قرآن چگونه لزوم بعثت پیامبران را از جهت «تعلیم کتاب و حکمت» اثبات می‌کند؟
در بخشی از آیات قرآن، هدف از بعثت پیامبران، آموزش کتاب آسمانی و حکمت معرفی شده است البته مقصود از کتاب، کتاب هر پیامبری است که با آن مبعوث شده است مانند صحف نسبت به نوح و ابراهیم، و تورات و انجیل نسبت به کلیم و مسیح، و قرآن نسبت به پیامبر اسلام (ص). مقصود از حکمت، آن دستورات حکیمانه است که ضامن سعادت انسان در دو جهان می‌باشد، نه خصوص حکمت مرادف با فلسفه نظری (در اصطلاح اهل معقول). به گواه این که قرآن پس از یادآوری یک رشته اصول و معارف در ابعاد عقیدتی و اجتماعی و اخلاقی چنین می‌فرماید: (ذلِکَ مِمّا اَوْحی إِلَیْکَ رَبُکَ مِنَ الحِکْمَةِ) اسراء/39 این اصول محکم و متقنی است که خدا به تو وحی نموده است. در این صورت باید گفت: یکی از انگیزه‌های پیامبران به شهادت این آیات، تعلیم کتاب و حکمت است چه آیه‌ای روشن‌تر از اینکه ابراهیم در دعای خود می‌گوید: (رَبَّنا وَابْعَثْ فِیهِمَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَیُعَلِّمُهُم الکِتابَ وَالحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إنَّکَ اَنْتَ العَزِیز الحَکِیم) بقره/129 [خدایا در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز تا آیات تو را برای آنان تلاوت کنند، و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزند و آنان را پاکیزه نمایند حقا که تو عزیز (توانا) و حکیم هستی] گاهی این حقیقت به تعبیر دیگر بیان شده است چنانکه می‌فرماید: (وَما اَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ اِلاّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیّنَ لَهُمْ) ابراهیم/4 [ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به زبان قوم خود تا (دستورات الهی را) برای آنان بیان کند.] در آیه دیگر می‌فرماید: (وَاَنْزَلْنا اِلَیکَ الذِکْرَ لِتُبَیّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّل اِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ) نحل/44 [قرآن را بر تو فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که برای آنان فرو فرستاده شده است بیان کنی و شاید آنها بیاندیشند.] و از اینکه می‌فرماید: (لِتُبَیّنَ لِلنّاسِ) می‌توان حدس زد که وظیفه پیامبر نه تنها تلاوت قرآن بود، بلکه باید مفاهیم بلند و عالی قرآن را برای آنان روشن نماید. در اینجا نکته‌ای را یادآور می‌شویم و آن اینکه در گفتار ابراهیم که از خداوند درخواست می‌کند که برای تهامه و حجاز پیامبری را برانگیزد، و در این درخواست تعلیم کتاب را بر تزکیه نفوس مقدم می‌دارد چنانکه می‌فرماید: (وَیُعَلِّمهُم الکِتابَ وَالحِکْمَةَ وَیُزَکّیهِمْ) ولی درسه آیه دیگر که خداوند خود هدف از بعثت پیامبر اسلام را مطرح کرده است تزکیه را بر تعلیم مقدم داشته است. به سوره‌های بقره/151، آل عمران/164، جمعه/2 رجوع شود. با توجه به این نکته که تعلیم کتاب و حکمت زمینه اصلاحات عقیدتی و اجتماعی و اخلاقی است وجه تقدیم تعلیم بر تزکیه در گفتار ابراهیم روشن می‌شود زیرا تا تعلیم کتاب و حکمت صورت نگیرد و به اصطلاح بشر با برنامه الهی آشنا نگردد چگونه می‌تواند حالت تزکیه پیدا کند، زیرا تزکیه و طهارت نفس، معلول عمل به دستورات الهی است که در کتاب و حکمت وارد شده است ولی از آنجا که تعلیم کتاب و آموزش حکمت نسبت به اهداف والای بعثت جنبه مقدمی و ابزاری دارد، گوئی در حقیقت بعثت پیامبران و نزول حکمت برای تحقق بخشیدن به اهدافی است که یکی از آنها اصلاح اخلاقی می‌باشد، در آیاتی که خدا از جانب خود مسأله را مطرح می‌کند به خاطر اهمیّت هدف، آن را بر مقدّمه، مقدّم داشته و فرموده است (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأمّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمهُم الکِتابَ وَالحِکْمَةَ وَانْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ) جمعه/2 [او است که در میان افرا د درس نخوانده پیامبری را از خودشان برانگیخت، تا آیات خدا را تلاوت کند و آنان را (از رذائل اخلاقی) پاکیزه گرداند و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد هر چند قبلا در گمراهی آشکار بودند.] خلاصه، تقدیم و تأخیر در هر مورد به خاطر نکته‌ای است که بیان گردید. eporsesh.com
عنوان سوال:

قرآن چگونه لزوم بعثت پیامبران را از جهت «تعلیم کتاب و حکمت» اثبات می‌کند؟


پاسخ:

در بخشی از آیات قرآن، هدف از بعثت پیامبران، آموزش کتاب آسمانی و حکمت معرفی شده است البته مقصود از کتاب، کتاب هر پیامبری است که با آن مبعوث شده است مانند صحف نسبت به نوح و ابراهیم، و تورات و انجیل نسبت به کلیم و مسیح، و قرآن نسبت به پیامبر اسلام (ص).
مقصود از حکمت، آن دستورات حکیمانه است که ضامن سعادت انسان در دو جهان می‌باشد، نه خصوص حکمت مرادف با فلسفه نظری (در اصطلاح اهل معقول).
به گواه این که قرآن پس از یادآوری یک رشته اصول و معارف در ابعاد عقیدتی و اجتماعی و اخلاقی چنین می‌فرماید:
(ذلِکَ مِمّا اَوْحی إِلَیْکَ رَبُکَ مِنَ الحِکْمَةِ) اسراء/39
این اصول محکم و متقنی است که خدا به تو وحی نموده است.
در این صورت باید گفت: یکی از انگیزه‌های پیامبران به شهادت این آیات، تعلیم کتاب و حکمت است چه آیه‌ای روشن‌تر از اینکه ابراهیم در دعای خود می‌گوید:
(رَبَّنا وَابْعَثْ فِیهِمَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَیُعَلِّمُهُم الکِتابَ وَالحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إنَّکَ اَنْتَ العَزِیز الحَکِیم) بقره/129
[خدایا در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیز تا آیات تو را برای آنان تلاوت کنند، و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزند و آنان را پاکیزه نمایند حقا که تو عزیز (توانا) و حکیم هستی]
گاهی این حقیقت به تعبیر دیگر بیان شده است چنانکه می‌فرماید:
(وَما اَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ اِلاّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیُبَیّنَ لَهُمْ) ابراهیم/4
[ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به زبان قوم خود تا (دستورات الهی را) برای آنان بیان کند.]
در آیه دیگر می‌فرماید:
(وَاَنْزَلْنا اِلَیکَ الذِکْرَ لِتُبَیّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّل اِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ) نحل/44
[قرآن را بر تو فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که برای آنان فرو فرستاده شده است بیان کنی و شاید آنها بیاندیشند.]
و از اینکه می‌فرماید:
(لِتُبَیّنَ لِلنّاسِ) می‌توان حدس زد که وظیفه پیامبر نه تنها تلاوت قرآن بود، بلکه باید مفاهیم بلند و عالی قرآن را برای آنان روشن نماید.
در اینجا نکته‌ای را یادآور می‌شویم و آن اینکه در گفتار ابراهیم که از خداوند درخواست می‌کند که برای تهامه و حجاز پیامبری را برانگیزد، و در این درخواست تعلیم کتاب را بر تزکیه نفوس مقدم می‌دارد چنانکه می‌فرماید:
(وَیُعَلِّمهُم الکِتابَ وَالحِکْمَةَ وَیُزَکّیهِمْ) ولی درسه آیه دیگر که خداوند خود هدف از بعثت پیامبر اسلام را مطرح کرده است تزکیه را بر تعلیم مقدم داشته است. به سوره‌های بقره/151، آل عمران/164، جمعه/2 رجوع شود.
با توجه به این نکته که تعلیم کتاب و حکمت زمینه اصلاحات عقیدتی و اجتماعی و اخلاقی است وجه تقدیم تعلیم بر تزکیه در گفتار ابراهیم روشن می‌شود زیرا تا تعلیم کتاب و حکمت صورت نگیرد و به اصطلاح بشر با برنامه الهی آشنا نگردد چگونه می‌تواند حالت تزکیه پیدا کند، زیرا تزکیه و طهارت نفس، معلول عمل به دستورات الهی است که در کتاب و حکمت وارد شده است ولی از آنجا که تعلیم کتاب و آموزش حکمت نسبت به اهداف والای بعثت جنبه مقدمی و ابزاری دارد، گوئی در حقیقت بعثت پیامبران و نزول حکمت برای تحقق بخشیدن به اهدافی است که یکی از آنها اصلاح اخلاقی می‌باشد، در آیاتی که خدا از جانب خود مسأله را مطرح می‌کند به خاطر اهمیّت هدف، آن را بر مقدّمه، مقدّم داشته و فرموده است (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأمّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمهُم الکِتابَ وَالحِکْمَةَ وَانْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ) جمعه/2
[او است که در میان افرا د درس نخوانده پیامبری را از خودشان برانگیخت، تا آیات خدا را تلاوت کند و آنان را (از رذائل اخلاقی) پاکیزه گرداند و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد هر چند قبلا در گمراهی آشکار بودند.]
خلاصه، تقدیم و تأخیر در هر مورد به خاطر نکته‌ای است که بیان گردید.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین