نیایش خواه به شکل فردی و خواه به صورت اجتماعی، تجلی اشتیاق درونی انسان برای دریافت جوابی در سکوت است . ازآنجایی که انسا ن فقیرومحتاج بالذاست و در مسیرزندگی با مشکلات و ناراحتی های گوناگون مواجه است وخداوند متعال غنی وبی نیاز ، ودعاء راه ارتباط بین بنده وخداوند است وانسان بوسیله ی دعاء حاجتها ونیازهایش را به خداوند عرضه می دارد، لذا در دین مبین اسلام توجه فراوان به آن شده است ، امام صادق علیه السّلام میفرمایند: (شما را سفارش به دعا میکنم چرا که دعا شفای همهی دردهاست( مجلسی، بحارالانوار ، ج 2، ص) دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی یاری گرفتن از موجودات ماورایی برای غلبه بر نیروهای مختلفی که آدمی را احاطه کردهاند، همیشه و همه جا در زندگی بشر مشاهده میشود. در این کوران حوادث و بحرانهای زمان، انسان سرگردان با مواجهه این جریانات مختلف، همواره به دنبال التیام و آرامش و ارتباط و انس با منبع غنی ماورایی است. این کنش و یا حتی واکنش نفس آدمی را هر چه که بنامیم، حقیقت آن چیزی به جز خواندن خداوند نیست، هر چند خدا در هر دین و مذهبی به گونه ای خاص معرفی شده و با تلقی پیروان سایر ادیان متفاوت میباشد. ما این حقیقت را دعا مینامیم. اشتراک همه انسانها در دعا کردن، ما را به عاملی مشترک در درون همه انسانها رهنمون میشود. که ریشه در فطرت آدمیان دارد. . اشاره است به آیه (فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله) (روم 30) در روایات بسیاری از این فطرت به توحید و یا اسلام تعبیر شده است، ( میتوانید در این مورد رک: کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی، تصحیح: علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق، جلد 2، صص 12 و 529(. فطرت، نوعی خاص از آفرینش است که مخصوص انسان بوده و هیچ گاه تغییر نمیکند . (درباره معنای فطرت رک: مطهری، مرتضی، فطرت، انتشارات صدرا، تهران، 1380، چاپ 13، ص 11، 29، و نیز جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، نشر اسراء قم، 1379، چاپ 2، ص 23، 29. ،(هر چند ممکن است گاهی در تلاطم حوادث و غفلتها دچار ضعف و فتور گردد، اما هرگاه که این پردهها از برابر دیدگان حقیقت جوی آدمی به کناری روند فطرت انسانی مجال بروز و ظهور مییابد. ناهمواریها و مشکلاتی که آدمی در برون رفتن از آنها هیچ دست آویزی نمی یابد، مهمترین عرصه تجلی این خصوصیت ذاتی انسان است. این نکته در قرآن کریم، در آیات 8 سوره زمر، 65 عنکبوت و 32 لقمان، مورد اشاره و بلکه تصریح قرار گرفته است. . و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا الیه(8 زمر) فاذا رکبو فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین(65 عنکبوت و اذا غشیهم موج کالظلل دعوا الله مخلصین له الدین(32 لقمان خداوند متعال در این آیات کار کرد فطرت انسانی را در مواقع خطر به تصویر میکشد، مسافرت دریایی و گرفتاری در میان امواج سهمگین یکی از مواردی است که امید انسان را از دست یابی به ساحل نجات از بین میبرد، و دقیقا در همین حالت است که انسان در درون خود راه نجاتی را مییابد و دست به دعا بر میدارد. همین حقیقت در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نیز مورد تاکید قرار گرفته است.( صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، موسسه المشر الاسلامی، قم ،1418ق.4-5. ) بنابر این دعا تجلی فطرت خدا خواه و خدا شناس آدمی است. دکتر آلکسیس کارل نویسنده و انسان شناس فرانسوی، در نگاشته کوتاهی که درباره نیایش دارد، این احساس را احساس عرفانی نامیده و دعا را کشش روح به سوی کانون غیر مادی جهان، پرواز روح به سوی خدا، پرستش عاشقانه نسبت به مبدا حیات میخواند.( این رساله در منبع ذیل به چاپ رسیده است: شریعتی ، علی، نیایش، انتشارات الهام، تهران، 1370،چاپ4، ص11-35. ( در قرآن کریم دعا سبب توجه و اعتنای خداوند به انسان معرفی شده است، به گونه ای که میفرماید اگر دعای شما نبود خداوند به شما اعتنا نمی کرد) . اشاره است به آیه 77 سوره فرقان(قل ما یعبا بکم ربی لولا دعائکم(در روایاتی که در باب دعا وارد شده است، نکاتی وجود دارد که در یافتن علت این توجه خاص و نیز در شناخت حکمت نهفته در دعا، ما را یاری میکند. همانند این که: حتی اگر بند کفشتان هم پاره شد آن را از خدا بخواهید) . ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دار الحدیث، بیروت، 1419 ق، چ 2، ج 2، ص 872. (و یا این که از طرف خداوند خطاب به حضرت موسی شده است که نمک غذایت را هم از من طلب کن.) همان ( در حالی که میدانیم خداوند متعال تمام عالم را در اختیار انسان قرار داده است) . لقمان، 20، الم تروا انّ الله سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض ... و نیز سوره جاثیه آیه 13. (امام باقر علیه السلام نیز در روایتی در ذیل آیه(ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین.)(60 غافر) مراد از این عبادت را دعا ذکر کردهاند.) ابن فهد حلی احمد، عده الداعی و نجاح الساعی، تحقیق، احمد موحدی قمی، مکتبه الوجدانی، قم، بی تا، ص 33 (و لذا به تفسیر ابن فهد حلی، عالم بزرگ شیعی کسانی که در مقابل دعا استکبار نمایند کافر خوانده شدهاند.). همان، ص 14 ( و میدانیم که هدف از خلقت انسان عبودیت دانسته شده است.) بر اساس آیه(و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) (ذاریات 56 (نتیجه آن که، دعا مظهر بندگی انسان است، بندگی آن است که انسان در مقابل پرودگار عالم از خود اراده ای نداشته باشد و تمام عالم را در ید قدرت او ببیند. اگر کسی این جهان بینی را نداشته باشد و برای غیر خدا قدرتی در عرض او به رسمیت بشناسد از دایره توحید خارج شده و داخل عرصه شرک و کفر میگردد. و دعا به محضر خداوند به معنی نفی قدرتهای غیر الهی است. و هر چه انسان در توحید به مراتب بالاتری برسد. دعای او نیز بیشتر و خالص تر میشود و به همین دلیل در روایت آمده است که هر که خدا را بیشتر بشناسد دعایش هم بیشتر خواهد شد.) . میزان الحکمه، همان، ص 869. ( و چنین فردی حتی برای تهیه نمک غذا هم در خود استقلال نمی بیند و این نهایت توحید افعالی است. و برای بیان همین نکته است که در روایات تاکید شده است که هنگام دعا از دیگران نا امید باشید و همه امیدتان به خدا باشد.) همان، ص 882، حدیث 5689 ( پس مهم ترین حکمت و فلسفه دعا این است که دعا اعلام بندگی است و اظهار فقر و وابستگی به منبع لایزال الهی و غنای مطلق اوست. نکته دیگری که در دعا وجود دارد و از جهت دیگر بندگی انسان را به ثبوت میرساند، این است که خداوند خود به این عمل امر فرموده است و دعا کردن انجام یکی از فرامین الهی است. (ادعونی استجب لکم)) . سوره غافر، آیه 60 (، (ادعوا ربکم تضرعا و خفیه)) سوره اعراف، آیه 55 ( حکمت دیگر دعا رسیدن به اهداف، از طریقی غیر از طریق مرسوم است، توضیح آنکه: می دانیم که انسان با تمامی دانایی و توانایی در مقابل بسیاری از نیروهای شناخته و ناشناخته عالم کاری از پیش نمی برد در حالی که در موارد فراونی نیازمند غلبه بر این نیروهاست، و نیز میدانیم همه عالم به اراده الهی اداره میشود و او بر هر کاری تواناست، با توجه به این دو نکته آشکار میشود که دعا و طلب از خدا در واقع، به معنی به خدمت گرفتن نیروها و قوای موجود در جهان میباشد. یعنی دعا نیز یکی از ابزار و وسایلی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است تا او را به اهدافش برساند، و شاید به همین دلیل باشد که در روایت آمده است که دعا قضای حتمی را نیز بر میگرداند) . میزان الحکمه، همان، ص 870 ( و یا اینکه پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) دعا را سلاح مومن برای غلبه بر دشمنان و نیز فراوانی رزق او دانستهاند.) الطبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، موسسه الاسلامی، قم، 1414، ج 2، ص 8، حدیث 1980 ( و به تعبیر امیر المؤمنین(علیه السلام) کلید خزائن الهی در اختیار انسان نهاده شده است.) نهج البلاغه، نامه 33. ( عالی ترین حکمت موجود در دعا این است که موجب تقرب به خداست، دعا فرصت مناجات و نجوای بیواسطه و انس با پروردگار عالم است که در حقیقت برترین امتیاز و ویژگی را دعا داراست. امام صادق(علیه السلام) در حدیثی میفرمایند: شما با هیچ وسیله ای همانند دعا نمی توانید به خدا نزدیک شوید) میزان الحکمه، همان، ص 872، حدیث 5571 ). ایشان در روایت دیگری فرموده اند نزد خدای عزو جل منزلتی است که فقط با مسألت و دعا میتوان به آن مقام رسید.( همان، ص 869، حدیث 5529. ) گویند تمنایی از دوست بکن سعدی *جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی در رابطه با دعا درمیان اهل سنت : مسئله ی دعاء درفطرت هرانسانی نهادینه شده است و بهمین دلیل و جهت است که درهر دین ومذهب می بینیم که پیروانش مراسم دعاء ونیایش را طبق سنت دینی ومذهبی خود دارند و درهمین راستا اهل سنت هم به دعاء معتقد اند و درمذاهب چهارگانه ی آنها هم مسئله ی دعاء وجود دارد، چون دعاء یک اصل مسلم قرآنی است ، وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ)؛ غافرآیه 60 یعنی پروردگارتان گفته: مرا بخوانید تا اجابتتان کنم کسانی که از پرستیدن من کبر بورزند به خواری به جهنم وارد خواهد شد. ((و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان) بقره آیه 186 زمانی که بند گانم ازمن چیزی را بخواهند من به أجابت نزدیک ترم . (اما نه دعایی که ازطریق اهلبیت ع رسیده است ، و یا به صورت عمومی ودسته جمعی مانند جلسات دعا که دربین پیروان اهلبیت ع مرسوم است مثل جلسات دعای کمیل وتوسل و.. ) به هر حال از آنجا که در میان اهل سنّت چنین ادعیه بلیغ و رسا و سازندهای کمتر وجود دارد، لذا عنایت آنان به دعا بسیار کم است و همین سبب شده است که عنایت شیعه به دعا چشمگیرتر به نظر آید. برای توضیح بیشتر در مورد دعا در میان اهل سنت می توانید به آدرس ذیل که یکی از سایتهای اهل سنت است مراجعه بفرمایید: http://www.navar.blogfa.com/post-58.aspx در پایان چند منبع و کتاب خدمتتان معرفی می نماییم: منابع دراین رابطه زیاد است به طور مثال شما می توانید بامراجعه به کتابهایی که درباره دعا ها وشرح آنها نوشته شده به فلسفه وحکمت دعاء ونیایش آگاهی پیدا کنید مثل شرح دعای سحرمرحوم امام خمینی ،شرح زیارت جامعه ی کبیره بنام أدب فنای مقربان آیة ا...جوادی آملی و شرح ملا محمد تقی مجلسی و الشموس الطالعه سید حسین درود آبادی و...، شرح ودعای ندبه احمد زمردیان وشرح میرزا علی اکبر نهاوندی ، شرح و تفسیر کتاب شریف صحیفه ی سجادیه بنام دیار عاشقان (استاد حسین انصاریان) وشرح علامه ابوالحسن شعرانی ، و شرح زیارت عاشورا آیة... عزالدین زنجانی و شرح میرزا ابولفضل تهرانی بنام شفاء الصدور، ، وشرح دعاء سمات بنام بئرالسمات (سید محمد حسن میر جهانی) ، و شرح دعای کمیل بنام انیس الیل (حاج محمد کلباسی)و شروح دعاهای دیگر.... و نیز بامراجعه به کتابهای روایی ( قسمت دعاء ) مثل بحارالانوار علامه مجلسی ره ج 92و93و94 واصول کافی ، ووسائل الشیعه و.... میتوانید در این موضوع تحقیق کنید.
نیایش خواه به شکل فردی و خواه به صورت اجتماعی، تجلی اشتیاق درونی انسان برای دریافت جوابی در سکوت است .
ازآنجایی که انسا ن فقیرومحتاج بالذاست و در مسیرزندگی با مشکلات و ناراحتی های گوناگون مواجه است وخداوند متعال غنی وبی نیاز ، ودعاء راه ارتباط بین بنده وخداوند است وانسان بوسیله ی دعاء حاجتها ونیازهایش را به خداوند عرضه می دارد، لذا در دین مبین اسلام توجه فراوان به آن شده است ، امام صادق علیه السّلام میفرمایند: (شما را سفارش به دعا میکنم چرا که دعا شفای همهی دردهاست( مجلسی، بحارالانوار ، ج 2، ص)
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
یاری گرفتن از موجودات ماورایی برای غلبه بر نیروهای مختلفی که آدمی را احاطه کردهاند، همیشه و همه جا در زندگی بشر مشاهده میشود. در این کوران حوادث و بحرانهای زمان، انسان سرگردان با مواجهه این جریانات مختلف، همواره به دنبال التیام و آرامش و ارتباط و انس با منبع غنی ماورایی است.
این کنش و یا حتی واکنش نفس آدمی را هر چه که بنامیم، حقیقت آن چیزی به جز خواندن خداوند نیست، هر چند خدا در هر دین و مذهبی به گونه ای خاص معرفی شده و با تلقی پیروان سایر ادیان متفاوت میباشد. ما این حقیقت را دعا مینامیم.
اشتراک همه انسانها در دعا کردن، ما را به عاملی مشترک در درون همه انسانها رهنمون میشود. که ریشه در فطرت آدمیان دارد. . اشاره است به آیه (فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله) (روم 30) در روایات بسیاری از این فطرت به توحید و یا اسلام تعبیر شده است، ( میتوانید در این مورد رک: کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی، تصحیح: علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق، جلد 2، صص 12 و 529(.
فطرت، نوعی خاص از آفرینش است که مخصوص انسان بوده و هیچ گاه تغییر نمیکند . (درباره معنای فطرت رک: مطهری، مرتضی، فطرت، انتشارات صدرا، تهران، 1380، چاپ 13، ص 11، 29، و نیز جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، نشر اسراء قم، 1379، چاپ 2، ص 23، 29. ،(هر چند ممکن است گاهی در تلاطم حوادث و غفلتها دچار ضعف و فتور گردد، اما هرگاه که این پردهها از برابر دیدگان حقیقت جوی آدمی به کناری روند فطرت انسانی مجال بروز و ظهور مییابد. ناهمواریها و مشکلاتی که آدمی در برون رفتن از آنها هیچ دست آویزی نمی یابد، مهمترین عرصه تجلی این خصوصیت ذاتی انسان است. این نکته در قرآن کریم، در آیات 8 سوره زمر، 65 عنکبوت و 32 لقمان، مورد اشاره و بلکه تصریح قرار گرفته است. . و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا الیه(8 زمر)
فاذا رکبو فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین(65 عنکبوت و اذا غشیهم موج کالظلل دعوا الله مخلصین له الدین(32 لقمان خداوند متعال در این آیات کار کرد فطرت انسانی را در مواقع خطر به تصویر میکشد، مسافرت دریایی و گرفتاری در میان امواج سهمگین یکی از مواردی است که امید انسان را از دست یابی به ساحل نجات از بین میبرد، و دقیقا در همین حالت است که انسان در درون خود راه نجاتی را مییابد و دست به دعا بر میدارد. همین حقیقت در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نیز مورد تاکید قرار گرفته است.( صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، موسسه المشر الاسلامی، قم ،1418ق.4-5. ) بنابر این دعا تجلی فطرت خدا خواه و خدا شناس آدمی است.
دکتر آلکسیس کارل نویسنده و انسان شناس فرانسوی، در نگاشته کوتاهی که درباره نیایش دارد، این احساس را احساس عرفانی نامیده و دعا را کشش روح به سوی کانون غیر مادی جهان، پرواز روح به سوی خدا، پرستش عاشقانه نسبت به مبدا حیات میخواند.( این رساله در منبع ذیل به چاپ رسیده است: شریعتی ، علی، نیایش، انتشارات الهام، تهران، 1370،چاپ4، ص11-35. (
در قرآن کریم دعا سبب توجه و اعتنای خداوند به انسان معرفی شده است، به گونه ای که میفرماید اگر دعای شما نبود خداوند به شما اعتنا نمی کرد) . اشاره است به آیه 77 سوره فرقان(قل ما یعبا بکم ربی لولا دعائکم(در روایاتی که در باب دعا وارد شده است، نکاتی وجود دارد که در یافتن علت این توجه خاص و نیز در شناخت حکمت نهفته در دعا، ما را یاری میکند. همانند این که: حتی اگر بند کفشتان هم پاره شد آن را از خدا بخواهید) . ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دار الحدیث، بیروت، 1419 ق، چ 2، ج 2، ص 872. (و یا این که از طرف خداوند خطاب به حضرت موسی شده است که نمک غذایت را هم از من طلب کن.) همان ( در حالی که میدانیم خداوند متعال تمام عالم را در اختیار انسان قرار داده است) . لقمان، 20، الم تروا انّ الله سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض ... و نیز سوره جاثیه آیه 13. (امام باقر علیه السلام نیز در روایتی در ذیل آیه(ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین.)(60 غافر) مراد از این عبادت را دعا ذکر کردهاند.) ابن فهد حلی احمد، عده الداعی و نجاح الساعی، تحقیق، احمد موحدی قمی، مکتبه الوجدانی، قم، بی تا، ص 33 (و لذا به تفسیر ابن فهد حلی، عالم بزرگ شیعی کسانی که در مقابل دعا استکبار نمایند کافر خوانده شدهاند.). همان، ص 14 ( و میدانیم که هدف از خلقت انسان عبودیت دانسته شده است.) بر اساس آیه(و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) (ذاریات 56 (نتیجه آن که، دعا مظهر بندگی انسان است، بندگی آن است که انسان در مقابل پرودگار عالم از خود اراده ای نداشته باشد و تمام عالم را در ید قدرت او ببیند. اگر کسی این جهان بینی را نداشته باشد و برای غیر خدا قدرتی در عرض او به رسمیت بشناسد از دایره توحید خارج شده و داخل عرصه شرک و کفر میگردد. و دعا به محضر خداوند به معنی نفی قدرتهای غیر الهی است. و هر چه انسان در توحید به مراتب بالاتری برسد. دعای او نیز بیشتر و خالص تر میشود و به همین دلیل در روایت آمده است که هر که خدا را بیشتر بشناسد دعایش هم بیشتر خواهد شد.) . میزان الحکمه، همان، ص 869. ( و چنین فردی حتی برای تهیه نمک غذا هم در خود استقلال نمی بیند و این نهایت توحید افعالی است. و برای بیان همین نکته است که در روایات تاکید شده است که هنگام دعا از دیگران نا امید باشید و همه امیدتان به خدا باشد.) همان، ص 882، حدیث 5689 (
پس مهم ترین حکمت و فلسفه دعا این است که دعا اعلام بندگی است و اظهار فقر و وابستگی به منبع لایزال الهی و غنای مطلق اوست. نکته دیگری که در دعا وجود دارد و از جهت دیگر بندگی انسان را به ثبوت میرساند، این است که خداوند خود به این عمل امر فرموده است و دعا کردن انجام یکی از فرامین الهی است. (ادعونی استجب لکم)) . سوره غافر، آیه 60 (، (ادعوا ربکم تضرعا و خفیه)) سوره اعراف، آیه 55 (
حکمت دیگر دعا رسیدن به اهداف، از طریقی غیر از طریق مرسوم است، توضیح آنکه:
می دانیم که انسان با تمامی دانایی و توانایی در مقابل بسیاری از نیروهای شناخته و ناشناخته عالم کاری از پیش نمی برد در حالی که در موارد فراونی نیازمند غلبه بر این نیروهاست، و نیز میدانیم همه عالم به اراده الهی اداره میشود و او بر هر کاری تواناست، با توجه به این دو نکته آشکار میشود که دعا و طلب از خدا در واقع، به معنی به خدمت گرفتن نیروها و قوای موجود در جهان میباشد. یعنی دعا نیز یکی از ابزار و وسایلی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است تا او را به اهدافش برساند، و شاید به همین دلیل باشد که در روایت آمده است که دعا قضای حتمی را نیز بر میگرداند) . میزان الحکمه، همان، ص 870 ( و یا اینکه پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) دعا را سلاح مومن برای غلبه بر دشمنان و نیز فراوانی رزق او دانستهاند.) الطبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، موسسه الاسلامی، قم، 1414، ج 2، ص 8، حدیث 1980 ( و به تعبیر امیر المؤمنین(علیه السلام) کلید خزائن الهی در اختیار انسان نهاده شده است.) نهج البلاغه، نامه 33. (
عالی ترین حکمت موجود در دعا این است که موجب تقرب به خداست، دعا فرصت مناجات و نجوای بیواسطه و انس با پروردگار عالم است که در حقیقت برترین امتیاز و ویژگی را دعا داراست. امام صادق(علیه السلام) در حدیثی میفرمایند: شما با هیچ وسیله ای همانند دعا نمی توانید به خدا نزدیک شوید) میزان الحکمه، همان، ص 872، حدیث 5571 ). ایشان در روایت دیگری فرموده اند نزد خدای عزو جل منزلتی است که فقط با مسألت و دعا میتوان به آن مقام رسید.( همان، ص 869، حدیث 5529. )
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی *جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
در رابطه با دعا درمیان اهل سنت :
مسئله ی دعاء درفطرت هرانسانی نهادینه شده است و بهمین دلیل و جهت است که درهر دین ومذهب می بینیم که پیروانش مراسم دعاء ونیایش را طبق سنت دینی ومذهبی خود دارند و درهمین راستا اهل سنت هم به دعاء معتقد اند و درمذاهب چهارگانه ی آنها هم مسئله ی دعاء وجود دارد، چون دعاء یک اصل مسلم قرآنی است ، وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ)؛ غافرآیه 60 یعنی پروردگارتان گفته: مرا بخوانید تا اجابتتان کنم کسانی که از پرستیدن من کبر بورزند به خواری به جهنم وارد خواهد شد.
((و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان) بقره آیه 186
زمانی که بند گانم ازمن چیزی را بخواهند من به أجابت نزدیک ترم .
(اما نه دعایی که ازطریق اهلبیت ع رسیده است ، و یا به صورت عمومی ودسته جمعی مانند جلسات دعا که دربین پیروان اهلبیت ع مرسوم است مثل جلسات دعای کمیل وتوسل و.. )
به هر حال از آنجا که در میان اهل سنّت چنین ادعیه بلیغ و رسا و سازندهای کمتر وجود دارد، لذا عنایت آنان به دعا بسیار کم است و همین سبب شده است که عنایت شیعه به دعا چشمگیرتر به نظر آید.
برای توضیح بیشتر در مورد دعا در میان اهل سنت می توانید به آدرس ذیل که یکی از سایتهای اهل سنت است مراجعه بفرمایید: http://www.navar.blogfa.com/post-58.aspx
در پایان چند منبع و کتاب خدمتتان معرفی می نماییم:
منابع دراین رابطه زیاد است به طور مثال شما می توانید بامراجعه به کتابهایی که درباره دعا ها وشرح آنها نوشته شده به فلسفه وحکمت دعاء ونیایش آگاهی پیدا کنید مثل شرح دعای سحرمرحوم امام خمینی ،شرح زیارت جامعه ی کبیره بنام أدب فنای مقربان آیة ا...جوادی آملی و شرح ملا محمد تقی مجلسی و الشموس الطالعه سید حسین درود آبادی و...، شرح ودعای ندبه احمد زمردیان وشرح میرزا علی اکبر نهاوندی ، شرح و تفسیر کتاب شریف صحیفه ی سجادیه بنام دیار عاشقان (استاد حسین انصاریان) وشرح علامه ابوالحسن شعرانی ، و شرح زیارت عاشورا آیة... عزالدین زنجانی و شرح میرزا ابولفضل تهرانی بنام شفاء الصدور، ، وشرح دعاء سمات بنام بئرالسمات (سید محمد حسن میر جهانی) ، و شرح دعای کمیل بنام انیس الیل (حاج محمد کلباسی)و شروح دعاهای دیگر....
و نیز بامراجعه به کتابهای روایی ( قسمت دعاء ) مثل بحارالانوار علامه مجلسی ره ج 92و93و94 واصول کافی ، ووسائل الشیعه و.... میتوانید در این موضوع تحقیق کنید.
- [سایر] فلسفه نماز چیست؟ و آیا این فلسفه در نظر شیعه و اهل سنت تفاوت دارد؟
- [سایر] اهل سنت نسبت به منجی و مهدویت چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] اهل سنت در مورد توسل چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] اهل سنت چه دیدگاهی در مورد معاویه دارند؟
- [سایر] شیعه و سنی د ر مورد تقیه چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] اهل سنت چه دیدگاهی نسبت به ولایت فقیه دارند؟
- [سایر] ابن تیمیه در مورد اهل سنت چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] اهل سنت در مورد ابوبکر و عمر چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] بزرگان اهل سنت در مورد ابوحنیفه چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] اهل سنت در مورد خدا چه دیدگاهی دارند؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله مظاهری] زن باید تمام بدن خود را از نامحرم بپوشاند، ولی نپوشانیدن صورت و کف دستها و روی آنها تا نرسیده به مچ، اگر شهوتانگیز یا فتنهانگیز و یا جالب نباشد، جائز است، گرچه پوشانیدن آنها برای یک زن با عفّت بسیار خوب است و بهخوبی از قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) و سیره آن بزرگواران استفاده میشود که روگرفتن زن، یک شعار اسلامی است و باید همه ما به شعارهای اسلامی و مذهبی اهمیّت خاصّی بدهیم.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله مظاهری] در قنوت نماز عید فطر و قربان هر دعا و ذکری بخوانند کافی است ولی بهتر است این دعا را بخوانند: (اَللَّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَالْعَظَمَةِ وَ اَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَ الْمَغْفِرَةِ اَسْأَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کَرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُدْخِلَنی فی کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کُلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُکَ خَیْرَ ما سَأَلَکَ بِهِ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الُْمخْلَصُونَ).(1)
- [آیت الله نوری همدانی] در قنوت نماز عید فطر و قربان هر دعا و ذکری بخوانند کافی است ولی بهتر است این دعا را به امید ثواب بخوانند : اللهم اهل الکبریاء والعظمهِ و اهلَ الجودِ و الجبوتِ و اهل العفوِ و الرحمهِ و اهل التقوی والمغفرهِ اسئلکَ بحق هذا الیوم ِ الذی جعلتهُ للمسلمین عیداً ولمحمدٍ صلی الله علیه و آله ذخراً و شرفاً و کرامهً و مزیداً ان تصلیّ علی محمدٍ و آل محمدٍ و ان تدخلنی فی کُل خیرٍ ادخلت َ فیه محمداً و آل محمدٍ و ان تُخرجنی من کُل سُوء اخرجتَ منهُ محمداً و آل محمدٍ صلواتک علیه و علیهم اللهُم انی اسئلکَ خیرما سئلک به عبادکَ الصالحونَ و اعوذُ بک مما استعاذ َ منهُ عبادکَ المخلصونَ .