کیسانیه چه فرقه ای هستند و آیا ابن سینا کیسانی بوده است؟
کیسانیه چه فرقه ای هستند و آیا ابن سینا کیسانی بوده است؟ کیسانیه گروهی از شیعیان بودند که محمد بن حنفیه ، برادر ناتنی امام حسین (ع)، را امام چهارم و جانشین او می شناختند . خود محمّد بن حنفیّه ادّعای امامت نداشته ولی هواخواهان او تحت رهبری مختاربن ابی عبید ثقفی در سال های 66 تا 68 هجری در کوفه قیام کردند . در وجه تسمیه این فرفه به کیسانیه احتمالات مختلفی موجود می باشد. ممکن است نام کیسانیه از کیسان ابوعمرو یکی از فرماندهان لشکر مختار ، گرفته شده باشد . وی شیعه ای متعصب بوده و در قیام مذکور وظیفه ی نمایانی داشته است ؛ یا شاید از نام کیسان که غلام علی (ع) بوده و در جنگ صفین (37 هجری ) کشته شد گرفته شده باشد . عده‌ای نیز قائلند که کیسان لقبی برای مختار بن ابی عبیدة الثقفی است( محمد بن عمرکشی، رجال کشی، یک جلد، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348 ه. ش، ص 28.) و این لقب برای او از کلامی اخذ شده که امیرالمؤمنین علی (ع) در مورد او فرمود ( عَنِ الْأَصْبَغِ قَالَ رَأَیْتُ الْمُخْتَارَ عَلَی فَخِذِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ- وَ هُوَ یَمْسَحُ رَأْسَهُ وَ یَقُولُ یَا کَیِّسُ یَا کَیِّس‌ اصبغ بن نباته نقل گوید: من مختار را دیدم که روی زانوی امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود و امیرالمؤمنین دست بر سر مختار می کشید و می فرمود: ای کیّس! ای کیّس! یعنی ای باهوش! ای باهوش !( شیخ مفید، الفصول المختاره، یک جلد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، 1413 ه.ق، ص 296.) و به همین دلیل به این فرقه کیسانیه گویند زیرا هسته اولیه این فرقه با مختار خروج کرد. آنها در ابتدا گروهی بودند که به رهبری مختار بن ابی عبیدة – که مردم را به بیعت با محمد بن حنفیه دعوت می‌کرد – بر علیه بنی‌امیه قیام کردند. و مهمترین عملکرد ایشان جنگ با بنی‌امیه و انتقام از قاتلین امام حسین و اهل بیت و اصحاب با وفایش و پیروزی نسبی در عراق و تسخیر کوفه بوده است. از بررسی زندگی مختار چنین می‌توان نتیجه گرفت که او روحیه انقلابی داشته بطوری که در زمان معاویه به همراه میثم تمار در زندان بوده و نیز قبل از حادثه عاشورا در زندان عبیدالله بن زیاد به سر می‌برده و بعد از آزادی از زندان به فکر مبارزه جدی با رژیم اموی می‌افتد و بعد از 5 سال از واقعه عاشورا در سال 66 قیام می‌کند و شعار لشگرش در مقابل ابن زیاد (یالثارات الحسین) بوده است ( شیخ طوسی، الامالی، یک جلد، انتشارات دار الثقافه، قم، 1414 ه. ق، ص 240.) تحلیل قیام مختار و منشا پیدایش فرقه کیسانیه شاید به علل جو متغیر در زمان وی او قیامش را با بیعت به نام امام علی بن الحسین (ع) اعلام نکرد تا گزندی از سوی دشمنان در آینده به امام سجّاد(ع) وارد نشود به این خاطر نام محمد بن حنفیه را اعلام نمود . او تاب ظلم و ستم بنی‌امیه را بر اهل بیت خصوصاً بر دیگر مظلومان نداشت. این حرکت انقلابی شیعی در مقطعی از زمان و مکان نسبتاً بر دشمنانش پیروز شد و ادامه یافت و خود به نظام و حکومتی مبدل گشت .گروهی از طرفداران و شیعیان گمان کردند که در واقع محمد بن علی بن ابی طالب ( محمّد بن حنفیه )امام است و بر این عقیده پایدار ماندند. و بدین ترتیب اولین فرقه ی منحرف شده از امامیه را بوجود آوردند. کیسانیه برای این که مبنایی برای حق امامت ابن حنفیه داشته باشند ، گفتند که علی (ع) ، امامت را به سبب خویشاوندی با پیامبر به دست نیاورده بلکه به منزله ی جانشین روحانی وی بوده است . کیسانیه معتقد بودند که علی (ع) می بایست جانشین روحانی خویش را به ترتیب به سه پسر خود حسن و حسین و محمد بن الحنفیه ، منتقل کند . مرگ ابن حنفیه ( در حدود 80 هجری ) موجب انشعاباتی میان خود کیسانیان گشت . برخی از ایشان معتقد بودند که چون آخر دنیا نزدیک است شمار امامان باید به چهار محدود گردد ( علی (ع) و سه پسران او ) . بعضی دیگر از کیسانیه علی فرزند ابن حنفیه را امام پنجم دانستند . پاره ای نیز امامت پنجم را از آن پسر دوم ابن حنفیه که ابوهاشم نام داشت شمردند و چنین استدلال کردند که وی علوم غیبی را از پدر به ارث برده و بنابراین جانشین روحانی اوست . پس از مرگ ابوهاشم فِرَق فرعی جدیدی از کیسانیه ظهور کردند . فرقه ی فرعی دیگری از کیسانیه می گفتند محمد بن حنفیه نمرده است و در غاری پنهان شده و بار دیگر همچون مهدی از آنجا بیرون آمده ظهور خواهد کرد تا عدل را بر زمین حکم فرما سازد. ابو منصور بغدادی در کتاب الفرق بین الفرق واشعری در مقالات الاسلامیین انشعابات این فرقه را یازده مورد می‌دانند( ابو منصور بغدادی، الفرق بین الفرقدار الافاق الجدیده بیروت الطبعه الثانیه، 1977، ص 30)که، بیشتر آنها فرقی است که به لحاظ جدایی رهبر خویش از فرقه دیگر جدا شده‌اند و عمده ایشان دو گروه‌اند. 1. کسانی که قائل‌ به زنده بودن محمد بن حنفیه هستند که به ایشان کربیه می‌گویند زیرا اصحاب ابی کرب الضریر می‌باشند. 2. کسانی که قائلند او فوت کرده است و در امام بعدی اختلاف کرده‌اند. اکثریت عظیم شیعیان محمد بن حنفیه را به امامت قبول نداشت ، زیرا اگر چه پسر علی (ع) بود ، ولی از بطن فاطمه(س) نبوده است و بنابراین نسبتی با پیامبر نداشته است .(ر.ک آشنایی با اسلام و فرقه های آن نوشته مهرداد ایزد پناه) عکس العمل ائمه در برابر کیسانیه و رهبران آن اهل بیت به شخصیت محمد بن حنفیه و مختار احترام قائلند و محمد بن حنفیه از فرماندهان لشگر علی (ع) و تابع امام حسن و امام حسین بوده است و در بنی‌هاشم او در حد ابن عباس محترم و موثر بود. در مورد مختار روایاتی از امام سجاد و امام صادق موجود است که برای او دعا و طلب رحمت نموده اند.( ابن داوود حلی، رجال ابن داود، یک جلد، انتشارات دانشگاه تهران، 1383 ه. ق، ص 513 و علامه حلی، رجال العلامه الحلی، یک جلد، دار الذخائر، قم، 1411 ه. ق، ص 168 و 169.) ائمه در مورد باطل بودن این عقیده ( قائل به امامت محمد بن حنفیه بودن ) به طور آشکار و صریح موضع گرفته و انحرافی بودن آن را بیان نمودند . حتی امام زین العابدین به همراه محمد بن حنفیه در کنار حجر الاسود به اعجاز الهی برای دیگران ثابت کرد که، محمد امام نیست( ثقة الاسلام کلینی، الکافی، 8 جلد، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365 ه. ش، ج 1 ص 291و346) آری از جانب امامان شیعه (ع) هرگز با این عقیده مماشات و تساهل نشده است بلکه امامت به طور آشکار معرفی شده است،تا جایی که این انحراف با شکست روبرو شد و به مرور زمان منقرض گشت و امروزه جز نامی از ایشان در کتب یافت نمی‌شود. مذهب ابن سینا بدون شک ابن سینا که درخانواده ای شیعی مذهب در بلخ به دنیا آمد، خود نیز مسلمان و قایل به مذهب تشیع بوده است. البته کم خردان همواره وی را به انحراف عقیده متهم می ساختند و شیخ در جوابشان سرود کفر چو منی گزاف آسان نَبُوَد محکمتر از ایمان من ایمان نبوَد در دهر یکی چون من و آن هم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبوَد یک کتاب مبسوط در اثبات اینکه بوعلی شیعه دوازده امامی بوده چاپ و منتشر گشته که در آن با دلائل و شواهد گوناگون این مطلب مبرهن شده است . نام کتاب (توفیق التطبیق فی اثبات ان الشیخ الرئیس من الإِمامیة الاثنی عشریة) است. نویسنده ی آن، علی بن فضل‌الله جیلانی، و مصحح آن، دکتر محمد مصطفی حلمی است که استاد فلسفه اسلامی و تصوف در دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره می باشد. چاپ نخست آن به سال 1373ه .ق. / 1954م. در (دار احیاء الکتب العربیه)ی حلبی و شرکا منتشر شده و دفتر نخست از مجموعه‌ای است که به یاد مصطفی عبدالرزاق چاپ گردیده است (/الکتاب الأَول من سلسلة ذکری مصطفی عبدالرزاق للدراسات الإِسلامیة. نتیجه اینکه ابن سینا کیسانی مذهب نبوده است .موید این مطلب این است که در زمان ابن سینا (قرن چهارم قمری)فرقه کیسانیه کاملاً منقرض شده بود و اثری از آن وجود نداشت . برخی در مورد ابن سینا گفته اند که وی اسماعیلی مذهب بوده ؛ لکن این نسبت نیز دلائل کافی ندارد.
عنوان سوال:

کیسانیه چه فرقه ای هستند و آیا ابن سینا کیسانی بوده است؟


پاسخ:

کیسانیه چه فرقه ای هستند و آیا ابن سینا کیسانی بوده است؟

کیسانیه گروهی از شیعیان بودند که محمد بن حنفیه ، برادر ناتنی امام حسین (ع)، را امام چهارم و جانشین او می شناختند . خود محمّد بن حنفیّه ادّعای امامت نداشته ولی هواخواهان او تحت رهبری مختاربن ابی عبید ثقفی در سال های 66 تا 68 هجری در کوفه قیام کردند . در وجه تسمیه این فرفه به کیسانیه احتمالات مختلفی موجود می باشد. ممکن است نام کیسانیه از کیسان ابوعمرو یکی از فرماندهان لشکر مختار ، گرفته شده باشد . وی شیعه ای متعصب بوده و در قیام مذکور وظیفه ی نمایانی داشته است ؛ یا شاید از نام کیسان که غلام علی (ع) بوده و در جنگ صفین (37 هجری ) کشته شد گرفته شده باشد . عده‌ای نیز قائلند که کیسان لقبی برای مختار بن ابی عبیدة الثقفی است( محمد بن عمرکشی، رجال کشی، یک جلد، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348 ه. ش، ص 28.) و این لقب برای او از کلامی اخذ شده که امیرالمؤمنین علی (ع) در مورد او فرمود ( عَنِ الْأَصْبَغِ قَالَ رَأَیْتُ الْمُخْتَارَ عَلَی فَخِذِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ- وَ هُوَ یَمْسَحُ رَأْسَهُ وَ یَقُولُ یَا کَیِّسُ یَا کَیِّس‌ اصبغ بن نباته نقل گوید: من مختار را دیدم که روی زانوی امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود و امیرالمؤمنین دست بر سر مختار می کشید و می فرمود: ای کیّس! ای کیّس! یعنی ای باهوش! ای باهوش !( شیخ مفید، الفصول المختاره، یک جلد، انتشارات کنگره جهانی شیخ مفید، قم، 1413 ه.ق، ص 296.) و به همین دلیل به این فرقه کیسانیه گویند زیرا هسته اولیه این فرقه با مختار خروج کرد.
آنها در ابتدا گروهی بودند که به رهبری مختار بن ابی عبیدة – که مردم را به بیعت با محمد بن حنفیه دعوت می‌کرد – بر علیه بنی‌امیه قیام کردند. و مهمترین عملکرد ایشان جنگ با بنی‌امیه و انتقام از قاتلین امام حسین و اهل بیت و اصحاب با وفایش و پیروزی نسبی در عراق و تسخیر کوفه بوده است.

از بررسی زندگی مختار چنین می‌توان نتیجه گرفت که او روحیه انقلابی داشته بطوری که در زمان معاویه به همراه میثم تمار در زندان بوده و نیز قبل از حادثه عاشورا در زندان عبیدالله بن زیاد به سر می‌برده و بعد از آزادی از زندان به فکر مبارزه جدی با رژیم اموی می‌افتد و بعد از 5 سال از واقعه عاشورا در سال 66 قیام می‌کند و شعار لشگرش در مقابل ابن زیاد (یالثارات الحسین) بوده است ( شیخ طوسی، الامالی، یک جلد، انتشارات دار الثقافه، قم، 1414 ه. ق، ص 240.)
تحلیل قیام مختار و منشا پیدایش فرقه کیسانیه
شاید به علل جو متغیر در زمان وی او قیامش را با بیعت به نام امام علی بن الحسین (ع) اعلام نکرد تا گزندی از سوی دشمنان در آینده به امام سجّاد(ع) وارد نشود به این خاطر نام محمد بن حنفیه را اعلام نمود . او تاب ظلم و ستم بنی‌امیه را بر اهل بیت خصوصاً بر دیگر مظلومان نداشت. این حرکت انقلابی شیعی در مقطعی از زمان و مکان نسبتاً بر دشمنانش پیروز شد و ادامه یافت و خود به نظام و حکومتی مبدل گشت .گروهی از طرفداران و شیعیان گمان کردند که در واقع محمد بن علی بن ابی طالب ( محمّد بن حنفیه )امام است و بر این عقیده پایدار ماندند. و بدین ترتیب اولین فرقه ی منحرف شده از امامیه را بوجود آوردند.
کیسانیه برای این که مبنایی برای حق امامت ابن حنفیه داشته باشند ، گفتند که علی (ع) ، امامت را به سبب خویشاوندی با پیامبر به دست نیاورده بلکه به منزله ی جانشین روحانی وی بوده است . کیسانیه معتقد بودند که علی (ع) می بایست جانشین روحانی خویش را به ترتیب به سه پسر خود حسن و حسین و محمد بن الحنفیه ، منتقل کند .
مرگ ابن حنفیه ( در حدود 80 هجری ) موجب انشعاباتی میان خود کیسانیان گشت . برخی از ایشان معتقد بودند که چون آخر دنیا نزدیک است شمار امامان باید به چهار محدود گردد ( علی (ع) و سه پسران او ) . بعضی دیگر از کیسانیه علی فرزند ابن حنفیه را امام پنجم دانستند . پاره ای نیز امامت پنجم را از آن پسر دوم ابن حنفیه که ابوهاشم نام داشت شمردند و چنین استدلال کردند که وی علوم غیبی را از پدر به ارث برده و بنابراین جانشین روحانی اوست . پس از مرگ ابوهاشم فِرَق فرعی جدیدی از کیسانیه ظهور کردند . فرقه ی فرعی دیگری از کیسانیه می گفتند محمد بن حنفیه نمرده است و در غاری پنهان شده و بار دیگر همچون مهدی از آنجا بیرون آمده ظهور خواهد کرد تا عدل را بر زمین حکم فرما سازد. ابو منصور بغدادی در کتاب الفرق بین الفرق واشعری در مقالات الاسلامیین انشعابات این فرقه را یازده مورد می‌دانند( ابو منصور بغدادی، الفرق بین الفرقدار الافاق الجدیده بیروت الطبعه الثانیه، 1977، ص 30)که، بیشتر آنها فرقی است که به لحاظ جدایی رهبر خویش از فرقه دیگر جدا شده‌اند و عمده ایشان دو گروه‌اند.
1. کسانی که قائل‌ به زنده بودن محمد بن حنفیه هستند که به ایشان کربیه می‌گویند زیرا اصحاب ابی کرب الضریر می‌باشند.
2. کسانی که قائلند او فوت کرده است و در امام بعدی اختلاف کرده‌اند.

اکثریت عظیم شیعیان محمد بن حنفیه را به امامت قبول نداشت ، زیرا اگر چه پسر علی (ع) بود ، ولی از بطن فاطمه(س) نبوده است و بنابراین نسبتی با پیامبر نداشته است .(ر.ک آشنایی با اسلام و فرقه های آن نوشته مهرداد ایزد پناه)
عکس العمل ائمه در برابر کیسانیه و رهبران آن
اهل بیت به شخصیت محمد بن حنفیه و مختار احترام قائلند و محمد بن حنفیه از فرماندهان لشگر علی (ع) و تابع امام حسن و امام حسین بوده است و در بنی‌هاشم او در حد ابن عباس محترم و موثر بود. در مورد مختار روایاتی از امام سجاد و امام صادق موجود است که برای او دعا و طلب رحمت نموده اند.( ابن داوود حلی، رجال ابن داود، یک جلد، انتشارات دانشگاه تهران، 1383 ه. ق، ص 513 و علامه حلی، رجال العلامه الحلی، یک جلد، دار الذخائر، قم، 1411 ه. ق، ص 168 و 169.)
ائمه در مورد باطل بودن این عقیده ( قائل به امامت محمد بن حنفیه بودن ) به طور آشکار و صریح موضع گرفته و انحرافی بودن آن را بیان نمودند .
حتی امام زین العابدین به همراه محمد بن حنفیه در کنار حجر الاسود به اعجاز الهی برای دیگران ثابت کرد که، محمد امام نیست( ثقة الاسلام کلینی، الکافی، 8 جلد، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365 ه. ش، ج 1 ص 291و346) آری از جانب امامان شیعه (ع) هرگز با این عقیده مماشات و تساهل نشده است بلکه امامت به طور آشکار معرفی شده است،تا جایی که این انحراف با شکست روبرو شد و به مرور زمان منقرض گشت و امروزه جز نامی از ایشان در کتب یافت نمی‌شود.

مذهب ابن سینا
بدون شک ابن سینا که درخانواده ای شیعی مذهب در بلخ به دنیا آمد، خود نیز مسلمان و قایل به مذهب تشیع بوده است. البته کم خردان همواره وی را به انحراف عقیده متهم می ساختند و شیخ در جوابشان سرود
کفر چو منی گزاف آسان نَبُوَد محکمتر از ایمان من ایمان نبوَد
در دهر یکی چون من و آن هم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبوَد
یک کتاب مبسوط در اثبات اینکه بوعلی شیعه دوازده امامی بوده چاپ و منتشر گشته که در آن با دلائل و شواهد گوناگون این مطلب مبرهن شده است . نام کتاب (توفیق التطبیق فی اثبات ان الشیخ الرئیس من الإِمامیة الاثنی عشریة) است. نویسنده ی آن، علی بن فضل‌الله جیلانی، و مصحح آن، دکتر محمد مصطفی حلمی است که استاد فلسفه اسلامی و تصوف در دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره می باشد. چاپ نخست آن به سال 1373ه .ق. / 1954م. در (دار احیاء الکتب العربیه)ی حلبی و شرکا منتشر شده و دفتر نخست از مجموعه‌ای است که به یاد مصطفی عبدالرزاق چاپ گردیده است (/الکتاب الأَول من سلسلة ذکری مصطفی عبدالرزاق للدراسات الإِسلامیة.
نتیجه اینکه ابن سینا کیسانی مذهب نبوده است .موید این مطلب این است که در زمان ابن سینا (قرن چهارم قمری)فرقه کیسانیه کاملاً منقرض شده بود و اثری از آن وجود نداشت . برخی در مورد ابن سینا گفته اند که وی اسماعیلی مذهب بوده ؛ لکن این نسبت نیز دلائل کافی ندارد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین