منظور از زهد و ریاضت چیست و با هم چه تفاوتی دارند؟
(ریاضت) در اصطلاح عبارت است از: بازداشتن انسان از هواهای نفسانی و فرمان دادن و وادار کردن وی به اطاعت از امر پروردگار. امام علی علیه السلام می فرماید: (الشَّریعةُ ریاضَةُ النَّفس).1 اهداف ریاضت در ریاضت سه هدف دنبال می شود: 1. دور کردن غیر حق از سر راه هدف نخست این است که عارف برای رسیدن به حق، هرگونه موانع را از بین ببرد که در اصطلاح (تزکیه) یا (تخلیه نفس) نامیده می شود. عارف در این هدف می کوشد هرچه غیر خدا را از دل بیرون و تخلیه کند. 2. فرمان بردار ساختن نفس اماره از آن جا که انسان، ترکیبی از عقل و شهوت است، برای اینکه بتواند بدون مزاحم و مانع، سیر الی الله کند، باید نفس اماره را فرمان بردار و تسلیم نفس مطمئنه سازد و نفس شیطانی را تحت امر و اختیار نفس رحمانی درآورد. 3. لطیف و رقیق کردن روح بایسته است که انسان به کمک لطیف و رقیق کردن روح با زهد در عمل و حضور قلب در عبادت، روح خود را برای پذیرش انوار الهی آماده سازد.2 چگونگی ریاضت نفس در روایت های معصومین علیهم السلام روایت های فراوانی در این باره از معصومین علیهم السلام نقل شده است که برای نمونه به دو مورد آن اشاره می کنیم: حضرت علی علیه السلاممی فرماید: سوگند به خدا، سوگندی که تنها اراده خدا در آن است، چنان نفسم را به ریاضت وا دارم که هرگاه یک قرص نان بیابم، شاد شود و به نمک به جای نانْ خورش قناعت کند و چنان از چشم ها اشک ریزم که چونان چشمه ای خشک درآید و اشک چشمم پایان پذیرد. آیا سزاوار است پرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند و گله گوسفندان پس از چرا کردن به آغل رو کنند و علی نیز [همانند آنان] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت کند؟ چشمش روشن باد که پس از سالیان دراز، چهارپایان رها شده و گله های گوسفندان را الگو قرار دهد!3 در حقیقت، حضرت علی علیه السلام در این حدیث زیبا، روش و شیوه های ریاضت شرعی را به ما می آموزد. امام صادق علیه السلامنیز در سفارش به عنوان بصری درباره ریاضت نفس چنین فرمود: إِیّاکَ أَنْ تَأکُلَ مَا لا تَشْتَهِیِهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الحَماقَةَ وَالْبُلْهَ، وَ لا تَأکُلْ إِلاّ عِندَ الجُوعِ وَ إِذا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلاَلاًَ، وَ سَمِّ اللّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُول صلی الله علیه و آله: (ما مَلا آدَمِیٌّ وِعاءً شَرَّاً مِنْ بَطْنِهِ فإِنْ کانَ وَ لابُدَّ فَثُلثٌ لِطَعامِهِ وَ ثُلثٌ لِشَرابِهِ وَ ثُلثٌ لِنَفْسِهِ).4 از خوردن چیزی که اشتهای آن را نداری، خودداری کن؛ زیرا موجب نادانی و کم عقلی می شود. جز به هنگام گرسنگی غذا مخور و چون خواستی غذا بخوری، چیزهای روا و حلال بخور و نام خدا را بر زبان آور (بسم اللّه الرحمن الرحیم بگو) و گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله را به یاد آور که فرمود: (آدمی زاد، بدتر از شکم خود ظرفی را پر نکرده است. پس اگر ناگزیر از خوردن شد، [معده خود را سه قسمت کند] یک بخش آن را برای غذا و یک سوم دیگر را به نوشیدنی و یک سوم باقی مانده را به نفس کشیدن اختصاص دهد). زهد (زهد) در لغت به معنای بی میلی و بی رغبتی و در اصطلاح عبارت است از: ترک آنچه موجب دل مشغولی و غفلت انسان از یاد خداوند متعال باشد. امیر مؤمنان، علی علیه السلام با اشاره به حقیقت زهد می فرماید: الزُّهدُ کُلُّه بَینَ کَلَمَتینِ مِنَ القُرآن، قال اللّه سُبحانه: (لِکَیلا تَأْسَوَا عَلی مَا فَاتَکُم وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ) وَ مَنْ لَم یَأسَ عَلیَ المَاضی وَ لَم یَفْرَحُ بِالآتِی، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهدَ بِطَرفیهِ.5 تمام زهد در دو عبارت قرآن آمده است. خداوند سبحان فرموده است: (باشد که بر آنچه از دست داده اید، اندوهگین نشوید و بر آنچه بهره می برید، شادی نکنید.) هر کس بر از دست رفته اندوهگین نشود و بر آنچه بهره می برد، شادی نکند، هر دو سوی زهد را به دست آورده است. زهد حالتی است که هرگونه وابستگی به دنیا را از بین می برد. در حقیقت، زهد اسلامی، روح انسان را به استقلال می رساند که در نتیجه آن، هر حادثه ای که در جهان رخ دهد، نه چنان او را شاد می کند که بندگی خویش را از یاد ببرد و در برابر پروردگارش به نافرمانی برخیزد و نه چنان او را ناامید می کند که به پوچی و نیستی برسد. در حقیقت، زهد حالتی از تعادل به روح انسان می بخشد که می تواند به گونه ای شایسته از نعمت های الهی بهره برد و به تکامل درونی برسد. حضرت علی علیه السلام در سخنی دیگر می فرماید: أَیُّهَا النَّاسُ الزُّهَادَةُ قَصْرُ الأمَلِ، و الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَ التَّوَرُّعُ عِنْدَ المَحارِمِ... .6 ای مردم! زهد؛ یعنی کوتاه کردن آرزوها و سپاس گزاری در برابر نعمت های [الهی] و پرهیز از محرمات. امام صادق علیه السلام نیز در این باره می فرماید: لَیْسَ الزُّهدُ فِی الدُّنْیَا بِإِضَاعَةِ الْمَالِ وَ لاتَحْرِیمِ الْحَلالِ، بَلْ الزُّهْدُ فِیهَا أَنْ لاَتَکُونَ بِمَا فِی یَدِکَ أَوْثَقَ بِمَا عِنْدَاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.7 بی رغبتی به دنیا، تباه کردن مال و حرام کردن حلال خداوند نیست، بلکه زهد و بی رغبتی به دنیا آن است که [انسان] هر چه در دست دارد، اطمینان و اعتمادبخش تر باشد از آنچه در پیشگاه خدای عزوجل است. شخصی از امام سجاد علیه السلامپرسید: زهد چیست؟ حضرت فرمود: عَشَرَةُ أَشْیَاءَ، فَأَعْلَی دَرَجَةِ الزُّهْدِ أَدْنَی دَرَجَةِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَی دَرَجَةِ الْوَرَعِ أَدْنَی دَرَجَةِ الْیَقینِ وَ أَعْلَی دَرَجَةِ الْیَقینِ أدْنَی دَرَجَةِ الرِّضَا، أَلا وَ إِنَّ الزُّهْدَ فِی آیَةٍ مِنْ کِتَابِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ: لِکَیْلا بَأْسُوا عَلی مَا فَاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا أَتَاکُمْ. زهد ده چیز است و بالاترین درجه زهد، پایین ترین درجه پارسایی و تقواست و بالاترین درجه پارسایی، پایین ترین درجه یقین است و بالاترین درجه یقین، پایین ترین درجه رضا و تسلیم است. زهد در آیه ای از قرآن کریم بیان شده است؛ [آنجا] که خداوند می فرماید: (لِکَیلا تَأسُوا عَلی مَا فَاتَکُمْ وَ لَا تَفرَحُوا بِما أَتاکُمْ). (حدید: 23)8 اکنون با توجه به آنچه گفته شد، درباره تفاوت میان ریاضت و زهد روشن می شود. ریاضت به معنای تمرین نفس برای مبارزه با هواهای نفسانی و شیطانی و وادار ساختن آن برای اطاعت پروردگار است، ولی زهد مرحله ای بالاتر از ریاضت است. در حقیقت، پس از فرمان بردار ساختن نفس برای پیروی از امر الهی و تحمل سختی های فراوان می توان بحث زهد را مطرح کرد. پی نوشتها: 1. غررالحکم و دررالکلم، ص 238، ح 4791. 2. نک: خواجه نصیرالدین طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغة، 1375، چ 1، ج 3، ص 380. 3. نهج البلاغه: نامه 45. 4. بحارالانوار، ج 1، ص 226. 5. نهج البلاغه، حکمت 439. 6. همان، نامه 81 . 7. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج 6، ص 327، باب 93، ح 20. 8. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، 1414 ه . ق، ج 16، ص13، باب62 ، ح 21. www.irc.ir
عنوان سوال:

منظور از زهد و ریاضت چیست و با هم چه تفاوتی دارند؟


پاسخ:

(ریاضت) در اصطلاح عبارت است از: بازداشتن انسان از هواهای نفسانی و فرمان دادن و وادار کردن وی به اطاعت از امر پروردگار. امام علی علیه السلام می فرماید: (الشَّریعةُ ریاضَةُ النَّفس).1
اهداف ریاضت
در ریاضت سه هدف دنبال می شود:

1. دور کردن غیر حق از سر راه
هدف نخست این است که عارف برای رسیدن به حق، هرگونه موانع را از بین ببرد که در اصطلاح (تزکیه) یا (تخلیه نفس) نامیده می شود. عارف در این هدف می کوشد هرچه غیر خدا را از دل بیرون و تخلیه کند.

2. فرمان بردار ساختن نفس اماره
از آن جا که انسان، ترکیبی از عقل و شهوت است، برای اینکه بتواند بدون مزاحم و مانع، سیر الی الله کند، باید نفس اماره را فرمان بردار و تسلیم نفس مطمئنه سازد و نفس شیطانی را تحت امر و اختیار نفس رحمانی درآورد.

3. لطیف و رقیق کردن روح
بایسته است که انسان به کمک لطیف و رقیق کردن روح با زهد در عمل و حضور قلب در عبادت، روح خود را برای پذیرش انوار الهی آماده سازد.2
چگونگی ریاضت نفس در روایت های معصومین علیهم السلام
روایت های فراوانی در این باره از معصومین علیهم السلام نقل شده است که برای نمونه به دو مورد آن اشاره می کنیم:
حضرت علی علیه السلاممی فرماید:
سوگند به خدا، سوگندی که تنها اراده خدا در آن است، چنان نفسم را به ریاضت وا دارم که هرگاه یک قرص نان بیابم، شاد شود و به نمک به جای نانْ خورش قناعت کند و چنان از چشم ها اشک ریزم که چونان چشمه ای خشک درآید و اشک چشمم پایان پذیرد. آیا سزاوار است پرندگان، فراوان بخورند و راحت بخوابند و گله گوسفندان پس از چرا کردن به آغل رو کنند و علی نیز [همانند آنان] از زاد و توشه خود بخورد و استراحت کند؟ چشمش روشن باد که پس از سالیان دراز، چهارپایان رها شده و گله های گوسفندان را الگو قرار دهد!3
در حقیقت، حضرت علی علیه السلام در این حدیث زیبا، روش و شیوه های ریاضت شرعی را به ما می آموزد. امام صادق علیه السلامنیز در سفارش به عنوان بصری درباره ریاضت نفس چنین فرمود:
إِیّاکَ أَنْ تَأکُلَ مَا لا تَشْتَهِیِهِ فَإِنَّهُ یُورِثُ الحَماقَةَ وَالْبُلْهَ، وَ لا تَأکُلْ إِلاّ عِندَ الجُوعِ وَ إِذا أَکَلْتَ فَکُلْ حَلاَلاًَ، وَ سَمِّ اللّهَ وَ اذْکُرْ حَدِیثَ الرَّسُول صلی الله علیه و آله: (ما مَلا آدَمِیٌّ وِعاءً شَرَّاً مِنْ بَطْنِهِ فإِنْ کانَ وَ لابُدَّ فَثُلثٌ لِطَعامِهِ وَ ثُلثٌ لِشَرابِهِ وَ ثُلثٌ لِنَفْسِهِ).4
از خوردن چیزی که اشتهای آن را نداری، خودداری کن؛ زیرا موجب نادانی و کم عقلی می شود. جز به هنگام گرسنگی غذا مخور و چون خواستی غذا بخوری، چیزهای روا و حلال بخور و نام خدا را بر زبان آور (بسم اللّه الرحمن الرحیم بگو) و گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله را به یاد آور که فرمود: (آدمی زاد، بدتر از شکم خود ظرفی را پر نکرده است. پس اگر ناگزیر از خوردن شد، [معده خود را سه قسمت کند] یک بخش آن را برای غذا و یک سوم دیگر را به نوشیدنی و یک سوم باقی مانده را به نفس کشیدن اختصاص دهد).

زهد
(زهد) در لغت به معنای بی میلی و بی رغبتی و در اصطلاح عبارت است از: ترک آنچه موجب دل مشغولی و غفلت انسان از یاد خداوند متعال باشد. امیر مؤمنان، علی علیه السلام با اشاره به حقیقت زهد می فرماید:
الزُّهدُ کُلُّه بَینَ کَلَمَتینِ مِنَ القُرآن، قال اللّه سُبحانه: (لِکَیلا تَأْسَوَا عَلی مَا فَاتَکُم وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ) وَ مَنْ لَم یَأسَ عَلیَ المَاضی وَ لَم یَفْرَحُ بِالآتِی، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهدَ بِطَرفیهِ.5
تمام زهد در دو عبارت قرآن آمده است. خداوند سبحان فرموده است: (باشد که بر آنچه از دست داده اید، اندوهگین نشوید و بر آنچه بهره می برید، شادی نکنید.) هر کس بر از دست رفته اندوهگین نشود و بر آنچه بهره می برد، شادی نکند، هر دو سوی زهد را به دست آورده است.
زهد حالتی است که هرگونه وابستگی به دنیا را از بین می برد. در حقیقت، زهد اسلامی، روح انسان را به استقلال می رساند که در نتیجه آن، هر حادثه ای که در جهان رخ دهد، نه چنان او را شاد می کند که بندگی خویش را از یاد ببرد و در برابر پروردگارش به نافرمانی برخیزد و نه چنان او را ناامید می کند که به پوچی و نیستی برسد. در حقیقت، زهد حالتی از تعادل به روح انسان می بخشد که می تواند به گونه ای شایسته از نعمت های الهی بهره برد و به تکامل درونی برسد.
حضرت علی علیه السلام در سخنی دیگر می فرماید:
أَیُّهَا النَّاسُ الزُّهَادَةُ قَصْرُ الأمَلِ، و الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَ التَّوَرُّعُ عِنْدَ المَحارِمِ... .6
ای مردم! زهد؛ یعنی کوتاه کردن آرزوها و سپاس گزاری در برابر نعمت های [الهی] و پرهیز از محرمات.
امام صادق علیه السلام نیز در این باره می فرماید:
لَیْسَ الزُّهدُ فِی الدُّنْیَا بِإِضَاعَةِ الْمَالِ وَ لاتَحْرِیمِ الْحَلالِ، بَلْ الزُّهْدُ فِیهَا أَنْ لاَتَکُونَ بِمَا فِی یَدِکَ أَوْثَقَ بِمَا عِنْدَاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.7
بی رغبتی به دنیا، تباه کردن مال و حرام کردن حلال خداوند نیست، بلکه زهد و بی رغبتی به دنیا آن است که [انسان] هر چه در دست دارد، اطمینان و اعتمادبخش تر باشد از آنچه در پیشگاه خدای عزوجل است.
شخصی از امام سجاد علیه السلامپرسید: زهد چیست؟ حضرت فرمود:
عَشَرَةُ أَشْیَاءَ، فَأَعْلَی دَرَجَةِ الزُّهْدِ أَدْنَی دَرَجَةِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَی دَرَجَةِ الْوَرَعِ أَدْنَی دَرَجَةِ الْیَقینِ وَ أَعْلَی دَرَجَةِ الْیَقینِ أدْنَی دَرَجَةِ الرِّضَا، أَلا وَ إِنَّ الزُّهْدَ فِی آیَةٍ مِنْ کِتَابِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ: لِکَیْلا بَأْسُوا عَلی مَا فَاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا أَتَاکُمْ.
زهد ده چیز است و بالاترین درجه زهد، پایین ترین درجه پارسایی و تقواست و بالاترین درجه پارسایی، پایین ترین درجه یقین است و بالاترین درجه یقین، پایین ترین درجه رضا و تسلیم است. زهد در آیه ای از قرآن کریم بیان شده است؛ [آنجا] که خداوند می فرماید: (لِکَیلا تَأسُوا عَلی مَا فَاتَکُمْ وَ لَا تَفرَحُوا بِما أَتاکُمْ). (حدید: 23)8
اکنون با توجه به آنچه گفته شد، درباره تفاوت میان ریاضت و زهد روشن می شود. ریاضت به معنای تمرین نفس برای مبارزه با هواهای نفسانی و شیطانی و وادار ساختن آن برای اطاعت پروردگار است، ولی زهد مرحله ای بالاتر از ریاضت است. در حقیقت، پس از فرمان بردار ساختن نفس برای پیروی از امر الهی و تحمل سختی های فراوان می توان بحث زهد را مطرح کرد.
پی نوشتها:
1. غررالحکم و دررالکلم، ص 238، ح 4791.
2. نک: خواجه نصیرالدین طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغة، 1375، چ 1، ج 3، ص 380.
3. نهج البلاغه: نامه 45.
4. بحارالانوار، ج 1، ص 226.
5. نهج البلاغه، حکمت 439.
6. همان، نامه 81 .
7. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج 6، ص 327، باب 93، ح 20.
8. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، 1414 ه . ق، ج 16، ص13، باب62 ، ح 21.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین