در این آیه شریفه می‌خوانیم: «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَریراً»؛[1] حقّا که ما از پروردگارمان در روزی که گرفته و به شدت سخت و هولناک (و چهره‌‌ها در آن عبوس) است می‌ترسیم. این سخن ممکن است زبان حال «ابرار» و نیکان[2] باشد یا زبان قال آنها.[3] تعبیر از روز قیامت به روز «عبوس» و «سخت» -با این‌که عبوس از صفات انسان است و به کسی می‌گویند که قیافه‌اش را در هم کشیده- به دلیل تأکید بر وضع وحشتناک آن روز است؛ یعنی آن قدر حوادث آن روز سخت و ناراحت کننده است که نه تنها انسان‌ها در آن روز عبوس‌اند، بلکه گویی خود آن روز نیز عبوس است.[4] در این‌که «قمطریر» از چه ماده‌ای گرفته شده؟ در میان مفسران و ارباب لغت گفت‌وگو است، بعضی آن‌را از «قِمَطْر» می‌دانند،[5] و بعضی آن‌را مشتق از ماده «قُطر» و میم را زائده می‏دانند.[6] ولی مشهور همان اول است که در آیه شریفه به معنای روز شدید و دشوار و عبوس می‌باشد.[7] و این شدت و دشواری و سختی، به جهت عذاب‌ها و آثار روز قیامت و اوضاع بد گناه‌کاران و مجرمان است. تعبیر به «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً» شاهد بر این است که این خوف ابرار و نیکان، خوف از پروردگار است.[8] [1] . انسان، 10. [2] . اشاره به آیه «إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً»؛ به یقین ابرار (و نیکان) از جامی می‌نوشند که با عطر خوشی آمیخته است. انسان، 5. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 355، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش؛ ابن جزی غرناطی، محمد بن احمد، کتاب التسهیل لعلوم التنزیل، تحقیق: دکتر خالدی‏، عبدالله، ج ‏2، ص 438، شرکت دار الارقم بن ابی الارقم، بیروت، چاپ اول، 1416ق. [4] . تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 355؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏10، ص 617، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [5] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 684، دارالعلم‏، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق. ‏ [6] . ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‏4، ص 669، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق؛ قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق: درگاهی، حسین، ج ‏14، ص 59، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1368ش. [7] . تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 355؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 617؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 128، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ نیشابوری، محمود بن ابو الحسن، إیجاز البیان عن معانی القرآن، تحقیق: القاسمی‏، دکتر حنیف بن حسن، ج ‏2، ص 855، دار الغرب الاسلامی، بیروت، چاپ اول، 1415ق. [8] . تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 356.
در این آیه شریفه میخوانیم: «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَریراً»؛[1] حقّا که ما از پروردگارمان در روزی که گرفته و به شدت سخت و هولناک (و چهرهها در آن عبوس) است میترسیم.
این سخن ممکن است زبان حال «ابرار» و نیکان[2] باشد یا زبان قال آنها.[3]
تعبیر از روز قیامت به روز «عبوس» و «سخت» -با اینکه عبوس از صفات انسان است و به کسی میگویند که قیافهاش را در هم کشیده- به دلیل تأکید بر وضع وحشتناک آن روز است؛ یعنی آن قدر حوادث آن روز سخت و ناراحت کننده است که نه تنها انسانها در آن روز عبوساند، بلکه گویی خود آن روز نیز عبوس است.[4]
در اینکه «قمطریر» از چه مادهای گرفته شده؟ در میان مفسران و ارباب لغت گفتوگو است، بعضی آنرا از «قِمَطْر» میدانند،[5] و بعضی آنرا مشتق از ماده «قُطر» و میم را زائده میدانند.[6] ولی مشهور همان اول است که در آیه شریفه به معنای روز شدید و دشوار و عبوس میباشد.[7] و این شدت و دشواری و سختی، به جهت عذابها و آثار روز قیامت و اوضاع بد گناهکاران و مجرمان است.
تعبیر به «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً» شاهد بر این است که این خوف ابرار و نیکان، خوف از پروردگار است.[8] [1] . انسان، 10. [2] . اشاره به آیه «إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً»؛ به یقین ابرار (و نیکان) از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است. انسان، 5. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 25، ص 355، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش؛ ابن جزی غرناطی، محمد بن احمد، کتاب التسهیل لعلوم التنزیل، تحقیق: دکتر خالدی، عبدالله، ج 2، ص 438، شرکت دار الارقم بن ابی الارقم، بیروت، چاپ اول، 1416ق. [4] . تفسیر نمونه، ج 25، ص 355؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 10، ص 617، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [5] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 684، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [6] . زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 669، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق؛ قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق: درگاهی، حسین، ج 14، ص 59، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1368ش. [7] . تفسیر نمونه، ج 25، ص 355؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 617؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 128، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ نیشابوری، محمود بن ابو الحسن، إیجاز البیان عن معانی القرآن، تحقیق: القاسمی، دکتر حنیف بن حسن، ج 2، ص 855، دار الغرب الاسلامی، بیروت، چاپ اول، 1415ق. [8] . تفسیر نمونه، ج 25، ص 356.
- [سایر] معنای کلمه «قمطریر» در آیه 10 سوره انسان چیست؟
- [سایر] چرا در آیه 10 سوره فتح "بما عاهدوا علیه الله "کلمه علیه مضموم شده است ؟
- [سایر] معنای کلمه (نضرة) در آیه 11 سوره انسان چیست؟
- [سایر] چرا در آیه 32 سوره انعام کلمه لعب، مقدّم بر کلمه لهو شده است، ولی در سوره عنکبوت آیه 64 کلمه لهو مقدم بر کلمه لعب شده است؟
- [سایر] منظور دقیق قرآن از ذوالقرنین کیست ؟ این کلمه در کدام سوره و آیه قرآن آمده است؟
- [سایر] با سلام، معنای کلمه سَکَر در آیه 67 سوره نحل چیست؟
- [سایر] کلمه اشراق به چه معنا و مفهومی است.چند بار در قرآن تکرار شده است.در کدام سوره و آیه قرآن ذکر شده است .تفسیر این آیه چیست. ارتباط این آیه که کلمه اشراق دارد با آیات قبل و بعد آن چیست؟
- [سایر] تفسیر آیات 10 و 11 سوره سبأ چیست و از آیه (انِ اعْمَلْ سابِغاتِ ...) چه معنایی برداشت میشود؟
- [سایر] آیا براساس آیه 10 سوره فصلت، خلقت آسمانها و زمین از نظر قرآن در چهار روز(دوره) صورت گرفته است؟
- [سایر] در قرآن کریم میخوانیم: (هیچ حافظی به جز الله وجود ندارد)؛ (سوره 2 آیه 107، سوره 29 آیه 22)، اما در سوره 41 آیه 31 فرشتگان خود میگویند (ما محافظان شما در اینجا و در آن دنیا هستیم). همچنین در سورههای دیگر نقش آنها به عنوان نگاهبان (سوره 13 آیه 11 و سوره 50 آیه 17- 18) و محافظان (سوره 82 آیه 10) اعلام میشود. آیا فرشتگان محافظ هستند یا خدا؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوره هایی که سجده واجب دارد چهار سوره است: 1 سوره سجده (سوره 32) آیه 15. 2 سوره فصلت (سوره 41) آیه 37. 3 سوره نجم (سوره 53) آیه 62. 4 سوره علق(سوره 96) آیه 19.
- [آیت الله جوادی آملی] .در چهار سوره قرآن, آیه سجده هست: آیه 15 سوره (سجده), آیه 37 سوره (فصّلت), آیه 62 سوره (نجم) و آیه 19 سوره (علق). هر کس یکی از این چهار آیه را بخواند یا گوش فرا دهد، پس از تمام شدن آیه، فوراً باید سجده کند و اگر آن را فراموش کرده، هر وقت یادش آمد, باید سجده نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در چهار سوره از قرآن مجید آیه سجده است (سوره های وَالنَّجم(53) اِقرَأْ(96) والم تنزیل(32) و حم سجده(41)) وهرگاه انسان آیه سجده را بخواند یا گوش کند باید فوراً به سجده رود، و اگر فراموش کرد هر زمان یادش آید سجده واجب است و اگر گوش ندهد بلکه آیه سجده به گوشش بخورد بنابر احتیاط واجب باید سجده کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنان که گفته شد در چهار سوره از قرآن مجید آیه سجده است(سوره (الم سجده) و (حم سجده) و (النجم) و (اقرء)) و هرگاه انسان آیه سجده را بخواند یا گوش کند باید فوراً به سجده رود و اگر فراموش کرد هر زمان یادش آید سجده واجب است و اگر گوش ندهد بلکه آیه سجده به گوشش بخورد، بنابر احتیاط واجب باید سجده کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر گاه بعد از تمام شدن آیه یا کلمه ای شک کند که آن را درست گفته یا نه تا داخل در رکن بعد نشده می تواند برگردد و احتیاطاً آن آیه یا کلمه را بطور صحیح بگوید ولی اگر جزء بعدی رکن باشد مثلاً در رکوع شک کند که سوره را درست خوانده یا نه نمی تواند برگردد و باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله بهجت] در هریک از چهار سوره: (سجده) (سوره32)، (فصّلت) (سوره?1)، (نجم) (سوره?3)، (علق) (سوره9?)، یک آیه سجده است که اگر انسان بخواند یا به آن گوش دهد، بعد از تمام شدن آن آیه، باید فوراً سجده کند؛ و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله جوادی آملی] .بر نمازگزار مرد واجب است عمداً هیچ کلمه یا حرف حمد و سوره رکعت اول و دوم نماز های صبح و مغرب و عشاء را آهسته نخواند , به صورتی که حرف آخر هیچ کلمه ای عمداً آهسته ادا نشود ; همچنین واجب است که عمداً هیچ کلمه یا حرف حمد و سورهّ نماز های ظهر و عصر بلند ادا نشود.