آیا در وحی به پیامبر فترت صورت گرفته است؟ در چه زمان و مکانی و به هنگام نزول کدام آیات؟ تأثیر فترت و تأخیر در وحی بر پیامبر و برخورد مردم با ایشان چگونه بوده است؟
در مورد فترت وحی بر پیامبر اسلام(ص) مفسران و قرآن پژوهان دو واقعه تاریخی ذکر می‌کنند: 1. پس از نزول اولین آیات بر پیامبر(ص) فترتی در نزول وحی پیدا شد. به  نظر می‌رسد پذیرش اصل فترت و وقوع فاصله بین اولین آیات تا نزول آیات بعدی، مشکل ندارد؛[1] شاید طبیعت قضیه نیز اقتضای وجود فاصله و فرجه می‌کرد؛ زیرا وحی حادثه‌ای بسیار مهم در زندگی پیامبر اسلام(ص) بوده، و برای پذیرش دوباره نیاز به فرصت بود. اما آنچه برخی از کتاب‌های تاریخی نقل کردند که برای پیامبر در این واقعه حالات روحی نامناسب رخ داد، این مطالب قابل پذیرش نیست. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ 4980(خودکشی پیامبر). 2. واقعه دوم مطلبی است که مفسران در سبب نزول آیات نخستین سوره «والضحی» یاد کرده‌اند: طبرسی (ره) اقوال زیر را در باره سبب نزول آیات نخستین سوره «والضحی» نقل کرده است: الف. ابن عباس می‏‌گفت: مدّت پانزده روز وحی بر نبی اکرم (ص) منقطع شد. مشرکان گفتند: پروردگار محمد(ص) وی را ترک گفته و از وی بیزار گشته است. اگر امر رسالت او از جانب خدا می‌‏بود باید پیاپی وحی بر او نازل گردد. به دنبال این قضیه آیات مذکور نازل گردید. عده‌‏ای گفته‌‏اند: مدّت انقطاع وحی دوازده روز و عدّه دیگر گفته‏‌اند: چهل روز بوده است. ب. می‌گویند که مسلمانان پرسیدند: یا رسول اللّه، مدّتی است که وحی بر شما نازل نمی‌‏شود؟ فرمود: چگونه بر من وحی نازل گردد، در حالی‌که شما دست و انگشتان خود را شست‌وشو نمی‌‏دهید و آن‌را پاکیزه نمی‌‏سازید، و ناخن‌های خود را نمی‏چینید. خداوند متعال جبرئیل(ع) را فرستاد و این سوره را آورد که مشرکان سخنی بر خلاف واقع به میان آوردند. وقتی جبرئیل آمد نبی اکرم(ص) به او فرمود: نیامدی تا این‌که شوق دیدار تو در من رو به ازدیاد گذاشت؟ جبرئیل(ع) پاسخ داد: اشتیاق من به دیدار تو فزون‌تر بوده است، من بنده‏‌ای مأمور هستم و جز به فرمان پروردگارت فرود نمی‌‏آیم. ج. همچنین می‌گویند: یهودیان از نبی اکرم(ص) راجع به «ذی القرنین» و «اصحاب کهف» و «روح» سؤال کردند. آن حضرت پاسخ داد: فردا گزارش آنها را بیان خواهم کرد و «ان شاء اللّه» نگفت. وحی از آن‌حضرت در این ایام منقطع گشت، و در نتیجه از شماتت و دشنام دشمنان اندوهگین گشت. از پی این شماتت و اندوه بود که سوره «والضحی» نازل شد تا قلب آن حضرت را تسلی بخشد، و اندوه او را فرونشاند. د. و سر انجام، بعضی گفته‌‏اند: «مشرکان سنگی بر انگشتان رسول خدا(ص) زدند و خون آلودش نمودند، آن حضرت گفت: «هل انت الا اصبع‏ دمیت، و فی سبیل اللّه ما لقیت» ابو الفتوح به دنبال آن می‌‏نویسد: «دو روز از خانه بیرون نیامد، زنی – که گویا ام جمیل، زن ابو سفیان بود - با تمسخر گفت: یا محمد چند روز گذشت که از طرف خدایت، شیطانی بر تو نازل نشده است؟! به دنبال آن بود که خدای تعالی این آیه را فرستاد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، وَ الضُّحی‏ ...». ه. جبرئیل(ع) مدتی در نزول وحی تأخیر کرد و رسول اکرم(ص) سخت بی‌‏تابی می‌‏نمود. خدیجه عرض کرد: «قد قلاک ربّک لما یری جزعک؟» که خداوند متعال، «وَ الضُّحی‏، وَ اللَّیْلِ إِذا سَجی‏، ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی‏» را نازل کرد. و. زید بن اسلم گفت: سبب احتباس وحی آن بود که بعضی از زنان رسول(ص) توله سگی[2] را در سرای برده بودند و می‏‌پروردند بی‌علم رسول خدا(ع). چون وحی آمد رسول (ص) جبرئیل (ع) را گفت: چرا چندین روز نیامدی؟ گفت: ندانی که ما در سرائی نرویم که در او سگ و یا صورت باشد.[3] [1] . کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 10، ص 58، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، 1336ش. [2] . برای اطلاع بیشتر در این مورد رجوع شود به: پاسخ  26406 ( قطع شدن وحی به جهت وجود سگ در خانه پیامبر). [3] . حجتی، سید محمد باقر، اسباب النزول، ص 183 و 184، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ ششم، 1377ش.
عنوان سوال:

آیا در وحی به پیامبر فترت صورت گرفته است؟ در چه زمان و مکانی و به هنگام نزول کدام آیات؟ تأثیر فترت و تأخیر در وحی بر پیامبر و برخورد مردم با ایشان چگونه بوده است؟


پاسخ:

در مورد فترت وحی بر پیامبر اسلام(ص) مفسران و قرآن پژوهان دو واقعه تاریخی ذکر می‌کنند:
1. پس از نزول اولین آیات بر پیامبر(ص) فترتی در نزول وحی پیدا شد. به  نظر می‌رسد پذیرش اصل فترت و وقوع فاصله بین اولین آیات تا نزول آیات بعدی، مشکل ندارد؛[1] شاید طبیعت قضیه نیز اقتضای وجود فاصله و فرجه می‌کرد؛ زیرا وحی حادثه‌ای بسیار مهم در زندگی پیامبر اسلام(ص) بوده، و برای پذیرش دوباره نیاز به فرصت بود. اما آنچه برخی از کتاب‌های تاریخی نقل کردند که برای پیامبر در این واقعه حالات روحی نامناسب رخ داد، این مطالب قابل پذیرش نیست. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاسخ 4980(خودکشی پیامبر).
2. واقعه دوم مطلبی است که مفسران در سبب نزول آیات نخستین سوره «والضحی» یاد کرده‌اند: طبرسی (ره) اقوال زیر را در باره سبب نزول آیات نخستین سوره «والضحی» نقل کرده است:
الف. ابن عباس می‏‌گفت: مدّت پانزده روز وحی بر نبی اکرم (ص) منقطع شد. مشرکان گفتند: پروردگار محمد(ص) وی را ترک گفته و از وی بیزار گشته است. اگر امر رسالت او از جانب خدا می‌‏بود باید پیاپی وحی بر او نازل گردد. به دنبال این قضیه آیات مذکور نازل گردید. عده‌‏ای گفته‌‏اند: مدّت انقطاع وحی دوازده روز و عدّه دیگر گفته‏‌اند: چهل روز بوده است.
ب. می‌گویند که مسلمانان پرسیدند: یا رسول اللّه، مدّتی است که وحی بر شما نازل نمی‌‏شود؟ فرمود: چگونه بر من وحی نازل گردد، در حالی‌که شما دست و انگشتان خود را شست‌وشو نمی‌‏دهید و آن‌را پاکیزه نمی‌‏سازید، و ناخن‌های خود را نمی‏چینید. خداوند متعال جبرئیل(ع) را فرستاد و این سوره را آورد که مشرکان سخنی بر خلاف واقع به میان آوردند. وقتی جبرئیل آمد نبی اکرم(ص) به او فرمود: نیامدی تا این‌که شوق دیدار تو در من رو به ازدیاد گذاشت؟ جبرئیل(ع) پاسخ داد: اشتیاق من به دیدار تو فزون‌تر بوده است، من بنده‏‌ای مأمور هستم و جز به فرمان پروردگارت فرود نمی‌‏آیم.
ج. همچنین می‌گویند: یهودیان از نبی اکرم(ص) راجع به «ذی القرنین» و «اصحاب کهف» و «روح» سؤال کردند. آن حضرت پاسخ داد: فردا گزارش آنها را بیان خواهم کرد و «ان شاء اللّه» نگفت. وحی از آن‌حضرت در این ایام منقطع گشت، و در نتیجه از شماتت و دشنام دشمنان اندوهگین گشت. از پی این شماتت و اندوه بود که سوره «والضحی» نازل شد تا قلب آن حضرت را تسلی بخشد، و اندوه او را فرونشاند.
د. و سر انجام، بعضی گفته‌‏اند: «مشرکان سنگی بر انگشتان رسول خدا(ص) زدند و خون آلودش نمودند، آن حضرت گفت: «هل انت الا اصبع‏ دمیت، و فی سبیل اللّه ما لقیت» ابو الفتوح به دنبال آن می‌‏نویسد: «دو روز از خانه بیرون نیامد، زنی – که گویا ام جمیل، زن ابو سفیان بود - با تمسخر گفت: یا محمد چند روز گذشت که از طرف خدایت، شیطانی بر تو نازل نشده است؟! به دنبال آن بود که خدای تعالی این آیه را فرستاد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، وَ الضُّحی‏ ...».
ه. جبرئیل(ع) مدتی در نزول وحی تأخیر کرد و رسول اکرم(ص) سخت بی‌‏تابی می‌‏نمود. خدیجه عرض کرد: «قد قلاک ربّک لما یری جزعک؟» که خداوند متعال، «وَ الضُّحی‏، وَ اللَّیْلِ إِذا سَجی‏، ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی‏» را نازل کرد.
و. زید بن اسلم گفت: سبب احتباس وحی آن بود که بعضی از زنان رسول(ص) توله سگی[2] را در سرای برده بودند و می‏‌پروردند بی‌علم رسول خدا(ع). چون وحی آمد رسول (ص) جبرئیل (ع) را گفت: چرا چندین روز نیامدی؟ گفت: ندانی که ما در سرائی نرویم که در او سگ و یا صورت باشد.[3] [1] . کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 10، ص 58، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، 1336ش. [2] . برای اطلاع بیشتر در این مورد رجوع شود به: پاسخ  26406 ( قطع شدن وحی به جهت وجود سگ در خانه پیامبر). [3] . حجتی، سید محمد باقر، اسباب النزول، ص 183 و 184، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ ششم، 1377ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین