برای ارائه پاسخ دقیق، لازم است ماجرای کمک خواستن عقیل از علی(ع) را گزارش کنیم. گزارشه‌های تاریخی در این زمینه می‌گوید: «عقیل خدمت امام علی(ع) آمد و گفت: به من چیزی بده تا بدهکاری‌‌هایم را بپردازم. زودتر مرا رها کن تا از خانه‌ات بروم. علی(ع) فرمود: ای ابا یزید! چه اندازه بدهکاری؟ گفت: صد هزار درهم؛ حضرت فرمود: به خدا قسم که من چنین پولی ندارم، ولی می‏‌توانی صبر کنی تا سهم من از بیت المال داده شود و آن‌را با تو تقسیم کنم، و اگر برای اهل خانه چیزی لازم نبود همه آن‌را به تو می‏‌دادم». عقیل گفت: بیت المال در دست تو است و تو مرا وعده به سهم خود از بیت المال می‏دهی؟ تازه سهم تو چه اندازه است، و اگر همه آن‌را به من دهی چه خواهد بود؟ امام علی گفت: «من و تو نسبت به اموال بیت المال مثل دیگر مسلمانان هستیم...».[1] با توجه به متن فوق، چند نکته قابل ذکر است. 1. مبلغ مورد درخواست عقیل نسبتاً زیاد بود.(صد هزار درهم) 2. امام(ع) ظاهراً چنین پول نقدی نداشت.[2] 3. امام(ع) پذیرفته بود که با گرفتن سهمش از بیت المال آن‌را با عقیل تقسیم کند، و در صورت عدم نیاز خانواده تمام آن‌را به وی دهد. 3. توقع عقیل از امام(ع) این بود که از بیت المال آن مبلغ را به وی بدهد. براین اساس امام علی(ع) در ایام خلافت خود اموال شخصی قابل توجهی نداشتند که بتوانند اضافه بر تأمین مخارج افراد واجب النفقه خود، مبالغ سنگینی را به عنوان قرض یا هدیه به دیگران بدهند. [1] . فَقَالَ أَعْطِنِی مَا أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ عَجِّلْ سَرَاحِی حَتَّی أَرْحَلَ عَنْکَ قَالَ فَکَمْ دَیْنُکَ یَا أَبَا یَزِیدَ قَالَ مِائَةُ أَلْفِ دِرْهَمٍ قَالَ وَ اللَّهِ مَا هِیَ عِنْدِی وَ لَا أَمْلِکُهَا وَ لَکِنْ اصْبِرْ حَتَّی یَخْرُجَ عَطَایَ فَأُوَاسِیَکَهُ وَ لَوْ لَا أَنَّهُ لَا بُدَّ لِلْعِیَالِ مِنْ شَیْ‏ءٍ لَأَعْطَیْتُکَ کُلَّهُ فَقَالَ عَقِیلٌ بَیْتُ الْمَالِ فِی یَدِکَ وَ أَنْتَ تُسَوِّفُنِی إِلَی عَطَائِکَ وَ کَمْ عَطَاؤُکَ‏ وَ مَا عَسَی یَکُونُ وَ لَوْ أَعْطَیْتَنِیهِ کُلَّهُ فَقَالَ مَا أَنَا وَ أَنْتَ فِیهِ إِلَّا بِمَنْزِلَةِ رَجُلٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ، ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج ‏2، ص 108 و 109، ناشر: علامه‏، چاپ اول، قم‏، 1379 ق‏.‏ [2] . شاهد آن نیز خطبه امام حسن (ع) بعد از شهادت امام علی (ع) است: ... و از طلا و نقره چیزی از خود به ارث نگذاشت مگر هفت صد درهم که از عطایش اضافه آمده بود و می خواست با آن پول برای خانواده خود خدمتکاری بخرد، مفید، محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، ج ‏2، ص 8، ناشر: کنگره شیخ مفید، چاپ اول، قم، 1413 ق‏.
برای ارائه پاسخ دقیق، لازم است ماجرای کمک خواستن عقیل از علی(ع) را گزارش کنیم. گزارشههای تاریخی در این زمینه میگوید: «عقیل خدمت امام علی(ع) آمد و گفت: به من چیزی بده تا بدهکاریهایم را بپردازم. زودتر مرا رها کن تا از خانهات بروم. علی(ع) فرمود: ای ابا یزید! چه اندازه بدهکاری؟ گفت: صد هزار درهم؛ حضرت فرمود: به خدا قسم که من چنین پولی ندارم، ولی میتوانی صبر کنی تا سهم من از بیت المال داده شود و آنرا با تو تقسیم کنم، و اگر برای اهل خانه چیزی لازم نبود همه آنرا به تو میدادم». عقیل گفت: بیت المال در دست تو است و تو مرا وعده به سهم خود از بیت المال میدهی؟ تازه سهم تو چه اندازه است، و اگر همه آنرا به من دهی چه خواهد بود؟ امام علی گفت: «من و تو نسبت به اموال بیت المال مثل دیگر مسلمانان هستیم...».[1]
با توجه به متن فوق، چند نکته قابل ذکر است.
1. مبلغ مورد درخواست عقیل نسبتاً زیاد بود.(صد هزار درهم)
2. امام(ع) ظاهراً چنین پول نقدی نداشت.[2]
3. امام(ع) پذیرفته بود که با گرفتن سهمش از بیت المال آنرا با عقیل تقسیم کند، و در صورت عدم نیاز خانواده تمام آنرا به وی دهد.
3. توقع عقیل از امام(ع) این بود که از بیت المال آن مبلغ را به وی بدهد.
براین اساس امام علی(ع) در ایام خلافت خود اموال شخصی قابل توجهی نداشتند که بتوانند اضافه بر تأمین مخارج افراد واجب النفقه خود، مبالغ سنگینی را به عنوان قرض یا هدیه به دیگران بدهند. [1] . فَقَالَ أَعْطِنِی مَا أَقْضِی بِهِ دَیْنِی وَ عَجِّلْ سَرَاحِی حَتَّی أَرْحَلَ عَنْکَ قَالَ فَکَمْ دَیْنُکَ یَا أَبَا یَزِیدَ قَالَ مِائَةُ أَلْفِ دِرْهَمٍ قَالَ وَ اللَّهِ مَا هِیَ عِنْدِی وَ لَا أَمْلِکُهَا وَ لَکِنْ اصْبِرْ حَتَّی یَخْرُجَ عَطَایَ فَأُوَاسِیَکَهُ وَ لَوْ لَا أَنَّهُ لَا بُدَّ لِلْعِیَالِ مِنْ شَیْءٍ لَأَعْطَیْتُکَ کُلَّهُ فَقَالَ عَقِیلٌ بَیْتُ الْمَالِ فِی یَدِکَ وَ أَنْتَ تُسَوِّفُنِی إِلَی عَطَائِکَ وَ کَمْ عَطَاؤُکَ وَ مَا عَسَی یَکُونُ وَ لَوْ أَعْطَیْتَنِیهِ کُلَّهُ فَقَالَ مَا أَنَا وَ أَنْتَ فِیهِ إِلَّا بِمَنْزِلَةِ رَجُلٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ، ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ج 2، ص 108 و 109، ناشر: علامه، چاپ اول، قم، 1379 ق. [2] . شاهد آن نیز خطبه امام حسن (ع) بعد از شهادت امام علی (ع) است: ... و از طلا و نقره چیزی از خود به ارث نگذاشت مگر هفت صد درهم که از عطایش اضافه آمده بود و می خواست با آن پول برای خانواده خود خدمتکاری بخرد، مفید، محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 2، ص 8، ناشر: کنگره شیخ مفید، چاپ اول، قم، 1413 ق.
- [سایر] چرا حضرت علی علیه السلام وقتی عقیل درخواست کمک کرد از دارایی شخصی خود به ایشان ندادند وقتی نمیتوانستند از بیت المال اضافه بدهند؟
- [سایر] 1. از عالمی شنیدم که فرمود: تعدادی از جنیان و فرشتگان در کربلا به کمک امام حسین (ع) آمدند، ولی امام حسین (ع) کمک آنها را قبول نکردند. آیا این مطلب صحت دارد که (قبل از آن که امام حسین به میدان جنگ برود)، آنها جهت کمک به وی آمده بودند؟ چه دلیل و مدرکی صحت آن را تأیید می کند؟ 2. اگر چنین مطلبی صحت داشته باشد لطفاً بفرمایید چرا امام حسین (ع) کمک آنها را قبول نکردند؟
- [سایر] چرا پیامبر اسلام(ص) امامت حضرت علی(ع) را به صورت مکتوب بیان نکردند؟
- [سایر] چرا با این وجود که امام علی(ع) در نهج البلاغه –نامهی شماره 23- توصیه به عفو ابن ملجم میکنند، امام حسن(ع) این کار را نکردند؟
- [سایر] چرا مسلمین بعد از رحلت پیامبر (ص) با حضرت علی (ع) بیعت نکردند؟
- [سایر] اگر در غدیر خم هزاران نفر شاهد تعیین خلافت علی (ع) بودند، چرا اصحاب به ابوبکر و عمر اعتراض نکردند؟
- [سایر] اگر در غدیر خم هزاران نفر شاهد تعیین خلافت علی (ع) بودند، چرا اصحاب به ابوبکر و عمر اعتراض نکردند؟
- [سایر] اگر بعد از پیامبر (ص) در حق حضرت علی (ع) ظلم شده، چرا خود ایشان کاری نکردند؟
- [سایر] سلام؛ لقب امام علی(ع) که حیدر کرار است، به چه معنا است؟
- [سایر] چرا امام علی(علیه السلام) در حالی که مقابل چشمان خودشان حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مجروح کردند، مقابله نکردند؟
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بگوید : (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط لازم نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او ، از هم جدا شدیم پس او رها است . و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : (عَنْ قِبَلِ مُوَکّلِی بارَأْتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و در هر دو صورت اگر بجای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطم باشد ، باید بگوید : بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل همر او پس او رها است ، و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : بارأْتُ زَوْجَهَ مُوَکِلی فاطِمَهَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ . و در هر دو صورت به جای دو کلمه ( عَلی مَهْرِها ) ( بِمَهْرِها ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، بگوید: )بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: )بارَأتُ زَوْجََْ مُوَکِّلی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( و در هر دو صورت اگر به جای کلمه )عَلی مَهْرِها( )بِمَهْرِها( بگوید، اشکال ندارد.