یکی از معانی حقیقت (چیزی که باید باشد) است. در مقابل واقعیت را چیزی که هست، معنی کردهاند. می خواستم بدونم اصالت با کدام است حقیقت است یا واقعیت؟ حقیقت نفس الامری و درونی و واقعیت بیرونی و خارجی است. حقیقت ممکن است به همان صورت در خارج نیز اتفاق بیافتد و جنبه واقعیت پیدا کند و هم ممکن است اصلا اتفاق نیافتد و به همان صورت نفس الامری باقی بماند. واقعیت نیز به همین ترتیب اعم از حقیقت داشتن یا نداشتن است. بسیاری از واقعیات هستند که حقیقت نیستند و برخلاف حقیقت تحقق یافته اند و برخی واقعیات نیز کاملا با حقیقت مطابق هستند. بنابراین اصالت با حقیقت است که جنبه نفس الامری دارد و واقعیت اگر بخواهد صادق و ارزشمند باشد، باید خود را با حقیقت تطبیق دهد. معیار صدق امور حقیقت نفس الامری آن است و واقعیت ممکن است حقیقت و صادق باشد یا نباشد. در معنای یادشده فوق که واقعیت در مقابل حقیقت قرار گرفته است اصالت با واقعیت است. به عنوان مثال انسان باید در جهت رشد کمال متعالی حرکت می کند. این یک حقیقت است. ولی بعضی از انسانها به جای آن در مسیر انحطاط و سقوط حرکت می کنند. این یک واقعیت است. اما آن که اصالت دارد حقیقت است و ثمره آن هم این است که جریان هستی تابع واقعیات رفتاری ما نیست. بلکه تابع ناموس حقیقی الهی است لذا آن که خود را با حقیقت هماهنگ سازد رستگار می شود و آن که واقعیتی برخلاف آن بپوید دچار تیره بختی خواهد شد.
یکی از معانی حقیقت (چیزی که باید باشد) است. در مقابل واقعیت را چیزی که هست، معنی کردهاند. می خواستم بدونم اصالت با کدام است حقیقت است یا واقعیت؟
یکی از معانی حقیقت (چیزی که باید باشد) است. در مقابل واقعیت را چیزی که هست، معنی کردهاند. می خواستم بدونم اصالت با کدام است حقیقت است یا واقعیت؟
حقیقت نفس الامری و درونی و واقعیت بیرونی و خارجی است. حقیقت ممکن است به همان صورت در خارج نیز اتفاق بیافتد و جنبه واقعیت پیدا کند و هم ممکن است اصلا اتفاق نیافتد و به همان صورت نفس الامری باقی بماند.
واقعیت نیز به همین ترتیب اعم از حقیقت داشتن یا نداشتن است. بسیاری از واقعیات هستند که حقیقت نیستند و برخلاف حقیقت تحقق یافته اند و برخی واقعیات نیز کاملا با حقیقت مطابق هستند.
بنابراین اصالت با حقیقت است که جنبه نفس الامری دارد و واقعیت اگر بخواهد صادق و ارزشمند باشد، باید خود را با حقیقت تطبیق دهد. معیار صدق امور حقیقت نفس الامری آن است و واقعیت ممکن است حقیقت و صادق باشد یا نباشد. در معنای یادشده فوق که واقعیت در مقابل حقیقت قرار گرفته است اصالت با واقعیت است. به عنوان مثال انسان باید در جهت رشد کمال متعالی حرکت می کند. این یک حقیقت است. ولی بعضی از انسانها به جای آن در مسیر انحطاط و سقوط حرکت می کنند. این یک واقعیت است. اما آن که اصالت دارد حقیقت است و ثمره آن هم این است که جریان هستی تابع واقعیات رفتاری ما نیست. بلکه تابع ناموس حقیقی الهی است لذا آن که خود را با حقیقت هماهنگ سازد رستگار می شود و آن که واقعیتی برخلاف آن بپوید دچار تیره بختی خواهد شد.
- [سایر] سلام؛ اگر حقیقت، درک ما از واقعیت است، پس تا واقعیت اتفاق نیفتاده حقیقتی وجود ندارد؛ و این یعنی واقعیت هم میتواند از ازل تا ابد باشد؟!
- [سایر] تفاوت میان حقیقت و واقعیت چیست؟ آیا این دو امری ثابت یا نسبیاند؟
- [سایر] تفاوت واقعیت و حقیقت را بیان کنید و بفرمایید که حقیقت را تا چه اندازه می توان یافت با توجه به نظرات و مکاتب مختلف در دنیا.
- [سایر] منظور از اصالت فرد چیست؟ و عدالت از دیدگاه اصالت فرد چگونه است؟ توضیح دهید.
- [سایر] فرق میان اگزیستانسیالیسم با اصالت وجود ملاصدرا چیست؟
- [سایر] در زیر آنچه را که از برهان صدیقین دریافته ام نوشته ام. اگر در آن اشکالی مشاهده می کنید، مرا آگاه سازید. ما از هر یک از اشیای اطراف خود متوجه می شویم که آنچه واقعیت دارد وجود محدود آن شیء است؛ یعنی از بررسی شیء تنها می فهمیم که آن وجود محدود شیء اصالت دارد، نه وجود مطلق و صرف (اصالت وجود (و چون می دانیم که وجود، یک حقیقت بسیط و صرفی است که هیچ نقصی ندارد (تشکیک وجود ( بنا بر این این وجود مطلق و صرف باید وجود داشته باشد، تا این موجودات محدود نیز وجود داشته باشند و بدین ترتیب وجود واجب اثبات می شود. در پایان نیز اگر توضیح تکمیلی نیاز است، لطفا دریغ نفرمایید.
- [سایر] آیا زن دارای اصالت و استقلال است؟
- [سایر] نظریه اخلاق اصالت و زندگی اصیل به چه معنا است؟
- [سایر] اصالت خانوادگی یعنی چه و نقش آن در ازدواج چیست؟ منظور چیست؟
- [سایر] منظور از اصالت خانوادگی در ازدواج چیست ؟ و تا چه اندازه در ازدواج تاثیر گذار است؟
- [آیت الله خوئی] مالی را که از انسان غصب کردهاند و نمیتواند در آن تصرف کند زکات ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] حقیقت تقلید در احکام، استنادعملی به دستور مجتهد است، یعنی انجام اعمال خود را موکول به دستور مجتهد کند.
- [آیت الله خوئی] فرشی را که برای حسینیه وقف کردهاند، نمیشود برای نماز به مسجد ببرند اگرچه آن مسجد نزدیک حسینیه باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر چیز نجسی به صورت چیز پاکی در بیاید که عرف ان را تغییر در حقیقت ببیند پاک می شود مثل ان که چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد یا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود ولی اگر حقیقت ان عوض نشود مثل ان که گندم نجس را ارد کنند یا نان بپزند پاک نمی شود
- [آیت الله علوی گرگانی] لازم نیست صیغه صلح به عربی خوانده شود، بلکه با هر لفظی که بفهماند باهم صلح وسازش کردهاند، صحیح است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] فرشی را که برای حسینیه وقف کردهاند نمیشود برای نماز به مسجد ببرند، اگر چه آن مسجد نزدیک حسینیه باشد.
- [آیت الله بروجردی] فرشی را که برای حسینیه وقف کردهاند، نمیشود برای نماز به مسجد ببرند، اگر چه آن مسجد نزدیک حسینیه باشد.
- [آیت الله بهجت] لازم نیست صیغه صلح به عربی خوانده شود، بلکه با هر لفظ یا فعلی که بفهماند با هم صلح و سازش کردهاند صحیح است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر جای مأموم بلندتر از جای امام باشد اشکال ندارد، ولی اگر قدری بلند باشد که نگویند اجتماع کردهاند، جماعت صحیح نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مرد، زنی را گول بزند که از شوهرش طلاق بگیرد و زن او شود، طلاق و عقد آن زن صحیح است ولی هردو معصیت بزرگی کردهاند.