امیه یکی از چند پسر عبدشمس بن عبدمناف بود؛[1] بنابراین، نسب بنی‌امیه و بنی هاشم در عبدمناف به یکدیگر می‌پیوندند. به پدر بزرگ امویان، امیه اکبر گفته می‌شد؛[2] زیرا برادر کوچک‌تری به نام امیه اصغر داشت.[3] امیه از اشراف و بزرگان قریش در روزگار جاهلیت بود که تیره مشهور بنی‌امیه(امویان) به او منسوب است.[4] امیه، مشرک بود اما در برخی منابع تاریخی آمده است که امیه بن عبد شمس روابطی با یهود داشت: «امیّه به شام رفت و ده سال در آن‌جا ماند و با کنیزی یهودی از قبیله لخم، از اهل صفوریه نزدیکی کرد و آن کنیز ذکوان را به دنیا آورد. امیه او را به خود نسبت داد و کنیه‌اش را ابو عمرو گذاشت».[5] [1] . سمعانی‏، أبو سعید عبد الکریم بن محمد، الأنساب، تحقیق: معلمی یمانی، عبد الرحمن بن یحیی، ج ‏1، ص 348، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1382ق؛ کحاله‏، عمر رضا، معجم ‏قبائل ‏العرب، ج ‏1، ص 42 – 43، ‏ بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ هفتم، 1414ق. [2] . ابن قتیبه دینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم، المعارف، تحقیق: ثروت عکاشة، ص 73، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، 1992م. [3] . بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‏9،ص 383، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج ‏4، ص 110، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا. [4] . الأنساب، ج ‏1، ص 348؛ معجم ‏قبائل ‏العرب، ج ‏1، ص 42. [5] . مغربی، قاضی نعمان‏، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع‏)، ج ‏2، ص 119، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق؛ مقریزی، تقی الدین‏، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‏، تحقیق: نمیسی، محمد عبد الحمید، ج ‏10، ص 6، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
امیه یکی از چند پسر عبدشمس بن عبدمناف بود؛[1] بنابراین، نسب بنیامیه و بنی هاشم در عبدمناف به یکدیگر میپیوندند. به پدر بزرگ امویان، امیه اکبر گفته میشد؛[2] زیرا برادر کوچکتری به نام امیه اصغر داشت.[3] امیه از اشراف و بزرگان قریش در روزگار جاهلیت بود که تیره مشهور بنیامیه(امویان) به او منسوب است.[4]
امیه، مشرک بود اما در برخی منابع تاریخی آمده است که امیه بن عبد شمس روابطی با یهود داشت: «امیّه به شام رفت و ده سال در آنجا ماند و با کنیزی یهودی از قبیله لخم، از اهل صفوریه نزدیکی کرد و آن کنیز ذکوان را به دنیا آورد. امیه او را به خود نسبت داد و کنیهاش را ابو عمرو گذاشت».[5] [1] . سمعانی، أبو سعید عبد الکریم بن محمد، الأنساب، تحقیق: معلمی یمانی، عبد الرحمن بن یحیی، ج 1، ص 348، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1382ق؛ کحاله، عمر رضا، معجم قبائل العرب، ج 1، ص 42 – 43، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ هفتم، 1414ق. [2] . ابن قتیبه دینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم، المعارف، تحقیق: ثروت عکاشة، ص 73، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، 1992م. [3] . بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 9،ص 383، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 4، ص 110، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا. [4] . الأنساب، ج 1، ص 348؛ معجم قبائل العرب، ج 1، ص 42. [5] . مغربی، قاضی نعمان، شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج 2، ص 119، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق؛ مقریزی، تقی الدین، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق: نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 10، ص 6، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
- [سایر] شنیدهام که میگویند سفر کردن در روز دوشنبه خوب نمیباشد. آیا این حرف درست است و روایتی در این مورد داریم؟
- [آیت الله خامنه ای] شنیده ام که خوردن گوشت ذبح شده توسط یهودی جایز است آیا درست است؟
- [سایر] در برخی از کلاسهایی که تحت عنوان عرفان اسلامی برگزار میشود، میگویند انسان تا زمانی که حال خوشی ندارد نباید نماز بخواند، هر چند نمازهایش قضا شود. آیا این حرف درست است؟
- [سایر] آیا درست است که میگویند خدا یک انرژی است؟
- [سایر] اختلاف امیه و هاشم بر سر چه بود؟
- [سایر] آیا نوشته ای در دفاع ازبنی امیه نوشته شده است؟
- [سایر] آیا ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با زنی یهودی به نام (صفیه) درست است؟ دلیل آن چه بود؟
- [سایر] آیا درست است که برخی افراد میگویند هرچه در قرآن وجود دارد از تورات گرفته شده است؟
- [سایر] آیا این درست است که میگویند یک ساعت تفکّر در مورد خدا از هفتاد سال عبادت با ارزشتر است؟
- [سایر] آیا درست است که میگویند زن و شوهر بعد از نزدیکی از دستمال مشترک استفاده نکنند؛ چون باعث جدایی میشود؟
- [آیت الله مظاهری] فقاع که از جو گرفته میشود و به آن آب جو میگویند نجس است ولی آبی که به دستور طبیب از جو میگیرند و به آن ماء الشعیر میگویند پاک میباشد. 10 و11 - حیواننجاستخوار و حیوانیکه انسانبا آننزدیکینموده:
- [آیت الله بروجردی] فُقّاع که از جو گرفته میشود و به آن آب جو میگویند نجس است، ولی آبی که به دستور طبیب از جو میگیرند و به آن ماءِ الشعیر میگویند، پاک میباشد.
- [آیت الله خوئی] فقاع که از جو گرفته میشود و به آن آبجو میگویند، نجس است و غیر فقاع مانند آبی که بهدستور طبیب از جو میگیرند و به آن ماءالشعیر میگویند، پاک میباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که زن مسلمان دارد نباید زن یهودی و نصرانی را صیغه نماید.
- [آیت الله اردبیلی] آبی که گاهی بعد از ملاعبه و تحریک شهوت جنسی از انسان خارج میشود و به آن (مَذْی) میگویند، پاک است و نیز آبی که گاهی بعد از خروج منی بیرون میآید و به آن (وَذْی) گفته میشود و آبی که گاهی بعد از ادرار بیرون میآید و به آن (وَدْی) میگویند، پاک است و چنانچه انسان بعد از ادرار استبراء کند و بعد از آن آبی از او خارج شود و شک کند که ادرار است یا یکی از اینها، پاک میباشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر از قول خدا یا پیغمبر حرف راستی را بگوید بعد بگوید دروغ گفتم، یا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد وفردای آن، که روزه میباشد بگوید آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل میشود.
- [آیت الله بروجردی] اگر از قول خدا یا پیغمبر حرف راستی را بگوید بعد بگوید:دروغ گفتم، یا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد و فردای آن، که روزه میباشد بگوید:آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر از قول خدا یا پیغمبر یا امام حرف راستی را بگوید، بعد بگوید: دروغ گفتم، یا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد و فردای آن که روزه میباشد بگوید: آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] پانزده چیز از حیوان حلال گوشت حرام است: 1 - خون، 2 - فضله، 3 - نری، 4 - فرج، 5 - بچهدان، 6 - غدد که آن را دشول میگویند، 7 - تخم که آن را دنبلان میگویند، 8 - چیزی که در مغز کلّه است و به شکل نخود میباشد، 9 - مغز حرام که در میان تیره پشت است، 10 - پی که در دو طرف تیره پشت است، 11 - زهره دان، 12 سپرز )طحال(، 13 - بولدان )مثانه(، 14 - حدقه چشم 15 - چیزی که در میان سم است و به آن ذاتالاشاجع میگویند.
- [آیت الله اردبیلی] خوردن پانزده چیز از حیوانات حلال گوشت، حرام است: 1 خون 2 فَضله (مدفوع) 3 نَرِی 4 فَرْج 5 بچّهدان 6 غُدد که آن را دُشْوِل میگویند 7 تخم که آن را دُنْبلان میگویند 8 غدهای که در مغز کلّه است و به شکل نخود میباشد 9 مغز حرام که در میان تیره پشت است 10 پِی که در دو طرف تیره پشت است 11 زهرهدان 12 سَپُرز (طَحال) 13 ادراردان (مثانه) 14 عدسی و سیاهی چشم 15 چیزی که در میان سُم است و به آن (ذات الاشاجع) میگویند.