پیامبر گرامی اسلام (ص)، در موارد فراوان و گوناگون و با شکلهای مختلف، حدیث ثقلین را بیان فرمودند. این امر تواتر این حدیث را اثبات میکند؛ به طوری که به این مطلب دانشمندان بزرگ اهل سنت اعتراف کردهاند. حتی ابن حجر پس از نقل حدیث ثقلین در کتاب صواعق المحرقه میگوید: (آگاه باش که حدیث لزوم تمسک به قرآن و عترت طرق فراوانی دارد و از بیست و چند نفر از اصحاب پیامبر(ص) نقل شده است.) سپس اضافه کرده است که: (طرق مبسوطی از این حدیث در شبهه یازدهم گذشت: در بعضی از آن طرق آمده است که پیامبر (ص)، آن را در حجةالوداع در (عرفه) فرمودند؛ در بعضی دیگر آمده است که در مدینه هنگام بیماری، آن موقع که اتاقش مملو از اصحاب بود؛ در طریق دیگری رسیده است که در غدیرخم و هم چنین پس از بازگشت از طائف فرمودند). و نیز میافزاید: (اینها با هم منافات ندارند؛ زیرا، مانعی ندارد که آن حضرت در تمام این موارد و موارد دیگری نیز این حقیقت را تکرار کرده باشد و این، به خاطر اهمیتی است که قرآن کریم و عترت پاک او دارند). ( الصواعق المحرقه /89، فصل اول، باب یازدهم) اینک به برخی از نقلهای این حدیث در کتب اهل سنت ، اشاره میگردد: 1- (یا ایها الناس انی ترکت فیکم ما ان اخذتم به لن تضلوا کتاب الله و عترتی اهل بیتی). ( کنزالعمال 1/44، باب (الاعتصام بالکتاب و السنه) ) 2- (انی ترکت فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی کتاب الله حبل ممدود من السماء الی لارض و عترتی اهل بیتی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظرا و کیف تخلفونی فیهما).(کنزالعمال 1/44، ح 873 ) 3- (من در میان شما دو خلیفه میگذارم: کتاب خدا که بین آسمان و زمین کشیده شده است و عترتم، اهل بیتم و آن ها هرگز از هم جدا نمیشوند تا کنار حوض بر من وارد شوند.) مسند احمد 5/182 و 189 ( به نقل از زید بن ثابت ؛ کبیر طبرانی به نقل از زید بن ثابت ؛ کنزالعمال 1/44) 4- (من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم: کتاب خدا و اهل بیتم و آن ها از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض به من بپیوندند). (مستدرک حاکم 3/148 ؛ تلخیص مستدرک ذهبی) حاکم پس از نقل این حدیث، گفته است که این حدیث از نظر سند، طبق شرط (شیخین) صحیح است،اما آن ها آن را ذکر نکردهاند. همچنین، ذهبی پس از نقل آن، اعتراف کرده است که طبق شرط قبول خبر از نظر شیخین، این حدیث صحیح است. 5- (من به زودی از جانب پروردگار دعوت میشوم و اجابت خواهم کرد و من در بین شما دو (ثقل) (شیء گران قدر) باقی میگذارم، کتاب خدا و عترتم. کتاب خدا ریسمانی است ممتد بین آسمان و زمین و عترتم، اهل بیت من هستند و خداوند لطیف به من خبر داده است که آن ها از هم جدا نخواهند شد تا هنگامی که در کنار حوض کوثر به من برسند وبنگرید که چگونه پس از من با آن ها رفتار میکنید). مسند احمد 3/17 و 26 (به نقل از ابوسعید خدری)، کنزالعمال 1/47 ، ح 945 6- و آن گاه که پیامبر(ص) از(حجةالوداع) باز میگشت، در (غدیرخم) فرود آمد و دستور داد کنار درختان بزرگ آن جا توقف کنند و زیر آن ها را تمیز نمایند؛ سپس فرمود: (گویا من دعوت شده و اجابت نمودهام. من در میان شما دو چیز گران قدر قرار میدهم که یکی از دیگری بزرگتر است:کتاب خدا و عترتم. بنگرید که چگونه با آنان رفتار میکنید و آنها از هم هیچ وقت جدا نخواهند شد) ، سپس به مسأله ی ولایت علی (ع) اشاره کردند. (مستدرک حاکم 3/ 109 و533 به نقل از زید بن ارقم) حاکم پس از نقل این حدیث، گفته است که این حدیث طبق شرط شیخین در قبول خبر، صحیح است، اما آن ها، آن را، با وجوداینکه طولانی بوده است، نقل نکردهاند. او درجای دیگری گفته است اسناد این حدیث صحیح است ولی بخاری و مسلم آن را ذکر نکردهاند. 7- باردیگر، پیامبر(ص) ، این حدیث را در خانهی خویش، هنگام بیماری، در حالی که اطاق از صحابه پر بود، فرمودند : (ای مردم ! من به زودی قبض روح میشوم و از این جهان میروم و من سخنی که عذر شما راقطع کند به شما گفتم. آگاه باشید من کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم را در میان شما میگذارم.) سپس دست علی (ع) را بلند کرد و فرمود: (هذا علی مع القرآن و القرآن مع علی لایفترقان حتی یردا علی الحوض ).( الصواعق المحرقه /75، فصل 2، باب 9 ) 8- عبدالله بن حنطب میگوید: پیامبر (ص)در (جحفه) برای ما خطبه خواند و پرسید:( آیا من از جان شما نسبت به شما اولی نیستم؟) گفتند: (بلی یا رسول الله!ٍ). فرمود: (انی سائلکم عن اثنین: القرآن و عترتی). ( اربعین الاربعین نبهانی؛ احیاء المیت سیوطی) 9- طبرانی حدیث ثقلین را با دنباله ای نقل می کند :(انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا: کتاب الله و عترتی. فلا تقدموهما فتهلکوا و لا تقصروا عنهما فتهلکوا و لا تعلموهم فانهم اعلم منکم ).( الصواعق المحرقه /135، باب وصایای پیامبر(ص))
پیامبر گرامی اسلام (ص)، در موارد فراوان و گوناگون و با شکلهای مختلف، حدیث ثقلین را بیان فرمودند. این امر تواتر این حدیث را اثبات میکند؛ به طوری که به این مطلب دانشمندان بزرگ اهل سنت اعتراف کردهاند. حتی ابن حجر پس از نقل حدیث ثقلین در کتاب صواعق المحرقه میگوید: (آگاه باش که حدیث لزوم تمسک به قرآن و عترت طرق فراوانی دارد و از بیست و چند نفر از اصحاب پیامبر(ص) نقل شده است.)
سپس اضافه کرده است که: (طرق مبسوطی از این حدیث در شبهه یازدهم گذشت: در بعضی از آن طرق آمده است که پیامبر (ص)، آن را در حجةالوداع در (عرفه) فرمودند؛ در بعضی دیگر آمده است که در مدینه هنگام بیماری، آن موقع که اتاقش مملو از اصحاب بود؛ در طریق دیگری رسیده است که در غدیرخم و هم چنین پس از بازگشت از طائف فرمودند). و نیز میافزاید: (اینها با هم منافات ندارند؛ زیرا، مانعی ندارد که آن حضرت در تمام این موارد و موارد دیگری نیز این حقیقت را تکرار کرده باشد و این، به خاطر اهمیتی است که قرآن کریم و عترت پاک او دارند). ( الصواعق المحرقه /89، فصل اول، باب یازدهم)
اینک به برخی از نقلهای این حدیث در کتب اهل سنت ، اشاره میگردد:
1- (یا ایها الناس انی ترکت فیکم ما ان اخذتم به لن تضلوا کتاب الله و عترتی اهل بیتی). ( کنزالعمال 1/44، باب (الاعتصام بالکتاب و السنه) )
2- (انی ترکت فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی کتاب الله حبل ممدود من السماء الی لارض و عترتی اهل بیتی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظرا و کیف تخلفونی فیهما).(کنزالعمال 1/44، ح 873 )
3- (من در میان شما دو خلیفه میگذارم: کتاب خدا که بین آسمان و زمین کشیده شده است و عترتم، اهل بیتم و آن ها هرگز از هم جدا نمیشوند تا کنار حوض بر من وارد شوند.) مسند احمد 5/182 و 189 ( به نقل از زید بن ثابت ؛ کبیر طبرانی به نقل از زید بن ثابت ؛ کنزالعمال 1/44)
4- (من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم: کتاب خدا و اهل بیتم و آن ها از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض به من بپیوندند). (مستدرک حاکم 3/148 ؛ تلخیص مستدرک ذهبی)
حاکم پس از نقل این حدیث، گفته است که این حدیث از نظر سند، طبق شرط (شیخین) صحیح است،اما آن ها آن را ذکر نکردهاند. همچنین، ذهبی پس از نقل آن، اعتراف کرده است که طبق شرط قبول خبر از نظر شیخین، این حدیث صحیح است.
5- (من به زودی از جانب پروردگار دعوت میشوم و اجابت خواهم کرد و من در بین شما دو (ثقل) (شیء گران قدر) باقی میگذارم، کتاب خدا و عترتم. کتاب خدا ریسمانی است ممتد بین آسمان و زمین و عترتم، اهل بیت من هستند و خداوند لطیف به من خبر داده است که آن ها از هم جدا نخواهند شد تا هنگامی که در کنار حوض کوثر به من برسند وبنگرید که چگونه پس از من با آن ها رفتار میکنید). مسند احمد 3/17 و 26 (به نقل از ابوسعید خدری)، کنزالعمال 1/47 ، ح 945
6- و آن گاه که پیامبر(ص) از(حجةالوداع) باز میگشت، در (غدیرخم) فرود آمد و دستور داد کنار درختان بزرگ آن جا توقف کنند و زیر آن ها را تمیز نمایند؛ سپس فرمود:
(گویا من دعوت شده و اجابت نمودهام. من در میان شما دو چیز گران قدر قرار میدهم که یکی از دیگری بزرگتر است:کتاب خدا و عترتم. بنگرید که چگونه با آنان رفتار میکنید و آنها از هم هیچ وقت جدا نخواهند شد) ، سپس به مسأله ی ولایت علی (ع) اشاره کردند. (مستدرک حاکم 3/ 109 و533 به نقل از زید بن ارقم)
حاکم پس از نقل این حدیث، گفته است که این حدیث طبق شرط شیخین در قبول خبر، صحیح است، اما آن ها، آن را، با وجوداینکه طولانی بوده است، نقل نکردهاند. او درجای دیگری گفته است اسناد این حدیث صحیح است ولی بخاری و مسلم آن را ذکر نکردهاند.
7- باردیگر، پیامبر(ص) ، این حدیث را در خانهی خویش، هنگام بیماری، در حالی که اطاق از صحابه پر بود، فرمودند : (ای مردم ! من به زودی قبض روح میشوم و از این جهان میروم و من سخنی که عذر شما راقطع کند به شما گفتم. آگاه باشید من کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم را در میان شما میگذارم.) سپس دست علی (ع) را بلند کرد و فرمود: (هذا علی مع القرآن و القرآن مع علی لایفترقان حتی یردا علی الحوض ).( الصواعق المحرقه /75، فصل 2، باب 9 )
8- عبدالله بن حنطب میگوید: پیامبر (ص)در (جحفه) برای ما خطبه خواند و پرسید:( آیا من از جان شما نسبت به شما اولی نیستم؟) گفتند: (بلی یا رسول الله!ٍ). فرمود:
(انی سائلکم عن اثنین: القرآن و عترتی). ( اربعین الاربعین نبهانی؛ احیاء المیت سیوطی)
9- طبرانی حدیث ثقلین را با دنباله ای نقل می کند :(انی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا: کتاب الله و عترتی. فلا تقدموهما فتهلکوا و لا تقصروا عنهما فتهلکوا و لا تعلموهم فانهم اعلم منکم ).( الصواعق المحرقه /135، باب وصایای پیامبر(ص))
- [سایر] چه تفاوتی بین حدیث جابر و حدیث ثقلین وجود دارد؟
- [سایر] نظر شما دربارة حدیث ثقلین چیست؟
- [سایر] فرق حدیث جابر و ثقلین در چیست؟
- [سایر] نکات مهمی که از حدیث ثقلین استفاده میشود، چیست؟
- [سایر] نکات مهمی که از حدیث ثقلین استفاده میشود چیست؟
- [سایر] چرا حدیث ثقلین دارای اهمیت و مفهوم گستردهای میباشد؟
- [سایر] حدیث ثقلین چگونه دلالت بر وجود امام زمان (عج) دارد؟
- [سایر] طبق حدیث شریف ثقلین، قرآن به تنهایی نمیتواند حجت کامل الهی باشد، آیا درست است؟
- [سایر] آیا حدیث ثقلین در منابع معتبر اهل سنت ذکر شده است؟
- [سایر] نقل صحیح حدیث ثقلین کتاب الله و عترتی است یا سنتی؟
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که نمی تواند حرف بزند ، اگر با اشاره حرف بزند ، اگر با اشاره حرف بزند ، اگر با اشاره بفهماند که ملک را اجاره داده ، یا اجاره کرده ، صحیح است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که هیچ نمی تواند سجده نماید باید برای سجده با سر اشاره کند و اگر نتواند؛ باید با چشمها اشاره نماید و اگر با چشمها هم نمی تواند اشاره کند بنا بر احتیاط مستحب با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و در قلب نیز نیت سجده نماید.
- [آیت الله خوئی] کسی که هیچ نمیتواند سجده نماید باید برای سجده با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، اگر با چشمها هم نمیتواند اشاره کند بنابر احتیاط مستحب با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند و در قلب نیز نیت سجده نماید.
- [آیت الله سیستانی] کسی که هیچ نمیتواند سجده نماید ، و مقداری که میتواند خم شود بر آن سجده صدق نمیکند ، باید برای سجده با سر اشاره کند ، و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید ، و اگر با چشمها هم نمیتواند اشاره کند باید در قلب نیت سجده کند و بنابر احتیاط لازم با دست و مانند آن برای سجده اشاره کند ، و ذکر واجب را بگوید .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که هیچ نمی تواند خم شود باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید، و در هردو صورت احتیاط آن است که اگر می تواند مهر را بلند کند و بر پیشانی بگذارد، و اگر با سر یا چشمها هم نمی تواند اشاره کند باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند، باید با چشمها اشاره نماید و در هر دو صورت احتیاط واجب آن است که اگر میتواند قدری مهر را بلند کند و پیشانی را بر آن بگذارد و اگر با سر یا چشمها نیز نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن، برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند، باید با چشمها اشاره نماید و در هر صورت احیتاط واجب آن است که اگر میتواند مهر را بلند و به پیشانی بگذارد و اگر با سر یا چشمها هم نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله بروجردی] کسی که هیچ نمیتواند خم شود، باید برای سجده بنشیند و با سر اشاره کند و اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید و در هر دو صورت احتیاط واجب آن است که اگر میتواند مهر را بلند کند و بر پیشانی بگذارد و اگر با سر یا چشمها هم نمیتواند اشاره کند، باید در قلب نیت سجده کند و بنا بر احتیاط واجب با دست و مانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که نمیتواند بنشیند، باید ایستاده نیّت سجده کند و چنانچه میتواند برای سجده با سر اشاره کند و اگر نمیتواند، با چشمها اشاره نماید و اگر این را هم نمیتواند، در قلب نیّت سجده کند و بنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن برای سجده اشاره نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که نمی تواند بنشیند، باید ایستاده نیت سجده کند، و چنان چه می تواند، برای سجده با سر اشاره کند، و اگر نمی تواند با چشم ها اشاره نماید و اگر این را هم نمی تواند، در قلب نیت سجده کند، و بنابر احتیاط واجب با دست و مانند آن هم برای سجده اشاره نماید.