در دیدگاه اهل سنت و وهابیت، عائشه همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله جایگاه خاصی دارد؛ به طوری که توهین کنندگان به عائشه را کافر و. .. نامیده و فتوی به وجوب قتل آنها دادهاند؛ از طرف دیگر اهل سنت عدالت تمامی اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله را قطعی میدانند. حال در این جا این سؤال پیش می آید که همین اصحاب که عدالت همه آنها قطعی است، اگر به عائشه همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله جسارتها و توهینهایی کرده باشند سزای آنها چیست ؟ وآیا اصلا توهینهایی صورت گرفته است ؟ در کتب اهل سنت آمده است که تعدادی از صحابه به عائشه، دشنام دادهاند . از جمله آنها گروهی از صحابه اند که در ماجرای إفک (طبق نظر اهل سنت)به عایشه ناسزاگویی کرده اند: عن عَائِشَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم خَطَبَ الناس فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَی علیه وقال ما تُشِیرُونَ عَلَیَّ فی قَوْمٍ یَسُبُّونَ أَهْلِی ما عَلِمْتُ علیهم من سُوءٍ قَطُّ. .. صحیح البخاری ج 6 ص 2683 ش 6936 عائشه از رسول خدا روایت میکند که برای مردم سخنرانی نمودند ؛ پس ستایش و ثنای خداوند کرده و فرمودند : در مورد گروهی که خانواده من (عائشه در قضیه افک) را دشنام میدهند و من در گذشته از ایشان هیچ بدی ندیدهام، چه نظری را به من پیشنهاد میکنید ؟... همچنین در کتب سیره اهل سنت آمده است که عثمان بن عفان ناسزائی به عائشه کرده است: ثم أقیمت الصلاة فتقدم عثمان فصلی فلما کبر قامت امرأة من حجرتها فقالت أیها الناس اسمعوا قال ثم تکلمت فذکرت رسول الله صلی الله علیه وسلم وما بعثه الله به ثم قالت ترکتم أمر الله وخالفتم رسوله أو نحو هذا ثم صمتت فتکلمت أخری مثل ذلک فإذا هی عائشة وحفصة قال فلما سلم عثمان أقبل علی الناس فقال إن هاتان الفتانتان فتنتا الناس فی صلاتهم وإلا تنتهیان أو لاسبنکما ما حل لی السباب. .. الجامع معمر بن راشد ج 11 ص 355 -مصنف عبد الرزاق ج 11 ص 356 نماز برپا شد و عثمان جلو رفته و تکبیر گفت ؛ در این هنگام زنی از حجره خویش ایستاده و گفت : ای مردم بشنوید و سپس در مورد رسول خدا ’ سخن گفته و گفت اوامر رسول خدا ’ را ترک کردید و با وی مخالفت کردید و... سپس سکوت کرد ؛ سپس دیگری ایستاده و همین سخنان را گفت ؛ و آن دو زن عائشه و حفصه بودند ؛ وقتی که عثمان سلام نماز را داد گفت : این دو زن فتنه گر مردم را در نماز به فتنه انداختند و اگر از این کار دست برندارند هر دشنامی که به ذهنم برسد به ایشان خواهم داد !!! در همین راستا حکیم بن جبلة نیز به عایشه ناسزا گفته است ، او از صحابه ایست که ابن کثیر درباره اومی گوید: أدرک النبی صلی الله علیه وسلم. .. وکان رجلا صالحا له دین مطاعا فی قومه وهو الذی بعثه عثمان علی السند.... أسد الغابة لابن الأثیر ج 2 ص 40. او رسول خدا ’ را درک کرده است. .. شخص صالح، دیندار و از روسای قوم خویش بود و او بود که عثمان او را والی بر سند کرد. در باره این شخص آمده است : 1- وکان حکیم بن جبلة فیمن غزا عثمان وکان یسب عائشة. مقتل الشهید عثمان ج1 ص228 حکیم بن جبله از کسانی بود که با عثمان جنگید و به عائشه دشنام میداد. 2- فغاداهم حکیم بن جبلة وهو یسب وبیده الرمح فقال له رجل من عبد القیس من هذا الذی تسبه قال عائشة قال: یا بن الخبیثة ألأم المؤمنین تقول هذا؟ الکامل فی التاریخ ج3 ص107. پس حکیم بن جبله در حالیکه دشنام میداد و نیزهای در دست داشت، به آنان حمله کرد ؛ شخصی از عبدالقیس به او گفت: چه کسی را دشنام میدهی؟ پاسخ داد: عائشه را. گفت : ای فرزند زن ناپاک ؛ آیا به امالمومنین چنین میگویی؟. ..
در دیدگاه اهل سنت و وهابیت، عائشه همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله جایگاه خاصی دارد؛ به طوری که توهین کنندگان به عائشه را کافر و. .. نامیده و فتوی به وجوب قتل آنها دادهاند؛ از طرف دیگر اهل سنت عدالت تمامی اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله را قطعی میدانند.
حال در این جا این سؤال پیش می آید که همین اصحاب که عدالت همه آنها قطعی است، اگر به عائشه همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله جسارتها و توهینهایی کرده باشند سزای آنها چیست ؟ وآیا اصلا توهینهایی صورت گرفته است ؟
در کتب اهل سنت آمده است که تعدادی از صحابه به عائشه، دشنام دادهاند . از جمله آنها گروهی از صحابه اند که در ماجرای إفک (طبق نظر اهل سنت)به عایشه ناسزاگویی کرده اند:
عن عَائِشَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم خَطَبَ الناس فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَی علیه وقال ما تُشِیرُونَ عَلَیَّ فی قَوْمٍ یَسُبُّونَ أَهْلِی ما عَلِمْتُ علیهم من سُوءٍ قَطُّ. ..
صحیح البخاری ج 6 ص 2683 ش 6936
عائشه از رسول خدا روایت میکند که برای مردم سخنرانی نمودند ؛ پس ستایش و ثنای خداوند کرده و فرمودند : در مورد گروهی که خانواده من (عائشه در قضیه افک) را دشنام میدهند و من در گذشته از ایشان هیچ بدی ندیدهام، چه نظری را به من پیشنهاد میکنید ؟...
همچنین در کتب سیره اهل سنت آمده است که عثمان بن عفان ناسزائی به عائشه کرده است:
ثم أقیمت الصلاة فتقدم عثمان فصلی فلما کبر قامت امرأة من حجرتها فقالت أیها الناس اسمعوا قال ثم تکلمت فذکرت رسول الله صلی الله علیه وسلم وما بعثه الله به ثم قالت ترکتم أمر الله وخالفتم رسوله أو نحو هذا ثم صمتت فتکلمت أخری مثل ذلک فإذا هی عائشة وحفصة قال فلما سلم عثمان أقبل علی الناس فقال إن هاتان الفتانتان فتنتا الناس فی صلاتهم وإلا تنتهیان أو لاسبنکما ما حل لی السباب. ..
الجامع معمر بن راشد ج 11 ص 355 -مصنف عبد الرزاق ج 11 ص 356
نماز برپا شد و عثمان جلو رفته و تکبیر گفت ؛ در این هنگام زنی از حجره خویش ایستاده و گفت : ای مردم بشنوید و سپس در مورد رسول خدا ’ سخن گفته و گفت اوامر رسول خدا ’ را ترک کردید و با وی مخالفت کردید و... سپس سکوت کرد ؛ سپس دیگری ایستاده و همین سخنان را گفت ؛ و آن دو زن عائشه و حفصه بودند ؛ وقتی که عثمان سلام نماز را داد گفت : این دو زن فتنه گر مردم را در نماز به فتنه انداختند و اگر از این کار دست برندارند هر دشنامی که به ذهنم برسد به ایشان خواهم داد !!!
در همین راستا حکیم بن جبلة نیز به عایشه ناسزا گفته است ، او از صحابه ایست که ابن کثیر درباره اومی گوید: أدرک النبی صلی الله علیه وسلم. .. وکان رجلا صالحا له دین مطاعا فی قومه وهو الذی بعثه عثمان علی السند....
أسد الغابة لابن الأثیر ج 2 ص 40.
او رسول خدا ’ را درک کرده است. .. شخص صالح، دیندار و از روسای قوم خویش بود و او بود که عثمان او را والی بر سند کرد.
در باره این شخص آمده است :
1- وکان حکیم بن جبلة فیمن غزا عثمان وکان یسب عائشة.
مقتل الشهید عثمان ج1 ص228
حکیم بن جبله از کسانی بود که با عثمان جنگید و به عائشه دشنام میداد.
2- فغاداهم حکیم بن جبلة وهو یسب وبیده الرمح فقال له رجل من عبد القیس من هذا الذی تسبه قال عائشة قال: یا بن الخبیثة ألأم المؤمنین تقول هذا؟
الکامل فی التاریخ ج3 ص107.
پس حکیم بن جبله در حالیکه دشنام میداد و نیزهای در دست داشت، به آنان حمله کرد ؛ شخصی از عبدالقیس به او گفت: چه کسی را دشنام میدهی؟
پاسخ داد: عائشه را.
گفت : ای فرزند زن ناپاک ؛ آیا به امالمومنین چنین میگویی؟. ..
- [سایر] آیه تطهیر در منابع تفسیری اهل سنت چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنت درباره (تزاحم) در علم اصول فقه چیست؟
- [سایر] اهمیت عید غدیر از دیدگاه اهل سنت را توضیح دهید؟
- [سایر] واقعه جنگ جمل از دیدگاه اهل سنت چیست؟
- [سایر] آیا از دیدگاه اهل سنت حدیث غدیر متواتر است؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنت در مورد یزید چیست؟
- [سایر] ازدواج با محارم از دیدگاه اهل سنت چه حکمی دارد؟
- [سایر] از دیدگاه اهل سنّت، امام مهدی (عج) چه اوصافی دارد؟
- [سایر] اهمیت عید غدیر از دیدگاه اهل سنت را توضیح دهید؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنت در باره مسئله عاشورا چیست توضیح دهید؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.