قرآن کریم در شب بعثت پیامبر و در غار حرا هنگامی که آنحضرت مشغول عبادت بود بر وی نازل شد و به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این هنگام، چهل سال داشتند (610 یا 611 م.). پس آنچه مسلم است این است که در شب بعثت پیامبر سوره علق از قرآن کریم بر آن حضرت نازل شده است و شروع نزول قرآن از این تاریخ بوده است اما درباره کیفیت نزول تمام قرآن دو گونه آیات در قرآن کریم وجود دارد: یک. آیاتی که بر نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان دلالت دارند؛ مانند: آیه 185 سوره (بقره) و آیه 3 سوره (دخان) و آیه 1 سوره (قدر). دو. آیاتی که بر نزول تدریجی قرآن در طول 20 یا 23 سال دلالت دارند؛ مانند آیه 106 سوره (اسراء) و آیه 32 سوره (فرقان). پاسخهایی که از جانب علمای اهل سنت و شیعه داده شده، به این صورت است: 1. بیشتر اهل سنت و برخی از علمای شیعه (مانند شیخ مفید، سید مرتضی، ابن شهر آشوب) گفتهاند: که منظور از نزول قرآن در شب قدر، آغاز و شروع نزول است که در ماه رمضان بوده است؛ زیرا هر حادثهای را میتوان به زمان شروع آن نسبت داد1. از این رو به نظر این گروه از علما، طایفه اول از آیات در مقابل مفاد طایفه دوم قرار نمیگیرد. 2. برخی گفتهاند: مقصود از (رمضان)، رمضان خاص نیست؛ بلکه نوع آن است؛ یعنی، در هر رمضان از هر سال، به اندازه نیاز مردم در همان سال، آیات قرآن به طور یکباره، بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل میشد و سپس به حسب مواقع حاجت، همان آیات به دستور خدا و توسط جبرئیل بر پیامبرش(صلی الله علیه وآله) به طور تدریجی نازل می گشت. فخر رازی این احتمال را داده است2. روشن است که با این فرض، قرار گرفتن طایفه اول در برابر طایفه دوم منتفی میگردد. 3. به نظر برخی، معنای طایفه اول آیات این است که بخش بزرگی از قرآن در ماههای رمضان نازل شده است و به لحاظ آن، انتساب نزول قرآن به ماههای رمضان هم صحت پیدا میکند3. 4. برخی - از جمله شیخ صدوق - معتقدند: قرآن به صورت مجموع در یک شب قدر در بیت العزة یا بیت المعمور نازل گردید. سپس در طول 20 یا 23 سال به صورت تدریجی بر پیامبر نازل میشد. این دیدگاه برگرفته از برخی شواهد روایی است؛ چنان که شیخ صدوق از امام صادق(علیهالسلام) نقل میکند: (قرآن یکباره بر بیتالمعمور نازل شده است، آن گاه در طول بیست سال بر پیامبر نازل شده است).4 در این دیدگاه، نزول قرآن در بیتالمعمور (محل جبرئیل) یا بیتالعزّه تنها بر جبرئیل، ملک موکل وحی انجام گرفته است. بنابراین مراد از نزول قرآن در شب قدر نزول آن بر آسمان مزبور است تا ملک وحی، در زمان مناسب و به تناسب حوادث در اختیار پیامبر(صلی الله علیه وآله) قرار دهد. 5. برخی دیگر از علمای شیعه (مانند فیض کاشانی و ابوعبداللَّه زنجانی) آسمان چهارم را - که در روایات آمده است - بر قلب شریف پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) تأویل میکنند و معتقدند: آن حضرت چهار مرتبه (جمادی، نباتی، حیوانی و انسانی) را به نهایت رساند تا آنکه حقیقت قرآن بر او نازل شد. علامه طباطبایی این تأویل را مبرهن کرده و با فرق گذاشتن میان نزول دفعی و تدریجی، اظهار داشتهاند؛ (تنزیل) همان نزول تدریجی است که مرحله قطعه قطعه و مقام تفصیل قرآن را شامل میگردد. این دیدگاه بر گرفته از برخی شواهد قرآنی است، از جمله: (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ).5 علامه طباطبایی علت نیاز به نزول دفعی را این گونه بیان کرده است: (قرآن کریم دارای یک حقیقت والا، روح باطنی و وجود بسیط است؛ همان گونه که واجد یک حقیقت تفصیل یافته و تجزیه شده در قالب الفاظ و کلمات است. یک بار همان حقیقت بسیط و روح کلی، سر بسته و متعالی قرآن از لوح محفوظ که مرتبهای از علم الهی است، به صورت دفعی بر جان و روان پیامبر اکرم تجلی نمود،. زیرا کسی که معلم، مربی، بشیر، نذیر و رحمت برای عالمیان است، باید سرفصلها، اغراض و اهداف اساسی دعوت و پیام آسمانی و کتاب خویش را به صورت کلی و اجمالی (اجمال در عین کشف تفصیلی) بداند و بر معارف عظیم الهی و آیین هدایت و حقایق عالی خلقت و اسرار وجود آگاهی یابد.6 بنابراین علت نزول دفعی قرآن، آگاهی یافتن از اهداف، برنامهها، هدایتها و حقایق به صورت اجمالی و کلی است و پیامبر(صلی الله علیه وآله) میبایست از این گونه علم و فیض غیبی بهرهمند میشد. البته (نزول تدریجی) و متناسب با حوادث و نیازها، برای تثبیت قلب پیامبر(صلی الله علیه وآله) تأثیر فراوانی داشته و ترتیب نزول آیات الهی برای راهنمایی بشر و ارائه الگو، جهت شکلگیری یک تمدن اسلامی، بسیار راه گشا و کارساز بوده است. از میان دیدگاههای مختلف، قول علامه طباطبایی مؤیدات کلامی دارد؛ اما برخی از محققان علوم قرآنی، دلایل او را کامل ندانسته و معتقدند: آنچه بهطور مسلم میتوان پذیرفت، تنها همان نزول تدریجی است و فضیلت ماه مبارک رمضان، در این است که آغاز نزول آیاتی از قرآن به عنوان کتاب هدایت بشری در این ماه است.7 پی نوشت ها: 1 ر.ک: محمد هادی معرفت، التمهید، ج 1، ص 113. 2 ر.ک: التفسیر الکبیر، ج 5، ص 85. 3 ر.ک: سید قطب، فی ظلال القرآن، ج 2، ص 79. 4 ر.ک: صدوق، الاعتقادات، ص 101، و بحارالانوار، ج 18، ص 250. 5 هود (11)، آیه 1. 6 برای آگاهی بیشتر ر.ک: الف. المیزان، ج 2، صص 15 و 18، ج 18، ص 139، ج 14، صص 231 و 232. ب. قرآن در تفسیر، تفسیر موضوعی، جوادی آملی، صص 72-74. 7 ر.ک: محمد هادی معرفت، التمهید، ج 1، ص 101-121.
قرآن کریم در شب بعثت پیامبر و در غار حرا هنگامی که آنحضرت مشغول عبادت بود بر وی نازل شد و به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این هنگام، چهل سال داشتند (610 یا 611 م.).
پس آنچه مسلم است این است که در شب بعثت پیامبر سوره علق از قرآن کریم بر آن حضرت نازل شده است و شروع نزول قرآن از این تاریخ بوده است اما درباره کیفیت نزول تمام قرآن دو گونه آیات در قرآن کریم وجود دارد:
یک. آیاتی که بر نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان دلالت دارند؛ مانند: آیه 185 سوره (بقره) و آیه 3 سوره (دخان) و آیه 1 سوره (قدر).
دو. آیاتی که بر نزول تدریجی قرآن در طول 20 یا 23 سال دلالت دارند؛ مانند آیه 106 سوره (اسراء) و آیه 32 سوره (فرقان).
پاسخهایی که از جانب علمای اهل سنت و شیعه داده شده، به این صورت است:
1. بیشتر اهل سنت و برخی از علمای شیعه (مانند شیخ مفید، سید مرتضی، ابن شهر آشوب) گفتهاند: که منظور از نزول قرآن در شب قدر، آغاز و شروع نزول است که در ماه رمضان بوده است؛ زیرا هر حادثهای را میتوان به زمان شروع آن نسبت داد1. از این رو به نظر این گروه از علما، طایفه اول از آیات در مقابل مفاد طایفه دوم قرار نمیگیرد.
2. برخی گفتهاند: مقصود از (رمضان)، رمضان خاص نیست؛ بلکه نوع آن است؛ یعنی، در هر رمضان از هر سال، به اندازه نیاز مردم در همان سال، آیات قرآن به طور یکباره، بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل میشد و سپس به حسب مواقع حاجت، همان آیات به دستور خدا و توسط جبرئیل بر پیامبرش(صلی الله علیه وآله) به طور تدریجی نازل می گشت. فخر رازی این احتمال را داده است2. روشن است که با این فرض، قرار گرفتن طایفه اول در برابر طایفه دوم منتفی میگردد.
3. به نظر برخی، معنای طایفه اول آیات این است که بخش بزرگی از قرآن در ماههای رمضان نازل شده است و به لحاظ آن، انتساب نزول قرآن به ماههای رمضان هم صحت پیدا میکند3.
4. برخی - از جمله شیخ صدوق - معتقدند: قرآن به صورت مجموع در یک شب قدر در بیت العزة یا بیت المعمور نازل گردید. سپس در طول 20 یا 23 سال به صورت تدریجی بر پیامبر نازل میشد. این دیدگاه برگرفته از برخی شواهد روایی است؛ چنان که شیخ صدوق از امام صادق(علیهالسلام) نقل میکند: (قرآن یکباره بر بیتالمعمور نازل شده است، آن گاه در طول بیست سال بر پیامبر نازل شده است).4
در این دیدگاه، نزول قرآن در بیتالمعمور (محل جبرئیل) یا بیتالعزّه تنها بر جبرئیل، ملک موکل وحی انجام گرفته است. بنابراین مراد از نزول قرآن در شب قدر نزول آن بر آسمان مزبور است تا ملک وحی، در زمان مناسب و به تناسب حوادث در اختیار پیامبر(صلی الله علیه وآله) قرار دهد.
5. برخی دیگر از علمای شیعه (مانند فیض کاشانی و ابوعبداللَّه زنجانی) آسمان چهارم را - که در روایات آمده است - بر قلب شریف پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) تأویل میکنند و معتقدند: آن حضرت چهار مرتبه (جمادی، نباتی، حیوانی و انسانی) را به نهایت رساند تا آنکه حقیقت قرآن بر او نازل شد.
علامه طباطبایی این تأویل را مبرهن کرده و با فرق گذاشتن میان نزول دفعی و تدریجی، اظهار داشتهاند؛ (تنزیل) همان نزول تدریجی است که مرحله قطعه قطعه و مقام تفصیل قرآن را شامل میگردد. این دیدگاه بر گرفته از برخی شواهد قرآنی است، از جمله: (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ).5
علامه طباطبایی علت نیاز به نزول دفعی را این گونه بیان کرده است: (قرآن کریم دارای یک حقیقت والا، روح باطنی و وجود بسیط است؛ همان گونه که واجد یک حقیقت تفصیل یافته و تجزیه شده در قالب الفاظ و کلمات است. یک بار همان حقیقت بسیط و روح کلی، سر بسته و متعالی قرآن از لوح محفوظ که مرتبهای از علم الهی است، به صورت دفعی بر جان و روان پیامبر اکرم تجلی نمود،. زیرا کسی که معلم، مربی، بشیر، نذیر و رحمت برای عالمیان است، باید سرفصلها، اغراض و اهداف اساسی دعوت و پیام آسمانی و کتاب خویش را به صورت کلی و اجمالی (اجمال در عین کشف تفصیلی) بداند و بر معارف عظیم الهی و آیین هدایت و حقایق عالی خلقت و اسرار وجود آگاهی یابد.6
بنابراین علت نزول دفعی قرآن، آگاهی یافتن از اهداف،
برنامهها، هدایتها و حقایق به صورت اجمالی و کلی است و پیامبر(صلی الله علیه وآله) میبایست از این گونه علم و فیض غیبی بهرهمند میشد. البته (نزول تدریجی) و متناسب با حوادث و نیازها، برای تثبیت قلب پیامبر(صلی الله علیه وآله) تأثیر فراوانی داشته و ترتیب نزول آیات الهی برای راهنمایی بشر و ارائه الگو، جهت شکلگیری یک تمدن اسلامی، بسیار راه گشا و کارساز بوده است.
از میان دیدگاههای مختلف، قول علامه طباطبایی مؤیدات کلامی دارد؛ اما برخی از محققان علوم قرآنی، دلایل او را کامل ندانسته و معتقدند: آنچه بهطور مسلم میتوان پذیرفت، تنها همان نزول تدریجی است و فضیلت ماه مبارک رمضان، در این است که آغاز نزول آیاتی از قرآن به عنوان کتاب هدایت بشری در این ماه است.7
پی نوشت ها:
1 ر.ک: محمد هادی معرفت، التمهید، ج 1، ص 113.
2 ر.ک: التفسیر الکبیر، ج 5، ص 85.
3 ر.ک: سید قطب، فی ظلال القرآن، ج 2، ص 79.
4 ر.ک: صدوق، الاعتقادات، ص 101، و بحارالانوار، ج 18، ص 250.
5 هود (11)، آیه 1.
6 برای آگاهی بیشتر ر.ک:
الف. المیزان، ج 2، صص 15 و 18، ج 18، ص 139، ج 14، صص 231 و 232.
ب. قرآن در تفسیر، تفسیر موضوعی، جوادی آملی، صص 72-74.
7 ر.ک: محمد هادی معرفت، التمهید، ج 1، ص 101-121.
- [سایر] فلسفه نزول وحی چیست؟
- [سایر] مبدا نزول کلام وحی چیست؟
- [سایر] وحی چیست؟ و آیا نزول وحی بر انسان های عادی ممکن است؟
- [سایر] تفاوت شأن نزول، فضای نزول و جوّ نزول قرآن چیست؟
- [سایر] آیا در وحی به پیامبر فترت صورت گرفته است؟ در چه زمان و مکانی و به هنگام نزول کدام آیات؟ تأثیر فترت و تأخیر در وحی بر پیامبر و برخورد مردم با ایشان چگونه بوده است؟
- [سایر] ویژگی های نزول قرآن چیست؟
- [سایر] نزول دفعی یا تدریجی قرآن ؟
- [سایر] شبهه: وحی قرآن کریم امری تجربی است.
- [سایر] منظور از وحی ، در قران چیست؟
- [سایر] درباره نحوه نزول وحی بر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) و چگونگی مصونیت آن از خطا توضیح دهید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید؛ به رکوع امام می رسد؛ در صورتی که زیاد طول نکشد بهتر آن است که سوره را شروع کند؛ یا اگر شروع کرده تمام نماید و اگر زیاد طول بکشد احتیاط واجب آن است که شروع نکند و چنانچه شروع کرده تمام ننماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام میرسد، در صورتی که زیاد طول نمیکشد بهتر آن است که سوره را شروع کند، یا اگر شروع کرده، تمام نماید و اگر زیاد طول میکشد، چنانچه بخواهد نماز جماعتش باقی باشد، باید شروع نکند و چنانچه شروع کرده، تمام ننماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام میرسد، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام میرسد، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید.
- [آیت الله بروجردی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند، یا تمام نماید به رکوع امام میرسد، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند، یا اگر شروع کرده تمام نماید.
- [آیت الله سبحانی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام می رسد; احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند، یا اگر شروع کرده تمام نماید.
- [امام خمینی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام می رسد، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید.
- [آیت الله بهجت] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام می رسد ، احتیاط واجب آن است که سوره را شروع کند ، یا اگر شروع کرده تمام نماید .
- [آیت الله سیستانی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام میرسد ، در صورتی که زیاد طول نکشد بهتر آن است که سوره را شروع کند ، یا اگر شروع کرده تمام نماید . ولی اگر زیاد طول بکشد بطوری که نگویند متابعت امام میکند باید شروع نکند ، و چنانچه شروع کرده تمام ننماید ، و گرنه جماعتش باطل خواهد شد ، ولی نمازش صحیح است اگر به وظیفه منفرد عمل کرده باشد به تفصیلی که در مسأله (1404) گذشت .
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام می رسد احتیاط واجب ان است که سوره را شروع کند یا اگر شروع کرده تمام نماید ولی اگر موجب ان شود که به رکوع امام نرسد چنانچه شروع کرده تمام ننماید