در کتب معتبر اهل سنّت روایاتی از پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله آمده که اشاره به ظهور فرقه وهّابیّت شده است همان گونه که بخاری در صحیح خود از عبداللّه عمر نقل میکند که گفت: ذَکَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی یَمَنِنَا. قَالُوا: وَفِی نَجْدِنَا. قَالَ اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی یَمَنِنَا. قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَفِی نَجْدِنَا؟ فَأَظُنُّهُ قَالَ فِی الثَّالِثَةَ: هُنَاکَ الزَّلاَزِلُ وَالْفِتَنُ، وَبِهَا یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ(صحیح بخاری، ج 8، ص 95 ح 7094، کتاب الفتن، ب 16 ، باب قَوْلِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم: الْفِتْنَةُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ.)؛ روزی پیامبر گرامی فرمود: خدایا منطقه شام و یمن را بر ما مبارک گردان! صحابه گفتند: منطقه نجد(نجد در اطراف ریاض و محل ظهور فرقه وهّابیّت میباشد) را چطور؟ حضرت سخن قبل خود را تکرار فرمود و صحابه از نجد پرسیدند، حضرت در مرحله سوم فرمود: در نجد زلزلهها(شاید اشاره به تزلزل عقاید مردم میباشد) و فتنهها به وقوع خواهد پیوست و شاخ شیطان از آن جا طلوع خواهد کرد. عینی از علمای بزرگ اهل سنّت و شارح صحیح بخاری مینویسد: مراد از شاخ شیطان، امّت و حزب شیطان میباشد(وبنجد یطلع قرن الشیطان أی: أمّته وحزبه. عمدة القاری، ج 7، ص 59). و هم چنین بخاری در صحیح خود از ابو سعید خُدری از پیامبر گرامی [ صلیاللهعلیهوآله ] نقل کرده که فرموده است: یَخْرُجُ نَاسٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَیَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ لاَ یُجَاوِزُ تَرَاقِیَهُمْ، یَمْرُقُونَ مِنَ الدِّینِ کَمَا یَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِیَّةِ، ثُمَّ لاَ یَعُودُونَ فِیهِ حَتَّی یَعُودَ السَّهْمُ إِلَی فُوقِهِ . قِیلَ مَا سِیمَاهُمْ. قَالَ سِیمَاهُمُ التَّحْلِیقُ. أَوْ قَالَ: التَّسْبِیدُ)( صحیح بخاری، ج 8، ص 219، ح 7562.)؛ افرادی از ناحیه مشرق، قیام میکنند و قرآن تلاوت میکنند و حال آن قرآن که از گلوگاه آنان تجاوز نمیکند (در قلب آنان تاثیر نمیگذارد) و از قرآن بهره نمیبرند، این گروه از دین خارج میشوند همان گونه که تیر از کمان خارج میشود و دیگر به طرف دین برنمیگردند مانند تیر که به سوی کمان برنمیگردد. از پیامبر اکرم [ صلیاللهعلیهوآله ] پرسیدند که: این فرقه چه نشانهای دارند؟ فرمود: چهره این گروه با سرهای تراشیده، مشخص میشود. زینی دحلان مفتی مکّه مکرمه ضمن اشاره به این حدیث مینویسد: ففی قوله سیماهم التحلیق تصریح بهذه الطائفة لأنّهم کانوا یأمرون کلّ من اتّبعهم أن یحلق رأسه ولم یکن هذا الوصف لأحد من طوائف الخوارج والمبتدعة الذین کانوا قبل زمن هوءلاء(فتنة الوهابیة، ص 19)؛ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله که (سر تراشیدن) را از نشانه بارز این طائفه شمرده شده، صراحت در فرقه وهّابیّت دارد زیرا تنها این فرقه هستند که به پیروان خود دستور میدهند سر خود را بتراشند و این صفت در هیچ یک از فرقههای خوارج و بدعت گذارِ قبل از وهّابیّت دیده نشده است. در ادامه مینویسد: وکان السیّد عبد الرحمن الأهدل مفتی زبید یقول: لا حاجة إلی التألیف فی الردّ علی الوهابیّة بل یکفی فی الردّ علیهم قوله صلی اللّه علیه وسلم سیماهم التحلیق؛ فإنّه لم یفعله أحد من المبتدعة غیرهم؛ سیّد عبد الرحمن اهدل، مفتی منطقه زبید، میگفت: در نقد عقائد وهّابیّت نیازی به تألیف کتاب نیست؛ بلکه همین حدیث پیامبر [ صلیاللهعلیهوآله ] که ویژگیهای این فرقه را (سر تراشیدن) معرفی کرده، برای بطلان عقیده آنان کفایت میکند؛ زیرا غیر از وهّابیّت هیچ یک از فرقههای بدعت گذار این ویژگی را ندارند. واتّفق مرّة أنّ امرأة أقامت الحجّة علی ابن الوهّاب لمّا أکرهوها علی أتباعهم ففعلت ، أمرها ابن عبد الوهاب أن تحلق رأسها فقالت له حیث إنّک تأمر المرأة بحلق رأسها ینبغی لک أن تأمر الرجل بحلق لحیته؛ لأنّ شعر رأس المرأة زینتها وشعر لحیة الرجل زینته، فلم یجد لها جوابا(فتنة الوهابیة، ص 19)؛ روزی محمد بن عبد الوهاب به یک زن دستور داد که سرش را بتراشد، آن زن به وی گفت: تو که میگویی زنان باید سر خود را بتراشند؛ باید دستور دهی مردان هم ریش خود را بتراشند؛ زیرا ریش مرد، همانند موی زن، زینت او محسوب میشود. محمد بن عبد الوهاب در پاسخ این زن عاجز ماند.
در کتب معتبر اهل سنّت روایاتی از پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله آمده که اشاره به ظهور فرقه وهّابیّت شده است همان گونه که بخاری در صحیح خود از عبداللّه عمر نقل میکند که گفت:
ذَکَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی یَمَنِنَا. قَالُوا: وَفِی نَجْدِنَا. قَالَ اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی شَأْمِنَا، اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی یَمَنِنَا. قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَفِی نَجْدِنَا؟ فَأَظُنُّهُ قَالَ فِی الثَّالِثَةَ: هُنَاکَ الزَّلاَزِلُ وَالْفِتَنُ، وَبِهَا یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ(صحیح بخاری، ج 8، ص 95 ح 7094، کتاب الفتن، ب 16 ، باب قَوْلِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم: الْفِتْنَةُ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ.)؛ روزی پیامبر گرامی فرمود: خدایا منطقه شام و یمن را بر ما مبارک گردان! صحابه گفتند: منطقه نجد(نجد در اطراف ریاض و محل ظهور فرقه وهّابیّت میباشد) را چطور؟ حضرت سخن قبل خود را تکرار فرمود و صحابه از نجد پرسیدند، حضرت در مرحله سوم فرمود: در نجد زلزلهها(شاید اشاره به تزلزل عقاید مردم میباشد) و فتنهها به وقوع خواهد پیوست و شاخ شیطان از آن جا طلوع خواهد کرد.
عینی از علمای بزرگ اهل سنّت و شارح صحیح بخاری مینویسد: مراد از شاخ شیطان، امّت و حزب شیطان میباشد(وبنجد یطلع قرن الشیطان أی: أمّته وحزبه. عمدة القاری، ج 7، ص 59). و هم چنین بخاری در صحیح خود از ابو سعید خُدری از پیامبر گرامی [ صلیاللهعلیهوآله ] نقل کرده که فرموده است:
یَخْرُجُ نَاسٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَیَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ لاَ یُجَاوِزُ تَرَاقِیَهُمْ، یَمْرُقُونَ مِنَ الدِّینِ کَمَا یَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِیَّةِ، ثُمَّ لاَ یَعُودُونَ فِیهِ حَتَّی یَعُودَ السَّهْمُ إِلَی فُوقِهِ . قِیلَ مَا سِیمَاهُمْ. قَالَ سِیمَاهُمُ التَّحْلِیقُ. أَوْ قَالَ: التَّسْبِیدُ)( صحیح بخاری، ج 8، ص 219، ح 7562.)؛ افرادی از ناحیه مشرق، قیام میکنند و قرآن تلاوت میکنند و حال آن قرآن که از گلوگاه آنان تجاوز نمیکند (در قلب آنان تاثیر نمیگذارد) و از قرآن بهره نمیبرند، این گروه از دین خارج میشوند همان گونه که تیر از کمان خارج میشود و دیگر به طرف دین برنمیگردند مانند تیر که به سوی کمان برنمیگردد.
از پیامبر اکرم [ صلیاللهعلیهوآله ] پرسیدند که: این فرقه چه نشانهای دارند؟
فرمود: چهره این گروه با سرهای تراشیده، مشخص میشود.
زینی دحلان مفتی مکّه مکرمه ضمن اشاره به این حدیث مینویسد:
ففی قوله سیماهم التحلیق تصریح بهذه الطائفة لأنّهم کانوا یأمرون کلّ من اتّبعهم أن یحلق رأسه ولم یکن هذا الوصف لأحد من طوائف الخوارج والمبتدعة الذین کانوا قبل زمن هوءلاء(فتنة الوهابیة، ص 19)؛ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله که (سر تراشیدن) را از نشانه بارز این طائفه شمرده شده،
صراحت در فرقه وهّابیّت دارد زیرا تنها این فرقه هستند که به پیروان خود دستور میدهند سر خود را بتراشند و این صفت در هیچ یک از فرقههای خوارج و بدعت گذارِ قبل از وهّابیّت دیده نشده است.
در ادامه مینویسد:
وکان السیّد عبد الرحمن الأهدل مفتی زبید یقول: لا حاجة إلی التألیف فی الردّ علی الوهابیّة بل یکفی فی الردّ علیهم قوله صلی اللّه علیه وسلم سیماهم التحلیق؛ فإنّه لم یفعله أحد من المبتدعة غیرهم؛ سیّد عبد الرحمن اهدل، مفتی منطقه زبید، میگفت: در نقد عقائد وهّابیّت نیازی به تألیف کتاب نیست؛ بلکه همین حدیث پیامبر [ صلیاللهعلیهوآله ] که ویژگیهای این فرقه را (سر تراشیدن) معرفی کرده، برای بطلان عقیده آنان کفایت میکند؛ زیرا غیر از وهّابیّت هیچ یک از فرقههای بدعت گذار این ویژگی را ندارند.
واتّفق مرّة أنّ امرأة أقامت الحجّة علی ابن الوهّاب لمّا أکرهوها علی أتباعهم ففعلت ، أمرها ابن عبد الوهاب أن تحلق رأسها فقالت له حیث إنّک تأمر المرأة بحلق رأسها ینبغی لک أن تأمر الرجل بحلق لحیته؛ لأنّ شعر رأس المرأة زینتها وشعر لحیة الرجل زینته، فلم یجد لها جوابا(فتنة الوهابیة، ص 19)؛ روزی محمد بن عبد الوهاب به یک زن دستور داد که سرش را بتراشد، آن زن به وی گفت: تو که میگویی زنان باید سر خود را بتراشند؛ باید دستور دهی مردان هم ریش خود را بتراشند؛ زیرا ریش مرد، همانند موی زن، زینت او محسوب میشود. محمد بن عبد الوهاب در پاسخ این زن عاجز ماند.
- [سایر] آیا روایت وهابیت که می گویند پیامبر ص در حال جنابت وارد مسجد شد صحیح است؟
- [سایر] آیا روایت 73 فرقه شدن امت اسلام بعد از پیامبر (ص) صحیح است؟ و آیا در منابع اهل سنت هم به این روایت اشاره شده است؟
- [سایر] چند نمونه پیشگویی مستند از پیامبر ص و اهل بیت ع را بیان کنید؟
- [سایر] پیشگوئی پیامبر(ص) درباره حضور عائشه در جنگ جمل چه بود؟
- [سایر] آیا از ائمه ع و پیامبر ص نقلی وجود دارد که نوعی پیشگویی محسوب شود؟
- [سایر] اولین فرقه ای که بعد از پیامبر (ص) به وجود آمد چه فرقه ای بوده است؟
- [سایر] وهابیت در مورد تخریب قبر مطهر پیامبر ص چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] مسافرت به قصد زیارت پیامبر ص در وهابیت چه حکمی دارد؟
- [سایر] از نظر وهابیون زیارت قبر پیامبر (ص) و سایر قبور اولیای الهی چه حکمی دارد؟
- [سایر] اهداف فرقه وهابیت چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اول ماه با پیشگوئی منجمین ثابت نمی شود، ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند باید به آن عمل نماید.
- [آیت الله مظاهری] اوّل ماه با پیشگویی منجمین ثابت نمیشود ولی اگر انسان از گفته آنان اطمینان پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اول ماه با پیشگوئی منجمین ثابت نمی شود . ولی اگر انسان از گفتة آنان یقین پیدا کند ، باید به آن عمل نماید .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اول ماه با پیشگوئی منجمین ثابت نمی شود؛ ولی اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند؛ باید به آن عمل نماید.
- [امام خمینی] اول ماه با پیشگویی منجمین ثابت نمی شود، ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اوّل ماه با پیشگویی منجّمین ثابت نمیشود، ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اول ماه با پیشگویی منجمین ثابت نمی شود ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
- [آیت الله بروجردی] اوّل ماه با پیشگویی منجّمین ثابت نمیشود، ولی اگر انسان از گفتهی آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اوّل ماه با پیشگویی منجّمین ثابت نمیشود، ولی اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.