درباره مسافرت در روز دوشنبه، برخی روایات ناظر بدان هستند که سفر کردن در این روز مناسب نیست. نقل شده که مردی نزد امام کاظم(ع) آمد و گفت: می‌خواهم به مسافرت بروم. برایم دعا کن. امام پرسید: «چه روزی می‌خواهی از شهر خارج شوی؟» جواب داد: روز دوشنبه. امام دوباره از او پرسید: «چرا این روز را انتخاب کرده‌ای؟» او گفت: برای طلب برکت؛ زیرا پیامبر خدا(ص) در روز دوشنبه به دنیا آمدند. آن‌حضرت فرمود: «آنها دروغ گفته‌اند. پیامبر خدا در روز جمعه به دنیا آمد. هیچ روزی شوم‌تر از روز دوشنبه نیست؛ زیرا این روزی است که پیامبر خدا(ص) در آن از دنیا رفت و وحی آسمانی قطع شد و حق ما غصب گردید». سپس فرمود: «آیا می‌خواهی یک روز آسان و خوبی برایت نشان دهم؟ روزی که خدا آهن را برای داود نرم ساخت؟» گفت: بله. امام فرمود: «روز سه‌شنبه به سفر برو».[1] با این حال برخی روایات نشانگر آن هستند که شوم‌بودن روزها را می‌توان با صدقه‌دادن دفع کرد: امام صادق(ع) فرمود: «صدقه بده و هر روزی که خواستی به مسافرت برو».[2] [1] . شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 385، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش. [2] . همان، ص 348.
شنیدهام که میگویند سفر کردن در روز دوشنبه خوب نمیباشد. آیا این حرف درست است و روایتی در این مورد داریم؟
درباره مسافرت در روز دوشنبه، برخی روایات ناظر بدان هستند که سفر کردن در این روز مناسب نیست. نقل شده که مردی نزد امام کاظم(ع) آمد و گفت: میخواهم به مسافرت بروم. برایم دعا کن. امام پرسید: «چه روزی میخواهی از شهر خارج شوی؟» جواب داد: روز دوشنبه. امام دوباره از او پرسید: «چرا این روز را انتخاب کردهای؟» او گفت: برای طلب برکت؛ زیرا پیامبر خدا(ص) در روز دوشنبه به دنیا آمدند. آنحضرت فرمود: «آنها دروغ گفتهاند. پیامبر خدا در روز جمعه به دنیا آمد. هیچ روزی شومتر از روز دوشنبه نیست؛ زیرا این روزی است که پیامبر خدا(ص) در آن از دنیا رفت و وحی آسمانی قطع شد و حق ما غصب گردید». سپس فرمود: «آیا میخواهی یک روز آسان و خوبی برایت نشان دهم؟ روزی که خدا آهن را برای داود نرم ساخت؟» گفت: بله. امام فرمود: «روز سهشنبه به سفر برو».[1]
با این حال برخی روایات نشانگر آن هستند که شومبودن روزها را میتوان با صدقهدادن دفع کرد: امام صادق(ع) فرمود: «صدقه بده و هر روزی که خواستی به مسافرت برو».[2] [1] . شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 385، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش. [2] . همان، ص 348.
- [سایر] میگویند امیه یهودی بوده است، آیا این حرف درست میباشد؟
- [سایر] از کودکی شنیدهام که میگویند من مامورم و معذور، آیا این استدلال صحیح است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] بعضی میگویند دولت ربا بگیرد حرام نمیباشد، چون لا تأکلوا الربا خطاب به اشخاص است و دولت شخص نمیباشد، آیا صحیح است؟
- [سایر] آیا روایتی به این مضمون صحت دارد که در قیامت به حافظ قرآن میگویند بخوان و بالا برو؟!
- [سایر] شنیدهام حضرت زهرا یا حضرت زینب -سلام الله علیهما- در سخنرانیشان برای اینکه صدای اصلیشان پیش نامحرمان شناخته نشود ریگ در دهانشان میگذاشتند. این درست است یانه؟ اگر درست است سند را ذکر بفرمایید.
- [سایر] در برخی از کلاسهایی که تحت عنوان عرفان اسلامی برگزار میشود، میگویند انسان تا زمانی که حال خوشی ندارد نباید نماز بخواند، هر چند نمازهایش قضا شود. آیا این حرف درست است؟
- [سایر] سال هاست که روایت شده حضرت رقیه 3 روز بعد از شهادت پدرش در خرابه شام از دنیا رفت. اگر این درست باشد به چه دلیل چند هفته بعد میگویند وفات حضرت رقیه به روایتی . اگر روایتی درست است پس شهادت امام حسین (ع)هم به روایتی باید تغییر داشته باشد.؟
- [سایر] آیا درست است که میگویند خدا یک انرژی است؟
- [سایر] سلام، آیا روایتی به این مضمون صحت دارد که در قیامت به حافظ قرآن میگویند بخوان و بالا برو؟! و آیا فقط مختص حافظ قرآن است؟
- [سایر] وهابیون می گویند سفر برای زیارت حرام است آیا این حرف آنان درست است؟ و آیا با اعتقاد اهل سنت می سازد و واهل سنت هم همین را می گویند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که کلمه یا حرف یا حرکت خاص را صحیح بداند و برابر آن , نمازهای گذشته را اقامه کرده باشد و بعد از آن بفهمد که درست نبوده, لازم نیست دوباره آن را در وقت ادا یا در خارج وقت, قضا نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بچه بگوید چیزی نجس است یا چیزی را آب کشیده و از گفته او اطمینان حاصل نشود، نباید حرف او را قبول کرد؛ ولی بچه ممیّز که طهارت و نجاست را میفهمد اگر بدانیم چیزی را آب کشیده، میتوان آن را پاک دانست، اگر چه اطمینان نداشته باشیم که درست آب کشیده است و اگر ممیّز چیزی را که در دستش است بگوید نجس است و از قول او اطمینان حاصل نشود، بنا بر احتیاط باید از آن اجتناب کرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر خود انسان یقین کند که چیزی که نجس بوده پاک شده است، یا دو عادل و حتی اگر یک نفر هم که از حرف او اطمینان حاصل میشود به پاک شدن آن خبر دهند، آن چیز پاک است و همچنین است اگر کسی که چیز نجس در اختیار اوست بگوید آن چیز پاک شده، اگر قرینه بر اتهام او در گفتارش نباشد پاک است یا آن که مسلمانی چیز نجس را آب کشیده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه پاک است.
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان میتواند زکاْ را در هشت مورد مصرف کند: اوّل - فقیر و آن کسی است که مخارج سال خود وعیالاتش را ندارد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را بگذراند فقیر نیست; دوم - مسکین و آن کسی است که از فقیر سختتر میگذراند; سوم - کسی که از طرف امام7 یا نایب امام مأمور است زکاْ را جمع ونگهداری نماید و به حساب آن رسیدگی کند و آن را به امام یا نایب امام یا فقیر برساند; چهارم - کفاری که اگر زکاْ به آنان بدهند به دین اسلام مایل میشوند یا در جنگ به مسلمانان کمک میکنند و به مسلمانانی که ایمان آنان ضعیف است زکاْ داده میشود که سبب تقویت ایمان آنان گردد; پنجم - دادن زکاْ به بندههایی که مکاتب هستند ونمیتوانند مال کتابت خود را ادا بنمایند; ششم بدهکاری که قرض او را فراگرفته ونمیتواند قرض خود را بدهد بشرط آن که قرض صرف در معصیت نشده باشد; هفتم - سبیل ا& یعنی کارهائی که منفعت عمومی دینی دارد، مثل ساختن مسجد ومدرسهای که علوم دینیّه در آن خوانده میشود وساختن پلها واصلاح ذات البین واعانت بر طاعات وظاهراً جائز است دادن این سهم از زکات را در هر طاعتی که انسان بدون آن متمکّن از آوردنش نمیباشد یا متمکّن است ولی بدون آن اقدام به آوردن آن طاعت نمیکند; هشتم - ابنالسبیل یعنی مسافری که در سفر درمانده شده واحکام اینها در مسائل آینده گفته خواهدشد.
- [آیت الله اردبیلی] سوگند صحیح دارای چند شرط است: اوّل:کسی که سوگند میخورد باید بالغ و عاقل باشد و اگر میخواهد راجع به مال خود قسم بخورد، باید سفیه نباشد اگرچه حاکم شرع هم او را از تصرّف در مالش منع نکرده باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه، دیوانه، مست =============================================================================== 1 (تَوْریه) آن است که دروغ را به گونهای ادا کند که قابل انطباق بر راست نیز باشد و در دل حرف راست را قصد نماید. و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانیّت بدون قصد سوگند بخورد. دوم:کاری که سوگند میخورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری که سوگند میخورد ترک کند، باید واجب و مستحب نباشد و اگر سوگند بخورد که کار مباحی را بجا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجام آن نباشد و نیز اگر سوگند بخورد کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر ازترک آن نباشد. سوم:به یکی از اسامی خداوند متعال سوگند بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود، مانند ( خدا ) و ( اللّه ) و نیز اگر به اسمی سوگند بخورد که به غیر خدا هم میگویند ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدّس حق در نظر میآید مثل آن که به (خالق) و (رازق) سوگند بخورد صحیح است، بلکه اگر به لفظی سوگند بخورد که بدون قرینه، خدا را به نظر نیاورد ولی او خدا را قصد کند، بنابر احتیاط باید به آن سوگند عمل نماید. چهارم:سوگند را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلب خود آن را قصد کند، صحیح نیست، ولی آدم لال اگر با اشاره سوگند بخورد صحیح است. پنجم:عمل کردن به سوگند برای او ممکن باشد، اما اگر هنگامی که سوگند میخورد ممکن باشد و بعد تا آخر وقتی که برای سوگند معیّن کرده عاجز شود یا برای او مشقّت داشته باشد، سوگند او از وقتی که عاجز شده به هم میخورد.
- [آیت الله بروجردی] قسم چند شرط دارد:اوّل:کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بیقصد قسم بخورد.دوم:کاری را که قسم میخورد انجام دهد باید حرام و مکروه نباشد و کاری که قسم میخورد ترک کند باید واجب و مستحب نباشد و اگر قسم بخورد که کار مباحی را به جا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد.سوم:به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود، مانند خدا و الله و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند، ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است.چهارم:قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست، ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد، صحیح است.پنجم:عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود، قسم او به هم میخورد و همچنین است اگر عمل کردن به نذر به قدری مشقّت پیدا کند که نشود آن را تحمّل کرد.
- [آیت الله بهجت] قسم چند شرط دارد: 1 کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچه، دیوانه، مست و کسی که مجبورش کردهاند درست نیست، و همچنین است اگر در حال عصبانیت بدون قصد قسم بخورد. 2 کاری را که قسم میخورد انجام دهد، باید حرام و مکروه نباشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند، باید واجب یا مستحب نباشد و قسم بر ترک امری که راجح است، هر چند دنیوی باشد، منعقد نمیشود، و متعلق قسم با رجحان بهطور قطع کفایت میکند، ولی انعقاد قسم در امر متساویالطرفین، یعنی مباح، مبنی بر احتیاط است. 3 به یکی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود؛ مانند (خدا) و (اللّه)، و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند، ولی بهقدری بر خدا اطلاق میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آنکه به (خالق) و (رازق) قسم بخورد، صحیح است. 4 قسم را به زبان بیاورد، و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند، صحیح نیست، ولی شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد، صحیح است. 5 عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد، و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن بوده، ولی بعداً تا آخر وقتی که برای قسم معین کرده عاجز شود، یا برایش مشقت داشته باشد، قسم او از وقتی که عاجز شده بههم میخورد.
- [آیت الله خوئی] چند حکم که به نماز جمعه راجع است از این قرار است: (اول)- کسی که نماز جمعه از او ساقط شده و حضورش واجب نباشد، جائز است در اول وقت مبادرت به نماز ظهر نماید. (دوم)- هر گاه در بلد انسان نماز جمعه جامع الشرائط بر پا میشود، بنابر احتیاط جائز نیست انسان بعد از زوال آفتاب سفر کند. (سوم)- حرف زدن هنگامی که امام مشغول خطبه خواندن است- جائز نیست، و فرقی بین عدد معتبر در اصل وجوب نماز جمعه و بین بیشتر از آن نیست. (چهارم)- گوش دادن به دو خطبه بنابر احتیاط واجب است ولی کسانی که معنای خطبه را نمیفهمند گوش دادن بر آنها واجب نیست. (پنجم)- اذان دوم روز جمعه بدعت است، و این همان اذانی است که در عرف اذان سوم نامیده میشود. (ششم)- وقت خطبه امام، ظاهر این است که حضور واجب نباشد. (هفتم)- خرید و فروش هنگامی که برای نماز جمعه نداء میشود حرام است درصورتی که منافی نماز باشد، والا حرام نخواهد بود، و اظهر این است که در صورت حرمت نیز معامله باطل نیست. (هشتم)- کسی که حضور جمعه بر او واجب بود، و ترک نموده و نماز ظهر را بهجا آورد اظهر این است که نمازش صحیح باشد. وقت نماز مغرب و عشا
- [آیت الله علوی گرگانی] قسم چند شرط دارد: اوّل - کسی که قسم میخورد باید بالغ وعاقل باشد و از روی قصد واختیار قسم بخورد پس قسم خوردن بچه ودیوانه ومست و کسی که مجبورش کردهاند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانیبودن بیاختیار قسم بخورد. دوم - کاری را که قسم میخورد انجام دهد، باید حرام ومکروه نباشد وکاری را که قسم میخورد ترک کند، باید واجب ومستحبّ نباشد و اگر قسم بخورد که کار مباحی را بجا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نیز اگر قسم بخورد که کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد. سوم - به یکی از اسمهای خداوند عالم قسم بخورد که بغیر ذات مقدّس او گفته نمیشود مانند خداوند وا& و نیز اگر باسمی قسم بخورد که بغیر خدا هم میگویند ولی به قدری بخدا گفته میشود که هروقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدّس حقّ در نظر میآید، مثل آن که بخالق ورازق قسم بخورد صحیح است بلکه قسم باسمی که انصراف بذات حقّ نداشته باشد ولی نیّت خدا را بکند مثل بصیر و سمیع به احتیاط واجب هم صحیح است. چهارم - قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد، صحیح است. پنجم - عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگرموقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز میشود قسم او به هم میخورد و همچنین است اگر عمل کردن به قسم به قدری مشقّت پیدا میکند که نشود آن را تحمّل کرد.
- [آیت الله خوئی] قسم چند شرط دارد: (اول): کسی که قسم میخورد باید بالغ و عاقل باشد، و از روی قصد قسم بخورد پس قسم خوردن بچه و دیوانه و مست و کسی که مجبورش کردهاند، درست نیست و همچنین است اگر در حال عصبانی بودن بیقصد قسم بخورد. (دوم): کاری را که برای انجام آن قسم میخورد، باید حرام یا مکروه نباشد و کاری را که قسم میخورد ترک کند، باید واجب و مستحب نباشد، و اگر قسم بخورد که کار مباحی را بهجا آورد، باید ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، و نیز اگر قسم بخورد کار مباحی را ترک کند، باید انجام آن بهتر از ترکش نباشد. (سوم): به یکی از اسامی خداوند عالم قسم بخورد که به غیر ذات مقدس او گفته نمیشود، مثل (خدا) و (الله) و نیز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم میگویند، ولی به قدری به خدا گفته میشود که هر وقت کسی آن اسم را بگوید، ذات مقدس حق در نظر میآید، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد، صحیح است، بلکه احتیاط وجوبی در غیر این صورت هم عمل به قسم نماید. (چهارم): قسم را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست ولی آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است. (پنجم): عمل کردن به قسم برای او ممکن باشد و اگر موقعی که قسم میخورد ممکن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود از وقتی که عاجز میشود قسم او به هم میخورد و همچنین است اگر عمل کردن به نذر یا قسم یا عهدی به قدری مشقت پیدا کند که نشود آن را تحمل کرد.