منظور از (ضرر) در قرآن که می‌گوید (کسی قدرت رساندن نفع یا ضرر به انسان را ندارد) چیست؟
قرآن کریم درباره ضرر به مؤمنان می‌فرماید که گمراهان و منحرفان، از ضرر زدن به مؤمنان هدایت‌یافته عاجزند: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافته‌اید، گمراهی کسانی که گمراه شده‌اند، به شما زیانی نمی‌رساند».[1] همچنین می‌فرماید که ضرر و زیان انسان‌ها، در قلمرو مشیت و خواست خداوند می‌باشد: «بگو: من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد [و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند] و اگر از غیب با خبر بودم، سود فراوانی برای خود فراهم می‌کردم، و هیچ بدی [و زیانی] به من نمی‌رسید من فقط بیم‌دهنده و بشارت‌دهنده‌ام برای گروهی که ایمان می‌آورند! [و آماده پذیرش حقند]».[2] «بگو: من [حتّی] برای خودم زیان و سودی را مالک نیستم، [تا چه رسد برای شما!] مگر آنچه خدا بخواهد».[3] ضرر، اسم مصدر، در لغت به معنای نقصانی است که بر چیزی وارد می‏شود؛[4] مانند آنچه در ضرر مالی گفته می‏شود.[5] مقصود از ضرر در قرآن، هر گونه ضرری را شامل می‌شود؛ اعمّ از ضرر اعتقادی، یا آن‌که ضرر در راه خیر، در بدن، مال، عنوان و فرزند باشد.[6] چند نکته درباره آیات فوق: الف. آیات ذکر شده در حقیقت اشاره به توحید افعالی دارند؛ یعنی در این عالم همه چیز به خدا باز می‌گردد، و هر کار از ناحیه او است، او است که با حکمتش مؤمنان را پیروزی می‌دهد و او است که با عدالتش منحرفان را مجازات می‌کند. بدیهی است که این منافات با آن ندارد که خداوند به ما نیروها و قدرت‌هایی داده است که به‌وسیله آن مالک قسمتی از سود و زیان خویش هستیم و می‌توانیم درباره سرنوشت خویش تصمیم بگیریم، به تعبیر دیگر؛ این آیه نفی مالکیت «بالذات» را می‌کند نه «بالغیر» را و جمله «إِلَّا ما شاءَ الله» قرینه روشنی بر این موضوع است.[7] ب. قرآن نمی‌گوید که هیچ انسانی نمی‌تواند به دیگری ضرر برساند، بلکه می‌گوید بدون اجازه خدا نمی‌تواند چنین ضرری را برساند و البته گاه خدا به دشمنان خویش نیز چنین اجازه‌ای می‌دهد.   [1] . مائده، 105. [2] . اعراف، 188. [3] . یونس، 49. [4] .  فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ‏7، ص 7،  قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق. [5] . همان. [6] . مصطفوی، حسن‏، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 7، ص 27، بیروت، قاهره، لندن‏، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی،‏ چاپ سوم. [7] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏8، ص  308، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
عنوان سوال:

منظور از (ضرر) در قرآن که می‌گوید (کسی قدرت رساندن نفع یا ضرر به انسان را ندارد) چیست؟


پاسخ:

قرآن کریم درباره ضرر به مؤمنان می‌فرماید که گمراهان و منحرفان، از ضرر زدن به مؤمنان هدایت‌یافته عاجزند: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافته‌اید، گمراهی کسانی که گمراه شده‌اند، به شما زیانی نمی‌رساند».[1]
همچنین می‌فرماید که ضرر و زیان انسان‌ها، در قلمرو مشیت و خواست خداوند می‌باشد:
«بگو: من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد [و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند] و اگر از غیب با خبر بودم، سود فراوانی برای خود فراهم می‌کردم، و هیچ بدی [و زیانی] به من نمی‌رسید من فقط بیم‌دهنده و بشارت‌دهنده‌ام برای گروهی که ایمان می‌آورند! [و آماده پذیرش حقند]».[2]
«بگو: من [حتّی] برای خودم زیان و سودی را مالک نیستم، [تا چه رسد برای شما!] مگر آنچه خدا بخواهد».[3]
ضرر، اسم مصدر، در لغت به معنای نقصانی است که بر چیزی وارد می‏شود؛[4] مانند آنچه در ضرر مالی گفته می‏شود.[5] مقصود از ضرر در قرآن، هر گونه ضرری را شامل می‌شود؛ اعمّ از ضرر اعتقادی، یا آن‌که ضرر در راه خیر، در بدن، مال، عنوان و فرزند باشد.[6]
چند نکته درباره آیات فوق:
الف. آیات ذکر شده در حقیقت اشاره به توحید افعالی دارند؛ یعنی در این عالم همه چیز به خدا باز می‌گردد، و هر کار از ناحیه او است، او است که با حکمتش مؤمنان را پیروزی می‌دهد و او است که با عدالتش منحرفان را مجازات می‌کند.
بدیهی است که این منافات با آن ندارد که خداوند به ما نیروها و قدرت‌هایی داده است که به‌وسیله آن مالک قسمتی از سود و زیان خویش هستیم و می‌توانیم درباره سرنوشت خویش تصمیم بگیریم، به تعبیر دیگر؛ این آیه نفی مالکیت «بالذات» را می‌کند نه «بالغیر» را و جمله «إِلَّا ما شاءَ الله» قرینه روشنی بر این موضوع است.[7]
ب. قرآن نمی‌گوید که هیچ انسانی نمی‌تواند به دیگری ضرر برساند، بلکه می‌گوید بدون اجازه خدا نمی‌تواند چنین ضرری را برساند و البته گاه خدا به دشمنان خویش نیز چنین اجازه‌ای می‌دهد.   [1] . مائده، 105. [2] . اعراف، 188. [3] . یونس، 49. [4] .  فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ‏7، ص 7،  قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق. [5] . همان. [6] . مصطفوی، حسن‏، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 7، ص 27، بیروت، قاهره، لندن‏، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی،‏ چاپ سوم. [7] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏8، ص  308، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین