آیا انسان قبل از آمدن به این دنیا سرنوشت خود را دیده و یا کجا بوده است؟ خداوند متعال می فرماید: (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ . و [یاد کن] آنگاه که پروردگار تو از فرزندان آدم، از پشتهای ایشان، ذرّیه ایشان را گرفت و آنان را بر خودشان گواه کرد [گفت:] آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا، گواه شدیم [و این گواهی را گرفتیم] تا روز رستاخیز نگویید که ما از آن بیخبر بودیم. یا نگویید که پدران ما از پیش شرک آوردند و ما فرزندانی از پس آنان بودیم آیا ما را به سزای آنچه کجروان و تبهکاران- کافران- کردند هلاک میکنی؟)( الأعراف:172) طبق این آیه ی شریفه انسان قبل از ورود به دنیا ، و یافتن شکل دنیایی ، در عالمی به نام عالمّ ذرّ یا عالم الست یا عالم میثاق ، یک نحو وجود قبل از دنیا نیز داشته است ؛ که در آن عالم خداوند متعال خود را به عنوان ربّ به انسانها شناسانده و بر ربوبیّت خود از آنها گواهی گرفته است تا در آخرت حجّتی بر خدا نداشته باشند و نگویند که ما خدا را نمی شناختیم. امّا از این آیه به هیچ وجه استفاده نمی شود که انسان قبل از ورود به دنیا از سرنوشت خود آگاه بوده است. تنها چیزی که انسان در این عالم بر آن آگاهی یافته ربوبیّت مطلق خداوند متعال و مسائل مرتبط با آن مثل اصل نبوّت و امامت و امثال آن بوده است ؛ بعد از ورود به دنیا به صورت آگاهی فطری نسبت به ربوبیّت خدا ظهور پیدا می کند. ( زراره گوید پرسیدم از امام باقر علیه السّلام تفسیر قول خدا عز و جل را که:( (برنامه و مناسک حج را انجام دهید) در حالی که همگی خالص برای خدا باشد!هیچ گونه همتایی برای او قائل نشوید! و هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، گویی از آسمان سقوط کرده، و پرندگان(در وسط هوا) او را میربایند؛ و یا تندباد او را به جای دوردستی پرتاب میکند.)(الحج:31) . امام فرمودند: حنیف بودن (خالص بودن) همان فطرتی است که خدا مردم را بدان سرشته و آفرینش خدا دگرگونی ندارد، فرمود: آنها را بر معرفت خود سرشته است . زراره گفت: پرسیدمش از قول خدا عز و جل ( و [یاد کن] آنگاه که پروردگار تو از فرزندان آدم، از پشتهای ایشان، ذرّیه ایشان را گرفت و آنان را بر خودشان گواه کرد [گفت:] آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا، گواه شدیم [و این گواهی را گرفتیم] تا روز رستاخیز نگویید که ما از آن بیخبر بودیم. ) . امام فرمودند: نژاد آدم را تا روز رستاخیز از پشت او در آورد و چون مورچه در آمدند و خود را بدانها شناساند و اگر آن شناساندن نبود کسی پروردگارش را نمی شناخت، امام فرمود: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: هر نوزادی بر فطرت زاده می شود که می شناسد خدای عز و جل آفریننده ی اوست. لذاست که خداوند متعال فرمود: ( و اگر از آنها (مشرکان) بپرسی که چه کسی آفریننده ی آسمانها و زمین است؟ حتماً می گویند خدا.)(بحار الأنوار ، ج64، ص: 136)
آیا انسان قبل از آمدن به این دنیا سرنوشت خود را دیده و یا کجا بوده است؟
خداوند متعال می فرماید: (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ . و [یاد کن] آنگاه که پروردگار تو از فرزندان آدم، از پشتهای ایشان، ذرّیه ایشان را گرفت و آنان را بر خودشان گواه کرد [گفت:] آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا، گواه شدیم [و این گواهی را گرفتیم] تا روز رستاخیز نگویید که ما از آن بیخبر بودیم. یا نگویید که پدران ما از پیش شرک آوردند و ما فرزندانی از پس آنان بودیم آیا ما را به سزای آنچه کجروان و تبهکاران- کافران- کردند هلاک میکنی؟)( الأعراف:172)
طبق این آیه ی شریفه انسان قبل از ورود به دنیا ، و یافتن شکل دنیایی ، در عالمی به نام عالمّ ذرّ یا عالم الست یا عالم میثاق ، یک نحو وجود قبل از دنیا نیز داشته است ؛ که در آن عالم خداوند متعال خود را به عنوان ربّ به انسانها شناسانده و بر ربوبیّت خود از آنها گواهی گرفته است تا در آخرت حجّتی بر خدا نداشته باشند و نگویند که ما خدا را نمی شناختیم.
امّا از این آیه به هیچ وجه استفاده نمی شود که انسان قبل از ورود به دنیا از سرنوشت خود آگاه بوده است. تنها چیزی که انسان در این عالم بر آن آگاهی یافته ربوبیّت مطلق خداوند متعال و مسائل مرتبط با آن مثل اصل نبوّت و امامت و امثال آن بوده است ؛ بعد از ورود به دنیا به صورت آگاهی فطری نسبت به ربوبیّت خدا ظهور پیدا می کند. ( زراره گوید پرسیدم از امام باقر علیه السّلام تفسیر قول خدا عز و جل را که:( (برنامه و مناسک حج را انجام دهید) در حالی که همگی خالص برای خدا باشد!هیچ گونه همتایی برای او قائل نشوید! و هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، گویی از آسمان سقوط کرده، و پرندگان(در وسط هوا) او را میربایند؛ و یا تندباد او را به جای دوردستی پرتاب میکند.)(الحج:31) . امام فرمودند: حنیف بودن (خالص بودن) همان فطرتی است که خدا مردم را بدان سرشته و آفرینش خدا دگرگونی ندارد، فرمود: آنها را بر معرفت خود سرشته است . زراره گفت: پرسیدمش از قول خدا عز و جل ( و [یاد کن] آنگاه که پروردگار تو از فرزندان آدم، از پشتهای ایشان، ذرّیه ایشان را گرفت و آنان را بر خودشان گواه کرد [گفت:] آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا، گواه شدیم [و این گواهی را گرفتیم] تا روز رستاخیز نگویید که ما از آن بیخبر بودیم. ) . امام فرمودند: نژاد آدم را تا روز رستاخیز از پشت او در آورد و چون مورچه در آمدند و خود را بدانها شناساند و اگر آن شناساندن نبود کسی پروردگارش را نمی شناخت، امام فرمود: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: هر نوزادی بر فطرت زاده می شود که می شناسد خدای عز و جل آفریننده ی اوست. لذاست که خداوند متعال فرمود: ( و اگر از آنها (مشرکان) بپرسی که چه کسی آفریننده ی آسمانها و زمین است؟ حتماً می گویند خدا.)(بحار الأنوار ، ج64، ص: 136)
- [سایر] تقدیر و سرنوشت انسان بدست کیست؟
- [سایر] آیا دعا قادر به تغییر سرنوشت انسان است؟
- [سایر] اگر خداوند به سرنوشت انسان از روز ازل تا ابد آگاه است، با اختیار انسان چگونه سازگار است؟
- [سایر] سرنوشت انسان، بعد از مرگ تا پیش از قیامت، چگونه است؟
- [سایر] آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟
- [سایر] سرنوشت انسان با دست او رقم می خورد یا از قبل نوشته شده است؟
- [سایر] چگونه با اعتقاد به معلوم بودن سرنوشت انسان در نزد خدا، جبر نداریم؟
- [سایر] اگر انسان ها از سرنوشت خود به نحوی مطلع شوند به نفع آنها است یا به ضرر؟
- [سایر] اگر سرنوشت ما قبلاً تعیین شده، پس باید یزید، یزید باشد؟ آیا انسان میتواند قضا و قدر را تغییر دهد؟
- [سایر] اگر شیطان بر انسان سجده می کرد و از امر خداوند سرپیچی نمی کرد آنگاه سرنوشت ما چگونه بود؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زن آبستن را طلاق دهند، باید تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچّه عده نگهدارد، بنابراین اگر مثلا یک ساعت بعد ازطلاق بچّه اوبه دنیا آید، عدّه اش تمام می شود.
- [آیت الله سبحانی] اگر زن آبستن را طلاق دهند، عده آن یا دنیا آمدن، یا سقط شدن بچه او است، بنابر این اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق بچه او به دنیا آید، عده اش تمام می شود.
- [آیت الله مظاهری] اگر زن آبستن را طلاق دهند، عدهاش تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچّه اوست، بنابراین اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق بچّه او به دنیا آید، عدّهاش تمام میشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر زن آبستن را طلاق دهند؛ عده اش تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچه او است؛ بنا بر این اگر مثلا یک ساعت بعد از طلاق؛ بچه او به دنیا آید؛ عده اش تمام می شود.
- [آیت الله بروجردی] اگر زن آبستن را طلاق دهند، عدّهاش تا دنیا آمدن، یا سقط شدن بچّه او است، بنا بر این اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق بچّهی او به دنیا آید، عدّهاش تمام میشود.
- [آیت الله خوئی] اگر زن آبستن را طلاق دهند، عدّهاش تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچ او است، بنابر این اگر مثلًا یک ساعت بعد از طلاق، بچه او به دنیا آید، عدهاش تمام میشود.
- [امام خمینی] اگر زن آبستن را طلاق دهند، عده اش تا دنیا آمدن یا سقط شدن بچه او است، بنابر این اگر مثلا یک ساعت بعد از طلاق بچه او به دنیا آید، عده اش تمام می شود.
- [آیت الله سبحانی] وقف بر معدوم صحیح نیست بنابراین اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اولاد که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.
- [آیت الله سبحانی] وقف بر معدوم صحیح نیست بنابراین اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقف برای اولاد که بعضی از آنها به دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مالی را برای کسانی که به دنیا نیامده اند وقف کند درست نیست ولی وقفبرای اشخاص که بعضی از آنهابه دنیا آمده اند صحیح و آنها که به دنیا نیامده اند بعد از آمدن به دنیا با دیگران شریک می شوند