محمد بن علی بن محمد بن عبد اللّه حسن شوکانی،[1] در ماه ذی القعده سال 1173ق در یمن از پدری عالم و اهل فضل که صاحب منصب قضاوت بود، متولد شد.[2] او خیلی زود مراتب علمی را طی کرده و به مقامات عالی دست یافت، به طوری که کرسی استادی کلاس‌های مختلفی پیرامون علومی چون تفسیر، لغت، فقه و ... را در دست گرفت و در سن بیست سالگی صاحب فتوا شد و کسی از بزرگان آن‌جا نیز بر او معترض نشدند.[3] او در نهایت در ردیف یکی از بزرگ‌ترین علمای یمن قرار گرفت.[4] و در سال 1250ق در گذشت و در صنعا مدفون شد.[5] شوکانی به مانند اکثر اهالی یمن زیدی مذهب بود[6] که جزو فرقه‌های شیعه به حساب می‌آید. اما در ادامه به شدت به اهل سنت نزدیک شد و گرایش بسیاری به اهل حدیث پیدا کرد. این گرایش به حدی بود که در تفسیر خود کاملاً مسلک اهل سنت را در پیش گرفت و از منابع شیعی استفاده نمی‌کرد. اگرچه امروزه بیان می‌شود که او زیدی مذهب بوده، ولی همگان او را عالمی سنی مذهب دانسته و اهل سنت از او به بزرگی یاد می‌کنند.[7] البته این گرایش دلیل بر ضعف فکری و اعتقادی شیعیان نیست، بلکه گروهی از فرقه زیدی هستند که در عین شیعه بودن گرایش به اهل سنت نیز دارند به طوری که زیدی‌ها را نزدیک‌ترین فرقه شیعه به اهل سنت دانسته‌اند.[8] یکی از دلائل این گرایش، موقعیت اجتماعی و فرهنگی زیدی‌ها است. این میل در مورد شوکانی، بیشتر از حد بوده و او را تبدیل به یکی از علمای اهل سنت کرده است. بیان بیشتر در مورد گرایش زیدی‌ها به اهل سنت خارج از بحث این مقال است. برای بیان روش فکری و تفسیری شوکانی، بهترین بیان، بیان خود شوکانی است که در مقدمه تفسیر خود آورده است: «مفسران غالباً به دو گروه تقسیم شده‏اند؛ عده‏ای فقط روایت را در نظر گرفته و از بحث‌های دیگر اجتناب کرده‏اند، عده‏ای نیز فقط بحث‌های ابزاری مانند لغت، معانی، بیان و ... را مطرح نموده‌اند، و روایات تفسیری پیامبر(ص) و صحابه و تابعین را مد نظر نداشته‌اند که هر کدام از این دو گروه، کاری ناقص انجام داده‏اند».[9] او در توضیح روش تفسیری خود می‌نویسد: «من در تفسیر چند امر را انجام داده‌ام: 1. ترجیح بین تفاسیر متعارض؛ 2. بیان معانی لغوی، اعرابی و بیانی؛ 3. نقل روایت تفسیری از پیامبر(ص)، صحابه، تابعین، تابعین آنها و مفسران معتبر».[10] ایشان ادامه می‏دهند که: «برخی روایات ضعیف را به دو دلیل آورده‌ام: الف. قرینه مقایسه بر تقویت آن وجود داشته باشد؛ ب. موافق معنای عربی باشد».[11] نام کامل کتاب تفسیر او «فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة و الدرایة من علم التفسیر» است. از همین عنوان می‌توان کاملاً به روش و دغدغه شوکانی نیز دست‌رسی پیدا کرد. تفسیر به روایت؛ تفسیری مأثور است که تماماً از آیات قرآن، یا سنت، یا کلام صحابه استفاده می‌شود. در مقابل آن، تفسیر به اجتهاد است. و شوکانی استفاده از این روش تفسیری را در صورت استناد به یکی از این امور، موافق و جایز می‌داند که عبارت‌اند از: نقل از رسول خدا، گفته صحابی، لغت و مقتضای کلام به شرط موافقت با قانون شرع.[12] از ممیزات بارز کتاب فتح القدیر؛ حجم به اندازه و به قدر کفایت آن است، به طوری که تنها در پنج جلد به تفسیر تمام آیات قرآن پرداخته است. گرچه این کتاب بسیاری از روایات را نقل می‌کند، ولی در صدد طولانی کردن کلام نیست؛ و برخی از مباحثی را به منابع حدیثی یا فقهی و یا ... ارجاع می‌دهد.[13] روش عملی شوکانی این است که گاهی در ابتدای سوره‌ها مکی یا مدنی بودن را مشخص می‌کند. نام و فضیلت سوره را بیان؛ سپس قرائت، معنای لغوی، اعراب آیه و نکات بیانی آن را ذکر می‏کند؛ آن‌گاه به مباحث روایی و نقل روایات همراه با تحلیل متن و سند روایت می‏پردازد.[14] و مطالب دیگری نیز پیرامون این تفسیر قابل بیان است که در این مختصر نمی‌گنجد. درباره شوکانی و تفسیرش سه کتاب نوشته شده است: «امام شوکانی مفسراً» از محمّد الغماری، «امام شوکانی و ایراده للقرائات فی تفسیره» از احمد عبد اللّه المقری و «فهارس فتح القدیر» از ابو حفص بن عمران.[15] [1] . سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 13، ص 491، مؤسسه امام صادق (ع)، قم، 1418ق. [2] . شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج 1، ص 5(پیشگفتار)، دار ابن کثیر، دار الکلم الطیب، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1414ق. [3] . همان، ص 6. [4] . موسوعة طبقات الفقهاء، ج 13، ص491. [5] . موسوعة طبقات الفقهاء، ج 13، ص 493. [6] . فتح القدیر، ج 1، ص 7. [7] . علوی مهر، حسین، آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 324 – 325، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، چاپ اوّل، 1384ش. [8] . پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص 283 – 284، زمزم هدایت، قم، چاپ دوم، 1386 ش. [9] . فتح القدیر، ج 1، ص 14. [10] . همان، ص 14 – 15. [11] . همان، ص 15. [12] . همان، ص 11. [13] . همان، ص 12. [14] . آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 325. [15] . همان.
محمد بن علی بن محمد بن عبد اللّه حسن شوکانی،[1] در ماه ذی القعده سال 1173ق در یمن از پدری عالم و اهل فضل که صاحب منصب قضاوت بود، متولد شد.[2] او خیلی زود مراتب علمی را طی کرده و به مقامات عالی دست یافت، به طوری که کرسی استادی کلاسهای مختلفی پیرامون علومی چون تفسیر، لغت، فقه و ... را در دست گرفت و در سن بیست سالگی صاحب فتوا شد و کسی از بزرگان آنجا نیز بر او معترض نشدند.[3] او در نهایت در ردیف یکی از بزرگترین علمای یمن قرار گرفت.[4] و در سال 1250ق در گذشت و در صنعا مدفون شد.[5]
شوکانی به مانند اکثر اهالی یمن زیدی مذهب بود[6] که جزو فرقههای شیعه به حساب میآید. اما در ادامه به شدت به اهل سنت نزدیک شد و گرایش بسیاری به اهل حدیث پیدا کرد. این گرایش به حدی بود که در تفسیر خود کاملاً مسلک اهل سنت را در پیش گرفت و از منابع شیعی استفاده نمیکرد. اگرچه امروزه بیان میشود که او زیدی مذهب بوده، ولی همگان او را عالمی سنی مذهب دانسته و اهل سنت از او به بزرگی یاد میکنند.[7] البته این گرایش دلیل بر ضعف فکری و اعتقادی شیعیان نیست، بلکه گروهی از فرقه زیدی هستند که در عین شیعه بودن گرایش به اهل سنت نیز دارند به طوری که زیدیها را نزدیکترین فرقه شیعه به اهل سنت دانستهاند.[8] یکی از دلائل این گرایش، موقعیت اجتماعی و فرهنگی زیدیها است. این میل در مورد شوکانی، بیشتر از حد بوده و او را تبدیل به یکی از علمای اهل سنت کرده است. بیان بیشتر در مورد گرایش زیدیها به اهل سنت خارج از بحث این مقال است.
برای بیان روش فکری و تفسیری شوکانی، بهترین بیان، بیان خود شوکانی است که در مقدمه تفسیر خود آورده است:
«مفسران غالباً به دو گروه تقسیم شدهاند؛ عدهای فقط روایت را در نظر گرفته و از بحثهای دیگر اجتناب کردهاند، عدهای نیز فقط بحثهای ابزاری مانند لغت، معانی، بیان و ... را مطرح نمودهاند، و روایات تفسیری پیامبر(ص) و صحابه و تابعین را مد نظر نداشتهاند که هر کدام از این دو گروه، کاری ناقص انجام دادهاند».[9] او در توضیح روش تفسیری خود مینویسد: «من در تفسیر چند امر را انجام دادهام: 1. ترجیح بین تفاسیر متعارض؛ 2. بیان معانی لغوی، اعرابی و بیانی؛ 3. نقل روایت تفسیری از پیامبر(ص)، صحابه، تابعین، تابعین آنها و مفسران معتبر».[10] ایشان ادامه میدهند که: «برخی روایات ضعیف را به دو دلیل آوردهام: الف. قرینه مقایسه بر تقویت آن وجود داشته باشد؛ ب. موافق معنای عربی باشد».[11]
نام کامل کتاب تفسیر او «فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة و الدرایة من علم التفسیر» است. از همین عنوان میتوان کاملاً به روش و دغدغه شوکانی نیز دسترسی پیدا کرد. تفسیر به روایت؛ تفسیری مأثور است که تماماً از آیات قرآن، یا سنت، یا کلام صحابه استفاده میشود. در مقابل آن، تفسیر به اجتهاد است. و شوکانی استفاده از این روش تفسیری را در صورت استناد به یکی از این امور، موافق و جایز میداند که عبارتاند از: نقل از رسول خدا، گفته صحابی، لغت و مقتضای کلام به شرط موافقت با قانون شرع.[12]
از ممیزات بارز کتاب فتح القدیر؛ حجم به اندازه و به قدر کفایت آن است، به طوری که تنها در پنج جلد به تفسیر تمام آیات قرآن پرداخته است. گرچه این کتاب بسیاری از روایات را نقل میکند، ولی در صدد طولانی کردن کلام نیست؛ و برخی از مباحثی را به منابع حدیثی یا فقهی و یا ... ارجاع میدهد.[13] روش عملی شوکانی این است که گاهی در ابتدای سورهها مکی یا مدنی بودن را مشخص میکند. نام و فضیلت سوره را بیان؛ سپس قرائت، معنای لغوی، اعراب آیه و نکات بیانی آن را ذکر میکند؛ آنگاه به مباحث روایی و نقل روایات همراه با تحلیل متن و سند روایت میپردازد.[14] و مطالب دیگری نیز پیرامون این تفسیر قابل بیان است که در این مختصر نمیگنجد.
درباره شوکانی و تفسیرش سه کتاب نوشته شده است: «امام شوکانی مفسراً» از محمّد الغماری، «امام شوکانی و ایراده للقرائات فی تفسیره» از احمد عبد اللّه المقری و «فهارس فتح القدیر» از ابو حفص بن عمران.[15] [1] . سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 13، ص 491، مؤسسه امام صادق (ع)، قم، 1418ق. [2] . شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج 1، ص 5(پیشگفتار)، دار ابن کثیر، دار الکلم الطیب، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1414ق. [3] . همان، ص 6. [4] . موسوعة طبقات الفقهاء، ج 13، ص491. [5] . موسوعة طبقات الفقهاء، ج 13، ص 493. [6] . فتح القدیر، ج 1، ص 7. [7] . علوی مهر، حسین، آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 324 – 325، مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، چاپ اوّل، 1384ش. [8] . پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص 283 – 284، زمزم هدایت، قم، چاپ دوم، 1386 ش. [9] . فتح القدیر، ج 1، ص 14. [10] . همان، ص 14 – 15. [11] . همان، ص 15. [12] . همان، ص 11. [13] . همان، ص 12. [14] . آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 325. [15] . همان.
- [سایر] تفسیر آیه 2 سوره فتح را بفرمایید؟
- [سایر] تفسیر «بکم فتح اللَّه و بکم یختم و بکم ینزّل الغیث ...» در زیارت جامعه کبیره چیست؟
- [سایر] پیام بانو مجتهد امین، صاحب تفسیر مخزن العرفان به دختران چیست؟
- [سایر] جایگاه و نقش آراء مفسران در تفسیر قرآن چیست؟
- [سایر] آیا اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن از شیوه تفسیر قرآن به قرآن بهره میگرفتند؟
- [سایر] بین تفسیر شیعه و تفسیر سنی چه تفاوتهایی وجود دارد؟
- [سایر] آیا آراء و اندیشه های مفسر در تفسیر قرآن نقش دارد؟
- [سایر] فلسفه تفسیر قرآن چیست؟
- [سایر] تفسیر قرآن یعنی چه؟
- [سایر] منابع تفسیر قرآن کدامند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .مال پیدا شده (لقطه) را باید معرفی و اعلان کرد و در صورت ناامید شدن از شناسایی صاحب مال، میتوان از طرف صاحب آن صدقه داد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن در یک جا نباشد، اشکال ندارد. ولی سزاوار است که به تعزیه خوانی تنها اکتفا نکنند و مجالس روضه که در آنها علاوه بر ذکر مصائب حضرت خامس آل عبا علیه السلام ، معارف و عقاید اسلامی و تفسیر آیات و احادیث و احکام شرعیه بیان می شود نیز تشکیل دهند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بعد از آن که یک سال اعلام کرد و صاحب مال پیدا نشد، مال را برای صاحب آن نگهداری کند و از بین برود، چنانچه در نگهداری آن کوتاهی یا زیادهروی نکرده باشد، ضامن نیست؛ همچنین اگر آن مال را به حاکم شرعی تحویل دهد و سپس صاحب آن پیدا شود، ضامن نیست؛ ولی اگر از طرف صاحب آن صدقه داده باشد یا برای خود برداشته باشد، ضامن است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر معدنی را که در ملک دیگری است بدون اذن صاحب آن استخراج کنند آنچه از آن بدست می آید مال صاحب ملک است و چون صاحب ملک برای بیرون آوردن آن خرجی نکرده، باید خمس تمام آنچه را که از معدن بیرون آمده بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی مالی را غصب کند و بفروشد و بعد از فروش، صاحب مال معامله را برای خودش اجازه دهد، معامله صحیح است و احتیاط واجب آن است که مشتری و صاحب مال در منفعتی که برای جنس و عوض آن در مدت زمان بین فروش و اجازه معامله توسط صاحب مال حاصل شده، با یکدیگر مصالحه کنند.
- [آیت الله بروجردی] اگر از بچّهی نابالغ چیزی بخرد، یا چیزی به او بفروشد، باید جنس یا پولی را که از او گرفته به صاحب آن بدهد، یا از صاحبش رضایت بخواهد و اگر صاحب آن را نمیشناسد و برای شناختن او هم وسیلهای ندارد، باید چیزی را که از بچّهی گرفته، از طرف صاحب آن مظالم بدهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه قبل از فرا رسیدن یک سال، از پیدا کردن صاحب آن مأیوس شود و یا از اول مأیوس باشد که صاحب آن را پیدا کند احتیاط واجب آن است که آن مال را از طرف صاحب اصلی اش به فقیر بدهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خمس تنها در غنایم منقول میباشد و غنایم غیر منقول همچون زمین خمس ندارد، زمینهایی که در جنگ به غنیمت گرفته میشود، اگر در هنگام فتح آباد باشد ملک تمام مسلمانان و اگر موات باشد ملک امام علیهالسلام بوده و در هر حال خمس ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] وضو گرفتن در نهرهای بزرگ یا کوچک اگرچه انسان نداند که صاحب آنها راضی است اشکال ندارد، ولی اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهی کند وضو گرفتن از این آب مشکل است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر حیوان، زراعت یا مال کسی را از بین ببرد، چنانچه صاحب حیوان در نگهداری آن کوتاهی کرده باشد، باید مقداری را که ضرر زده به صاحب مال یا زراعت بدهد.