در تاریخ تولد فاطمه علیهاالسلام در بین علمای اسلام اختلاف است. لکین در بین علمای امامیه مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم ماه جمادی الثانی سال پنجم بعثت تولد یافته است. (1) مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در شهر مکه و در خانه خدیجه اتفاق افتاد. این خانه در محلهای است که در گذشته به آن (زقاق العطارین) یعنی کوچه عطارها میگفتند. رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکی که بارها در آن فرشته وحی بر پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله) نازل گردید. این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد. (2) و از آنجا که محل نزول وحی و بخشی از قرآن، زیستگاه پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله) و مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمین ارزش معنوی و قداستی خاص داشت. و از این رو بارها در طول تاریخ همزمان با تعمیر و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بنای آن اقدام کردند. (3) 1- علمای امامیه و علمای عامه در سال ولادت حضرت فاطمه اختلاف دارند. اکثر علمای عامه تولد او را قبل از بعثت میدانند. عبدالرحمن بن جوزی در کتاب تذکرهی الخواص ص 306 مینویسد: تاریخنگاران نوشتهاند که فاطمهی زهرا در سالی متولد شد که قریش به ساختن مسجدالحرام مشغول بودند. یعنی پنج سال قبل از بعثت. محمد بن یوسف حنفی در کتاب (نظم دررالسمطین) ص 175 مینویسد: فاطمه در سالی متولد شد که قریش مشغول ساختن کعبه بودند. طبری در ذخائرالعقبی ص 53 از قول عباس نقل میکند که گفت: فاطمه در سالی متولد شد که قریش مغشول ساختن خانهی کعبه بودند و در آن هنگام پیغمبر در سن سی و پنج سالگی بود. ابوالفرج در کتاب مقاتل الطالبیین ص 30 مینویسد: فاطمه قبل از بعثت در سالی که کعبه بنا میشد به دنیا آمد. مجلسی در کتاب بحارالانوار ج 43 ص 213 مینویسد: روزی عبداللَّه بن حسن بر هشام بن عبدالملک وارد شد در حالی که کلبی نیز در مجلس حضور داشت. هشام به عبداللَّه گفت: فاطمه چند سال عمر کرد؟ عبداللَّه در پاسخ گفت: سی سال. سپس همین سؤال را از کلبی نمود. او در جواب گفت: سی و پنج سال. هشام رو به عبداللَّه نمود و گفت: آیا سخن کلبی را شنیدی؟ اطلاعات کلبی در عالم انساب خوب است. عبداللَّه گفت: یا امیرالمؤمنین احوال مادر مرا از من باید پرسید و احوال مادر کلبی را از او. اما اکثر علمای امامیه مانند ابن شهرآشوب در مناقب ج 3 ص 357، کلینی در اصول کافی ج 1 ص 458، مجلسی در بحارالانوار ج 43 ص 6 و حیات القلوب ج 2 ص 149، محدث قمی در منتهی الامال ج 1 ص 94، محمدتقی سپهر در ناسخ التواریخ ص 17، علی بن عیسی در کشفالغمه ج 2 ص 75، طبری در دلائل الامامة ص 10 فیض کاشانی در وافی ج 1 ص 173، این دانشمندان و گروه دیگری نوشتهاند که فاطمه پنج سال بعد از بعثت تولد یافت: مدرک آنان احادیث است که در این باره از ائمه صادر شده است. ابوبصیر روایت کرده که امام صادق علیهالسلام فرمود: در بیستم ماه جمادی الثانی در هنگامی که پیغمبر چهل و پنج ساله بود به دنیا آمد. هشت سال با پدرش در مکه بود. و ده سال در مدینه با پدرش زندگی کرد. بعد از پدر بزرگوارش هفتاد و پنج روز زنده ماند و در روز سوم جمادی الثانی در سال یازدهم هجری وفات نمود. (دلائل الامامة ص 10). اما بر خوانندگان محترم مخفی نیست که وفات حضرت زهرا در سوم جمادی الثانی با داستان هفتاد و پنج روز زنده ماندن آن حضرت سازگار نیست و با نود پنج روز مناسبتر است. لذا بعید نیست که لفظ (تسعین) در روایت، با لفظ (سبعین) اشتباه شده باشد. حبیب سجستانی میگوید: از حضرت ابوجعفر علیهالسلام شنیدم که میفرمود: فاطمه دختر محمد، پنج سال بعد از بعثت رسول خدا تولد یافت و در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شریفش گذشته بود (اصول کافی ج 1 ص 457). در روایتی وارد شده که فاطمه در هنگام عروسی نه ساله بود. سعید بن مسیب میگوید به حضرت علی بن الحسین عرض کردم: پیغمبر در چه سالی فاطمه را به علی تزویج نمود؟ فرمود: یکسال بعد از هجرت، و در آن تاریخ فاطمه نه ساله بود (روضه کافی چاپ نجف سال 1385 هجری ص 281). در کتاب فرائد السمطین ج 1 ص 88 مینویسد که ابابکر و عمر از پیامبر (ص) تقاضا کردند که با فاطمه ازدواج کنند در جواب فرمود: هنوز کوچک است. ولی وقتی علی بن ابیطالب خواستگاری کرد مورد قبول قرار گرفت. این حکایت نیز با تولد بعد از بعثت سازگارتر است، زیرا اگر قبل از بعثت تولد یافته بود در آن زمان 18 ساله بود و دختر 18 ساله صغیر نیست. از امثال این احادیث استفاده میشود که تولد فاطمه بعد از بعثت رسول اکرم واقع شده است. صاحب کتاب کشفالغمة روایتی نقل کرده که در خود آن حدیث تناقضی وجود دارد: امام محمد باقر فرمود: فاطمه پنج سال بعد از بعثت به دنیا آمد، در همان سالی که قریش مشغول ساختن خانهی کعبه بودند. و در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شریفش گذشته بود (کشفالغمة ج 2 ص 75). چنان که ملاحظه میفرمایید در خود این حدیث تناقض است. زیرا از یک طرف میگوید: فاطمه پنج سال بعد از بعثت بدنیا آمد، و در هنگام وفات هیجده ساله بود. از طرف دیگر میگوید: در هنگام تولد آن جناب، قریش مشغول ساختن خانهی کعبه بودند. در صورتی که این دو مطلب قابل جمع نیستند زیرا خانهی خدا پنج سال قبل از بعثت تجدید بنا شد نه بعد از بعثت. بهر حال باید در این حدیث اشتباهی رخ داده باشد. یا باید گفت کلمهی (قبل البعثه) اشتباهاً به کلمه (بعد البعثه) تبدیل شده یا جمله (و قریش تبنی البیت) از طرف راوی اضافه شده است. کفعمی در مصباح مینویسد: فاطمه در روز جمعه بیستم جمادی الثانی سال دوم بعثت به دنیا آمد (بحار ج 43 ص 9). چنانکه ملاحظه فرمودید در بین علمای اسلام در مورد تاریخ تولد زهرا اختلاف شدیدی وجود دارد، اما چون اهلبیت تولد آن حضرت را پنج سال بعد از بعثت دانستهاند قولشان بر قول تاریخنویسان عامه مقدم است. زیرا ائمه اطهار و اهلبیت پیغمبر و فرزندان زهرا، بهتر از دیگران از سن مادرشان خبر دارند. ممکن است کسی بگوید که: خدیجه در سال دهم بعثت وفات نمود و در هنگام وفات شصت و پنج ساله بود. بنابراین، اگر فاطمه در سال پنجم بعثت تولد یافته باشد باید خدیجه در سن پنجاه و نه سالگی آبستن شده باشد. چگونه میتوان این مطلب را باور کرد؟!. ما در پاسخ به این اشکال میتوانیم دو مطلب را بگوییم: اولا: این موضوع مسلّم نیست که خدیجه در هنگام وفات شصت و پنج ساله باشد. بلکه بنابر قول ابنعباس باید سنش در موقع آبستن شدن به فاطمه، در حدود چهل و هشت سالگی باشد. زیرا ابنعباس میگوید خدیجه در سن بیست و هشت سالگی با پیغمبر عروسی کرد (کشف الغمة ج 2 ص 139) و قول ابنعباس نیز بر سایرین تقدم دارد. زیرا خویشان پیغمبر بهتر از دیگران از وضع داخلی خودشان اطلاع دارند. بنابراین روایت، خدیجه در هنگام بعثت رسول خدا، چهل و سه ساله بوده و در سال پنجم بعثت که سال تولد فاطمه است در حدود چهل هشت سال عمر داشته و آبستن شدن در این سنین غیر عادی نیست. ثانیا: اگر قول ابنعباس را هم قبول نکنیم و بگوییم خدیجه در سن چهل سالگی ازدواج کرده و قاعدتا باید در سن پنجاه و نه سالگی آبستن شده باشد، باز هم امر محالی نیست زیرا فقها و دانشمندان نوشتهاند که زنهای قرشی تا سن شصت سالگی عادت میشوند و آبستن شدن نیز برایشان امکان دارد. خدیجه هم از طائفه قریش و مشمول این قاعده است. بعلاوه، درست است که آبستن شدن زن در این سنین نادرالوقوع است لکین در تاریخ نمونههایی داشته و دارد: زنی به نام اکرم موسوی در (سرخون) بندرعباس دو قلو زایید. این زن 65 سال دارد و شوهرش 74 ساله است... یک پزشک معروف به خبرنگار اطلاعات اظهار داشت به طوری که تاریخ پزشکی نشان میدهد کم سنترین زنی که حامله شده است فقط چهار سال و هفت ماه داشت و مسنترین مادران جهان 67 ساله بوده است. (اطلاعات 28 بهمن 1351). یک زن 66 سالهای به نام شوشنا در اصفهان وضع حمل کرد و پسری را به دنیا آورد. یحیی شوهر این زن به خبرنگار اطلاعات گفت: هشت فرزند دارم. چهار پسر و چهار دختر. بزرگترین فرزندم 50 ساله و کوچکترین آنها 25 ساله است. (اطلاعات 20 اردیبهشت 1351). چه مانع دارد خدیجه نیز یکی از همین افراد کمیاب باشد؟. در خاتمه لازم است بدین نکته توجه داشته باشید که اختلافی که در مورد تاریخ تولد فاطمه دیده میشود، به سن شریفش هنگام ازدواج و وفات نیز سرایت میکند. زیرا اگر تاریخ تولد را پنج سال قبل از بعثت بدانیم باید در هنگام ازدواج در حدود هیجده ساله باشد و در هنگام وفات، بیست و هشت ساله، اما اگر پنج سال بعد از بعثت متولد شده باشد، باید در هنگام عروسی در حدود نه ساله باشد و در هنگام وفات هیجده ساله. 2- کامل ابناثیر ج 2 ص 40. 3- شفاءالغرام ج 1 ص 272- مراة الحرمین ج 1 ص 189/ 192.
در تاریخ تولد فاطمه علیهاالسلام در بین علمای اسلام اختلاف است. لکین در بین علمای امامیه مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم ماه جمادی الثانی سال پنجم بعثت تولد یافته است. (1)
مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در شهر مکه و در خانه خدیجه اتفاق افتاد. این خانه در محلهای است که در گذشته به آن (زقاق العطارین) یعنی کوچه عطارها میگفتند. رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکی که بارها در آن فرشته وحی بر پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله) نازل گردید. این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد. (2)
و از آنجا که محل نزول وحی و بخشی از قرآن، زیستگاه پیامبر (صلی اللَّه علیه و آله) و مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمین ارزش معنوی و قداستی خاص داشت. و از این رو بارها در طول تاریخ همزمان با تعمیر و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بنای آن اقدام کردند. (3)
1- علمای امامیه و علمای عامه در سال ولادت حضرت فاطمه اختلاف دارند. اکثر علمای عامه تولد او را قبل از بعثت میدانند. عبدالرحمن بن جوزی در کتاب تذکرهی الخواص ص 306 مینویسد: تاریخنگاران نوشتهاند که فاطمهی زهرا در سالی متولد شد که قریش به ساختن مسجدالحرام مشغول بودند. یعنی پنج سال قبل از بعثت.
محمد بن یوسف حنفی در کتاب (نظم دررالسمطین) ص 175 مینویسد: فاطمه در سالی متولد شد که قریش مشغول ساختن کعبه بودند.
طبری در ذخائرالعقبی ص 53 از قول عباس نقل میکند که گفت: فاطمه در سالی متولد شد که قریش مغشول ساختن خانهی کعبه بودند و در آن هنگام پیغمبر در سن سی و پنج سالگی بود.
ابوالفرج در کتاب مقاتل الطالبیین ص 30 مینویسد: فاطمه قبل از بعثت در سالی که کعبه بنا میشد به دنیا آمد. مجلسی در کتاب بحارالانوار ج 43 ص 213 مینویسد: روزی عبداللَّه بن حسن بر هشام بن عبدالملک وارد شد در حالی که کلبی نیز در مجلس حضور داشت. هشام به عبداللَّه گفت: فاطمه چند سال عمر کرد؟ عبداللَّه در پاسخ گفت: سی سال. سپس همین سؤال را از کلبی نمود. او در جواب گفت: سی و پنج سال. هشام رو به عبداللَّه نمود و گفت: آیا سخن کلبی را شنیدی؟ اطلاعات کلبی در عالم انساب خوب است. عبداللَّه گفت: یا امیرالمؤمنین احوال مادر مرا از من باید پرسید و احوال مادر کلبی را از او.
اما اکثر علمای امامیه مانند ابن شهرآشوب در مناقب ج 3 ص 357، کلینی در اصول کافی ج 1 ص 458، مجلسی در بحارالانوار ج 43 ص 6 و حیات القلوب ج 2 ص 149، محدث قمی در منتهی الامال ج 1 ص 94، محمدتقی سپهر در ناسخ التواریخ ص 17، علی بن عیسی در کشفالغمه ج 2 ص 75، طبری در دلائل الامامة ص 10 فیض کاشانی در وافی ج 1 ص 173، این دانشمندان و گروه دیگری نوشتهاند که فاطمه پنج سال بعد از بعثت تولد یافت: مدرک آنان احادیث است که در این باره از ائمه صادر شده است. ابوبصیر روایت کرده که امام صادق علیهالسلام فرمود: در بیستم ماه جمادی الثانی در هنگامی که پیغمبر چهل و پنج ساله بود به دنیا آمد. هشت سال با پدرش در مکه بود. و ده سال در مدینه با پدرش زندگی کرد. بعد از پدر بزرگوارش هفتاد و پنج روز زنده ماند و در روز سوم جمادی الثانی در سال یازدهم هجری وفات نمود. (دلائل الامامة ص 10).
اما بر خوانندگان محترم مخفی نیست که وفات حضرت زهرا در سوم جمادی الثانی با داستان هفتاد و پنج روز زنده ماندن آن حضرت سازگار نیست و با نود پنج روز مناسبتر است. لذا بعید نیست که لفظ (تسعین) در روایت، با لفظ (سبعین) اشتباه شده باشد.
حبیب سجستانی میگوید: از حضرت ابوجعفر علیهالسلام شنیدم که میفرمود: فاطمه دختر محمد، پنج سال بعد از بعثت رسول خدا تولد یافت و در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شریفش گذشته بود (اصول کافی ج 1 ص 457). در روایتی وارد شده که فاطمه در هنگام عروسی نه ساله بود.
سعید بن مسیب میگوید به حضرت علی بن الحسین عرض کردم: پیغمبر در چه سالی فاطمه را به علی تزویج نمود؟ فرمود: یکسال بعد از هجرت، و در آن تاریخ فاطمه نه ساله بود (روضه کافی چاپ نجف سال 1385 هجری ص 281).
در کتاب فرائد السمطین ج 1 ص 88 مینویسد که ابابکر و عمر از پیامبر (ص) تقاضا کردند که با فاطمه ازدواج کنند در جواب فرمود: هنوز کوچک است. ولی وقتی علی بن ابیطالب خواستگاری کرد مورد قبول قرار گرفت. این حکایت نیز با تولد بعد از بعثت سازگارتر است، زیرا اگر قبل از بعثت تولد یافته بود در آن زمان 18 ساله بود و دختر 18 ساله صغیر نیست.
از امثال این احادیث استفاده میشود که تولد فاطمه بعد از بعثت رسول اکرم واقع شده است. صاحب کتاب کشفالغمة روایتی نقل کرده که در خود آن حدیث تناقضی وجود دارد: امام محمد باقر فرمود: فاطمه پنج سال بعد از بعثت به دنیا آمد، در همان سالی که قریش مشغول ساختن خانهی کعبه بودند. و در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شریفش گذشته بود (کشفالغمة ج 2 ص 75).
چنان که ملاحظه میفرمایید در خود این حدیث تناقض است. زیرا از یک طرف میگوید: فاطمه پنج سال بعد از بعثت بدنیا آمد، و در هنگام وفات هیجده ساله بود. از طرف دیگر میگوید: در هنگام تولد آن جناب، قریش مشغول ساختن خانهی کعبه بودند. در صورتی که این دو مطلب قابل جمع نیستند زیرا خانهی خدا پنج سال قبل از بعثت تجدید بنا شد نه بعد از بعثت. بهر حال باید در این حدیث اشتباهی رخ داده باشد. یا باید گفت کلمهی (قبل البعثه) اشتباهاً به کلمه (بعد البعثه) تبدیل شده یا جمله (و قریش تبنی البیت) از طرف راوی اضافه شده است. کفعمی در مصباح مینویسد: فاطمه در روز جمعه بیستم جمادی الثانی سال دوم بعثت به دنیا آمد (بحار ج 43 ص 9).
چنانکه ملاحظه فرمودید در بین علمای اسلام در مورد تاریخ تولد زهرا اختلاف شدیدی وجود دارد، اما چون اهلبیت تولد آن حضرت را پنج سال بعد از بعثت دانستهاند قولشان بر قول تاریخنویسان عامه مقدم است. زیرا ائمه اطهار و اهلبیت پیغمبر و فرزندان زهرا، بهتر از دیگران از سن مادرشان خبر دارند.
ممکن است کسی بگوید که: خدیجه در سال دهم بعثت وفات نمود و در هنگام وفات شصت و پنج ساله بود. بنابراین، اگر فاطمه در سال پنجم بعثت تولد یافته باشد باید خدیجه در سن پنجاه و نه سالگی آبستن شده باشد. چگونه میتوان این مطلب را باور کرد؟!.
ما در پاسخ به این اشکال میتوانیم دو مطلب را بگوییم:
اولا: این موضوع مسلّم نیست که خدیجه در هنگام وفات شصت و پنج ساله باشد. بلکه بنابر قول ابنعباس باید سنش در موقع آبستن شدن به فاطمه، در حدود چهل و هشت سالگی باشد. زیرا ابنعباس میگوید خدیجه در سن بیست و هشت سالگی با پیغمبر عروسی کرد (کشف الغمة ج 2 ص 139) و قول ابنعباس نیز بر سایرین تقدم دارد. زیرا خویشان پیغمبر بهتر از دیگران از وضع داخلی خودشان اطلاع دارند.
بنابراین روایت، خدیجه در هنگام بعثت رسول خدا، چهل و سه ساله بوده و در سال پنجم بعثت که سال تولد فاطمه است در حدود چهل هشت سال عمر داشته و آبستن شدن در این سنین غیر عادی نیست.
ثانیا: اگر قول ابنعباس را هم قبول نکنیم و بگوییم خدیجه در سن چهل سالگی ازدواج کرده و قاعدتا باید در سن پنجاه و نه سالگی آبستن شده باشد، باز هم امر محالی نیست زیرا فقها و دانشمندان نوشتهاند که زنهای قرشی تا سن شصت سالگی عادت میشوند و آبستن شدن نیز برایشان امکان دارد. خدیجه هم از طائفه قریش و مشمول این قاعده است.
بعلاوه، درست است که آبستن شدن زن در این سنین نادرالوقوع است لکین در تاریخ نمونههایی داشته و دارد: زنی به نام اکرم موسوی در (سرخون) بندرعباس دو قلو زایید.
این زن 65 سال دارد و شوهرش 74 ساله است... یک پزشک معروف به خبرنگار اطلاعات اظهار داشت به طوری که تاریخ پزشکی نشان میدهد کم سنترین زنی که حامله شده است فقط چهار سال و هفت ماه داشت و مسنترین مادران جهان 67 ساله بوده است. (اطلاعات 28 بهمن 1351).
یک زن 66 سالهای به نام شوشنا در اصفهان وضع حمل کرد و پسری را به دنیا آورد. یحیی شوهر این زن به خبرنگار اطلاعات گفت: هشت فرزند دارم. چهار پسر و چهار دختر. بزرگترین فرزندم 50 ساله و کوچکترین آنها 25 ساله است. (اطلاعات 20 اردیبهشت 1351).
چه مانع دارد خدیجه نیز یکی از همین افراد کمیاب باشد؟.
در خاتمه لازم است بدین نکته توجه داشته باشید که اختلافی که در مورد تاریخ تولد فاطمه دیده میشود، به سن شریفش هنگام ازدواج و وفات نیز سرایت میکند. زیرا اگر تاریخ تولد را پنج سال قبل از بعثت بدانیم باید در هنگام ازدواج در حدود هیجده ساله باشد و در هنگام وفات، بیست و هشت ساله، اما اگر پنج سال بعد از بعثت متولد شده باشد، باید در هنگام عروسی در حدود نه ساله باشد و در هنگام وفات هیجده ساله.
2- کامل ابناثیر ج 2 ص 40.
3- شفاءالغرام ج 1 ص 272- مراة الحرمین ج 1 ص 189/ 192.
- [سایر] این که گفته شده: در تولد حضرت زهرا(س) زنان بهشتی به کمک خدیجه آمدند (بحارج4ص30) یعنی چه؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] آیا دوران حیات پیامبر اکرم(ص) نیز جبرئیل یا فرشتگان دیگری به حضور حضرت فاطمه(س) می آمدند؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه معصومه(س) ازدواج نکردند؟
- [سایر] با عرض سلام وتسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) درباره شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)مطالب زیادی وجود دارد مخواستم از شما خواهش کنم نحوه ی چگونگی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)؟؟؟؟ واین که حضرت علی(ع)وفرزندانشان اصحاب وکنیزانی که در خانه وجود داشتند چرا حضرت فاطمه زهرا(س)در را باز کردند؟؟؟؟؟ و بعد از اینکه خانم فاطمه زهرا(س)را زدندچراکسی کاری نکرد ؟؟
- [سایر] سنّ حضرت زهرا(س) در زمان رحلت حضرت خدیجه(س) چقدر بود؟
- [سایر] آیا پیامبر (ص) از حضرت خدیجه (س) فرزندی غیر حضرت زهرا (س) داشتند؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا(س) دارای موقوفاتی بودند؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).