واژه «احرار» جمع «حُرّ» به معنای کسی است برده نباشد. اهل لغت معتقدند ریشه اصلی «حُرّ» به معنای رمل و ماسه خالص است که آمیخته با چیز دیگر نیست؛ به همین جهت به کسی که برده نیست حُرّ می‌گویند، گویا شخص حُرّ از آمیخته شدن به بردگی مبرا است.[1] شاید به همین جهت معنای دیگر حُرّ را «کریم»(داشتن کرامت) بیان کردند.[2] بنابر این، کلمه «حُرّ» یا «احرار» اگر به صورت مطلق استفاده شود می‌تواند به معنای کسی باشد که در صفات و خصال انسانی کاملاً خالص است و در وجود او هیچ‌گونه آمیختگی به اخلاق غیر انسانی وجود ندارد؛ اما روشن است که مقصود امام حسین(ع) در این جمله، معنای مطلق نیست؛ زیرا اولاً: افرادی که در مقابل امام(ع) بودند قابلیت چنین خطابی را نداشتند؛ ثانیاً: قیدهای که در سخن امام(ع) وجود دارد محدوده معنا را مشخص می‌کند. توضیح این‌که: امام حسین(ع) در روز عاشورا پس از آن‌که همه یارانش به شهادت رسیدند، به تنهایی مشغول نبرد بودند، تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک امام را نشانه می‌گرفتند، در این هنگام لشکر انبوهی به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن، بین امام و خیمه‌های آن‌حضرت فاصله شدند و قصد حمله به خیمه‌های امام را داشتند، امام فرمود: ای پیروان شیطان(آل ابی سفیان)[3] اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در دنیای‌تان آزاده باشید و اگر فکر می‌کنید عرب هستید به اصل و نسب خودتان برگردید و ... تا من زنده هستم به خیمه‌ها حمله نکنید.[4] در این جمله امام اولاً: حریت در دنیا[5] را از آنان خواسته؛ یعنی رعایت اخلاق و قوانین عمومی جنگ‌ها را که در میان همه اقوام جهان معتبر است. ثانیاً: آنها را به رعایت برخی اخلاق نیک عرب‌ها دعوت نمودند و به عبارتی چنین فرمودند که اگر مسلمان نیستید، عرب که هستید! پس چرا قوانین پذیرفته شده در جامعه‌ی عربی را زیر پا می­گذارید؟! خلاصه این‌که هر جامعه‌ای - چه دین‌دار و چه بی‌دین- برخی ویژگی‌های مثبت وجود دارد و عرب‌ها نیز - حتی قبل از اسلام- با تمام نکات منفی، اما نکات مثبتی؛ چون عدم تعرض به زنان و کودکان تا پایان جنگ در میان آنها وجود داشته که عمل به آن، نوعی آزادگی به شمار می‌آمد. امام(ع) نیز ایشان را به همین آزادگی دعوت می‌نمود. [1] . فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ماده «حر». [2] . الخوری الشرتونی، سعید، اقرب الموارد، ماده «حر». [3] . گفتنی است که منظور از شیطان ابی سفیان است، چنان‌که در لهوف این‌گونه آمده است: «فَصَاحَ‏ وَیْلَکُمْ یَا شِیعَةَ آلِ أَبِی سُفْیَانَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ کُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُم‏». ابن طاووس، علی بن موسی، ترجمه، فهری زنجانی، احمد، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 120، جهان، تهران، چاپ اول، 1348ش [4] . «فَصَاحَ الْحُسَیْنُ ع وَیْحَکُمْ یَا شِیعَةَ الشَّیْطَانِ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً وَ ارْجِعُوا إِلَی أَنْسَابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ أَعْرَاباً کَمَا تَزْعُمُونَ أَنَا الَّذِی أُقَاتِلُکُم فَکُفُّوا سُفَهَاءَکُمْ وَ جُهَّالَکُم‏ ». اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 50، بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق. [5] . البته، قید «فی دنیاکم» در نقل لهوف و بحار آمده است. اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 120؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 45، ص 51، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
سخن معروف امام حسین(ع) را که میفرمایند: (اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید) توضیح دهید و بفرمایید آزاده به چه معنا است؟
واژه «احرار» جمع «حُرّ» به معنای کسی است برده نباشد. اهل لغت معتقدند ریشه اصلی «حُرّ» به معنای رمل و ماسه خالص است که آمیخته با چیز دیگر نیست؛ به همین جهت به کسی که برده نیست حُرّ میگویند، گویا شخص حُرّ از آمیخته شدن به بردگی مبرا است.[1] شاید به همین جهت معنای دیگر حُرّ را «کریم»(داشتن کرامت) بیان کردند.[2] بنابر این، کلمه «حُرّ» یا «احرار» اگر به صورت مطلق استفاده شود میتواند به معنای کسی باشد که در صفات و خصال انسانی کاملاً خالص است و در وجود او هیچگونه آمیختگی به اخلاق غیر انسانی وجود ندارد؛ اما روشن است که مقصود امام حسین(ع) در این جمله، معنای مطلق نیست؛ زیرا اولاً: افرادی که در مقابل امام(ع) بودند قابلیت چنین خطابی را نداشتند؛ ثانیاً: قیدهای که در سخن امام(ع) وجود دارد محدوده معنا را مشخص میکند.
توضیح اینکه: امام حسین(ع) در روز عاشورا پس از آنکه همه یارانش به شهادت رسیدند، به تنهایی مشغول نبرد بودند، تیرها و نیزهها از هر سو بدن مبارک امام را نشانه میگرفتند، در این هنگام لشکر انبوهی به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن، بین امام و خیمههای آنحضرت فاصله شدند و قصد حمله به خیمههای امام را داشتند، امام فرمود: ای پیروان شیطان(آل ابی سفیان)[3] اگر دین ندارید و از قیامت نمیهراسید، در دنیایتان آزاده باشید و اگر فکر میکنید عرب هستید به اصل و نسب خودتان برگردید و ... تا من زنده هستم به خیمهها حمله نکنید.[4]
در این جمله امام اولاً: حریت در دنیا[5] را از آنان خواسته؛ یعنی رعایت اخلاق و قوانین عمومی جنگها را که در میان همه اقوام جهان معتبر است. ثانیاً: آنها را به رعایت برخی اخلاق نیک عربها دعوت نمودند و به عبارتی چنین فرمودند که اگر مسلمان نیستید، عرب که هستید! پس چرا قوانین پذیرفته شده در جامعهی عربی را زیر پا میگذارید؟!
خلاصه اینکه هر جامعهای - چه دیندار و چه بیدین- برخی ویژگیهای مثبت وجود دارد و عربها نیز - حتی قبل از اسلام- با تمام نکات منفی، اما نکات مثبتی؛ چون عدم تعرض به زنان و کودکان تا پایان جنگ در میان آنها وجود داشته که عمل به آن، نوعی آزادگی به شمار میآمد. امام(ع) نیز ایشان را به همین آزادگی دعوت مینمود. [1] . فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ماده «حر». [2] . الخوری الشرتونی، سعید، اقرب الموارد، ماده «حر». [3] . گفتنی است که منظور از شیطان ابی سفیان است، چنانکه در لهوف اینگونه آمده است: «فَصَاحَ وَیْلَکُمْ یَا شِیعَةَ آلِ أَبِی سُفْیَانَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ کُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیَاکُم». ابن طاووس، علی بن موسی، ترجمه، فهری زنجانی، احمد، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 120، جهان، تهران، چاپ اول، 1348ش [4] . «فَصَاحَ الْحُسَیْنُ ع وَیْحَکُمْ یَا شِیعَةَ الشَّیْطَانِ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً وَ ارْجِعُوا إِلَی أَنْسَابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ أَعْرَاباً کَمَا تَزْعُمُونَ أَنَا الَّذِی أُقَاتِلُکُم فَکُفُّوا سُفَهَاءَکُمْ وَ جُهَّالَکُم ». اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 50، بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق. [5] . البته، قید «فی دنیاکم» در نقل لهوف و بحار آمده است. اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 120؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 45، ص 51، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
- [سایر] آزاده و آزادگی در جملهی معروف امام حسین(ع): «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»، به چه معنا است؟
- [سایر] شعر در مدح امام حسین ع بفرمایید؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] امام حسین ( ع ) وارث پیامبران گذشته است. این سخن به چه معنا است ؟
- [سایر] آیا پیامبران و امامان از مظلومیت و شهادت امام حسین(ع) سخن به میان آوردهاند؟
- [سایر] آیا دین از سیاست جداست؟ این موضوع در رابطه با امام علی(ع) و امام حسین(ع) چگونه است؟
- [سایر] سخن پیامبران، امام علی، امام حسن و امام سجاد(ع) در مورد مظلومیت و شهادت امام حسین(ع) و یارانشان در روز عاشورا چه بود؟ عربی و فارسی آنرا میخواستم.
- [سایر] چگونگی ارتباط سوره حمد با امام حسین (ع) را توضیح بفرمایید.
- [سایر] از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن خطر جانی یا مالی است. چگونه امام حسین(ع) برای این فریضه،جان خود را به خطر انداخت ؟
- [سایر] چرا اسم امام حسین(ع) را حسین گذاشتند؟ چرا اسم امام علی(ع) را علی گذاشتند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] از بزرگترین واجبات بر مکلفین امر به معروف و نهی از منکر است خداوند متعال می فرماید والمومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و مردان و زنان مومن بعضی از ایشان دوستان بعضی دیگر هستند امر می کنند به معروف و نهی می کنند از منکر امر به معروف و نهی از منکر راه انبیای خداست و به این فریضه الهیه بقیه فرایض و مقررات دین اجرا می شود و کسب و کار حلال و امنیت جان و عرض و مال مردم حفظ و حق به حق دار می رسد و زمین از لوث منکرات و بدیها تطهیر و به معروف و خوبیها اباد می شود و به روایتی از امام ششم علیه السلام اکتفا می شود که فرمود رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود چگونه است حال شما زمانی که زنان شما فاسد و جوانان شما فاسق شوند و حال ان که امر به معروف و نهی از منکر نکرده اید گفته شد چنان خواهد شد یا رسول الله فرمود بلی و بدتر از ان هم خواهد شد چگونه است حال شما زمانی که امر کنید به منکر و نهی کنید از معروف گفته شد یا رسول الله چنان خواهد شد فرمود بلی و بدتر از ان هم خواهد شد چگونه است حال شما زمانی که معروف را منکر و منکر را معروف ببینید
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سیستانی] أمر به معروف و نهی از منکر ، در صورتی واجب میشود که انجام دادن معروف و انجام دادن منکر حرام باشد ، و در این صورت امر به معروف و نهی از منکر واجب کفائی است ، و اگر بعضی از افراد به این وظیفه عمل کند ، از دیگران ساقط میشود ، ولی بر همه لازم است که اگر با فعل حرام و ترک واجبی مواجه شدند بی تفاوت نباشند ، و انزجار خود را با گفتار و کردار ابراز نمایند و این مقدار واجب عینی است . و از حضرت امیر المؤمنین علیهالسلام چنین آمده است که : (أمرنا رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم أن نلقی أهل المعاصی بوجوه مکفهرّة) . (رسول أکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به ما دستور داد که با گنهکاران با صورتی درهم کشیده مواجه شویم) . در صورتی که انجام دادن معروف مستحب است نه واجب و انجام دادن منکر مکروه است نه حرام امر به معروف و نهی از منکر ، نیز مستحب است . و در أمر به معروف و نهی از منکر باید حیثیّت و شخصیّت خلافکار در نظر گرفته شود ، که به او اذیّت و اهانت نگردد ، همچنین نباید خیلی سخت و دشوار گرفت که سبب انزجار او از دین و برنامههای دینی شود .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.