در قرآن کریم بدترین و بهترین مخلوقات این‌گونه بیان شده‌اند: «اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ فی‏ نارِ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها اُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّهِ، اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ»؛[1] کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ‌اند، جاودانه در آن می‌مانند آنها بدترین مخلوقات‌اند! [امّا] کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات خدایند. این دو آیه بدترین و بهترین مخلوقات را بیان می‌کنند. در برخی روایات، - از منابع شیعه و سنی - مصادیقی برای این آیه ذکر شده است: 1. امام صادق(ع): «علی(ع) پیش رسول خدا(ص) در خانه‌ی ام سلمه رسید، رسول خدا(ص) هنگامی که علی(ع) را دید فرمود: ای علی! حالت چگونه خواهد بود در آن هنگام که همه ملت‌ها جمع شوند و میزان‌های عدل نصب گردند و مردم را برای حساب و محاکمه آماده سازند. در این هنگام، اشک از دیدگان امام علی(ع) جاری شد، رسول خدا(ص) فرمود: ای علی! چرا گریه می‌کنی؟ به خداوند سوگند، تو و شیعیانت در آن روز با چهره‌های سفید و سیراب در محشر حاضر می‌شوید، صورت‌های آنها نورانی، شاداب و خندان هستند. در آن روز دشمنانت را حاضر می‌کنند در حالی‌که صورت‌های آنان سیاه‏ است آنها افرادی شقی و بد عاقبت و معذب هستند، مگر نشنیده‌ای که خداوند فرموده: «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ»، اینها تو و شیعیانت می‌باشند، ولی آنهایی که کافر شدند و آیات ما را انکار کردند، بدترین مردم هستند (اُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّهِ) و این گروه دشمنان شما می‌باشند».[2] 2. طبری(از مفسّران اهل سنت در قرن چهارم) در تفسیر خود از عیسی بن فرقد، از ابی الجارود، از امام باقر نقل می‌کند که پیامبر(ص) درباره آیه «خیر البریه» فرمود: «ای علی! بهترین بندگان، تو و شیعیانت هستید».[3] 3. جابر بن عبد الله انصاری، صحابی معروف پیامبر اسلام(ص) چنین نقل می‌کند: با پیامبر(ص) و عده‌ای از مسلمانان نشسته بودیم، ناگهان علی(ع) از دور نمایان شد؛ هنگامی که چشم پیامبر(ص) به علی(ع) افتاد، نگاهی به اصحاب کرد و فرمود: «برادرم علی به سوی شما می‌آید»، سپس رو به سوی کعبه کرد و فرمود: «قسم به خدای کعبه که تنها علی و شیعیانش در روز قیامت از رستگاران هستند؛ زیرا به خدا سوگند او قبل از همه شما به خدا ایمان آورد، و قیام او به فرمان خدا بیش از همه شما است، وفایش به عهد الهی از همه بیشتر، و قضاوتش به حکم خدا افزون‌تر، و مساواتش در تقسیم[بیت المال] از همه زیادتر، عدالتش درباره رعیّت از همه فزون‌تر، و مقامش نزد خداوند از همه بالاتر است». جابر می‌گوید: در این‌جا بود که آیه شریفه «خیر البریّه»[4] نازل شد، و پس از نزول آیه فوق، هرگاه مسلمانان علی را می‌دیدند، می‌گفتند: بهترین مخلوق خدا پس از پیامبر آمد.[5] از جمله‌ای که در ذیل روایت آمده استفاده می‌شود که روایت فوق در بین همه مسلمانان صدر اسلام مشهور بوده است؛ بنابراین، نقل آن اختصاصی به ابن عبّاس و جابر بن عبد الله و ابو برزه ندارد![6] 4. ابن عباس می‌گوید: هنگامی که آیه «خیر البریّه» نازل شد، پیامبر(ص) رو به علی(ع) کرد و فرمود: «منظور از خیر البریّه تو و شیعیانت می‌باشید. در روز قیامت تو و شیعیانت بر من وارد می‌شوید، در حالی ‌که هم خدا از شما راضی است و هم شما از خداوند خشنود هستید».[7] 5. ابو برزه اسلمی می‌گوید: هنگامی که آیه «خیر البریّه» نازل شد، پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: «ای علی! خیر البریّه تو و شیعیانت هستید و وعده‌گاه من و تو در روز قیامت در کنار حوض کوثر است».[8] 6. امام علی(ع): وقت رحلت پیامبر(ص) پشت مبارکش به سینه من بود که فرمود: «ای علی! آیا نشنیده‌ای آیه شریفه "خیر البریه" را؛ ایشان شیعیان تو می‌باشند و وعده‌گاه من و شما کنار حوض کوثر خواهد بود در وقتی که خلایق برای حساب جمع شوند، شما را بخوانند و شما سفید رویان باشید و شما را آن روز پیشوای سفیدرویان ندا کنند».[9] نکته دقیقی در این‌جا وجود دارد که لازم به ذکر است؛ ایمان و به تبع آن مؤمنان، دارای مراتبی هستند که هر یک از آنها را در رتبه‌ای قرار می‌دهد و برای هر یک جایگاهی را مشخص می‌کند. بنابر روایات مذکور، امیر المؤمنین علی(ع) و شیعیان آن‌حضرت در صدر این گروه، بعد از نبوّت پیامبر(ص) قرار دارند؛ یعنی بعد از این‌که حضرت محمد(ص) به پیامبری مبعوث شد و اسلام، ادیان پیشین خود را نسخ کرد؛ مسلمانان صاحبان ایمان واقعی شدند و در میان اینها نیز علی(ع) و شیعیان ایشان قرار دارند که بدان‌ها می‌توان خیر البریه را اطلاق کرد. البته در میان اینها نیز مراتبی وجود دارد؛ علی(ع) از شیعیان خود برتر است و در میان شیعیان ایشان نیز مراتبی وجود دارد که برخی را بر برخی دیگر برتری می‌بخشد. با این حال، اینان گروهی را تشکیل می‌دهند که می‌توان آنها را خیر البریه دانست. همچنین باید توجه داشت پیامبر‌(ص) از تمام مومنان، حتی آنها که خیر البریه نامیده شده‌اند، برتر است ولی این بیان مصداق خیر البریه، در مقام بیان بعد از پیامبر(ص) می‌باشد. به ‌علاوه؛ برخی از کلمات این آیه باید مورد دقت بیشتری قرار گیرد؛ برای نمونه، از تعبیر «کَفَرُوا مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ» به دست می‌آید که همه مشرکان و اهل کتاب مورد نظر روایت نیستند، بلکه منظور مشرکانی هستند که با حق و حقیقت که همان اسلام باشد آشنا شدند، ولی از پذیرش آن خودداری کردند. آنها حق را دیدند و فهمیدند ولی برای نفس و منافع خود، از پذیرش آن خودداری می‌کنند؛ آری اینان شایسته صفت بدترین مخلوقات خداوند ‌هستند. همچنین از تعبیر «اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ» که بهترین در میان تمام مخلوقات را بیان می‌کند، برتری برخی از انسان‌ها بر همه موجودات حتی فرشته‌ها نیز به دست می‌آید که این مختصر مجال بیان بیشتر پیرامون این موضوع را ندارد. [1] . بینه، 6- 7. [2] . شیخ طوسی، الامالی، ص 671، انتشارات دارالثقافه، قم، چاپ اول، 1414ق. [3] . طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏30، ص 171، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، 1412ق. [4] . بیّنه، 7. [5] . ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج ‏42، ص 371، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، 1415ق؛ با اندکی تفاوت در: سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج ‏6، ص 379، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، 1404ق. [6] . مکارم شیرازی‏، ناصر، آیات ولایت در قرآن، ص 443، قم، انتشارات نسل جوان‏، چاپ سوم‏، 1386ش. [7] . الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج ‏6، ص 379. [8] . حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 463، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1411ق. [9] . گنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایه الطالب فی مناقب علی بن ابی‌طالب(ع)، ص 246، تهران، دار احیاء تراث اهل البیت(ع)، ‏ چاپ دوم‏، 1404ق؛ ابن مردویه اصفهانی‏، ابوبکر احمد بن موسی‏، مناقب علی بن ابی‌طالب(ع)، ص 347، قم، دار الحدیث‏، چاپ دوم‏، 1424ق.
آیه خیر البریه و شر البریه به چه آیهای در قرآن میگویند؟ آنرا توضیح دهید که چرا به این نام خوانده شده است؟
در قرآن کریم بدترین و بهترین مخلوقات اینگونه بیان شدهاند: «اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها اُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّهِ، اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ»؛[1] کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخاند، جاودانه در آن میمانند آنها بدترین مخلوقاتاند! [امّا] کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات خدایند.
این دو آیه بدترین و بهترین مخلوقات را بیان میکنند. در برخی روایات، - از منابع شیعه و سنی - مصادیقی برای این آیه ذکر شده است:
1. امام صادق(ع): «علی(ع) پیش رسول خدا(ص) در خانهی ام سلمه رسید، رسول خدا(ص) هنگامی که علی(ع) را دید فرمود: ای علی! حالت چگونه خواهد بود در آن هنگام که همه ملتها جمع شوند و میزانهای عدل نصب گردند و مردم را برای حساب و محاکمه آماده سازند. در این هنگام، اشک از دیدگان امام علی(ع) جاری شد، رسول خدا(ص) فرمود: ای علی! چرا گریه میکنی؟ به خداوند سوگند، تو و شیعیانت در آن روز با چهرههای سفید و سیراب در محشر حاضر میشوید، صورتهای آنها نورانی، شاداب و خندان هستند. در آن روز دشمنانت را حاضر میکنند در حالیکه صورتهای آنان سیاه است آنها افرادی شقی و بد عاقبت و معذب هستند، مگر نشنیدهای که خداوند فرموده: «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ»، اینها تو و شیعیانت میباشند، ولی آنهایی که کافر شدند و آیات ما را انکار کردند، بدترین مردم هستند (اُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّهِ) و این گروه دشمنان شما میباشند».[2]
2. طبری(از مفسّران اهل سنت در قرن چهارم) در تفسیر خود از عیسی بن فرقد، از ابی الجارود، از امام باقر نقل میکند که پیامبر(ص) درباره آیه «خیر البریه» فرمود: «ای علی! بهترین بندگان، تو و شیعیانت هستید».[3]
3. جابر بن عبد الله انصاری، صحابی معروف پیامبر اسلام(ص) چنین نقل میکند: با پیامبر(ص) و عدهای از مسلمانان نشسته بودیم، ناگهان علی(ع) از دور نمایان شد؛ هنگامی که چشم پیامبر(ص) به علی(ع) افتاد، نگاهی به اصحاب کرد و فرمود: «برادرم علی به سوی شما میآید»، سپس رو به سوی کعبه کرد و فرمود: «قسم به خدای کعبه که تنها علی و شیعیانش در روز قیامت از رستگاران هستند؛ زیرا به خدا سوگند او قبل از همه شما به خدا ایمان آورد، و قیام او به فرمان خدا بیش از همه شما است، وفایش به عهد الهی از همه بیشتر، و قضاوتش به حکم خدا افزونتر، و مساواتش در تقسیم[بیت المال] از همه زیادتر، عدالتش درباره رعیّت از همه فزونتر، و مقامش نزد خداوند از همه بالاتر است». جابر میگوید: در اینجا بود که آیه شریفه «خیر البریّه»[4] نازل شد، و پس از نزول آیه فوق، هرگاه مسلمانان علی را میدیدند، میگفتند: بهترین مخلوق خدا پس از پیامبر آمد.[5]
از جملهای که در ذیل روایت آمده استفاده میشود که روایت فوق در بین همه مسلمانان صدر اسلام مشهور بوده است؛ بنابراین، نقل آن اختصاصی به ابن عبّاس و جابر بن عبد الله و ابو برزه ندارد![6]
4. ابن عباس میگوید: هنگامی که آیه «خیر البریّه» نازل شد، پیامبر(ص) رو به علی(ع) کرد و فرمود: «منظور از خیر البریّه تو و شیعیانت میباشید. در روز قیامت تو و شیعیانت بر من وارد میشوید، در حالی که هم خدا از شما راضی است و هم شما از خداوند خشنود هستید».[7]
5. ابو برزه اسلمی میگوید: هنگامی که آیه «خیر البریّه» نازل شد، پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: «ای علی! خیر البریّه تو و شیعیانت هستید و وعدهگاه من و تو در روز قیامت در کنار حوض کوثر است».[8]
6. امام علی(ع): وقت رحلت پیامبر(ص) پشت مبارکش به سینه من بود که فرمود: «ای علی! آیا نشنیدهای آیه شریفه "خیر البریه" را؛ ایشان شیعیان تو میباشند و وعدهگاه من و شما کنار حوض کوثر خواهد بود در وقتی که خلایق برای حساب جمع شوند، شما را بخوانند و شما سفید رویان باشید و شما را آن روز پیشوای سفیدرویان ندا کنند».[9]
نکته دقیقی در اینجا وجود دارد که لازم به ذکر است؛ ایمان و به تبع آن مؤمنان، دارای مراتبی هستند که هر یک از آنها را در رتبهای قرار میدهد و برای هر یک جایگاهی را مشخص میکند. بنابر روایات مذکور، امیر المؤمنین علی(ع) و شیعیان آنحضرت در صدر این گروه، بعد از نبوّت پیامبر(ص) قرار دارند؛ یعنی بعد از اینکه حضرت محمد(ص) به پیامبری مبعوث شد و اسلام، ادیان پیشین خود را نسخ کرد؛ مسلمانان صاحبان ایمان واقعی شدند و در میان اینها نیز علی(ع) و شیعیان ایشان قرار دارند که بدانها میتوان خیر البریه را اطلاق کرد. البته در میان اینها نیز مراتبی وجود دارد؛ علی(ع) از شیعیان خود برتر است و در میان شیعیان ایشان نیز مراتبی وجود دارد که برخی را بر برخی دیگر برتری میبخشد. با این حال، اینان گروهی را تشکیل میدهند که میتوان آنها را خیر البریه دانست. همچنین باید توجه داشت پیامبر(ص) از تمام مومنان، حتی آنها که خیر البریه نامیده شدهاند، برتر است ولی این بیان مصداق خیر البریه، در مقام بیان بعد از پیامبر(ص) میباشد.
به علاوه؛ برخی از کلمات این آیه باید مورد دقت بیشتری قرار گیرد؛ برای نمونه، از تعبیر «کَفَرُوا مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ» به دست میآید که همه مشرکان و اهل کتاب مورد نظر روایت نیستند، بلکه منظور مشرکانی هستند که با حق و حقیقت که همان اسلام باشد آشنا شدند، ولی از پذیرش آن خودداری کردند. آنها حق را دیدند و فهمیدند ولی برای نفس و منافع خود، از پذیرش آن خودداری میکنند؛ آری اینان شایسته صفت بدترین مخلوقات خداوند هستند.
همچنین از تعبیر «اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ» که بهترین در میان تمام مخلوقات را بیان میکند، برتری برخی از انسانها بر همه موجودات حتی فرشتهها نیز به دست میآید که این مختصر مجال بیان بیشتر پیرامون این موضوع را ندارد. [1] . بینه، 6- 7. [2] . شیخ طوسی، الامالی، ص 671، انتشارات دارالثقافه، قم، چاپ اول، 1414ق. [3] . طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 30، ص 171، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، 1412ق. [4] . بیّنه، 7. [5] . ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج 42، ص 371، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، 1415ق؛ با اندکی تفاوت در: سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج 6، ص 379، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، 1404ق. [6] . مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، ص 443، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ سوم، 1386ش. [7] . الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج 6، ص 379. [8] . حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 463، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1411ق. [9] . گنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایه الطالب فی مناقب علی بن ابیطالب(ع)، ص 246، تهران، دار احیاء تراث اهل البیت(ع)، چاپ دوم، 1404ق؛ ابن مردویه اصفهانی، ابوبکر احمد بن موسی، مناقب علی بن ابیطالب(ع)، ص 347، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، 1424ق.
- [سایر] بهترین(خیر البریة) و بدترین(شر البریة) مخلوقات چه کسانی هستند؟
- [سایر] اینکه میگویند (سوره یس قلب قرآن است، و در خود این سوره آیهای وجود دارد، که قلب سوره یس است. و در آن عدد مشخصی معیّن شده است که اگر آن آیه را به آن تعداد بگوییم چیزهایی مشاهده میکنیم)، آیا چنین چیزی در حدیثی آمده است؟ اگر آمده؛ آن آیه کدام آیه است و تعداد آن چقدر است؟
- [سایر] در آیهای از قرآن آمده است؛ جز سفیهان هیچ فرد دیگری از دین ابراهیم سرباز نخواهد زد. شأن نزول و پیام این آیه چیست؟
- [سایر] این آیه که (اگر کسی بخواهد لطفی به بندگانم برسد، چه کسی میتواند آنرا دفع کند)، در کدام سوره قرآن آمده است؟
- [سایر] میگویند: حدیثی صادق است که مخالفت با قرآن نداشته باشد. پس چرا قرآن با حدیث و روایت تفسیر میشود؟ آیه مصدّق روایت است یا روایت مصدّق آیه؟ یا هر دو مصدّق همدیگر؟
- [سایر] منظور از شرّ شب تار (آیه 3 فلق) چیست؟
- [سایر] همانطور که مشاهده میشود در قرآن چندین بار نیکی به پدر و مادر به فرزندان سفارش شده است، اما هیچ آیهای وجود ندارد(یا شاید باشد که من ندیدهام) که فرزندان را به پدر و مادر سفارش کند. لطفاً در صورتی که آیهای وجود دارد که من آنرا ندیدهام اعلام فرمایید، و اگر نه، بفرمایید چرا در قرآن به فرزندان سفارشی نشده است؟ آیا امکان ندارد پدر و مادری ظالم باشند یا به دلایل مختلف خیر فرزندانشان را نخواهند؟
- [سایر] در تفسیر سوره بینه، در معنای آیه (خیرُ البَریة) در سایت وزارت اوقاف و ارشاد عربستان سعودی، که تفاسیر وترجمه های قرآن کریم را دارد: به این آدرس بروید: http://quran.al-islam.com/Page.aspx?pageid=221&BookID=13&Page=598 آخر صفحه، خط آخر و جمله آخر صفحه را ببینید: *{7}ﺇِﻥَّ الَّذِینَ ﺁمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ اُولَیِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ* یَقُول : مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ مِنْ النَّاﺱ فَهُمْ خَیْر الْبَرِیَّه . وَقَدْ : 29208 - حَدَّثَنَا اِبْن حُمَیْد , قَالَ : ثنا عِیسَی بْن فَرْقَد , عَنْ اَبِی الْجَارُود , عَنْ مُحَمَّد بْن عَلِیّ { اُولَیِکَ هُمْ خَیْر الْبَرِیَّه } فَقَالَ النَّبِیّ صَلَّی اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : \\\" اَنْتَ یَا عَلِیّ وَ شِیعَتک \\\" پیامبر(ص) فرمود: منظور از خیرالبریة، علی جان تو هستی و شیعیان تو. البته قبل از اینکه خبر دار بشن و برش دارن برید ببینید!
- [سایر] چرا در قرآن کریم درباره برف هیچ آیهای وجود ندارد؟
- [سایر] آیا آیهای در قرآن درباره وصیت کردن وجود دارد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر در بین خواندن آیهای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی که آخر آیه را میخواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نمیکند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر در بین خواندن آیهای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را میخواند شک کند که اوّل آن را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله بهجت] اگر در بین خواندن آیهای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را میخواند شک کند که اولِ آن را خوانده یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در بین خواندن آیهای شک کند که آیه پیش از آن را خوانده یا نه، نباید به شک خود اعتنا کند؛ ولی اگر وقتی که آخر آیه را میخواند شک کند که اوّل آن را خوانده یا نه، بنابر احتیاط واجب باید آن را دوباره بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در بین خواندن ایه ای شک کند که ایه پیش را خوانده یا نه یا وقتی که اخر ایه را می خواند شک کند که اول ان را خوانده یا نه باید به شک خود اعتنا نکند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیه پیش از آن را خوانده یا نه و یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه؛ یا وقتی که آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه؛ به شک خود اعتنا نکند.
- [امام خمینی] اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در بین خواندن آیه ای شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه، یا وقتی آخر آیه را می خواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه، به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله سیستانی] اگر در بین خواندن آیه شک کند که آیه پیش را خوانده یا نه ، یا وقتی که آخر آیه را میخواند شک کند که اول آن را خوانده یا نه ، باید به شک خود اعتنا نکند .