خداوند در آیات مختلف، از قرآن با صفت «حکیم» یاد می‌کند؛ مانند «وَ الْقُرْآنِ الْحَکیم»؛[1] ‏ «وَ الذِّکْرِ الْحَکِیمِ»،[2] «الْکِتابِ الْحَکیم».[3] توصیف قرآن به حکیم بودن؛ می‌تواند اشاره به زوایای مختلف این کتاب آسمانی داشته باشد؛ به عنوان نمونه: 1. حکیم است؛ یعنی حکمت در آن تبلور یافته و مستقر شده، و حکمت عبارت است از معارف حقیقی و فروعات آن، از شرایع، عبرت‌ها و موعظه‌ها.[4] 2. قرآن از آن جهت حکیم است که آیاتش دارای چنان استحکام و نظمی است که هر گونه باطل و خرافه را از خود دور می‌‏سازد؛ جز حق نمی‌گوید و جز به راه حق دعوت نمی‌‏کند.[5] 3. کلامی است که از جانب حکیم مطلق نازل شده است.[6] 4. حکیم است به دلیل نبود اختلاف و تناقض میان آیاتش؛ محفوظ ماندن آن از هر گونه تغییر و تحریف.[7] 5. قرآن کتاب حکیم است؛ یعنی از جهت حلال و حرام و امر و نهی محکم است.[8] [1] . یس، 2. [2] . آل عمران، 58. [3] . یونس، 1. [4] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 62، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [5] . مکارم شیرازی، ناصر تفسیر نمونه، ج ‏8، ص 21، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1374ش. [6] . کاشانی، ملا فتح الله تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج ‏4، ص 35، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش. [7] . حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 7، ص 366، دارالفکر، بیروت، بی‌تا. [8] . سمرقندی، نصر بن محمد بن احمد، بحرالعلوم، ج 3، 115، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
خداوند در آیات مختلف، از قرآن با صفت «حکیم» یاد میکند؛ مانند «وَ الْقُرْآنِ الْحَکیم»؛[1] «وَ الذِّکْرِ الْحَکِیمِ»،[2] «الْکِتابِ الْحَکیم».[3]
توصیف قرآن به حکیم بودن؛ میتواند اشاره به زوایای مختلف این کتاب آسمانی داشته باشد؛ به عنوان نمونه:
1. حکیم است؛ یعنی حکمت در آن تبلور یافته و مستقر شده، و حکمت عبارت است از معارف حقیقی و فروعات آن، از شرایع، عبرتها و موعظهها.[4]
2. قرآن از آن جهت حکیم است که آیاتش دارای چنان استحکام و نظمی است که هر گونه باطل و خرافه را از خود دور میسازد؛ جز حق نمیگوید و جز به راه حق دعوت نمیکند.[5]
3. کلامی است که از جانب حکیم مطلق نازل شده است.[6]
4. حکیم است به دلیل نبود اختلاف و تناقض میان آیاتش؛ محفوظ ماندن آن از هر گونه تغییر و تحریف.[7]
5. قرآن کتاب حکیم است؛ یعنی از جهت حلال و حرام و امر و نهی محکم است.[8] [1] . یس، 2. [2] . آل عمران، 58. [3] . یونس، 1. [4] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 62، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [5] . مکارم شیرازی، ناصر تفسیر نمونه، ج 8، ص 21، تهران، دار الکتب الاسلامیة، 1374ش. [6] . کاشانی، ملا فتح الله تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج 4، ص 35، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش. [7] . حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 7، ص 366، دارالفکر، بیروت، بیتا. [8] . سمرقندی، نصر بن محمد بن احمد، بحرالعلوم، ج 3، 115، بیجا، بینا، بیتا.
- [سایر] آیا در قرآن تعدد زوجات مطرح شده است؟ و حکمت آن چیست؟
- [سایر] لطفا نکاتی از قرآن در رابطه با تربیت فرزند ذکر کنید.
- [سایر] آیا از نظر قرآن حکمت با علم فرق دارد؟
- [سایر] آیا از نظر قرآن؛ حکمت با علم فرق دارد؟
- [سایر] نام گذاری سوره های قرآن توسط چه کسی بوده و حکمت آنها چیست ؟
- [سایر] در حکمت 1 نهج البلاغه روش برخورد با فتنهها را ترجمه و تفسیر کنید.
- [سایر] قرآن چگونه لزوم بعثت پیامبران را از جهت «تعلیم کتاب و حکمت» اثبات میکند؟
- [سایر] در باره زنان پیامبر در قرآن احکام ویژه ای آمده. این احکام و حکمت آنها چیست؟
- [سایر] آیا عرفان در قرآن مطرح شده است؟
- [سایر] یقین در قرآن چگونه مطرح شده است؟
- [آیت الله اردبیلی] بدهی بدون مدّت را نمیتوان با افزودن چیزی بر آن مدّتدار نمود، همچنین مدّت بدهی مدّتدار را نمیتوان با افزودن چیزی بر آن بیشتر نمود.
- [آیت الله جوادی آملی] .مکروه است که در حال سجده قرآن خوانده شود، چنانکه خواندن آن در رکوع مکروه است; نیز فُوت کردن جای سجده برای بر طرف نمودن گرد و غبار. اگر بر اثر فُوت کردن, دو حرف از دهان نمازگزار عمداً خارج شود, نماز باطل است; همچنین نگهداشتن دو دست بر زمین و بلند نکردن آنها بین دو سجده و انجام دادن امور دیگر در حال سجده, مکروه است، که در کتابهای مبسوط فقهی مطرح اند.
- [آیت الله سبحانی] اگر باران، به عین نجس ببارد و به جای دیگر ترشح کند، باید از آن اجتناب نمود.
- [آیت الله اردبیلی] آخرین وقتی که میتوان برای روزه رمضان و یا هر روزه واجب معیّن دیگر نیّت نمود، هنگام اذان صبح است.
- [آیت الله اردبیلی] بدهی مدّتدار را میتوان با رضایت دو طرف و با کم کردن مقداری از آن، زودتر پرداخت نمود.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] پاک کردن مخرج غائط با چیزهایی که احترام آنها لازم است، مانند کاغذی که اسم خداوند متعال یا یکی از معصومین علیهمالسلام بر آن نوشته شده، حرام است، همچنین بنا بر احتیاط باید از پاک کردن مخرج با استخوان و سرگین اجتناب نمود ولی اگر با آنها پاک نمود مخرج غائط پاک میشود، اگر چه احتیاط مستحب در تکرار تطهیر با اشیاء دیگر میباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر برای میتی می خواهند نماز قضا بدهند و ورثه علم به ترتیب نمازهای فوت شده داشته باشند بنابر احتیاط لازم است ترتیب رعایت شود، و بنابراین صحیح نیست برای میت چند نفر را در یک وقت برای نماز اجیر نمود و لازم است برای هریک از آنها وقتی را معین نمود و اگر ترتیب قضا شدن را نمی دانند این شرط لازم نیست.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.