در این زمینه باید گفت که چندین روایت با این مضمون وجود دارد که به بررسی مختصر یکی از آنها می‌پردازیم: قال أمیر المؤمنین(ع) فی کلام له:‏ «اتقوا شرار النساء و کونوا من خیارهن‏ علی‏ حذر و إن أمرنکم بالمعروف فخالفوهن کی لا یطمعن‏ منکم فی المنکر»؛[1] الف. از زنان بد دوری جویید. ب. در ارتباط با زنان نیک نیز جانب احتیاط را از یاد مبرید. ج. و خواسته‌های مشروعشان را مورد پذیرش قرار ندهید تا طمع نکنند که از شما درخواست نامشروعی داشته باشند. همان‌گونه که ملاحظه می‌فرمایید، این روایت از امام علی(ع) دربرگیرندۀ سه توصیه و سفارش است: اکنون به بررسی این توصیه‌های سه‌گانه خواهیم پرداخت: 1. ازدواج با زنانی که رفتار نادرستی دارند، اگرچه توصیه نشده ولی حرام نیست و گاه پیامبران الاهی بزرگی؛ مانند نوح و لوط(ع) نیز به دلایلی با این زنان ازدواج کرده‌اند. اما به هرحال طبیعی است که تا حد امکان نباید با این دسته از زنانی که از ایمان و عمل نیک بهره‌ای ندارند، ارتباط خانوادگی ایجاد کرد. بخش اول توصیۀ امام علی(ع) به این موضوع اشاره می کند. 2. انسان در دوستی‌ها، انفاق کردن‌ها، عبادات، فعالیت‌های اجتماعی و ... همواره باید جانب اعتدال و احتیاط را رعایت کند. به عنوان نمونه، توصیه شده است که در دوستی با افراد، خط قرمزی را نگه‌داشته باشید؛ زیرا ممکن است که دوستتان روزی تبدیل به دشمن شود و در جهت مقابل، در دشمنی با دشمنتان نیز رعایت اعتدال را نباید فراموش کنید.[2] ضرب المثلی مشهور در زبان فارسی بدین مضمون وجود دارد که نباید تمام پل‌های پشت سر را خراب کرد. بخش دوم سخن امام علی(ع) ناظر به این قسمت است که حتی در ارتباط با زنان نیکوکار نیز نباید رعایت اعتدال را از دست داد؛ زیرا تضمینی وجود ندارد که آنان تا آخر عمر، با همین روش ادامۀ مسیر دهند. براین اساس باید همواره مراقب رفتار شریک زندگی خود بود. این موضوع در طرف مقابل نیز باید مورد توجه قرار گیرد و زن خانواده باید کاستی‌ها و انحرافات شوهرش را به او تذکر دهد؛ زیرا «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»؛[3] مردان و زنان مؤمن در حیطۀ ولایت یکدیگر به سر برده و همدیگر را به خوبی فرمان داده و از زشتی‌ها باز می‌دارند. با این وجود، نظر به آن‌که مرد در رأس نظام مدیریتی خانواده قرار دارد، در این توصیه امام علی(ع)، نقش او برجسته شده است. 3. در هر نظام مدیریتی، یک مدیر با آن‌که باید تلاش کند تا افراد زیردست او از تمام حقوق خود به صورت کامل بهره‌مند شوند، اما می‌دانیم که زیردستان همواره فراتر از حقوق اولیۀ قانونی خود، درخواست‌های دیگری نیز دارند که نامشروع نیست، اما از حقوق قطعی آنان به شمار نمی‌آید. اگر مدیری سعی کند که برخی این خواسته‌های فوق العاده را نیز با رعایت اصول مدیریت برآورده کند، یقیناً برجستگی اخلاقی او مورد تحسین خواهد بود، اما در بسیاری موارد، اگر یک مدیر به تمام خواسته‌های فوق العاده کارمندان - که مخالف قانون هم نیست - به سادگی پاسخ مثبت دهد، پاره‌ای از آنها چنین رفتاری را نشانگر ضعف شخصیتی مدیر دانسته و به تدریج خواسته‌هایی غیرقانونی را نیز مطرح می‌کنند و مدیری که جواب منفی دادن را تا کنون در کارنامۀ خود نداشته، به سختی می‌تواند در برابر آن خواسته‌های نامشروع مقاومت کند و یا اگر هم مقاومت کند، افراد تحت نظرش با واکنش‌های متفاوت، مدیریت او را به چالش خواهند کشید. نظام خانواده نیز نوعی نظام مدیریتی است که مرد خانواده در رأس آن قرار دارد. بخش سوم توصیۀ امیر المؤمنین(ع) این اصل مدیریتی را گوشزد می‌کند که صد البته معنای آن محروم کردن بانوان از حقوق مسلم شرعی و قانونی خویش نخواهد بود و یک مرد حق ندارد درخواست‌هایی که شرع مقدس اسلام آن را به عنوان حقی برای زن برشمرده را با استناد به این روایت، با پاسخ منفی رد کند. [1] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 517، ح 5، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق. [2] نهج البلاغة، ص 522، حکمت 269 صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، 1414 ق. [3] توبه، 71.
درباره این حدیث توضیح دهید: از زنان بد بپرهیزید و از زنان نیک هم برحذر باشید و در کارهای نیکو از آنان پیروی نکنید تا در کارهای ناشایست از شما پیروی نخواهند.
در این زمینه باید گفت که چندین روایت با این مضمون وجود دارد که به بررسی مختصر یکی از آنها میپردازیم:
قال أمیر المؤمنین(ع) فی کلام له: «اتقوا شرار النساء و کونوا من خیارهن علی حذر و إن أمرنکم بالمعروف فخالفوهن کی لا یطمعن منکم فی المنکر»؛[1] الف. از زنان بد دوری جویید.
ب. در ارتباط با زنان نیک نیز جانب احتیاط را از یاد مبرید. ج. و خواستههای مشروعشان را مورد پذیرش قرار ندهید تا طمع نکنند که از شما درخواست نامشروعی داشته باشند.
همانگونه که ملاحظه میفرمایید، این روایت از امام علی(ع) دربرگیرندۀ سه توصیه و سفارش است:
اکنون به بررسی این توصیههای سهگانه خواهیم پرداخت:
1. ازدواج با زنانی که رفتار نادرستی دارند، اگرچه توصیه نشده ولی حرام نیست و گاه پیامبران الاهی بزرگی؛ مانند نوح و لوط(ع) نیز به دلایلی با این زنان ازدواج کردهاند. اما به هرحال طبیعی است که تا حد امکان نباید با این دسته از زنانی که از ایمان و عمل نیک بهرهای ندارند، ارتباط خانوادگی ایجاد کرد. بخش اول توصیۀ امام علی(ع) به این موضوع اشاره می کند.
2. انسان در دوستیها، انفاق کردنها، عبادات، فعالیتهای اجتماعی و ... همواره باید جانب اعتدال و احتیاط را رعایت کند. به عنوان نمونه، توصیه شده است که در دوستی با افراد، خط قرمزی را نگهداشته باشید؛ زیرا ممکن است که دوستتان روزی تبدیل به دشمن شود و در جهت مقابل، در دشمنی با دشمنتان نیز رعایت اعتدال را نباید فراموش کنید.[2]
ضرب المثلی مشهور در زبان فارسی بدین مضمون وجود دارد که نباید تمام پلهای پشت سر را خراب کرد.
بخش دوم سخن امام علی(ع) ناظر به این قسمت است که حتی در ارتباط با زنان نیکوکار نیز نباید رعایت اعتدال را از دست داد؛ زیرا تضمینی وجود ندارد که آنان تا آخر عمر، با همین روش ادامۀ مسیر دهند. براین اساس باید همواره مراقب رفتار شریک زندگی خود بود. این موضوع در طرف مقابل نیز باید مورد توجه قرار گیرد و زن خانواده باید کاستیها و انحرافات شوهرش را به او تذکر دهد؛ زیرا «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»؛[3] مردان و زنان مؤمن در حیطۀ ولایت یکدیگر به سر برده و همدیگر را به خوبی فرمان داده و از زشتیها باز میدارند. با این وجود، نظر به آنکه مرد در رأس نظام مدیریتی خانواده قرار دارد، در این توصیه امام علی(ع)، نقش او برجسته شده است.
3. در هر نظام مدیریتی، یک مدیر با آنکه باید تلاش کند تا افراد زیردست او از تمام حقوق خود به صورت کامل بهرهمند شوند، اما میدانیم که زیردستان همواره فراتر از حقوق اولیۀ قانونی خود، درخواستهای دیگری نیز دارند که نامشروع نیست، اما از حقوق قطعی آنان به شمار نمیآید. اگر مدیری سعی کند که برخی این خواستههای فوق العاده را نیز با رعایت اصول مدیریت برآورده کند، یقیناً برجستگی اخلاقی او مورد تحسین خواهد بود، اما در بسیاری موارد، اگر یک مدیر به تمام خواستههای فوق العاده کارمندان - که مخالف قانون هم نیست - به سادگی پاسخ مثبت دهد، پارهای از آنها چنین رفتاری را نشانگر ضعف شخصیتی مدیر دانسته و به تدریج خواستههایی غیرقانونی را نیز مطرح میکنند و مدیری که جواب منفی دادن را تا کنون در کارنامۀ خود نداشته، به سختی میتواند در برابر آن خواستههای نامشروع مقاومت کند و یا اگر هم مقاومت کند، افراد تحت نظرش با واکنشهای متفاوت، مدیریت او را به چالش خواهند کشید. نظام خانواده نیز نوعی نظام مدیریتی است که مرد خانواده در رأس آن قرار دارد.
بخش سوم توصیۀ امیر المؤمنین(ع) این اصل مدیریتی را گوشزد میکند که صد البته معنای آن محروم کردن بانوان از حقوق مسلم شرعی و قانونی خویش نخواهد بود و یک مرد حق ندارد درخواستهایی که شرع مقدس اسلام آن را به عنوان حقی برای زن برشمرده را با استناد به این روایت، با پاسخ منفی رد کند.
[1] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 517، ح 5، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق. [2] نهج البلاغة، ص 522، حکمت 269 صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، 1414 ق. [3] توبه، 71.
- [سایر] چه پاسخی برای این پارادوکس دارید : طبق حدیث 3 خصلت است که برای مرد نیکو و برای زن قبیح و 3 تا برای مرد قبیح و برای زن نیکوست. ترس از جمله خصایص نیک زن و بد مرد است. چرا حضرت امیرالمومنین علی(ع) ملاک همسرگزینی (ام البنین(ع)) را زن شجاع انتخاب کردند؟ حضرت زینب(ع) و ام البنین(ع) به عنوان زنان شجاع معرفی می شوند.
- [سایر] با وجود شرط بودن بلوغ برای تکلیف شرعی، حکم کارهای نیک و بد کودکان چیست؟
- [سایر] از نگاه آیات و روایات چه اعمالی سبب بطلان اعمال نیک و پسندیده می شود؟
- [سایر] آیا کارهای خوبی وجود دارد که در این دنیا اجرش داده شود، یا همه کارهای نیک و خوب پاداشش در آخرت داده میشود. لطفاً با ذکر مثال بیان کنید.
- [سایر] در سوره بلد یکی از بهترین کارهای نیک آزادی بردگان است. در این روزگار که بردهای به شکل گذشته وجود ندارد، معادل آزادی بردگان چه چیزی میشود؟ با تشکر
- [سایر] سلام 1-در آیه 221 سوره بقره وقتی در مورد مردان صحبت میکند می فرماید:"با زنان مشرک ازدواج نکنید" اما در مورد زنان میگوید:" زنان را به همسری مردان مشرک در نیاورید". علت این تفاوت بیان چیست؟ آیا میتوان این را شاهدی بر حکم اجازه پدر برای ازدواج دختر دانست؟ زیرا برای ازدواج زنان مطلقه و زنانی که شوهرشان مرده از این بیان استفاده نمی کند. 2- آیا در قرآن به ازدواج موقت اشاره شده است؟
- [سایر] شرکت زنان در کارهای اجتماعی، با توجه به روایاتی که میگویند مسجد زن خانه او است، چه حکمی دارد؟
- [سایر] شرکت زنان در کارهای اجتماعی، با توجه به روایاتی که میگویند مسجد زن خانه او است، چه حکمی دارد؟
- [سایر] در کتاب (تاریخ الغیبة الکبری)، مرحوم سیّد محمّد صدر چندین بار اشاره شده است که (قبول نداشتن برخی از بخشی از فقرات یک روایت، مانع از پذیرش مابقی آن روایت نمی شود) (ص 167، ترجمه سیّد حسن افتخارزاده، نشر نیک معارف). آیا این مطلب درست است؟ اگر بخشی از یک روایت با اصول ثابت شده (توسّط عقل یا نقل) منافات داشت و در نتیجه رد شد، آیا سایر بخش های آن روایت هم زیر سؤال نمی رود؟
- [سایر] آیا گفته شده (در حدیث یا آیه قرآن) که از خدا سؤال نکنید، بلکه این خدا است که از شما سؤال میکند، در این صورت آیا نباید به دنبال جواب سؤالهایی مانند علت و حکمت کارها و دستورات خدا رفت؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر وصیّ بعضی از مصارف وصیّت را فراموش کند باید تحقیق کند تا حدّ امکان موارد آن را بیابد و در صورت عدم امکان، باید آن مقدار را به مصرف خیرات و کارهای نیک برساند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
- [آیت الله سیستانی] اگر دیانت و اخلاق خواستگار مورد رضایت باشد ، بهتر آن است که رد نشود ؛ از پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده که : هر گاه خواستگاری برای دختر شما آمد که اخلاق و دیانت او مورد رضایت شما بود ، دختر را به ازدواج او در آورید ، اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین بپا خواهد شد .
- [آیت الله اردبیلی] قرض دادن از کارهای مستحبی است که در آیات قرآن و روایات درباره آن زیاد سفارش شده است. از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت شده است که: (هر کس به برادر مسلمان خود قرض بدهد مال او زیاد میشود و ملائکه بر او رحمت میفرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند، بدون حساب و به سرعت از صراط میگذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد، بهشت بر او حرام میشود.)(1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مرد طواف نساءرا که یکی از کارهای حج و عمره مفرده است به جا نیاورد زنش و زنان دیگر که به احرام بر او حرام شده بودند حلال نمی شوند و نیز اگر زن طواف نساء نکند مرد بر او حلال نمی شود ولی اگر بعد طواف نساءرا انجام دهند حلال می شوند
- [آیت الله مظاهری] صدقه دادن از کارهای مستحب است و در روایات ما راجع به آن زیاد سفارش شده است، و موجب زیادی مال و دفع بلا و شفای مرض است و فرق آن با هبه این است که در صدقه قصد قربت شرط است، و بعد از آنکه فقیر صدقه را گرفت، صدقه دهنده نمیتواند آن را پس بگیرد.
- [آیت الله وحید خراسانی] قرض دادن به مسلمان مخصوصا به مومنین از کارهای مستحب است و در قران مجید به ان امر شده و قرض دادن به مومن قرض دادن به خدا شمرده شده و وعده مغفرت به قرض دهنده داده شده و در اخبار راجع به ان سفارش شده است و از پیغمبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم روایت شده که کسی که به برادر مسلمان خود قرض بدهد برای او به هر درهمی که قرض داده به وزن کوه احد از کوههای رضوی و طور سیناء حسنات است و اگر با او در طلب قرض مدارا کند بر صراط مانند برق بدون حساب و عذاب می گذرد و کسی که برادر مسلمان به او شکایت کند و قرض ندهد خداوندعزوجل بهشت را بر او حرام می کند و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که اگر قرض بدهم برای من محبوب تر است از ان که به مانند ان صدقه بدهم
- [آیت الله مکارم شیرازی] قرض دادن از کارهای بسیار مستحب است و در آیات قرآن مجید و اخبار معصومین(علیهم السلام) درباره آن زیاد سفارش شده، از پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده که (هرکس به برادر مسلمان خود قرض دهد مال او زیاد می شود و ملائکه بر او رحمت می فرستند و اگر با بدهکار خود مدارا کند بدون حساب و به سرعت از صراط می گذرد و کسی که برادر مسلمانش از او قرض بخواهد و ندهد بهشت بر او حرام می شود) و نیز در روایتی آمده است که (ثواب صدقه ده برابر است و ثواب قرض هیجده برابر!)
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام رباخواری است که قرآن شریف آن را جنگ با خداوند متعال و رسولش میداند: (فَانْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَربْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ)[1] (و اگر (از ربا پرهیز نکنید)، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده او، برخاستهاید.) و آن اقسامی دارد: الف) قرض با بهره، گرچه آن بهره بسیار کم یا شرطی از شروط باشد، و هر چه درباره این قسم از نظر قرآن و روایات مذمّت شده است، درباره قرض بدون بهره که به آن قرضالحسنه میگویند سفارش شده است و قرآن شریف آن را قرض به خدای متعال میداند: (مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَریم)[2] (کیست آن کس که به خدا وامی نیکو دهد تا نتیجهاش را برای وی دو چندان گرداند و او را پاداشی خوش باشد؟) ب) قرض مثل به مثل با زیادتر یا خرید و فروش مثل به مثل با زیادتر، نظیر اینکه یک سکّه طلا قرض دهد به یک سکّه طلا و هزارتومان و یا بفروشد سکّهای به سکّهای با هزار تومان و این قسم نیز در روایات ما ربا و حرام است، گرچه واقعاً و به حسب ارزش، سودی و بهرهای نباشد. ج) بهره و سود بردن بهواسطه حیله شرعی نظیر اینکه یک میلیون قرضالحسنه دهد، ولی چیز کم ارزشی را بفروشد به یک صد هزار تومان، این قسم نیز حرام است و این همان تقلّب در قانون است که قرآن شریف آن را استهزا به آیات الهی میداند. د) انجام حیلهای نه برای سود و بهره بردن بلکه برای اینکه ارزش واقعی مثل به مثل را یکسان کند، نظیر معامله سکّهای با سکّه دیگر گرچه از نظر وزن مساوی ولی از نظر قیمت یکی گرانتر از دیگری است و شخص سکّه گرانتر را با چیز کم ارزشی میفروشد به سکّه ارزانتر با پولی که سکّه ارزانتر را مساوی با سکّه گرانتر کند، و یا سکّه گرانتر را میفروشد به همان سکّه ارزانتر یا قرض میدهد به همان ارزانتر، ولی چیز کمارزشی را میفروشد به قیمتی که تفاوت آنها را جبران صفحه 404 نماید، و این قسم همان حیلهای است که گفتهاند: چه خوب است از حرام به حلال فرار کردن.