تفسیر عرفانی آیه 46 و 48 سوره روم چیست؟
در این آیات به توضیح نعمت وزش بادها و نقش ابرها و نزول باران پرداخته شده است. در قرآن کریم می‌خوانیم:«اللَّهُ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثیرُ سَحاباً فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ وَ یَجْعَلُهُ کِسَفاً فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُون».[1] پروردگار در این آیه، به توضیح نعمت وزش بادها پرداخته، چنین می‌گوید: خداوند همان کسی است که بادها را می‌فرستد تا ابرهایی را به حرکت در آورند: «اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً». سپس ابرها را در پهنه آسمان آن‌گونه که بخواهد می‌گستراند: «فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ». و آنها را به صورت قطعاتی در آورده، متراکم و بر هم سوار می‌کند: «وَ یَجْعَلُهُ کِسَفاً».[2] این‌جا است که دانه‌های باران را می‌بینی که از لابلای آنها خارج می‌شوند: «فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ». بادها نقش‌ مهمی در فرایند بارش دارند، آنها قطعات ابر را از دریاها به سوی زمین‌های خشک و تشنه حمل می‌کنند. گستردن ابرها در صفحه آسمان، متراکم ساختن آنها، خنک کردن محیط ابرها و آماده نمودنشان برای باران‌زایی بر عهده بادهاست. بادها همچون چوپان آگاه و پر تجربه‌ای هستند که گله گوسفندان را به موقع از اطراف بیابان جمع کرده و در مسیرهای معیّنی حرکت می‌دهد، سپس آنها را برای دوشیدن شیر آماده می‌سازد! جمله «فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ» (دانه‌های باران و ذرات کوچک آن‌را می‌بینی که از لابلای ابرها خارج می‌شوند) ممکن است اشاره به این باشد که غلظت ابرها و شدت وزش بادها در حدی نیست که مانع خروج قطره‌های کوچک باران از ابر و نزول آن بر زمین شود، بلکه این ذرات کوچک علی‌رغم طوفان و ابری که صحنه آسمان را پوشانده، راه خود را از لابلای آنها به سوی زمین پیدا می‌کنند، و نرم نرم بر زمین‌های تشنه پاشیده می‌شوند تا به خوبی آنها را سیراب کنند و در عین حال ویرانی به بار نیاورند. باد و طوفانی که گاه درختان عظیم را از جا می‌کند و صخره‌ها را به حرکت در می‌آورد، به قطره کوچک و لطیف باران اجازه می‌دهد که از لابلای آن بگذرد و بر زمین قرار گیرد.[3] این نکته نیز قابل توجه است که قطعه قطعه بودن ابرها هر چند در روزی که ابر تمام صفحه آسمان را پوشانیده برای ما چندان محسوس نیست، اما به هنگامی که از لابلای ابرها عبور کرده یا بر فراز آن قرار می‌گیریم این جدا بودن کاملاً روشن و نمایان است. در پایان آیه می‌افزاید: هنگامی که این باران حیاتبخش را به هر کس از بندگانش بخواهد برساند، آنها خوشحال و مسرور می‏شوند: «فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ». این آیه شریفه در واقع توضیح و تفصیلی برای آیه 46 همین سوره است: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ یُرْسِلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِیُذیقَکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون»؛  و از نشانه‌های خدا این است که بادها را به عنوان بشارتگرانی می‌فرستد تا شما را از رحمتش بچشاند [و سیراب کند] و کشتی‌ها به فرمانش حرکت کنند و تا از فضل او بهره گیرید و شاید شکرگزاری کنید. برخی با نگاهی عرفانی به این آیه نظر انداخته‌اند: 1. حلّاج می‌گوید: «از علائم و نشانه‌های ربوبیّت این است که بادهای لطیفش را به دل‌هایی که مشتاق آن هستند می‌فرستد تا به ایشان مژده دهد تا حجاب‌های شکوهیده از میان بردارد، تا بساط دوستی بی‌حشمت و جاه بیشتر شود. آن‌گاه به آنها در آن بساط، شراب انس بچشانید و باد کرم بر آنها بوزد و ایشان را از صفاتشان فانی کند و به صفات و نعوتشان‏ زنده گرداند؛ زیرا بساط حق او را از اقامتگاه برتر از حد افتراق نمی‌برد. تا این‌که همه چشم‌ها چشمی واحد بیند. و آنچه نباشد، بیند چنان‌که نباشد و آنچه از بین نرود، بیند چنان‌که از بین نرفت».[4] 2. قشیری گوید: «خداوند باد امید را بر قلوب بندگان می‌فرستد و بدین وسیله غبار خوف و ناامیدی را از قلوبشان از بین می‌برد سپس باران توفیق را بر آنها نازل می‌کند و بساط کوشش را برای آنها پیش می‌آورد و به وسیله قوای نشاط و شادی آنها را گرامی می‌دارد».[5]   [1] . روم، 48. [2] . «کسف» جمع «کسفه» (بر وزن حجله) به معنای «قطعه» می‌باشد و در این‌جا ظاهراً اشاره به قطعاتی است از ابر که روی یکدیگر متراکم می‌شوند و آن‌را غلظت و شدت می‌بخشد، و این به هنگامی است که ابرها آماده برای نزول باران می‌شود. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏16، ص 468، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 6، ص 110، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [3] . تفسیر نمونه، ج ‏16، ص 468 – 469. [4] . حلاج، حسین بن منصور، مجموعه آثار حلاج، محقق، مصحح، میر آخوری‏، قاسم، ص 174، تهران، شفیعی، چاپ اول، 1386ش. [5] . قشیری، عبدالکریم بن هوازن‏، لطائف الاشارات‏، ج 3، ص 123، مصر، الهیئة المصریة العامه للکتاب‏، چاپ سوم، بی‌تا.
عنوان سوال:

تفسیر عرفانی آیه 46 و 48 سوره روم چیست؟


پاسخ:

در این آیات به توضیح نعمت وزش بادها و نقش ابرها و نزول باران پرداخته شده است.
در قرآن کریم می‌خوانیم:«اللَّهُ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثیرُ سَحاباً فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ وَ یَجْعَلُهُ کِسَفاً فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُون».[1] پروردگار در این آیه، به توضیح نعمت وزش بادها پرداخته، چنین می‌گوید: خداوند همان کسی است که بادها را می‌فرستد تا ابرهایی را به حرکت در آورند: «اللَّهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً».
سپس ابرها را در پهنه آسمان آن‌گونه که بخواهد می‌گستراند: «فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ».
و آنها را به صورت قطعاتی در آورده، متراکم و بر هم سوار می‌کند: «وَ یَجْعَلُهُ کِسَفاً».[2]
این‌جا است که دانه‌های باران را می‌بینی که از لابلای آنها خارج می‌شوند: «فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ».
بادها نقش‌ مهمی در فرایند بارش دارند، آنها قطعات ابر را از دریاها به سوی زمین‌های خشک و تشنه حمل می‌کنند. گستردن ابرها در صفحه آسمان، متراکم ساختن آنها، خنک کردن محیط ابرها و آماده نمودنشان برای باران‌زایی بر عهده بادهاست.
بادها همچون چوپان آگاه و پر تجربه‌ای هستند که گله گوسفندان را به موقع از اطراف بیابان جمع کرده و در مسیرهای معیّنی حرکت می‌دهد، سپس آنها را برای دوشیدن شیر آماده می‌سازد! جمله «فَتَرَی الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ» (دانه‌های باران و ذرات کوچک آن‌را می‌بینی که از لابلای ابرها خارج می‌شوند) ممکن است اشاره به این باشد که غلظت ابرها و شدت وزش بادها در حدی نیست که مانع خروج قطره‌های کوچک باران از ابر و نزول آن بر زمین شود، بلکه این ذرات کوچک علی‌رغم طوفان و ابری که صحنه آسمان را پوشانده، راه خود را از لابلای آنها به سوی زمین پیدا می‌کنند، و نرم نرم بر زمین‌های تشنه پاشیده می‌شوند تا به خوبی آنها را سیراب کنند و در عین حال ویرانی به بار نیاورند. باد و طوفانی که گاه درختان عظیم را از جا می‌کند و صخره‌ها را به حرکت در می‌آورد، به قطره کوچک و لطیف باران اجازه می‌دهد که از لابلای آن بگذرد و بر زمین قرار گیرد.[3]
این نکته نیز قابل توجه است که قطعه قطعه بودن ابرها هر چند در روزی که ابر تمام صفحه آسمان را پوشانیده برای ما چندان محسوس نیست، اما به هنگامی که از لابلای ابرها عبور کرده یا بر فراز آن قرار می‌گیریم این جدا بودن کاملاً روشن و نمایان است.
در پایان آیه می‌افزاید: هنگامی که این باران حیاتبخش را به هر کس از بندگانش بخواهد برساند، آنها خوشحال و مسرور می‏شوند: «فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ».
این آیه شریفه در واقع توضیح و تفصیلی برای آیه 46 همین سوره است: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ یُرْسِلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِیُذیقَکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون»؛  و از نشانه‌های خدا این است که بادها را به عنوان بشارتگرانی می‌فرستد تا شما را از رحمتش بچشاند [و سیراب کند] و کشتی‌ها به فرمانش حرکت کنند و تا از فضل او بهره گیرید و شاید شکرگزاری کنید.
برخی با نگاهی عرفانی به این آیه نظر انداخته‌اند:
1. حلّاج می‌گوید: «از علائم و نشانه‌های ربوبیّت این است که بادهای لطیفش را به دل‌هایی که مشتاق آن هستند می‌فرستد تا به ایشان مژده دهد تا حجاب‌های شکوهیده از میان بردارد، تا بساط دوستی بی‌حشمت و جاه بیشتر شود. آن‌گاه به آنها در آن بساط، شراب انس بچشانید و باد کرم بر آنها بوزد و ایشان را از صفاتشان فانی کند و به صفات و نعوتشان‏ زنده گرداند؛ زیرا بساط حق او را از اقامتگاه برتر از حد افتراق نمی‌برد. تا این‌که همه چشم‌ها چشمی واحد بیند. و آنچه نباشد، بیند چنان‌که نباشد و آنچه از بین نرود، بیند چنان‌که از بین نرفت».[4]
2. قشیری گوید: «خداوند باد امید را بر قلوب بندگان می‌فرستد و بدین وسیله غبار خوف و ناامیدی را از قلوبشان از بین می‌برد سپس باران توفیق را بر آنها نازل می‌کند و بساط کوشش را برای آنها پیش می‌آورد و به وسیله قوای نشاط و شادی آنها را گرامی می‌دارد».[5]   [1] . روم، 48. [2] . «کسف» جمع «کسفه» (بر وزن حجله) به معنای «قطعه» می‌باشد و در این‌جا ظاهراً اشاره به قطعاتی است از ابر که روی یکدیگر متراکم می‌شوند و آن‌را غلظت و شدت می‌بخشد، و این به هنگامی است که ابرها آماده برای نزول باران می‌شود. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏16، ص 468، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 6، ص 110، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [3] . تفسیر نمونه، ج ‏16، ص 468 – 469. [4] . حلاج، حسین بن منصور، مجموعه آثار حلاج، محقق، مصحح، میر آخوری‏، قاسم، ص 174، تهران، شفیعی، چاپ اول، 1386ش. [5] . قشیری، عبدالکریم بن هوازن‏، لطائف الاشارات‏، ج 3، ص 123، مصر، الهیئة المصریة العامه للکتاب‏، چاپ سوم، بی‌تا.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین