با توجه به آیه قرآن روشن می شود که روح برای همه موجودات نیست. ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ؛[1] آن گاه از آن نطفه، لخته خونی آفریدیم و از آن لخته خون، پاره گوشتی و از آن پاره گوشت، استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم بار دیگر او را آفرینشی دیگر دادیم. در خور تعظیم است خداوند، آن بهترین آفرینندگان. و نباید از اشتراک لفظی غافل شد. روح انسانی که ما از آن سخن می گوییم و نفخه الهی است، با روح حیوانی و نباتی که در فلسفه از آن سخن گفته می شود، متفاوت است. و ارتباط این دو در حد اشتراک لفظی است. اصطلاح روح، در فلسفه بر خلاف آنچه که در شرع مورد نظر است بر قوای حیاتی مختلف موجود در خون موجودات زنده اطلاق می شود ... و آن قسمت از این قوای حیاتی را که بر اثر لطافت به همه اجزای بدن سریان دارد و موجب تغذیه و رشد و نموّ و فعالیّت و حسّاسیّت اعضاست روح طبیعی خوانده اند ... این قوّه حیاتی را در آن حال که از بطن چپ قلب به حرکت در می آید روح حیوانی می نامند و بعد از انشعاب، شاخه مغزی آن را روح نفسانی و شاخه ای از آن را که به جگر و سایر اعضا میرود روح طبیعی گویند. و این روح حیوانی و منشعباتش غیر از آن روحی است که در قرآن از آن یاد کرده است.[2] رُوحِ حَیوانی - (اصطلاح فلسفی) روح حیوانی جسم لطیفی است که محل آن تجاویف قلب صنوبری الشکل است.[3] آدمی با دیگران حیوانات در این سه روح شریک بود یعنی روح نباتی، روح حیوانی و روح نفسانی. و لکن بروح انسانی از سایر حیوانات جدا گردد.[4] [1]. مومنون آیه 14. [2]. فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ص194. [3]. فرهنگ معارف اسلامی، ج2، ص924. [4]. فرهنگ معارف اسلامی، ج2، ص926.
با توجه به آیه قرآن روشن می شود که روح برای همه موجودات نیست.
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ؛[1] آن گاه از آن نطفه، لخته خونی آفریدیم و از آن لخته خون، پاره گوشتی و از آن پاره گوشت، استخوانها آفریدیم و استخوانها را به گوشت پوشانیدیم بار دیگر او را آفرینشی دیگر دادیم. در خور تعظیم است خداوند، آن بهترین آفرینندگان.
و نباید از اشتراک لفظی غافل شد. روح انسانی که ما از آن سخن می گوییم و نفخه الهی است، با روح حیوانی و نباتی که در فلسفه از آن سخن گفته می شود، متفاوت است. و ارتباط این دو در حد اشتراک لفظی است.
اصطلاح روح، در فلسفه بر خلاف آنچه که در شرع مورد نظر است بر قوای حیاتی مختلف موجود در خون موجودات زنده اطلاق می شود ... و آن قسمت از این قوای حیاتی را که بر اثر لطافت به همه اجزای بدن سریان دارد و موجب تغذیه و رشد و نموّ و فعالیّت و حسّاسیّت اعضاست روح طبیعی خوانده اند ... این قوّه حیاتی را در آن حال که از بطن چپ قلب به حرکت در می آید روح حیوانی می نامند و بعد از انشعاب، شاخه مغزی آن را روح نفسانی و شاخه ای از آن را که به جگر و سایر اعضا میرود روح طبیعی گویند. و این روح حیوانی و منشعباتش غیر از آن روحی است که در قرآن از آن یاد کرده است.[2]
رُوحِ حَیوانی - (اصطلاح فلسفی) روح حیوانی جسم لطیفی است که محل آن تجاویف قلب صنوبری الشکل است.[3]
آدمی با دیگران حیوانات در این سه روح شریک بود یعنی روح نباتی، روح حیوانی و روح نفسانی. و لکن بروح انسانی از سایر حیوانات جدا گردد.[4]
[1]. مومنون آیه 14.
[2]. فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ص194.
[3]. فرهنگ معارف اسلامی، ج2، ص924.
[4]. فرهنگ معارف اسلامی، ج2، ص926.
- [سایر] ضرورت حکومت دینی در فلسفه و فقه؟
- [سایر] از نظر قرآن و فلسفه، آیا جماد و حیوان و گیاه هم روح دارند؟ اگر روح دارند تفاوت روح جمادی و حیوانی و گیاهی با روح انسانی در چیست؟
- [سایر] فلسفه نماز چیست؟ و آیا این فلسفه در نظر شیعه و اهل سنت تفاوت دارد؟
- [سایر] فلسفه چیه؟!؟ آیا امر و نهی ای از امامان(ع) در مورد فلسفه داشته ایم!؟ به چه دردی می خوره!؟ و فرق فلاسفه دینی و غربی چیست و کلا در مورد فلسفه توضیح دهید!؟
- [سایر] در کتابی خواندم انسان دارای چهار روح است آیا این مطلب ثابت است؟
- [سایر] در کتابی خواندم انسان دارای چهار روح است آیا این مطلب ثابت است؟ با تشکر
- [سایر] ضرورت وجود حکومت دینی در عصر غیبت در فلسفه سیاسی چیست؟
- [سایر] فلسفه وجودی ورزش از نظر اسلام چیست؟
- [سایر] ضرورت وجود حکومت دینی در عصر غیبت در فلسفه سیاسی چیست؟
- [سایر] اندیشه فلسفی امام خمینی (ره) در مورد فلسفه خواجه طوسی چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .چیزی از اجزای مردار که در زمان حیات حیوان، روح داشته است؛ مانند گوشت، پوست و ... به احتیاط واجب, نباید همراه نمازگزار باشد, هر چند لباس او شمرده نشود.
- [آیت الله مظاهری] اگر ماندن در بلاد کفر موجب وهن مملکت اسلامی شود حرام است، گرچه موجب مفسده دینی و اخلاقی نشود، بلکه اگر مملکت اسلامی احتیاج به او داشته باشد، ماندن در آنجا حرام است، گرچه موجب وهن برای مملکت اسلامی نباشد.
- [آیت الله سیستانی] هر گاه چیزی از مردار نجس مانند گوشت و پوست آن که روح داشته همراه نمازگزار باشد ، نمازش صحیح است .
- [آیت الله خوئی] باید چیزی از مردار- مانند گوشت و پوست آن که روح داشته- همراه نمازگزار باشد، بعید نیست نمازش صحیح نباشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .لباس نمازگزار باید از اجزای حیوان حرام گوشت نباشد؛ خواه دارای خون جهنده باشد یا نه و خواه آن جزء دارای روح باشد, مانند گوشت و پوست یا نباشد , مانند پشم، مو، کرک، استخوان و ... و خواه در صورت تذکیهپذیری ذبح شده باشد یا نه و خواه به صورت لباس نمازگزار باشد یا همراه او; خواه زیاد باشد یا اندک مانند یک مو.
- [آیت الله جوادی آملی] .خرید و فروش پوست روباهی که خود مرده باشد یا به دستور اسلامی کشته نشده , اگر هیچ فایده حلال نداشته باشد, باطل است و اگر دارای فایده حلال بوده و استفاده از آن , مشروط به پاک بودن نیست، داد و ستد پوست نجس آن، صحیح است.
- [آیت الله سیستانی] به نظر بعضی از فقهاء مکرو ه است بر میّت چند مرتبه نماز بخوانند ، ولی این مطلب ثابت نیست ، و اگر میّت اهل علم و تقوا باشد بدون اشکال مکروه نیست .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر چیزی از مردار حلالگوشت مانند مو و پشم که روح ندارد همراه نمازگزار باشد، یا با لباسی که از آنها تهیه کردهاند نماز بخواند، نمازش صحیح است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هر گاه چیزی از مردار مانند گوشت و پوست آن که روح داشته لباس نمازگزار نبوده و همراه او باشد؛ بعید نیست نمازش صحیح نباشد.
- [آیت الله خوئی] اگر چیزی از مردار حلالگوشت- مانند مو و پشم که روح ندارد- همراه نمازگزار باشد، یا با لباسی که از آنها تهیه کردهاند، نماز بخواند نمازش صحیح است.