هرمنوتیک چیست و چه ارتباطی با نسبی گرایی دارد؟
واژه هرمنوتیک دارای دو اصطلاح است: أ- اصطلاح عام: در این اصطلاح، این واژه هر گونه تحقیقی را که در باره تفسیر متن صورت بگیرد، شامل می‌‏شود، از این رو هرمنوتیک، تمام نحله‌‏ها را در این زمینه در بر می‌گیرد و حتی مباحث الفاظ علم اصول نیز مباحثی هرمنوتیکی شمرده می‌‏شوند. ب- اصطلاح خاص: در این اصطلاح، این واژه فقط به نحله خاصی در این باره صدق می‌‏کند و ناظر به مباحثی است که معنای متن را وابسته به فضای فرهنگی مخاطبان قلمداد می‌‏کند. هرمنوتیک در اصطلاح عام آن، در واقع همراه پیدایش متون پیدا شده و تاریخی به قدمت فرهنگ بشر دارد، ولی آنچه هم اکنون به نام هرمنوتیک خوانده می‏شود و به عنوان دانش مستقل در مغرب زمین مطرح است سابقه‏ای در حدود سه قرن دارد. براین اساس گفته شده است: هدف از هرمنوتیک ارائه روشی است تا به وسیله آن مفسر به اهداف و مقاصد مؤلف نائل گردد. از این رو، در هرمنوتیک گفته شده است که پنج پیش فرض به عنوان مقومات تفسیر است: 1. پیش فهم یا پیش دانسته مفسر 2. علائق و انتظارات هدایت کننده مفسر 3. پرسش از تاریخ 4. کشف مرکز معنای متن و دیدگاه اصلی که همه مطالب بر محور آن نظم یافته 5. ترجمه معنای متن در افق تاریخی مفسر مسئله هرمنوتیک، به معنای تأثیر پیش فرض ها در فهم متون، متأثر از کانت است. به عقیده او ارتباط مستقیم با خارج ممکن نیست؛ زیرا شناخت متأثر از خارج و ذهن و ترکیبی از آن دو است. هرمنوتیک همانند نسبی گرایی اعتقاد دارد که یک قرائت واحد و مطلق نسبت به متون مقدس وجود ندارد؛ زیرا پیش فرض ها و موقعیت مفسر در فهم آنها تأثیر دارد. لذا هر کسی به مقتضای شرایط خود یک برداشت و تفسیر از متون مقدس دارد. بنابراین، هرمنوتیک نتیجه نسبی گرایی است، چنان که نتیجه هرمنوتیک پلورالیسم دینی است. برخی از پیامدهای هرمنوتیک عبارت اند از: 1. امکان قرائت های مختلف و عدم وجود معیار واحد 2. اعتبار بخشیدن به فرقه های انحرافی 3. اعتبار دادن به تفسیر به رأی 4. پذیرش نسبی گرایی در تفسیرهای دینی 5. عدم دسترسی به فهم صحیح و دقیق متون دینی از این جهت هرمنوتیک با چالش ها و اشکالات اساسی مواجه است؛ زیرا نه ادیان الهی این پیامد ها را می پذیرند و نه با غرض ادیان الهی که همانا هدایت است، سازگاری دارند. علاوه معرفت دینی نزد عالمان و صاحب نظران، روش مند است و از اصولی پیروی می کند و اگر اختلافی هم در نتایج حاصله از فهم متون دینی، ملاحظه می گردد، اولاً: ناشی از عدم رعایت تمام اصول و یا اختلاف نظر در بعضی از مبانی است، ثانیاً: این اختلافات در فروع است نه در اصول.
عنوان سوال:

هرمنوتیک چیست و چه ارتباطی با نسبی گرایی دارد؟


پاسخ:

واژه هرمنوتیک دارای دو اصطلاح است: أ- اصطلاح عام: در این اصطلاح، این واژه هر گونه تحقیقی را که در باره تفسیر متن صورت بگیرد، شامل می‌‏شود، از این رو هرمنوتیک، تمام نحله‌‏ها را در این زمینه در بر می‌گیرد و حتی مباحث الفاظ علم اصول نیز مباحثی هرمنوتیکی شمرده می‌‏شوند. ب- اصطلاح خاص: در این اصطلاح، این واژه فقط به نحله خاصی در این باره صدق می‌‏کند و ناظر به مباحثی است که معنای متن را وابسته به فضای فرهنگی مخاطبان قلمداد می‌‏کند.
هرمنوتیک در اصطلاح عام آن، در واقع همراه پیدایش متون پیدا شده و تاریخی به قدمت فرهنگ بشر دارد، ولی آنچه هم اکنون به نام هرمنوتیک خوانده می‏شود و به عنوان دانش مستقل در مغرب زمین مطرح است سابقه‏ای در حدود سه قرن دارد.
براین اساس گفته شده است: هدف از هرمنوتیک ارائه روشی است تا به وسیله آن مفسر به اهداف و مقاصد مؤلف نائل گردد. از این رو، در هرمنوتیک گفته شده است که پنج پیش فرض به عنوان مقومات تفسیر است: 1. پیش فهم یا پیش دانسته مفسر 2. علائق و انتظارات هدایت کننده مفسر 3. پرسش از تاریخ 4. کشف مرکز معنای متن و دیدگاه اصلی که همه مطالب بر محور آن نظم یافته 5. ترجمه معنای متن در افق تاریخی مفسر مسئله هرمنوتیک، به معنای تأثیر پیش فرض ها در فهم متون، متأثر از کانت است. به عقیده او ارتباط مستقیم با خارج ممکن نیست؛ زیرا شناخت متأثر از خارج و ذهن و ترکیبی از آن دو است.
هرمنوتیک همانند نسبی گرایی اعتقاد دارد که یک قرائت واحد و مطلق نسبت به متون مقدس وجود ندارد؛ زیرا پیش فرض ها و موقعیت مفسر در فهم آنها تأثیر دارد. لذا هر کسی به مقتضای شرایط خود یک برداشت و تفسیر از متون مقدس دارد. بنابراین، هرمنوتیک نتیجه نسبی گرایی است، چنان که نتیجه هرمنوتیک پلورالیسم دینی است.
برخی از پیامدهای هرمنوتیک عبارت اند از: 1. امکان قرائت های مختلف و عدم وجود معیار واحد 2. اعتبار بخشیدن به فرقه های انحرافی 3. اعتبار دادن به تفسیر به رأی 4. پذیرش نسبی گرایی در تفسیرهای دینی 5. عدم دسترسی به فهم صحیح و دقیق متون دینی از این جهت هرمنوتیک با چالش ها و اشکالات اساسی مواجه است؛ زیرا نه ادیان الهی این پیامد ها را می پذیرند و نه با غرض ادیان الهی که همانا هدایت است، سازگاری دارند. علاوه معرفت دینی نزد عالمان و صاحب نظران، روش مند است و از اصولی پیروی می کند و اگر اختلافی هم در نتایج حاصله از فهم متون دینی، ملاحظه می گردد، اولاً: ناشی از عدم رعایت تمام اصول و یا اختلاف نظر در بعضی از مبانی است، ثانیاً: این اختلافات در فروع است نه در اصول.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین