نظر کلی شیعه در مورد صحابه: برای پاسخ این سؤال توجه تان را به بیاناتی که مرجع عالیقدر آیة ... مکارم دراین رابطه داردجلب می کنم . آیت الله مکارم شیرازی نظر شیعه در مورد صحابه را این گونه توضیح می دهد : در میان یاران پیامبر (ص)افراد بزرگ و فداکار و با شخصیتی بودند و قرآن و روایات اسلامی در فضیلت آنان،بحث فراوانی دارد،ولی این به آن معنی نیست که همه اصحاب پیامبر را معصوم بدانیم و اعمال آنها را بدون استثناء صحیح بشمریم،چرا که قرآن در آیات زیادی (آیات سوره برائت،سوره نور و سوره منافقین) از منافقانی سخن میگوید که در لا به لای اصحاب پیامبر (ص) بودند،در ظاهر جزء آنها محسوب میشدند،در حالی که آیات قرآن شدیدترین مذمتها را از آنها نموده است.و از سوی دیگر کسانی بودند که بعد از پیامبر (ص) آتش جنگ در میان مسلمین روشن کردند و بیعتخود را با امام و خلیفه وقتشکستند،و خون دهها هزار مسلمان را ریختند،آیا ما میتوانیم همه این افراد را از هر نظر پاک و منزه بشمریم؟! به تعبیر دیگر چگونه میتوان هر دو طرف نزاع و جنگ (مثلا جنگ جمل و صفین) را درستکار و منزه دانست؟این تضادی است که برای ما قابل قبول نیست و آنها که موضوع(اجتهاد)را برای توجیه این مسائل کافی میدانند که بگویند یکی از دو طرف بر حق بوده،و دیگری خطا کار،اما چون به اجتهاد خود عمل میکرده است،نزد خداوند معذور،بلکه دارای ثواب است!-برای ما پذیرفتن این سخن مشکل است. چگونه میتوان به بهانه اجتهاد، بیعت با جانشین پیامبر (ص) را شکست، و سپس آتش جنگ را روشن کرد و خون بی گناهان را ریخت،اگر این همه خونریزی با توسل به اجتهاد قابل توجیه باشد چه کاری قابل توجیه نیست! صریح تر بگوییم، ما معتقدیم: همه انسانها حتی یاران پیامبر (ص) در گرو اعمال خویشند، و اصل قرآنی (ان اکرمکم عند الله اتقیکم،گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست) درباره آنها نیز صادق است. بنابراین باید وضع آنها را با عملشان روشن سازیم و به این صورت یک قضاوت منطقی درباره همه آنان داشته باشیم و بگوییم:آنها که در عصر پیامبر (ص) در صف اصحاب مخلص بودند و بعد از پیامبر (ص) نیز برای پاسداری از اسلام کوشیدند،و به پیمانی که با قرآن داشتند وفادار ماندند آنها را خوب میدانیم و به آنها احترام میگذاریم. آنها که در زمان آن حضرت در صف منافقان بودند و کارهایی کردند که قلب مبارک پیامبر (ص) را آزرده ساختند،و یا بعد از رحلت پیامبر (ص) مسیر خود را تغییر داده کارهایی انجام دادند که به ضرر اسلام و مسلمین تمام شد،آنها را دوست نداریم.قرآن مجید میگوید:(لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الآخر یؤادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم اولئک کتب فی قلوبهم الایمان،هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابی که با کسانی که نافرمانی خدا و رسولش را کردند دوستی کنند هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندان آنها باشند،آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته است). سوره مجادله،آیه 22 آری آنها که در زمان حیات پیامبر (ص) یا بعد از رحلت او،پیامبر (ص) را آزار دادند به اعتقاد ما شایسته ستایش نیستند. ولی نباید فراموش کرد که جمعی از یاران پیامبر (ص) بزرگترین مجاهدتها را در راه پیشرفت اسلام نمودند و از سوی خداوند مورد مدح و ستایش قرار گرفتند،همچنین کسانی که بعد از آنها روی کار آمدند یا در آینده تا پایان دنیا متولد میشوند چنانچه راه اصحاب راستین و خط و برنامه آنها را ادامه دهند شایان هر گونه مدح و ثنا هستند (السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار و الذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم و رضوا عنه،پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که به نیکیها از آنها پیروی کردند،خداوند از آنها خشنود شد و آنها از خداوند خشنودند).سوره توبه،آیه 100. این عصاره عقیده ما درباره صحابه پیامبر اسلام (ص) است.( کتاب اعتقاد ما)
نظر کلی شیعه در مورد صحابه:
برای پاسخ این سؤال توجه تان را به بیاناتی که مرجع عالیقدر آیة ... مکارم دراین رابطه داردجلب می کنم . آیت الله مکارم شیرازی نظر شیعه در مورد صحابه را این گونه توضیح می دهد : در میان یاران پیامبر (ص)افراد بزرگ و فداکار و با شخصیتی بودند و قرآن و روایات اسلامی در فضیلت آنان،بحث فراوانی دارد،ولی این به آن معنی نیست که همه اصحاب پیامبر را معصوم بدانیم و اعمال آنها را بدون استثناء صحیح بشمریم،چرا که قرآن در آیات زیادی (آیات سوره برائت،سوره نور و سوره منافقین) از منافقانی سخن میگوید که در لا به لای اصحاب پیامبر (ص) بودند،در ظاهر جزء آنها محسوب میشدند،در حالی که آیات قرآن شدیدترین مذمتها را از آنها نموده است.و از سوی دیگر کسانی بودند که بعد از پیامبر (ص) آتش جنگ در میان مسلمین روشن کردند و بیعتخود را با امام و خلیفه وقتشکستند،و خون دهها هزار مسلمان را ریختند،آیا ما میتوانیم همه این افراد را از هر نظر پاک و منزه بشمریم؟! به تعبیر دیگر چگونه میتوان هر دو طرف نزاع و جنگ (مثلا جنگ جمل و صفین) را درستکار و منزه دانست؟این تضادی است که برای ما قابل قبول نیست و آنها که موضوع(اجتهاد)را برای توجیه این مسائل کافی میدانند که بگویند یکی از دو طرف بر حق بوده،و دیگری خطا کار،اما چون به اجتهاد خود عمل میکرده است،نزد خداوند معذور،بلکه دارای ثواب است!-برای ما پذیرفتن این سخن مشکل است. چگونه میتوان به بهانه اجتهاد، بیعت با جانشین پیامبر (ص) را شکست، و سپس آتش جنگ را روشن کرد و خون بی گناهان را ریخت،اگر این همه خونریزی با توسل به اجتهاد قابل توجیه باشد چه کاری قابل توجیه نیست! صریح تر بگوییم، ما معتقدیم: همه انسانها حتی یاران پیامبر (ص) در گرو اعمال خویشند، و اصل قرآنی (ان اکرمکم عند الله اتقیکم،گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست) درباره آنها نیز صادق است. بنابراین باید وضع آنها را با عملشان روشن سازیم و به این صورت یک قضاوت منطقی درباره همه آنان داشته باشیم و بگوییم:آنها که در عصر پیامبر (ص) در صف اصحاب مخلص بودند و بعد از پیامبر (ص) نیز برای پاسداری از اسلام کوشیدند،و به پیمانی که با قرآن داشتند وفادار ماندند آنها را خوب میدانیم و به آنها احترام میگذاریم. آنها که در زمان آن حضرت در صف منافقان بودند و کارهایی کردند که قلب مبارک پیامبر (ص) را آزرده ساختند،و یا بعد از رحلت پیامبر (ص) مسیر خود را تغییر داده کارهایی انجام دادند که به ضرر اسلام و مسلمین تمام شد،آنها را دوست نداریم.قرآن مجید میگوید:(لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الآخر یؤادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم اولئک کتب فی قلوبهم الایمان،هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابی که با کسانی که نافرمانی خدا و رسولش را کردند دوستی کنند هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندان آنها باشند،آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته است). سوره مجادله،آیه 22 آری آنها که در زمان حیات پیامبر (ص) یا بعد از رحلت او،پیامبر (ص) را آزار دادند به اعتقاد ما شایسته ستایش نیستند. ولی نباید فراموش کرد که جمعی از یاران پیامبر (ص) بزرگترین مجاهدتها را در راه پیشرفت اسلام نمودند و از سوی خداوند مورد مدح و ستایش قرار گرفتند،همچنین کسانی که بعد از آنها روی کار آمدند یا در آینده تا پایان دنیا متولد میشوند چنانچه راه اصحاب راستین و خط و برنامه آنها را ادامه دهند شایان هر گونه مدح و ثنا هستند (السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار و الذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم و رضوا عنه،پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که به نیکیها از آنها پیروی کردند،خداوند از آنها خشنود شد و آنها از خداوند خشنودند).سوره توبه،آیه 100. این عصاره عقیده ما درباره صحابه پیامبر اسلام (ص) است.( کتاب اعتقاد ما)
- [سایر] وهابیت در مورد شیعه چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] وهابیت چه دیدگاهی در مورد شیعه دارد؟
- [سایر] شیعه و سنتی در مورد خمس چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] شیعه و سنی د ر مورد تقیه چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] دیدگاه شیعه دربارهی عدالت صحابه چیست؟
- [سایر] عقیده شیعه و اهل سنت در مورد صحابه چه تفاوتی با هم دارد؟ چرا شیعیان همه صحابه را خوب و عادل نمی دانند؟
- [سایر] آیا شیعیان فقط احادیث دوازده امام خود را معتبر میدانند و روایات صحابه را قبول ندارند؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا دروغ بستن به صلحا و فقها و شهدا و مراجع تقلید و اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اصحاب امامان معصوم علیهمالسلام و امثال آنها روزه را باطل میکند؟
- [سایر] از دیدگاه شیعیان جنایتی که اصحاب مرتکب شدهاند این است که به گفته آنها اصحاب از ولایت علی منحرف شدند و خلافت را به او نسپردند، بنابراین از دیدگاه شیعه عادل و درست کار نیستند. سؤال این است که شیعیان چرا در مورد فرقههای دیگر شیعه؛ مانند فطحیه و واقفیه که امامت بعضی از ائمه را قبول ندارند چنین نمیگویند؟! بلکه از افراد این فرقهها دلیل میگیرند و آنها را عادل میدانند، این تناقض دلیلش چیست؟!
- [سایر] آیا شیعه برای رفع تناقض بین آیاتی که در شأن صحابه نازل شده با روایاتی که در نکوهش آنها در کتب شیعه آمده، قائل به تحریف قرآن شده است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی از عامه بمیرد و از او یک دختر عامی مذهب بماند و برادری داشته باشد اگر برادر شیعه باشد و یا پس از مرگ برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام برادر شیعه می تواند انچه از ترکه میت زیاد می اید از باب تعصیب بگیرد هر چند تعصیب در مذهب شیعه باطل است و همچنین اگر شخصی از عامه یک خواهر عامی مذهب وارث داشته باشد و عموی ابوینی داشته باشد چنانچه عموی او شیعه باشد و یا بعد از مرگ پسر برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام می تواند انچه از باب تعصیب به او می رسد بگیرد و همچنین است حکم در سایر موارد تعصیب
- [آیت الله بروجردی] کسی که زکات میگیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر انسان کسی را شیعه بداند و به او زکات بدهد، بعد معلوم شود شیعه نبوده، باید دوباره زکات بدهد.
- [آیت الله بهجت] مسلمانی که مستبصر (شیعه) شد عباداتی که موافق مذهب خودش انجام داده اعاده ندارد، مگر زکات که باید آن را به فقیر شیعه بدهد، ولی اگر از اول آن را به فقیر شیعه و با قصد قربت داده باشد، اعاده ندارد.
- [آیت الله سبحانی] کسی که زکات می گیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر با حجت شرعی، شیعه بودن کسی ثابت و به او زکات بدهد، و زکات تلف شود بعد معلوم شود شیعه نبوده لازم نیست دوباره زکات بدهد. و در عین حال در صورتی که مصلحت شرعی ایجاب کند می توان از سهم (سبیل الله) به غیر شیعه امامی زکات داد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که زکاْ میگیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر انسان کسی را شیعه بداند و به او زکاْ بدهد، بعد معلوم شود شیعه نبوده، باید دوباره زکاْ بدهد با تفصیلی که در )مسأله 1951) گذشت.
- [آیت الله علوی گرگانی] کافری که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شده، فطره بر او واجب نیست ولی مسلمانی که شیعه نبوده، اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکاْ فطره را بدهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافری که بعد از غروب شب عید فطر مسلمان شود، فطره بر او واجب نیست، ولی مسلمانی که شیعه نبوده، اگر بعد از دیدن ماه، شیعه شود، باید زکات فطره را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کافری که بعد از مغرب شب عید فطر مسلمان شده فطره بر او واجب نیست، ولی مسلمانی که شیعه نبوده، اگر بعد از دیدن ماه شیعه شود، باید زکات فطره را بدهد.
- [آیت الله جوادی آملی] :اگرچه امامان (ع) ،انفال را برای شیعیان حلال کرده اند؛ ولی تصرف در آن باید به اذن ولیّ مسلمین باشد . ولیّ مسلمین گاهی مجانی اذن می دهد و گاهی برای رعایت حال محرومان جامعه، با دریافت عوض , اجازه میدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که زکات می گیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر انسان کسی را شیعه بداند و به او زکات بدهد، بعد معلوم شود شیعه نبوده، باید دوباره زکات بدهد.