نماز مسافر از دیدگاه اهل سنت چند رکعت است؟
عثمان و نماز مسافر ، مسلم در صحیحش، در کتاب صلاة المسافرین از عایشه نقل می‌کند که گفت: خداوند نماز را وقتی که واجب کرد، دو رکعتی بود، سپس واجب کرد که آن را در وطن، به صورت تمام بخوانند ولی در مسافرت به همانگونه که اولین بار فرض شده بود، واجب شد [1] و همچنین مسلم در همان کتاب از یعلی بن امیه نقل می‌کند که گفت: به عمر بن خطاب گفتم: اگر آن روز از کفار می‌ترسیدند و در نتیجه نماز را شکسته می‌خواندید، امروز که مردم در امنیت بسر می‌برند، چه لزومی دارد که در سفر نماز را شکسته بخوانید؟ عمر گفت: من هم در این حکم، تعجب کرده بودم، از رسول خدا علتش را پرسیدم، فرمود: این منتی است که خداوند بر شما نهاده است، پس صدقه الهی را پذیرا شوید[2] و همچنین مسلم در صحیحش در کتاب صلاة المسافرین و قصرها از ابن عباس نقل می‌کند که گفت: خداوند نماز را بر لسان پیامبرش صلی الله علیه و آله در وطن چهار رکعتی و در سفر دو رکعتی و در حال خوف در جنگ یک رکعتی واجب گردانیده است[3] و همچنین از انس بن مالک نقل می‌کند که گفت: هر وقت رسول خدا به مسافت سه میل یا سه فرسخ، از شهر خارج می‌شد، نماز را دو رکعتی می‌خواند[4]. و او نیز گفته است: با رسول خدا صلی الله علیه و آله از مدینه به مکه رفتیم، پس حضرت نماز را دو رکعت به جای آورد تا بازگشتیم. راوی گوید: پرسیدم: چند روز در مکه اقامت داشت؟ گفت: ده روز! [5] از این احادیث که مسلم در صحیحش آورده، روشن می‌شود که این آیه کریمه که حکم نماز شکسته را در حال سفر بیان می‌کند، حضرت از آن چنین استنباط کرده و با قول و عمل آن را بیان نموده است که این اجازه‌ای است که خداوند به مسلمین داده و بر آنان منت نهاده و صدقه خداوند برای آنان است که واجب است آن را بپذیرند. و بدینسان ادعای دوالیبی و همگامانش در دست و پا کردن بهانه و عذر برای عمر و تصحیح اشتبا‌‌ه‌هایش به اینکه به علت حکم می‌نگریسته نه به ظاهر حکم، باطل می‌شود. زیرا وقتی حکم نماز شکسته نازل شد، و عمر تعجب کرد، رسول خدا به عمر فهماند که هرگز احکام ثابت الهی متوقف بر علتش نیست، پس نماز در مسافرت شکسته است هر چند مردم در امن و امان به سر ببرند و از کفار هیچ هراسی نداشته باشند. ولی عمر، فتوائی دیگر دارد، غیر از آنچه دوالیبی و سایر علمای اهل سنت به نظرشان می‌رسد. حال به عثمان بن عفان بنگریم، لابد او هم در نصوص قرآنی و احادیث نبوی اجتهاد می‌کند تا به کاروان خلفای راشدین برسد. همین که بر کرسی خلافت نشست، در اولین فرصت، نماز مسافر را تمام اعلام کرد و به جای دو رکعت دستور داد چهار رکعت بخوانند. من هر چه اندیشیدم، هیچ نتوانستم انگیزه این تغییر در حکم و زیاد کردن آن را بدانم، جز اینکه می‌خواست به مردم و خصوصا بنی امیه بفهماند که او از محمد و ابوبکر و عمر، با تقواتر و پارساتر است. مسلم در صحیحش در باب صلاة المسافرین و قصر الصلاة بمنی از سلام بن عبدالله از پدرش نقل می‌کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در منی و اماکن دیگر، نماز مسافر را دو رکعتی به جای آورد و ابوبکر و عمر نیز نماز را شکسته خواندند، عثمان هم درآغاز خلافتش، اینچنین خواند، پس دستور داد که باید تمام بخوانند![6] و همچنین در صحیح مسلم از زهری نقل می‌کند که به عروه گفت: چرا عایشه نماز را در سفر تمام می‌خواند؟ گفت: او اجتهاد کرده همانگونه که عثمان نیز اجتهاد کرده است[7] و بدینسان دین خدا و احکامش و نصوصش اینچنین مورد دخل و تصرف تاویل کنندگان و تفسیر مفسران قرار می‌گیرد!! پی نوشت: [1] - صحیح مسلم: ج 2، ص 142. [2] - صحیح مسلم: ج 2، ص 143. [3] - صحیح مسلم: ج 2، ص 143. [4] - صحیح مسلم: ج 2، ص 145. [5] - صحیح مسلم: ج 2، ص 145. [6] - صحیح مسلم: ج 2، ص 145. [7] - صحیح مسلم: ج 2، ص 143.
عنوان سوال:

نماز مسافر از دیدگاه اهل سنت چند رکعت است؟


پاسخ:

عثمان و نماز مسافر ، مسلم در صحیحش، در کتاب صلاة المسافرین از عایشه نقل می‌کند که گفت: خداوند نماز را وقتی که واجب کرد، دو رکعتی بود، سپس واجب کرد که آن را در وطن، به صورت تمام بخوانند ولی در مسافرت به همانگونه که اولین بار فرض شده بود، واجب شد [1]

و همچنین مسلم در همان کتاب از یعلی بن امیه نقل می‌کند که گفت: به عمر بن خطاب گفتم: اگر آن روز از کفار می‌ترسیدند و در نتیجه نماز را شکسته می‌خواندید، امروز که مردم در امنیت بسر می‌برند، چه لزومی دارد که در سفر نماز را شکسته بخوانید؟ عمر گفت: من هم در این حکم، تعجب کرده بودم، از رسول خدا علتش را پرسیدم، فرمود: این منتی است که خداوند بر شما نهاده است، پس صدقه الهی را پذیرا شوید[2]

و همچنین مسلم در صحیحش در کتاب صلاة المسافرین و قصرها از ابن عباس نقل می‌کند که گفت: خداوند نماز را بر لسان پیامبرش صلی الله علیه و آله در وطن چهار رکعتی و در سفر دو رکعتی و در حال خوف در جنگ یک رکعتی واجب گردانیده است[3]

و همچنین از انس بن مالک نقل می‌کند که گفت: هر وقت رسول خدا به مسافت سه میل یا سه فرسخ، از شهر خارج می‌شد، نماز را دو رکعتی می‌خواند[4].

و او نیز گفته است: با رسول خدا صلی الله علیه و آله از مدینه به مکه رفتیم، پس حضرت نماز را دو رکعت به جای آورد تا بازگشتیم. راوی گوید: پرسیدم: چند روز در مکه اقامت داشت؟ گفت: ده روز! [5]

از این احادیث که مسلم در صحیحش آورده، روشن می‌شود که این آیه کریمه که حکم نماز شکسته را در حال سفر بیان می‌کند، حضرت از آن چنین استنباط کرده و با قول و عمل آن را بیان نموده است که این اجازه‌ای است که خداوند به مسلمین داده و بر آنان منت نهاده و صدقه خداوند برای آنان است که واجب است آن را بپذیرند. و بدینسان ادعای دوالیبی و همگامانش در دست و پا کردن بهانه و عذر برای عمر و تصحیح اشتبا‌‌ه‌هایش به اینکه به علت حکم می‌نگریسته نه به ظاهر حکم، باطل می‌شود. زیرا وقتی حکم نماز شکسته نازل شد، و عمر تعجب کرد، رسول خدا به عمر فهماند که هرگز احکام ثابت الهی متوقف بر علتش نیست، پس نماز در مسافرت شکسته است هر چند مردم در امن و امان به سر ببرند و از کفار هیچ هراسی نداشته باشند. ولی عمر، فتوائی دیگر دارد، غیر از آنچه دوالیبی و سایر علمای اهل سنت به نظرشان می‌رسد.

حال به عثمان بن عفان بنگریم، لابد او هم در نصوص قرآنی و احادیث نبوی اجتهاد می‌کند تا به کاروان خلفای راشدین برسد. همین که بر کرسی خلافت نشست، در اولین فرصت، نماز مسافر را تمام اعلام کرد و به جای دو رکعت دستور داد چهار رکعت بخوانند.

من هر چه اندیشیدم، هیچ نتوانستم انگیزه این تغییر در حکم و زیاد کردن آن را بدانم، جز اینکه می‌خواست به مردم و خصوصا بنی امیه بفهماند که او از محمد و ابوبکر و عمر، با تقواتر و پارساتر است.

مسلم در صحیحش در باب صلاة المسافرین و قصر الصلاة بمنی از سلام بن عبدالله از پدرش نقل می‌کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در منی و اماکن دیگر، نماز مسافر را دو رکعتی به جای آورد و ابوبکر و عمر نیز نماز را شکسته خواندند، عثمان هم درآغاز خلافتش، اینچنین خواند، پس دستور داد که باید تمام بخوانند![6]

و همچنین در صحیح مسلم از زهری نقل می‌کند که به عروه گفت: چرا عایشه نماز را در سفر تمام می‌خواند؟ گفت: او اجتهاد کرده همانگونه که عثمان نیز اجتهاد کرده است[7]

و بدینسان دین خدا و احکامش و نصوصش اینچنین مورد دخل و تصرف تاویل کنندگان و تفسیر مفسران قرار می‌گیرد!!

پی نوشت:

[1] - صحیح مسلم: ج 2، ص 142.

[2] - صحیح مسلم: ج 2، ص 143.

[3] - صحیح مسلم: ج 2، ص 143.

[4] - صحیح مسلم: ج 2، ص 145.

[5] - صحیح مسلم: ج 2، ص 145.

[6] - صحیح مسلم: ج 2، ص 145.

[7] - صحیح مسلم: ج 2، ص 143.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین