آیا طلسم واقعیت دارد؟ طلسم عبارت است از نقوش سحری یا تنجیمی و یا چیزی منقّش به این نقوش، که برای دفع آفتها یا چشم زخم و یا حوادث دیگر تهیه می کنند. (بَلیناس حکیم) به لقب (پدر طلسمات) شهرت یافته است و بنابر برخی روایات، او در بسیاری از شهرها طلسمهایی برای محافظت از توفان و مار و کژدم ساخته بوده است. قواعد گوناگون برای تهیه طلسم به (هرمس تریسمگیستوس) منسوب است. علم طلسمات را لیمیا(علوم خمسه محتجیه) نیز می نامند. اصحاب طلسم برای برخی اعداد، خواص و تأثیر قائلند و می پندارند که می توان میان مردمان از طریق نوشتن اعداد مخصوص مهر و کین پدید آورد; اعدادی چون اعداد متحابه، مربع وفقی. این عقیده، نتیجه اعتقاد به تأثیر قوای آسمانی (=قوای فعّاله) در قوای زمینی(=قوای منفعله) است. معتقدان به این عقیده، گمان می کرده اند که هر کس بتواند میان این دو نیرو ارتباط برقرار کند، از آثار ویژه آنها بهره مند می شود و کارهایی شگفت انگیز انجام می دهد. سحر و جادو و طلسم و بستن بخت از اموری است که واقعیت دارد البته انجام دادن آن حرام است. وجود چنین نیروها به مقتضای نظام دنیا می باشد که تزاحم میان زشتی ها و پلیدی ها وجود دارد و همچنان که انسان های شیطان صفت و زشت کار وجود دارد جن های پلید و آزاردهنده نیز وجود دارد.
آیا طلسم واقعیت دارد؟
طلسم عبارت است از نقوش سحری یا تنجیمی و یا چیزی منقّش به این نقوش، که برای دفع آفتها یا چشم زخم و یا حوادث دیگر تهیه می کنند. (بَلیناس حکیم) به لقب (پدر طلسمات) شهرت یافته است و بنابر برخی روایات، او در بسیاری از شهرها طلسمهایی برای محافظت از توفان و مار و کژدم ساخته بوده است. قواعد گوناگون برای تهیه طلسم به (هرمس تریسمگیستوس) منسوب است. علم طلسمات را لیمیا(علوم خمسه محتجیه) نیز می نامند. اصحاب طلسم برای برخی اعداد، خواص و تأثیر قائلند و می پندارند که می توان میان مردمان از طریق نوشتن اعداد مخصوص مهر و کین پدید آورد; اعدادی چون اعداد متحابه، مربع وفقی. این عقیده، نتیجه اعتقاد به تأثیر قوای آسمانی (=قوای فعّاله) در قوای زمینی(=قوای منفعله) است. معتقدان به این عقیده، گمان می کرده اند که هر کس بتواند میان این دو نیرو ارتباط برقرار کند، از آثار ویژه آنها بهره مند می شود و کارهایی شگفت انگیز انجام می دهد. سحر و جادو و طلسم و بستن بخت از اموری است که واقعیت دارد البته انجام دادن آن حرام است. وجود چنین نیروها به مقتضای نظام دنیا می باشد که تزاحم میان زشتی ها و پلیدی ها وجود دارد و همچنان که انسان های شیطان صفت و زشت کار وجود دارد جن های پلید و آزاردهنده نیز وجود دارد.
- [سایر] می خوام بدونم آیا طلسم وجود داره و افراد میتونن کسی رو طلسم کنن؟
- [سایر] راه مقابله با طلسم چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] میخواستم نظر حضرتعالی را در باره طلسم بدانم..در منطقه محل سکونت این جانب رامسر متاسفانه برخی اهالی اقدام به اینکار میکنند و حتی بنده به شخصه دیده ام که آثار طلسم واقعا مشهود بوده که بعد از شکستن آن از بین رفت... آیا این کارها که عده ای انجام میدهند و حتی کسی که طلسم میشکند به وضوح مشخصات طلسم کننده و راه شکستن آن را میدهد از نظر شرعی مورد قبول هست و آیا اصلا چنین چیزی در دین مبین آمده است..؟ با آرزوی طول عمر با عزت برای حضرتعالی
- [سایر] سلام؛ اگر حقیقت، درک ما از واقعیت است، پس تا واقعیت اتفاق نیفتاده حقیقتی وجود ندارد؛ و این یعنی واقعیت هم میتواند از ازل تا ابد باشد؟!
- [سایر] آیا هولوکاست واقعیت دارد؟
- [سایر] سحر و جادو واقعیت دارد؟
- [سایر] هلال شیعی چیست و آیا واقعیت دارد؟
- [سایر] آیا طی الارض واقعیّت دارد؟
- [سایر] آیا هلوکاست یهودیان واقعیت دارد؟
- [سایر] آیا بستن بخت دختران واقعیت دارد؟
- [آیت الله مظاهری] تعارفهایی که مردم با یکدیگر دارند نظیر ارادتمندم، نوکر شما هستم و امثال اینها حرام نیست، زیرا از اینگونه الفاظ معنی واقعی اراده نمیشود، ولی مسلمان باید از الفاظی که واقعیّت ندارد احتراز کند و در تعارفها به الفاظی که واقعیّت دارند نظیر متشکرم، الحمدللَّه و امثال اینها اکتفا کند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام دروغ است و معنای آن فریب دیگران است به چیزی که در نظر او واقعیّت ندارد و قرآن شریف به طور مؤکّد، سلب ایمان از دروغگو نموده است: (انَّما یَفْتَرِی الکَذِبَ الَّذین لایُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه).[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.) بلکه در روایات آمده است که دروغگو دشمن خداست و آن اقسامی دارد: الف) نسبت دروغ دادن به پیامبران گرامی و ائمّه طاهرین(سلاماللهعلیهم) و این قسم از دروغ که بدعت به آن میگویند، شدیدترین عذاب الهی را دارد و از همه اقسام دروغ بزرگتر و از اکبر کبائر است، مخصوصاً اگر سبب گمراهی کسی شود. ب) دروغ مفسدهآمیز نظیر دروغی که روابط بین دو مسلمان را تیره کند و نظیر دروغی که آبروی کسی را ببرد و نظیر دروغی که کسی را در خطر اندازد و مانند اینها. و قدر متیقّن از آیات و روایاتی که در مذمّت دروغ است همین قسم از دروغ میباشد. ج) نسبت دادن عیبی به کسی که آن عیب را نداشته باشد؛ نظیر نسبت زنا به زن عفیفه و یا مرد عفیف و نظیر نسبت سرقت به کسی که سرقت نکرده باشد و نظیر اینها، و به آن تهمت هم میگویند و این قسم علاوه بر اینکه دروغ است، غیبت نیز میباشد و در روایات آمده است کسی که تهمت بزند، در روز قیامت او را بر تپّهای از چرک و خون که صورت برزخی آن تهمت است نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند. د) دروغی که مفسده آمیز نباشد، نظیر تعریف بیجا از خود یا دیگران و نظیر اظهار محبّت و ارادت به کسی که محبّت و ارادت به او ندارد و مانند اینها، و حرمت این قسم دروغ نزد فقها مسلّم است و از آیات و روایات نیز به خوبی استفاده حرمت میشود. ه) دروغی که علاوه بر اینکه مفسده ندارد، فریب کسی هم نیست، نظیر قصّهها و داستانهای دروغ آمیز و شوخیهای دروغ آمیز و مانند اینها، و این قسم از دروغ گرچه حرام نیست، ولی از روایات به خوبی استفاده میشود که مسلمان واقعی از مثل این دروغها نیز پرهیز میکند. صفحه 401 و) توریه، و معنای آن این است که لفظی بگوید و معنایی را اراده کند که مخاطب توجّه به آن معنی نداشته باشد، و این قسم از دروغ نیز جایز نیست. و اینکه مشهور در میان مردم است که توریه بدون ضرورت جایز است، صحّت ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] سفته ها بر دو نوع است اول ان که از یک بدهی واقعی حکایت کند یعنی امضا کننده مبلغ ذکر شده در سفته را حقیقتا به صاحب سفته بدهکار و سفته مدرک ان بدهکاری باشد دوم ان که واقعیت ندارد و فقط صوری است در نوع اول که حقیقتا صاحب سفته به موجب ان طلب مدت داری را طلبکار است فروش ان به کمتر یا بیشتر در صورت اختلاف مانند دینار به تومان مثلا چنانچه ثمن نسیه نباشد اشکال ندارد ولی در صورت عدم اختلاف مثل فروش دینار به دینار یا ریال به ریال محل اشکال است و اگر به مصالحه به گونه ای که در مساله گذشت معامله شود اشکال ندارد در نوع دوم که سفته صوری است صاحب سفته نمی تواند ان را به دیگری بفروشد چون طلبی از امضا کننده ان سفته ندارد بلکه سفته به این منظور صادر شده که صاحب سفته بتواند از ان استفاده کند و استفاده از ان به معامله شرعی به این است که مثلا امضا کننده سفته به شخصی که سفته را به او داده است وکالت دهد که مبلغ سفته را که مثلا ریال سعودی است و ارزشش تومان ایرانی باشد در ذمه او به نوع دیگری از پول به کمتر از ارزش ان مثلا تومان به بانک بفروشد و وکالت داشته باشد که ان تومان را نیز از طرف امضا کننده سفته به خودش به مبلغ ریال سعودی بفروشد و به این ترتیب ذمه صاحب سفته به امضا کننده ان بدهکار می شود به مقدار مبلغی که امضا کننده سفته به بانک بدهکار گردیده است یعنی ریال سعودی و یا این که بانک وجه سفته را به صاحب سفته قرض بدهد و صاحب سفته مبلغی را بدون این که بانک بر او شرط کند به عنوان کار مزد ثبت در دفاتر و تحصیل ان در سر رسید به بانک بدهد ولی اگر با شرط هر چند ضمنی باشد قرض ربوی خواهد بود و مراجعه متعهد سفته به کسی که از ان استفاده کرده است و گرفتن تمام مبلغ سفته اشکال ندارد زیرا استفاده کننده سفته بانک را بر متعهد سفته به تمام مبلغ حواله داده است
- [آیت الله علوی گرگانی] سفتهها بر دو نوع است: اول: این که حکایت کند از یک بدهی واقعی یعنی امضأ کننده مبلغ ذکر شده در سفته را حقیقتاً به صاحب سفته بدهکار است و سفته مدرک آن بدهکاریاست. دوم: این که واقعیّت ندارد، فقط یک عمل صوری که بمنظوری صادر شده است، امّا نوع اوّل که حقیقتاً صاحب سفته بموجب آن طلبکار است، جائز است که طلب مدّتدار خود را که در ذمّه بدهکار دارد، بمبلغ کمتری بوجه نقد به بانک یا شخص دیگری بفروشد و به جای صاحب سفته، خریدار آن طلبکار میشود ولی فروختن آن بطور نسیه وبمدّت، بنابر احتیاط واجب جائز نیست، چون شامل فروش بدهی به بدهی میباشد. امّا نوع دوم که سفته صوری بوده باشد جائز نیست صاحب سفته آن را به دیگری بفروشد، چون در واقع طلبی در ذمّه امضأ کننده آن سفته ندارد بلکه این سفته به این منظور صادر شده که صاحب سفته و کسی که به حواله کرد او میباشد بتواند از آن استفاده کرده و با کم کردن مقداری از مبلغ به دیگری بفروشد ولذا به این نوع سفتهها، سفته صوری ومجاملهای گفته میشود و فروختن آن به بانک در واقع قرض کردن صاحب سفته است از بانک وحواله کردن بانک است بعهده امضأ کننده آن با این که در ذمّه او طلبیندارد، بنابراین مبلغی که بانک بابت مدّت آن سفته کم میکند، ربا وحرام است. ولی ممکن است برای نجات از گرفتاری ربا، فروش این نوع سفته را به بانک بصورت یک معامله صحیح وشرعی در آورد، به این که متعهّد سفته به شخصی که سفته به حواله کرد او میباشد، وکالت میدهد که مبلغ سفته را با کم کردن مقداریدر ذمّه او به بانک بفروشد در صورتی که وجه سفته با نوع دیگری از پول معاوضه وفروخته شود مثلاً وجه سفته اگر هزار تومان ایرانی باشد او را دو ماهه به پنجاه دینار عراقی در ذمّه متعهّد صوری سفته بفروشد، باز وکالت داشته باشد که آن پنجاه دینار عراقی را از قبل متعهّد سفته، دو ماهه به هزار تومان ایرانی بخودش بفروشد و به این ترتیب ذمّه صاحب سفته بدهکار میشود به مقدار مبلغی که متعهّد سفته به بانک بدهکار گردیده است، ولی چون در صحّت این معامله لازم است که وجه مبلغ سفته با عوض آن مغایر باشد، لذا نتیجه زیادی نخواهد داشت و در صورت یک نوع بودن پول مانند ریال و به ریال، این همان قرض با سود است که جائز نیست و یا این که با توجه بانک به این که سفته صوری است وواقعیّت ندارد ووجه سفته را به صاحب سفته قرض میدهد، مبلغی را که از وجه سفته کم میکند بعنوان کارمزد وحقّ العمل ثبت در دفاتر وتحصیل آن بموقع و در سررسید منظور کند و در این صورت نیز اشکالی ندارد. وامّا مراجعه متعهّد سفته به کسی که از آن استفاده کرده است وگرفتن مبلغ سفته تماماً اشکال ندارد وربا نمیباشد، چون استفاده کننده سفته تمام مبلغ را به عهده او حواله کرده است واوهم پرداخت کرده است، پس ذمّه صاحب سفته بدهکار شده است به همان مقدار که حواله کرده است.