از نظر قرآن و فلسفه، آیا جماد و حیوان و گیاه هم روح دارند؟ اگر روح دارند تفاوت روح جمادی و حیوانی و گیاهی با روح انسانی در چیست؟
از نظر قرآن و فلسفه، آیا جماد و حیوان و گیاه هم روح دارند؟ اگر روح دارند تفاوت روح جمادی و حیوانی و گیاهی با روح انسانی در چیست؟ در اصطلاح فلسفی از روح به نفس تعبیر می‌شود. بنا به نظر فلاسفه مسلمان قوای نفسانی بر سه قسم است: 1- نفس نباتی که کمال اول برای جسم طبیعی در سه جهت تغذیه و رشد و توالد است. 2- نفس حیوانی که کمال اول برای جسم طبیعی در دو جهت درک جزئیات و حرکت ارادی است. 3- نفس ناطقه یا نفس انسانی که کمال اول برای جسم طبیعی از جهت ادراک کلیات است. انسان دارای هر سه مرتبه نفس است و حیوانات دارای دو مرتبه نفس نباتی و حیوانی می‌باشند و گیاهان تنها دارای مرتبه اول می‌باشند. روشن است که نفس نباتی به محض مرگ و فنا بدن از بین می‌رود. اما نفس حیوانی دارای قوه ادراک جزئیات نیز است و نفس ناطقه دارای قوه ادراک کلیات نیز است. فلاسفه، برای تجرد نفس چهارده دلیل اقامه کرده‌اند که بسیاری از آن‌ها بر نفس حیوانی نیز تطابق دارد و تجرد نفس در اصطلاح فلسفی همان فناناپذیری روح است که مساوی با حشر در قیامت است (برخی از دلایل تجرد نفس در آموزش عقاید، محمد تقی مصباح یزدی، صص 349 - 348 و 358 - 356 آمده است). از سوی دیگر با مراجعه به قرآن، به خوبی روشن می‌شود که از نظر قرآن نیز حیوانات دارای شعور و روح می‌باشند و بنابر برخی روایات حداقل گروهی از حیوانات در قیامت محشور می‌شود. 1- سوره مبارکه نمل آیه 16 اشاره دارد که حضرت سلیمان علم (منطق‌الطیر) دارد که پرندگان سخن و نطق و منطق دارند و نطق و سخن بدون اندیشه و ادراک امکان‌پذیر نیست. 2- در آیات 18 و 19 همین سوره سخن ملکه مورچه‌ها در مواجه با سپاه سلیمان است. آیه صریح است که مورچه، سلیمان و سپاهیانش را که متشکل از انسان و جن و پرندگان بودند (نمل، آیه 19) می‌شناسد و هر شناختی مسبوق به اندیشه و ادراک است. 3- در آیات 20 تا 25 همین سوره با پرنده‌ای به نام هدهد که شانه به سر بوده است روبرو می‌شویم که وضعیت اجتماعی و دینی سرزمین سباء را شناسایی کرده و به سلیمان نبی گزارش می‌دهد و از آن مهم‌تر بر توحید خداوند و نفی شرک استدلال می‌کند، استدلالاتی که در سطح دلایل عقلی و فلسفی است و از سطح ادراک عامه مردم برتر است. 4- در آیه 41 سوره مبارکه نور از تسبیح و نماز هر آن که در زمین و آسمان است و همچنین پرندگان و علم آن به تسبیح و نمازشان خبر می‌دهد و این نشان می‌دهد که حیوانات موجوداتی ذی‌شعور هستند و نماز و تسبیح آنها از روی غریزه نیست، بلکه از روی علم و آگاهی است. با جمع‌بندی آیات مذکور واضح می‌شود که حیوانات دارای ادراک و علم هستند و ادراک و علم از نشانه های روح است. 5- در سوره مبارکه انعام آیه 38 و تکویر آیه 5 از محشور شدن حیوانات سخن گفته شده است و این هم نشان دهنده روحی فناناپذیر است که پس از مرگ باقی است و در قیامت محشور می‌شود. پس درباره حیوانات گزاره زیر صادق است: 1- حیوانات دارای روح هستند. 2- روح حیوانی در مرتبه نازل تر از روح انسانی است.
عنوان سوال:

از نظر قرآن و فلسفه، آیا جماد و حیوان و گیاه هم روح دارند؟ اگر روح دارند تفاوت روح جمادی و حیوانی و گیاهی با روح انسانی در چیست؟


پاسخ:

از نظر قرآن و فلسفه، آیا جماد و حیوان و گیاه هم روح دارند؟ اگر روح دارند تفاوت روح جمادی و حیوانی و گیاهی با روح انسانی در چیست؟

در اصطلاح فلسفی از روح به نفس تعبیر می‌شود. بنا به نظر فلاسفه مسلمان قوای نفسانی بر سه قسم است:
1- نفس نباتی که کمال اول برای جسم طبیعی در سه جهت تغذیه و رشد و توالد است.
2- نفس حیوانی که کمال اول برای جسم طبیعی در دو جهت درک جزئیات و حرکت ارادی است.
3- نفس ناطقه یا نفس انسانی که کمال اول برای جسم طبیعی از جهت ادراک کلیات است.
انسان دارای هر سه مرتبه نفس است و حیوانات دارای دو مرتبه نفس نباتی و حیوانی می‌باشند و گیاهان تنها دارای مرتبه اول می‌باشند. روشن است که نفس نباتی به محض مرگ و فنا بدن از بین می‌رود. اما نفس حیوانی دارای قوه ادراک جزئیات نیز است و نفس ناطقه دارای قوه ادراک کلیات نیز است.
فلاسفه، برای تجرد نفس چهارده دلیل اقامه کرده‌اند که بسیاری از آن‌ها بر نفس حیوانی نیز تطابق دارد و تجرد نفس در اصطلاح فلسفی همان فناناپذیری روح است که مساوی با حشر در قیامت است (برخی از دلایل تجرد نفس در آموزش عقاید، محمد تقی مصباح یزدی، صص 349 - 348 و 358 - 356 آمده است).
از سوی دیگر با مراجعه به قرآن، به خوبی روشن می‌شود که از نظر قرآن نیز حیوانات دارای شعور و روح می‌باشند و بنابر برخی روایات حداقل گروهی از حیوانات در قیامت محشور می‌شود.
1- سوره مبارکه نمل آیه 16 اشاره دارد که حضرت سلیمان علم (منطق‌الطیر) دارد که پرندگان سخن و نطق و منطق دارند و نطق و سخن بدون اندیشه و ادراک امکان‌پذیر نیست.
2- در آیات 18 و 19 همین سوره سخن ملکه مورچه‌ها در مواجه با سپاه سلیمان است. آیه صریح است که مورچه، سلیمان و سپاهیانش را که متشکل از انسان و جن و پرندگان بودند (نمل، آیه 19) می‌شناسد و هر شناختی مسبوق به اندیشه و ادراک است.
3- در آیات 20 تا 25 همین سوره با پرنده‌ای به نام هدهد که شانه به سر بوده است روبرو می‌شویم که وضعیت اجتماعی و دینی سرزمین سباء را شناسایی کرده و به سلیمان نبی گزارش می‌دهد و از آن مهم‌تر بر توحید خداوند و نفی شرک استدلال می‌کند، استدلالاتی که در سطح دلایل عقلی و فلسفی است و از سطح ادراک عامه مردم برتر است.
4- در آیه 41 سوره مبارکه نور از تسبیح و نماز هر آن که در زمین و آسمان است و همچنین پرندگان و علم آن به تسبیح و نمازشان خبر می‌دهد و این نشان می‌دهد که حیوانات موجوداتی ذی‌شعور هستند و نماز و تسبیح آنها از روی غریزه نیست، بلکه از روی علم و آگاهی است.
با جمع‌بندی آیات مذکور واضح می‌شود که حیوانات دارای ادراک و علم هستند و ادراک و علم از نشانه های روح است.
5- در سوره مبارکه انعام آیه 38 و تکویر آیه 5 از محشور شدن حیوانات سخن گفته شده است و این هم نشان دهنده روحی فناناپذیر است که پس از مرگ باقی است و در قیامت محشور می‌شود.
پس درباره حیوانات گزاره زیر صادق است:
1- حیوانات دارای روح هستند.
2- روح حیوانی در مرتبه نازل تر از روح انسانی است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین