شایع ترین معنای علم نزد حکما ،علم به معنای مطلق ادراک است[1]. دانشمندان و متکلمان غربی «ایمان» را به گونه­ای تعریف می کنند که با علم در یک مقوله نمی­گنجد، ولی ایمان در مکتب اسلام، بیان فلاسفه و علمای اسلام، همان یقین منطقی به علاوه پذیرش و تلقی به قبول قلب است . توضیح این که اگر ما گزاره­ای را صد در صد قبول داشته و صحیح بدانیم، این یقین است. (واضح است که ایمان با یقین روانشناختی هم سازگار است، و بین یقین منطقی و یقین روانشناختی تفاوت هایی وجود دارد) و بعد اگر این یقین را قلبا هم پذیرفتیم، آن گاه ایمان خواهد شد. البته روشن است که ایمان دارای مراتب فراوانی است و هر مرتبه با مرتبه دیگر متفاوت خواهد بود. حضرت امام خمینی (ره) برای بیان فرق بین ایمان و علم؛ مثالی شنیدنی دارند، ایشان می­گوید: هم ما و هم یک فرد مرده شوی علم داریم که مردگان به انسان آسیبی نمی­رسانند، ولی مرده شوی علاوه بر علم به این واقعیت، قلبش هم تسلیم این حقیقت شده است و به این معنا ایمان پیدا کرده است و در نتیجه با طمأنینه و آرامش در میان خیل مردگان رفت و آمد می­کند و اما ما چون تنها به این قضیه علم داریم و هنور قلب ما تسلیم این حقیقت نشده است، با رویت مردگان و یا تنهایی با آنان، دچار اضطراب می­شویم و ترس ما را فرا می­گیرد.[2] علم یک قدم تا ایمان فاصله دارد. مسلماً علم به تنهایی آدمی را وادار به التزام به لوازم علمش نمی کند.[3] فرعونیان علم داشتند، ولی علی رغم آن کافر شدند. خداوند درباره آنان می فرماید: (فرعونیان) از روی ستم و برتری جویی به آیات خدا کفر ورزیدند در حالی که در دل به آن یقین داشتند.[4] یکی دیگر از نمونه هایی که خداوند ذکر می کند بلعم باعورا است او اگرچه عالم بود، ولی در عمل لغزید، قرآن می فرماید: "و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم، ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد"!.[5] و اگر می خواستیم وی را بالا می بردیم به وسیله آن (آیات)، ولی او به زمین چسبید و از هوای خویش تبعیت کرد.[6] لذا علم؛ فقط زمینه التزام به محتوایش را فراهم می آورد، ولی این زمینه، وقتی مؤثر واقع می شود که به دنبال آن ایمان باشد. با علم و ایمان است که راه عمل هموار می شود، البته باید موانع بر سر راه ایمان نیز برداشته شود.[7] پیروی از هواهای نفسانی، وسوسه های شیطان و .. از این موانع هستند. نمایه های مربوط: 1. رابطه علم و دین، سؤال 210 (سایت: 1301). 2. تعریف علم، سؤال 3150 (سایت: 3414). 3. رابطه اعتقاد و علم، سؤال 1855 (سایت: 1838) . [1] برای دانستن دیگر معانی علم و نظریات مختلف پیرامون آن به سؤال 3150 (سایت: 3414) (تعریف علم) مراجعه کنید. [2] سایت حوزه نت. .[3] برای آگاهی بیشتر از فرق بین علم و ایمان، نک: چهل حدیث، امام خمینی، ص 37؛ اخلاق در قرآن، مصباح یزدی ص 140. .[4] نمل، 14. [5] . اعراف، 175. [6] . اعراف، 176. [7] با استفاده از سؤال، 1855 (سایت: 1838).
شایع ترین معنای علم نزد حکما ،علم به معنای مطلق ادراک است[1]. دانشمندان و متکلمان غربی «ایمان» را به گونهای تعریف می کنند که با علم در یک مقوله نمیگنجد، ولی ایمان در مکتب اسلام، بیان فلاسفه و علمای اسلام، همان یقین منطقی به علاوه پذیرش و تلقی به قبول قلب است . توضیح این که اگر ما گزارهای را صد در صد قبول داشته و صحیح بدانیم، این یقین است. (واضح است که ایمان با یقین روانشناختی هم سازگار است، و بین یقین منطقی و یقین روانشناختی تفاوت هایی وجود دارد) و بعد اگر این یقین را قلبا هم پذیرفتیم، آن گاه ایمان خواهد شد. البته روشن است که ایمان دارای مراتب فراوانی است و هر مرتبه با مرتبه دیگر متفاوت خواهد بود. حضرت امام خمینی (ره) برای بیان فرق بین ایمان و علم؛ مثالی شنیدنی دارند، ایشان میگوید: هم ما و هم یک فرد مرده شوی علم داریم که مردگان به انسان آسیبی نمیرسانند، ولی مرده شوی علاوه بر علم به این واقعیت، قلبش هم تسلیم این حقیقت شده است و به این معنا ایمان پیدا کرده است و در نتیجه با طمأنینه و آرامش در میان خیل مردگان رفت و آمد میکند و اما ما چون تنها به این قضیه علم داریم و هنور قلب ما تسلیم این حقیقت نشده است، با رویت مردگان و یا تنهایی با آنان، دچار اضطراب میشویم و ترس ما را فرا میگیرد.[2] علم یک قدم تا ایمان فاصله دارد. مسلماً علم به تنهایی آدمی را وادار به التزام به لوازم علمش نمی کند.[3] فرعونیان علم داشتند، ولی علی رغم آن کافر شدند. خداوند درباره آنان می فرماید: (فرعونیان) از روی ستم و برتری جویی به آیات خدا کفر ورزیدند در حالی که در دل به آن یقین داشتند.[4] یکی دیگر از نمونه هایی که خداوند ذکر می کند بلعم باعورا است او اگرچه عالم بود، ولی در عمل لغزید، قرآن می فرماید: "و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم، ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد"!.[5] و اگر می خواستیم وی را بالا می بردیم به وسیله آن (آیات)، ولی او به زمین چسبید و از هوای خویش تبعیت کرد.[6] لذا علم؛ فقط زمینه التزام به محتوایش را فراهم می آورد، ولی این زمینه، وقتی مؤثر واقع می شود که به دنبال آن ایمان باشد. با علم و ایمان است که راه عمل هموار می شود، البته باید موانع بر سر راه ایمان نیز برداشته شود.[7] پیروی از هواهای نفسانی، وسوسه های شیطان و .. از این موانع هستند. نمایه های مربوط: 1. رابطه علم و دین، سؤال 210 (سایت: 1301). 2. تعریف علم، سؤال 3150 (سایت: 3414). 3. رابطه اعتقاد و علم، سؤال 1855 (سایت: 1838) . [1] برای دانستن دیگر معانی علم و نظریات مختلف پیرامون آن به سؤال 3150 (سایت: 3414) (تعریف علم) مراجعه کنید. [2] سایت حوزه نت. .[3] برای آگاهی بیشتر از فرق بین علم و ایمان، نک: چهل حدیث، امام خمینی، ص 37؛ اخلاق در قرآن، مصباح یزدی ص 140. .[4] نمل، 14. [5] . اعراف، 175. [6] . اعراف، 176. [7] با استفاده از سؤال، 1855 (سایت: 1838).
- [سایر] فرق بین ایمان و علم چیست؟
- [سایر] فرق بین ایمان و علم چیست؟
- [سایر] علم بهتر است یا مؤمن بودن؟
- [سایر] فرق بین ایمان و علم چیست؟
- [سایر] حلم، علم ، ایمان به چه معنا هستند؟ اصلا علم داشتن که خداوند از آن می گوید چی هست و همین طور ایمان چی هست؟
- [سایر] امام رضا (ع ) فرمود: کافر خوش رو از مومن ترش رو نزد خدا محبوبتر است؛ منظور از ترجیح کافر بر مؤمن در کلام امام علیه السلام چیست؟
- [سایر] تفکیک علم از ایمان چه نتایجی را به بار آورده است؟
- [سایر] بهترین راه برای جمع بین علم و ایمان چیست؟ بطوری که نه از ساحت علم کم شود و نه از ساحت معرفت (دینی و معنویت)، چه پیشنهادی میکنید؟
- [سایر] چرا حضرت ابراهیم(ع) با داشتن ایمان به علم و قدرت خدا باز از خداوند تقاضای زنده شدن پرندگان مرده را کرد؟ آیا بندگان دیگر این حق را ندارند؟
- [سایر] ویژگیهای انسان مسلمان مؤمن از دیدگاه قرآن چیست؟ و انسان مسلمان و مؤمن چه تفاوتهایی با انسان مسیحی مؤمن یا یهودی مؤمن دارد؟
- [آیت الله مظاهری] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند گرچه آن علم، علم دینی نباشد، میشود به او زکات داد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنان چه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد. ولی احتیاط برای اهل علم نگرفتن زکات است مگر در صورتی که از تحصیل مخارج عاجز باشند ولکن جایز است اشتغال به تحصیل علم هر چند باعث عجز از تحصیل نفقه بشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کافر شهادتین نگوید، ولی قلباً به معنی آن ایمان داشته باشد مسلمان است، اما اگر بر زبان جاری کند و یقین باشد که قلباً به آن ایمان ندارد احتیاط واجب آن است که از او اجتناب شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] فرزندان نابالغ کفار بعد از ایمان آوردن پدران آنها پاک می شوند.
- [آیت الله بهجت] مستحق زکات باید مؤمن (شیعه) باشد، مگر مورد چهارم و هفتم از مصارف زکات، که شرایط خاص خود را دارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه آن علم واجب یا مستحبّ باشد، میشود به او زکاْ داد، و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکاْ دادن به او اشکال دارد، بنابر احتیاط واجب نباید بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [امام خمینی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ باشد میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند شیعه و مؤمن و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد.