علت ابطال تسلسل چیست؟ [کامل از کد25880] حق این است که بطلان تسلسل در علل , قریب به بداهت است و با اندک تامل روشن می شود . زیرا وجود معلول محتاج و مشروط به وجود علت است . اگر فرض شود که این معلولیت و مشروطیت عمومی باشد , هیچگاه هیچ موجودی تحقق نخواهد یافت , زیرا فرض مجموعه ای از موجودات وابسته بدون وجود موجود دیگری که طرف وابستگی آنها باشدمعقول نیست . فرض کنید یک تیم دونده جلو خط شروع ایستاده اند و آماده دویدن هستند , ولی هرکدام از ایشان تصمیم گرفته است که تا دیگری ندود او هم شروع به دویدن نکند ,اگر این تصمیم واقعا عمومیت داشته باشد , هیچگاه هیچکدام از ایشان شروع به دویدن نخواهد کرد پس اگر وجود هر موجودی مشروط به تحقق موجودی دیگر باشدهیچگاه هیچ موجودی تحقق پیدا نخواهد کرد , پس تحقق موجودات خارجی نشانه این است که موجود بی نیاز و بی شرطی وجود دارد که وجود همه موجودات به او ختم می شود ,و او سرچشمه موجودات است . محمد تقی مصباح یزدی / آموزش عقاید، مصباح یزدی - محمد تقی .
علت ابطال تسلسل چیست؟
[کامل از کد25880]
حق این است که بطلان تسلسل در علل , قریب به بداهت است و با اندک تامل روشن می شود . زیرا وجود معلول محتاج و مشروط به وجود علت است . اگر فرض شود که این معلولیت و مشروطیت عمومی باشد , هیچگاه هیچ موجودی تحقق نخواهد یافت , زیرا فرض مجموعه ای از موجودات وابسته بدون وجود موجود دیگری که طرف وابستگی آنها باشدمعقول نیست . فرض کنید یک تیم دونده جلو خط شروع ایستاده اند و آماده دویدن هستند , ولی هرکدام از ایشان تصمیم گرفته است که تا دیگری ندود او هم شروع به دویدن نکند ,اگر این تصمیم واقعا عمومیت داشته باشد , هیچگاه هیچکدام از ایشان شروع به دویدن نخواهد کرد پس اگر وجود هر موجودی مشروط به تحقق موجودی دیگر باشدهیچگاه هیچ موجودی تحقق پیدا نخواهد کرد , پس تحقق موجودات خارجی نشانه این است که موجود بی نیاز و بی شرطی وجود دارد که وجود همه موجودات به او ختم می شود ,و او سرچشمه موجودات است . محمد تقی مصباح یزدی / آموزش عقاید، مصباح یزدی - محمد تقی .
- [سایر] آیا برهان اثبات وجود خدای سبحان مبتنی بر ابطال دور و تسلسل است؟
- [سایر] منظور از باطل بودن تسلسل در براهین خداشناسی چیست؟
- [سایر] چگونه انکار عقل در شناخت خدا منجر به دور، تسلسل یا تعطیل عقل میگردد؟
- [سایر] دور و تسلسل را تعریف کنید و بگویید چرا باطل است؟
- [سایر] روشن ترین دلیل بر ابطال جبر چیست؟
- [سایر] دور و تسلسل را تعریف کنید و بگویید چرا باطل است؟
- [سایر] اگر ولایت بر خردمندان جامعه درست باشد، لازمهاش تسلسل نیست؟ زیرا خودِ ولیّ و سرپرست نیز نیازمند سرپرستی است!
- [آیت الله صافی گلپایگانی] آیا چرک گلو باعث ابطال روزه می شود؟
- [آیت الله مظاهری] آیا تزریق خون به بدن موجب ابطال روزه می شود؟
- [سایر] اعجاز قران از نظر ابطال تثلیث چگونه است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شایسته است امامِ خطیب، بلیغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گوید و عبارات فصیح و روان به کار برد، به حوادثی که در سراسر عالم بر مسلمین می گذرد به خصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمین را تشخیص دهد. چنان شجاع باشد که در راه خدا از ملامت و نکوهش احدی بیم به خود راه ندهد، در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرائط زمان و مکان صراحت داشته باشد، اموری از قبیل مواظبت در اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولیاء خدا را که موجب تأثیر کلام او در مردم است رعایت کند، کارهای او با مواعظ و وعد و وعیدهایش تطبیق نماید، از آنچه که موجب سبکی او و کلامش می شود حتی از قبیل پرگوئی، شوخی و بیهوده گوئی بپرهیزد و همه این امور را تنها برای خداوند رعایت کند و هدفش اعراض از دنیاپرستی و ریاست طلبی باشد که سرسلسله همه گناهان است تا کلامش در جان مردم مؤثر افتد.
- [آیت الله سبحانی] فرد معتکف باید از اموری اجتناب کند: 1. تماس جنسی با زن، حتی بوسیدن و لمس کردن و در این قسمت بین زن و مرد، فرقی نیست، و احتیاط مستحب آنست از نگاه کردن شهوت آمیز نیز، خودداری کند. 2. استمنا: کاری صورت دهد که از او منی بیرون بیاید هر چند سبب آن نگاه شهوت آمیز به همسرش باشد. 3. استفاده از بوی خوش به منظور لذت بردن، ولی کسانی که فاقد حس شامه هستند، برای آنان مانعی نیست. 4. خرید و فروش ، بلکه هر نوع داد و ستد غیر ضروری ولی اشتغال به کارهای دنیوی، مانند خیاطی و بافندگی مانعی ندارد، ولی در صورتی که فردی دیگر حاضر شود که خریدهای ضروری او را برای ادامه اعتکاف انجام دهد، باید او را به این کار بگمارد. 5. باید در اعتکاف از هر نوع جرّ و بحث برای اظهار برتری ، خودداری شود، ولی مذاکره علمی برای بیان حق، و ابطال باطل، مانعی ندارد، بلکه مستحب است و پوشیدن لباس دوخته برای معتکف مانعی ندارد، و احکام اعتکاف با احکام احرام، تفاوت دارد.
- [آیت الله اردبیلی] در برخی موارد غیبت حرام نیست. در این رابطه فقها موارد زیر را از حرمت غیبت استثنا نمودهاند: اوّل: غیبت از شخصی که متظاهر به فِسْق باشد نسبت به همان فسقی که به آن تظاهر میکند. دوم: غیبت کردن مظلومی که در مقام استمداد و تظلّم است نسبت به کسی که به او ظلم کرده و در خصوص ظلمی که به او شده است. سوم: موردی که انسان برای دفع ظلم از خود، در صدد به دست آوردن راهی مشروع باشد. چهارم: آگاه نمودن مشورت کننده نسبت به عیوب شخص مورد مشورت. پنجم: جایی که انسان در صدد بازداشتن شخص مورد غیبت از گناه یا دفع ضرر از او و یا از بین بردن ریشه فساد باشد. ششم: بیان نقاط ضعف شهود نزد حاکم شرع. هفتم: جایی که عیبِ شخص، صفت معروف و مشهور او شده باشد و بدون قصد عیبجویی به قصد معرفی آن را بیان کند. هشتم: موردی که انسان در صدد ابطال و ردّ مطلب باطلی باشد و بدون ذکر نام صاحب آن مطلب، ردّ آن عملی نباشد. نهم: جایی که عیب شخص بین ناقل و شنونده معلوم و روشن باشد، مگر این که معلوم بودن عیب به خاطر غیبت قبلی باشد ولی احتیاط آن است در موردی که شخص متجاهر به فسق نباشد، از وی غیبت نکنند. دهم: موردی که در صدد ردّ کسی باشد که نسبت دروغی را به او یا شخص مؤمن دیگری وارد آورده است. لازم است در تشخیص مصادیق مواردی که بیان شد، دقّت و احتیاط لازم به عمل آید و به حدّاقل و ضرورت اکتفا شود.