از حرکت جوهری علاوه بر اثبات خالق چه استفاده بیشتری می شود؟ حرکت جوهری یکی از مهمترین مباحث فلسفی در تاریخ فرهنگ و فلسفه اسلامی است که بنام صدرالمتألهین شیرازی معروف و مشهور شده است. ملاّصدرا در پرتو این نظریّه، تفسیر فلسفی نوینی از حرکت ارائه میدهد که اساسا با تبیین فلسفی ارسطو و ابنسینا متفاوت است. سخنان وی در دفاع از حرکت در جوهر و اثبات ناآرامی و بیثباتی نهادی در بنیان همه کائنات مادّی آنچنان عمیق و قابل توجه است که هنوز هم جای پژوهش و ژرف اندیشی در زوایای مختلف آن وجود دارد. باید اذعان نمود که این نظریّه و تأثیر عمیق و پردامنه آن بر تفکّر فلسفی مسلمین بهیچ روی کمتر از اهمیت نسبیت عام انیشتن در فیزیک و یا فلسفه پویش وایتهد در قلمرو فلسفه نیست. این اصل، بنیاد جهان بینی ملاّصدرا را تشکیل میدهد. در پرتو این اصل است که وی تبیین فلسفی نوینی از مسائل دقیق طبیعی و مابعدالطبیعی از جمله : خالقیت خداوند ، حدوث زمانی عالم، رابطه میان ثابت و متغیر، خلق عالم، آفرینش مستمر، ارتباط نفس و بدن، معاد جسمانی و مسائل گوناگون مربوط به معاد و طرح نظریه تربیتی در زمینه اخلاق را ارائه میدهد و داستان حرکت و تحوّل و همه جایی و همگانی بودن آنرا همراه با توابع و نتایج فلسفیاش درمعناییعمیق و وسیع و از دیدی بسیار قوی و مؤثّر مورد تحلیل و تبیین قرار میدهد. این اصل را باید بعنوان یک نظریّه جامع و وحدت بخش که یکجا از مبدأ و معاد حکایت میکند، بمنزله یکی از ویژگیهای اساسی و ممتاز نظریّهپردازی ملاّصدرا بشمار آورد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به سایت http://www.mullasadra.org/new_site/persian و بخش بانک مقالات آن مراجعه کنید.
از حرکت جوهری علاوه بر اثبات خالق چه استفاده بیشتری می شود؟
حرکت جوهری یکی از مهمترین مباحث فلسفی در تاریخ فرهنگ و فلسفه اسلامی است که بنام صدرالمتألهین شیرازی معروف و مشهور شده است. ملاّصدرا در پرتو این نظریّه، تفسیر فلسفی نوینی از حرکت ارائه میدهد که اساسا با تبیین فلسفی ارسطو و ابنسینا متفاوت است. سخنان وی در دفاع از حرکت در جوهر و اثبات ناآرامی و بیثباتی نهادی در بنیان همه کائنات مادّی آنچنان عمیق و قابل توجه است که هنوز هم جای پژوهش و ژرف اندیشی در زوایای مختلف آن وجود دارد. باید اذعان نمود که این نظریّه و تأثیر عمیق و پردامنه آن بر تفکّر فلسفی مسلمین بهیچ روی کمتر از اهمیت نسبیت عام انیشتن در فیزیک و یا فلسفه پویش وایتهد در قلمرو فلسفه نیست.
این اصل، بنیاد جهان بینی ملاّصدرا را تشکیل میدهد. در پرتو این اصل است که وی تبیین فلسفی نوینی از مسائل دقیق طبیعی و مابعدالطبیعی از جمله : خالقیت خداوند ، حدوث زمانی عالم، رابطه میان ثابت و متغیر، خلق عالم، آفرینش مستمر، ارتباط نفس و بدن، معاد جسمانی و مسائل گوناگون مربوط به معاد و طرح نظریه تربیتی در زمینه اخلاق را ارائه میدهد و داستان حرکت و تحوّل و همه جایی و همگانی بودن آنرا همراه با توابع و نتایج فلسفیاش درمعناییعمیق و وسیع و از دیدی بسیار قوی و مؤثّر مورد تحلیل و تبیین قرار میدهد.
این اصل را باید بعنوان یک نظریّه جامع و وحدت بخش که یکجا از مبدأ و معاد حکایت میکند، بمنزله یکی از ویژگیهای اساسی و ممتاز نظریّهپردازی ملاّصدرا بشمار آورد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به سایت http://www.mullasadra.org/new_site/persian و بخش بانک مقالات آن مراجعه کنید.
- [سایر] آیا اشکالات برخی از اندیشمندان بر پارهای از دلایل حرکت جوهری وارد است یا خیر؟ 2. آیا استدلال از طریق زمان برای اثبات حرکت جوهری و استدلال از راه حرکت جوهری برای اثبات زمان، استدلال دوری نیست؟ 3. حرکت در مجردات چگونه است؟
- [سایر] درباره حرکت جوهری توضیح دهید؟
- [سایر] منظور از حرکت جوهری ملاصدرا چیست؟
- [سایر] چرا حرکت جوهری دلالت بر حادث بودن جهان می کند؟
- [سایر] حرکت جوهری را به زبانی ساده توضیح دهید.
- [سایر] حرکت جوهری ماده به چه مبحثی می پردازد؟
- [سایر] آیا «حرکت جوهری» ملاّصدرا شامل همه موجودات می شود؟ در این صورت آیا با اختیار انسان منافات ندارد؟
- [سایر] پاسخ شما در کل خوب بود. و از شما بسیار سپاسگزارم. لکن لازم دیدم چند نکته را در باره پاسخ 5146 سوال3و4 بیان کنم. در پاسخ، شما به دلیل اثبات علم حضوری معلول به علت هستی بخش اشاره نفرمودید البته در برخی کتب فلسفی برای اثبات علم حضوری معلول مجرد (غیر عرض) به علت هستی بخش از تجرد معلول و وجود جمعی آن و دور بودن آن از (امتدادات مکانی و زمانی که موجب تفرق و پراکندکی می شود) استفاده می شود، ولی چگونه می توان با این استدلال علم حضوری معلول مادی (که دارای امتداد و تفرق و پراکندگی است) به علت هستی بخش را اثبات کرد؟ در پاسخ شما فرمودید: موجودات مادّی چون سیال اند، همیشه در حال خروج از قوّه به فعل هستند، و حرکت یعنی خروج از قوه به فعل؛ پس مادیات حرکت دارند و حرکت مقدار دارد و مقدار حرکت همان زمان است؛ پس موجودات مادی همیشه زمان دار هستند. در واقع شما از این مقدمه استفاده کردید که " موجودات مادی سیال اند" ولی در واقع ما می خواهیم همین مطلب را ثابت کنیم. چون سیال بودن به معنای این است که مادیات دارای امتداد سیال و گذرای زمان اند. و ما نیز در اصل می خواهیم همین را اثبات کنیم. پس نمی توان آن را مقدمه برای اثبات زمان قرار داد. به علاوه این که: در این استدلال از حرکت جوهری در مادیات زمان مندی آنها نتیجه شده است. در حالی که طبق مطالب کتاب "آموزش فلسفه" متقن ترین و محکم ترین دلیل اثبات حرکت جوهری دلیلی است که در آن از این مقدمه استفاده شده که: "هر موجود مادی زمان مند است". پس بایستی ابتدا این مقدمه اثبات شود.
- [سایر] حرکت جوهری که یکی از مهم ترین نظریه ها در فلسفه ملاصدرا است، به چه معنا است؟ و نقش آن در زندگی روز مره انسان چگونه است؟
- [سایر] حرکت جوهری که یکی از مهم ترین نظریه ها در فلسفۀ ملاصدرا است، به چه معنا است؟ و نقش آن در زندگی روز مره انسان چگونه است؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شرط دوم مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد و اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جائی که حرکت دارد مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند؛ به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند؛ به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله بروجردی] مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد و اگر به واسطهی تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که حرکت دارد، مانند اتومبیل و کشتی و تِرن نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها [این وسایل نقلیه] از قبله به طرف دیگر حرکت کنند، [ نماز گزار] به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله نوری همدانی] مکان نماز گزار باید بی حرکت باشد ، و اگر به واسطة تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جائی که حرکت دارد ، مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند ، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند و اگر آنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند ، به طرف قبله برگردد .
- [امام خمینی] شرط دوم: مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد، و اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که حرکت دارد مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند، و اگرآنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد و سوره اشکال ندارد اگر چه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع قرایت و ذکرهای واجب اشکال ندارد اگر چه احتیاط مستحب ان است که انها را هم حرکت ندهد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد؛ اشکال ندارد؛ اگرچه احتیاط مستحب آن است که آنها را حرکت ندهد.
- [آیت الله نوری همدانی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد اشکال ندارد ، اگر چه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد .
- [امام خمینی] حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد، اشکال ندارد، اگرچه احتیاط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد.
- [امام خمینی] احتیاط واجب آن است که تا وقتی او را از محل احتضار حرکت نداده اند، رو به قبله باشد، و بعد از حرکت دادن این احتیاط واجب نیست.