منظور از (زبان قال) چیست؟ همچنین منظور از (زبان حال) چیست؟ این دو با هم چه تفاوتی دارند؟ (زبان حال) همان زبان دل است به معنای وضع و حال شخص که از اندیشه و نیت و احوال درونی او حکایت کند، (فرهنگ فارسی دکتر معین محمد) و (زبان قال) صرف گفتار و سخن و گویش که حاکی از دل و نیت شخص نباشد. از سخنگوی حال پرس نه قال از زره گر زره طلب نه جوال ( سنایی) چون سخن از دل برآید بر دل نشیند و این همان زبان حال است. و چون سخن از دل برنخاسته باشد در امواج هوا گم می شود و تأثیری بر هیچکس ندارد. که این مطلب در شعر به این صورت منعکس گشته است. (جانم فدای آنکه دلش با زبان یکی است) یعنی به آنچه می گوید معتقد است. در شعر عربی این چنین آمده است: اذا السر و الاعلان فی المؤمن استوی فقد عز فی الدارین و استوجب الثناء یعنی: هرگاه پنهان و آشکار بنده مؤمن مساوی باشد در دو جهان عزیر و مستوجب آفرین و ستایش است، (ر.ک: معراج السعاده، نراقی، ملا احمد، ص 446، انتشارات علمیه اسلامیه)
منظور از (زبان قال) چیست؟ همچنین منظور از (زبان حال) چیست؟ این دو با هم چه تفاوتی دارند؟
منظور از (زبان قال) چیست؟ همچنین منظور از (زبان حال) چیست؟ این دو با هم چه تفاوتی دارند؟
(زبان حال) همان زبان دل است به معنای وضع و حال شخص که از اندیشه و نیت و احوال درونی او حکایت کند، (فرهنگ فارسی دکتر معین محمد)
و (زبان قال) صرف گفتار و سخن و گویش که حاکی از دل و نیت شخص نباشد.
از سخنگوی حال پرس نه قال از زره گر زره طلب نه جوال
( سنایی)
چون سخن از دل برآید بر دل نشیند و این همان زبان حال است.
و چون سخن از دل برنخاسته باشد در امواج هوا گم می شود و تأثیری بر هیچکس ندارد. که این مطلب در شعر به این صورت منعکس گشته است. (جانم فدای آنکه دلش با زبان یکی است) یعنی به آنچه می گوید معتقد است.
در شعر عربی این چنین آمده است:
اذا السر و الاعلان فی المؤمن استوی فقد عز فی الدارین و استوجب الثناء
یعنی: هرگاه پنهان و آشکار بنده مؤمن مساوی باشد در دو جهان عزیر و مستوجب آفرین و ستایش است، (ر.ک: معراج السعاده، نراقی، ملا احمد، ص 446، انتشارات علمیه اسلامیه)
- [سایر] منظور از قوم و زبان آریایی چیست؟
- [سایر] منظور از زهد و ریاضت چیست و با هم چه تفاوتی دارند؟
- [سایر] منظور از فرهنگ مادی والهی چیست ؟ چه تفاوتی با هم دارد؟
- [سایر] منظور از جهان بینی چیست؟(لطفا به زبان ساده توضیح دهید)
- [سایر] منظور خداوند از آیه (علمه البیان) به صورت علمی چیست؟! آیا صرفاً در مقابل زبان حیوانات مطرح شده، یا بحث رشد و تکامل زبان در کودک است و یا تکامل تدریجی زبان در میان انسانها از بدو خلقت تا کنون؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] منظور از شرط ضمن نیّت اعتکاف چیست؟آیا لازم است معتکف این شرط را به زبان آورد؟
- [سایر] منظور از عفت شکم، عفت دامن و عفت زبان که در روایات بسیار تأکید شده است، چیست؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] منظور از (ذمه) در حدیث زیر را برای من توضیح دهید؟ قال رسول الله (ص): (من أعان باطلا لیدحض بباطله حقا فقد برئت منه ذمة الله و ذمة رسوله).
- [سایر] چگونه میتوان به دو روایت زیر عمل کرد: الف. (اُنْظُرْ اِلی ما قالَ وَ لا تَنْظُرْ اِلی مَنْ قالَ). ب. (هر کس که به گویندهای گوش دهد براستی که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، براستی که ابلیس را پرستیده است). توضیح بیشتر اینکه: اگر بخواهیم به سخنان کسی گوش کنیم (اُنْظُرْ اِلی ما قالَ ) و آنرا سبک و سنگین کنیم که در این صورت لازم میآید که در مواقعی ابلیس را بپرستیم.
- [آیت الله مکارم شیرازی] صیغه وقف را می توان به عربی یا به هر زبان دیگر خواند، مثلاً اگر بگوید: (خانه خود را برای فلان منظور وقف کردم) کافی است و احتیاج به قبول ندارد، خواه وقف عام باشد یا وقف خاص، هرچند احتیاط مستحب آن است که حاکم شرع در وقف عام و اشخاصی که برای آنها وقف شده در وقف خاص، صیغه قبول بخوانند.
- [آیت الله نوری همدانی] احتیاط واجب آن است که امام جمعه در خطبة حمد الهی ودرود بر پیغمبر واَئِمَّه (عَلَیْهِمُ الْسَّلامُ ) را به زبان عربی ایراد نماید ، گر چه او ومُسْتَمِعین او عرب نباشند امّا می تواند در مقام وَعْظ وتوصیه به تقوی به زبا ن دیگری تَکَلُّمْ نماید . و احتیاط مستحبّ آن است که موعظه وآنچه را به مصالح مسلمین مربوط می شود به زبان مستمعین ادا نماید، واگر مستمعین مختلفند آنها را به زبان های مختلف تکرار کند ، گرچه در صورتی که مأمومین بیش از حدّ نصاب –4 نفر – باشند به زبان حدّ نصاب –4 نفر – اکتفا نماید ، ولی احتیاط در آن که آنها را به زبان خدشان موعظه کند .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مس نمودن خط قرآن؛ یعنی رساندن جائی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] مّس نمودن خط قرآن ، یعنی رساندن جائی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است . ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند ، مس آن اشکال ندارد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [امام خمینی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است. ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] لمس خط قرآن با هر قسمت از بدن برای کسی که وضو ندارد، حرام است، ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند، لمس آن اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه رضایت صاحب ملک از قرائن روشن و قطعی باشد نماز خواندن در آن ملک اشکالی ندارد، هرچند به زبان نگوید و بعکس اگر با زبان اجازه دهد اما بداند قلباً راضی نیست نمی تواند نماز بخواند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد، حرام است؛ ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند، مسّ آن اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] مس نمودن خط قرآن، یعنی رساندن جایی از بدن به خط قرآن برای کسی که وضو ندارد حرام است، ولی اگر قرآن را به زبان فارسی یا به زبان دیگر ترجمه کنند مسّ آن اشکال ندارد.