پس از اذان صبح است و اگر بخواهند بعد از ظهر تا غروب غسل کنند بهتر آن است که به قصد رجاء انجام دهند و مستحب است آن را پیش از نماز عید به جا آورند. 4 - غسل شب عید فطر؛ و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح و بهتر آن است که در اول شب به جا آورده شود. 5 - غسل روز هشتم و نهم ذی حجه و در روز نهم بهتر آن است که آن را در هنگام زوال آفتاب به جا آورد. 6 - غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل دادهاند رسانده باشد. 7 - غسل برای نماز حاجت. 8 - غسل احرام؛ احتیاط استحبابی مؤکّد در انجام غسل احرام است (تفصیل احکام آن در مناسک حج آمده است). 9 - غسل ورود حرم مکه مکرّمه؛ چه قبل از ورود حرم انجام دهد، چه بعد از ورود حرم، یا در مکه، یا در منزل خود در مکه. 10 - غسل ورود شهر مکه مکرّمه. 11 - غسل زیارت خانه کعبه. 12 - غسل طواف خانه خدا. 13 - غسل دخول کعبه. 14 - غسل برای نحر و ذبح و حلق. 15 - غسل ورود حرم مدینه منوره. 16 - غسل ورود شهر مدینه منوره. 17 - غسل وارد شدن مسجد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. 18 - غسل وداع قبر مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. 19 - غسل برای مباهله با خصم. 20 - غسل دادن بچهای که تازه به دنیا آمده. 21 - غسل برای استخاره. 22 - غسل برای استسقاء. 23 - غسل توبه. 24 - غسل زیارت حضرت سید الشهداء علیهالسلام هر چند از دور باشد. 25 - غسل وداع زیارت حضرت سید الشهداء علیهالسلام.
- [آیت الله سیستانی] از نظر فقه امامیه، عقد نکاح بدون شاهد گرفتن صحیح است. لکن اهل سنّت در این مسأله اختلافنظر دارند، و برخی موافق امامیه هستند و پارهای مانند حنفیان، شافعیان، و حنبلیان، نکاح بدون شاهد گرفتن را فاسد میدانند. مالکیان نیز نکاح مخفیانه را فاسد میدانند. ولی آنان که مدّعی فسادند، خود دو دسته هستند: مالکیان، و بیشتر حنبلیان در مورد اینگونه نکاحها که در مورد صحت و فسادش اختلاف است مانند عقد مذکور معتقدند که هیچکس حقّ ازدواج با این زن را ندارد، مگر آنکه مردی که عقد نکاح به نام او بسته شده است، او را طلاق دهد و یا نکاح او را فسخ کند. پس اگر شوهر از پیروان این دو مذهب باشد، نمیتوان با آن زن ازدواج کرد مگر آنکه او را طلاق دهد و یا نکاحش را فسخ کند. شافعیان، و حنفیان در مورد اینگونه نکاحها معتقدند که میتوان با چنین زنی ازدواج کرد و نیاز به طلاق یا فسخ نکاح نیست. بنابراین هرگاه شوهر از پیروان این دو مذهب باشد، طبق قاعده الزام شوهر به احکام مذهبش، در صورتی که زن از نظر آنان از کسانی باشد که نیازمند عدّه هستند، اظهر جواز نکاح او پس از انقضای عدّه است. همچنین اگر زن شیعه باشد و شوهر از پیروان این دو مذهب باشد، در صورتی که از نظر آنان نیازمند عدّه است، جایز است پس از تمام شدن عدّه، ازدواج کند. لکن در هر دو صورت برای خروج از شبهه و رعایت احتیاط، اولی آن است که در صورت امتناع شوهر از طلاق زن، طلاق او را گر چه از طریق حاکم شرع بگیرند.
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه