شرح پرسش: در صورت امکان بیان فرمائید:1. با توجه به نیازمندی بشر به توفیق الهی و سعادت و کمال اخروی، انسان چگونه می تواند کار خالص و بی شائبه وتنها برای رضای خاطر الهی انجام دهد؟ 2. رابطه نیازمندی انسان با خلوص نیت چگونه است؟ پاسخ اجمالی: اخلاص، یعنی خالص ساختن قصد و نیت از غیر خدا و انجام کارها تنها برای تقرب به خداوند. انسان از نظر قرآن، موجودی است که نسبت به خالق خود سراسر فقر و نیازمندی است و هر قدر معرفت انسان نسبت به خود و جایگاه خویش در عالم هستی بیشتر گردد، به شناخت بیشتر خالق و توجه به او می انجامد و نتیجه آن افزایش ایمان و ارتقاء درجات معنوی و اخلاص در عبادت و بندگی خداوند است. اما از آنجا که انسان ها به لحاظ سطح معرفت و شناخت نسبت به خود و خداوند و فلسفه آفرینش متفاوتند، کیفیت بندگی و اطاعت ایشان نیز متفاوت و در حد و اندازه معرفت ایشان است. اما آیا با توجه به نیازمندی بشر به توفیق الهی و سعادت و کمال اخروی، عمل خالصانه امکان پذیر نیست؟ در جواب باید گفت: اولا: رسیدن به سعادت و کمال اخروی و ورود به بهشت ابدی و نیز نجات و خلاصی از عقاب و عذاب اخروی در پرتو پرهیز از گناه و انجام عبادت و طاعت الاهی، وجهه ای از خواست و اراده خداوند و مورد رضای حضرت او است، و منافاتی با خلوص ندارد و تنها از حیث درجه و اعتبار و قدر و قیمت در پیشگاه خداوند متفاوت است؛ زیرا اخلاص دارای مراتبی است که بالاترین آن صدق است؛ یعنی انسان در مقابل انجام عمل، قصد و نیت مزد گرفتن در دنیا و آخرت نداشته باشد. و پایین ترین آن اخلاص صافی است؛ یعنی انسان در ازاء عمل خود امید اجر و یا خلاصی و نجات از عقاب داشته باشد. ثانیا: بین هدف فاعل و هدف فعل، فرق است و می شود ما در اثر نیازمندی به کمال، نیاز به عبادات و... داشته باشیم اما همین نیز هدف و انگیزه فاعل در انجام عبادات الهی نباشد و این جاست که بالاترین مرتبه اخلاص حاصل می شود. پاسخ تفصیلی: در پاسخ به سؤال شما توجه به دو نکته ضروری است: اول) انسان از نظر قرآن، موجودی است با دو بعد روح و جسم، که سراسر وجودش را فقر و نیازمندی فرا گرفته و در همه امور به خالق خود یعنی "غنی بالذات" محتاج است. خداوند در قرآن می فرماید: "ای مردم شما همگی به سوی خدا محتاجید و تنها اوست که بی نیاز ستوده شده است." [1] دامنه این نیازمندی تنها به امور مادی و دنیوی محدود نمی شود بلکه در مسائل معنوی و اخروی، این نیازمندی به اوج و غایت خود می رسد. خدای هستی بخش به انسان قدرت و توانایی و اراده و اختیار بخشیده تا اسباب سعادت دنیا و آخرت خویش را فراهم سازد. آنچه ما در ظاهر می بینیم، این است که انسان با اختیار و اراده و با تلاش و پشتکار خود به امور دنیوی خویش رسیدگی می کند، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که، همه اسباب و علل و نعمات و مواهب موجود در عالم هستی و حتی قدرت برخورداری از این نعمات از ناحیه ذات پاک خداوند است و انسان برای رسیدن به کمال و سعادت اخروی، باید از احکام و تعالیم نورانی دین که توسط انبیاء آورده شده پیروی کند و از طریق بندگی و عبودیت خداوند و پرورش روح تقوا و معنویت و پرهیزکاری، به ذات خداوند تقرب جوید. پس فقر و احتیاج در ذات انسان است و تنها او است که بی نیاز مطلق است. انسان با تلاش برای رفع نیازهای خود و معرفت بیشتر نسبت به جایگاه خویش در عالم هستی به شناخت بیشتر خالق نائل می شود و این به توجه و روی آوردن به غنی بالذات و هستی بخش عالم می انجامد و نتیجه آن افزایش ایمان و ارتقاء درجات معنوی و اخروی و اخلاص در عبادت و بندگی خداوند است. دوم) اثر و فایده عبادت که از آن به هدف و غرض فعل تعبیر می کنند، نباید با هدف فاعل، یعنی نیت و انگیزه انجام دهنده کار خلط شود و هیچ الزامی وجود ندارد که انگیزه فاعل، همان هدف فعل باشد. بهتر است فرق بین هدف فاعل و هدف فعل را با مثالی توضیح دهیم: فرض کنید که برای مریضی، دارویی مفید و شفا بخش است، اما مریض از خوردن آن استنکاف می کند، ولی این مریض برای پدرش، احترام خاصی قائل است و پدرش بر خوردن این دارو اصرار دارد. او در این جا اقدام به خوردن دارو می کند، نه به خاطر این که آثار مفیدی برای او دارد، بلکه چون پدرش از او خواسته است؛ یعنی هیچ الزامی وجود ندارد که انگیزه فاعل، همان هدف فعل باشد. و این را نیز می دانیم که انسان ها به لحاظ سطح معرفت و شناخت نسبت به خود و خداوند و فلسفه آفرینش متفاوتند، از این رو در اطاعت و بندگی خداوند نیز دارای مراتبی هستند امام علی (ع) در روایتی عبادت کنندگان را به سه دسته تقسیم می کنند: (گروهی به شوق بهشت خدا را عبادت می کنند که این عبادت تجار است (ارزش و فایده چندانی ندارد) و گروهی از ترس جهنم خدا را عبادت می کنند که عبادت بردگان و بندگان است (ارزش و اثر زیادی ندارد) ولی گروهی هستند که چون خداوند را اهل و شایسته عبادت می بینند، برای شکر نعمت ها او را عبادت می کنند که این، عبادت احرار و آزادگان است (که بسیار با ارزش و سودمند است) .) [2] این جمله به هدف و انگیزه فاعل اشاره دارد که گرچه انسان، با انگیزه رفتن به بهشت یا نرفتن به جهنم، از انگیزه الاهی فاصله نمی گیرد زیرا رفتن به بهشت، چیزی است که خدا آن را خواسته و اثر طبیعی اعمال عبادی هم همین است که انسان به گوهر تقوا دست یابد و در پرتو آن وارد بهشت گردد،اما انسان باید به جایی برسد که خدا را برای خدا بخواهد و پر واضح است که آثار چنین عبادتی که فقط برای خدا باشد، به خود عبادت کننده می رسد و باعث می گردد تا عبادت کننده مقام رضوان و قرب الاهی را به دست آورد، [3] اما می تواند این جز هدف عبادت کننده (فاعل) نباشد. با توجه به این دو نکته وبا توجه به معنای و مراتب اخلاص، ارتباط فقر و نیازمندی انسان با خلوص نیت، روشن می گردد. اخلاص، یعنی خالص ساختن قصد از غیر خدا و روی گرداندن نیت از ماسوی الله [4] و اخلاص در عمل و ایمان یعنی اینکه انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی و رضای ذات حق تعالی باشد، نه رضایت غیر او [5] ؛ یعنی از هر شائبه و غرض دیگری خالی و تنها برای تقرب به خداوند باشد. اخلاص که همان روح عمل است، همانند بسیاری موضوعات دیگر دارای مراتبی است که در کتب اخلاقی به آن اشاره شده است: بالاترین مرتبه اخلاص مرتبه صدق است و عبارت از آنست که؛ انسان در انجام عمل، قصد و نیت مزد گرفتن در دنیا و آخرت نداشته باشد و صاحب عمل همیشه از اجر دو عالم چشم پوشیده و به جز او مقصود و مطلوبی را نطلبد. و البته به این مرتبه نمی رسند مگر کسانیکه مستغرق در ذات و عظمت الهی گشته و واله و حیران محبت او باشند. و پایین ترین مرتبه اخلاص را اخلاص صافی نامند و عبارت از آن است که انسان در عمل خود قصد وصول به اجر و ثواب و یا خلاصی و نجات از عقاب و عذابی داشته باشد. [6] نتیجه: اولا: رسیدن به سعادت و کمال اخروی و ورود به بهشت ابدی و نیز نجات و خلاصی از عقاب و عذاب اخروی در پرتو پرهیز از گناه و انجام عبادت و طاعت الاهی، وجهه ای از خواست و اراده خداوند و مورد رضای حضرت او است، و منافاتی با خلوص ندارد و تنها از حیث درجه و اعتبار و قدر و قیمت در پیشگاه خداوند متفاوت است. ثانیا: بین هدف فاعل و هدف فعل، فرق است و می شود ما در اثر نیازمندی به کمال، نیاز به عبادات و... داشته باشیم اما همین نیز هدف و انگیزه فاعل در انجام عبادات الهی نباشد و این جاست که بالاترین مرتبه اخلاص حاصل می شود و انسانی که به این مرحله رسیده به مرحله بالای اخلاص نائل آمده است. پی نوشتها: [1] "یاایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید"، فاطر، 15. [2] نهج البلاغه، قصار الحکم، 237. [3] islamquest.net/fa/archive/question/389 نمایه: عبادت برای خود یا خدا؟ [4] نراقی، ملا احمد، معراج السعادة،ص 486 و 487، چاپ هما، سال 71. [5] islamquest.net/fa/archive/question/2234، راه رسیدن به اخلاص . [6] نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 487، با کمی تغییرات. منبع: www.islamquest.net
با توجه به نیازمندی انسان به پروردگار، انجام عمل خالصانه چگونه ممکن است؟
شرح پرسش:
در صورت امکان بیان فرمائید:1. با توجه به نیازمندی بشر به توفیق الهی و سعادت و کمال اخروی، انسان چگونه می تواند کار خالص و بی شائبه وتنها برای رضای خاطر الهی انجام دهد؟
2. رابطه نیازمندی انسان با خلوص نیت چگونه است؟
پاسخ اجمالی:
اخلاص، یعنی خالص ساختن قصد و نیت از غیر خدا و انجام کارها تنها برای تقرب به خداوند.
انسان از نظر قرآن، موجودی است که نسبت به خالق خود سراسر فقر و نیازمندی است و هر قدر معرفت انسان نسبت به خود و جایگاه خویش در عالم هستی بیشتر گردد، به شناخت بیشتر خالق و توجه به او می انجامد و نتیجه آن افزایش ایمان و ارتقاء درجات معنوی و اخلاص در عبادت و بندگی خداوند است.
اما از آنجا که انسان ها به لحاظ سطح معرفت و شناخت نسبت به خود و خداوند و فلسفه آفرینش متفاوتند، کیفیت بندگی و اطاعت ایشان نیز متفاوت و در حد و اندازه معرفت ایشان است.
اما آیا با توجه به نیازمندی بشر به توفیق الهی و سعادت و کمال اخروی، عمل خالصانه امکان پذیر نیست؟ در جواب باید گفت:
اولا: رسیدن به سعادت و کمال اخروی و ورود به بهشت ابدی و نیز نجات و خلاصی از عقاب و عذاب اخروی در پرتو پرهیز از گناه و انجام عبادت و طاعت الاهی، وجهه ای از خواست و اراده خداوند و مورد رضای حضرت او است، و منافاتی با خلوص ندارد و تنها از حیث درجه و اعتبار و قدر و قیمت در پیشگاه خداوند متفاوت است؛ زیرا اخلاص دارای مراتبی است که بالاترین آن صدق است؛ یعنی انسان در مقابل انجام عمل، قصد و نیت مزد گرفتن در دنیا و آخرت نداشته باشد. و پایین ترین آن اخلاص صافی است؛ یعنی انسان در ازاء عمل خود امید اجر و یا خلاصی و نجات از عقاب داشته باشد.
ثانیا: بین هدف فاعل و هدف فعل، فرق است و می شود ما در اثر نیازمندی به کمال، نیاز به عبادات و... داشته باشیم اما همین نیز هدف و انگیزه فاعل در انجام عبادات الهی نباشد و این جاست که بالاترین مرتبه اخلاص حاصل می شود.
پاسخ تفصیلی:
در پاسخ به سؤال شما توجه به دو نکته ضروری است:
اول) انسان از نظر قرآن، موجودی است با دو بعد روح و جسم، که سراسر وجودش را فقر و نیازمندی فرا گرفته و در همه امور به خالق خود یعنی "غنی بالذات" محتاج است. خداوند در قرآن می فرماید: "ای مردم شما همگی به سوی خدا محتاجید و تنها اوست که بی نیاز ستوده شده است." [1] دامنه این نیازمندی تنها به امور مادی و دنیوی محدود نمی شود بلکه در مسائل معنوی و اخروی، این نیازمندی به اوج و غایت خود می رسد.
خدای هستی بخش به انسان قدرت و توانایی و اراده و اختیار بخشیده تا اسباب سعادت دنیا و آخرت خویش را فراهم سازد. آنچه ما در ظاهر می بینیم، این است که انسان با اختیار و اراده و با تلاش و پشتکار خود به امور دنیوی خویش رسیدگی می کند، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که، همه اسباب و علل و نعمات و مواهب موجود در عالم هستی و حتی قدرت برخورداری از این نعمات از ناحیه ذات پاک خداوند است و انسان برای رسیدن به کمال و سعادت اخروی، باید از احکام و تعالیم نورانی دین که توسط انبیاء آورده شده پیروی کند و از طریق بندگی و عبودیت خداوند و پرورش روح تقوا و معنویت و پرهیزکاری، به ذات خداوند تقرب جوید. پس فقر و احتیاج در ذات انسان است و تنها او است که بی نیاز مطلق است.
انسان با تلاش برای رفع نیازهای خود و معرفت بیشتر نسبت به جایگاه خویش در عالم هستی به شناخت بیشتر خالق نائل می شود و این به توجه و روی آوردن به غنی بالذات و هستی بخش عالم می انجامد و نتیجه آن افزایش ایمان و ارتقاء درجات معنوی و اخروی و اخلاص در عبادت و بندگی خداوند است.
دوم) اثر و فایده عبادت که از آن به هدف و غرض فعل تعبیر می کنند، نباید با هدف فاعل، یعنی نیت و انگیزه انجام دهنده کار خلط شود و هیچ الزامی وجود ندارد که انگیزه فاعل، همان هدف فعل باشد.
بهتر است فرق بین هدف فاعل و هدف فعل را با مثالی توضیح دهیم:
فرض کنید که برای مریضی، دارویی مفید و شفا بخش است، اما مریض از خوردن آن استنکاف می کند، ولی این مریض برای پدرش، احترام خاصی قائل است و پدرش بر خوردن این دارو اصرار دارد. او در این جا اقدام به خوردن دارو می کند، نه به خاطر این که آثار مفیدی برای او دارد، بلکه چون پدرش از او خواسته است؛ یعنی هیچ الزامی وجود ندارد که انگیزه فاعل، همان هدف فعل باشد. و این را نیز می دانیم که انسان ها به لحاظ سطح معرفت و شناخت نسبت به خود و خداوند و فلسفه آفرینش متفاوتند، از این رو در اطاعت و بندگی خداوند نیز دارای مراتبی هستند امام علی (ع) در روایتی عبادت کنندگان را به سه دسته تقسیم می کنند: (گروهی به شوق بهشت خدا را عبادت می کنند که این عبادت تجار است (ارزش و فایده چندانی ندارد) و گروهی از ترس جهنم خدا را عبادت می کنند که عبادت بردگان و بندگان است (ارزش و اثر زیادی ندارد) ولی گروهی هستند که چون خداوند را اهل و شایسته عبادت می بینند، برای شکر نعمت ها او را عبادت می کنند که این، عبادت احرار و آزادگان است (که بسیار با ارزش و سودمند است) .) [2]
این جمله به هدف و انگیزه فاعل اشاره دارد که گرچه انسان، با انگیزه رفتن به بهشت یا نرفتن به جهنم، از انگیزه الاهی فاصله نمی گیرد زیرا رفتن به بهشت، چیزی است که خدا آن را خواسته و اثر طبیعی اعمال عبادی هم همین است که انسان به گوهر تقوا دست یابد و در پرتو آن وارد بهشت گردد،اما انسان باید به جایی برسد که خدا را برای خدا بخواهد و پر واضح است که آثار چنین عبادتی که فقط برای خدا باشد، به خود عبادت کننده می رسد و باعث می گردد تا عبادت کننده مقام رضوان و قرب الاهی را به دست آورد، [3] اما می تواند این جز هدف عبادت کننده (فاعل) نباشد.
با توجه به این دو نکته وبا توجه به معنای و مراتب اخلاص، ارتباط فقر و نیازمندی انسان با خلوص نیت، روشن می گردد. اخلاص، یعنی خالص ساختن قصد از غیر خدا و روی گرداندن نیت از ماسوی الله [4] و اخلاص در عمل و ایمان یعنی اینکه انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی و رضای ذات حق تعالی باشد، نه رضایت غیر او [5] ؛ یعنی از هر شائبه و غرض دیگری خالی و تنها برای تقرب به خداوند باشد.
اخلاص که همان روح عمل است، همانند بسیاری موضوعات دیگر دارای مراتبی است که در کتب اخلاقی به آن اشاره شده است: بالاترین مرتبه اخلاص مرتبه صدق است و عبارت از آنست که؛ انسان در انجام عمل، قصد و نیت مزد گرفتن در دنیا و آخرت نداشته باشد و صاحب عمل همیشه از اجر دو عالم چشم پوشیده و به جز او مقصود و مطلوبی را نطلبد. و البته به این مرتبه نمی رسند مگر کسانیکه مستغرق در ذات و عظمت الهی گشته و واله و حیران محبت او باشند.
و پایین ترین مرتبه اخلاص را اخلاص صافی نامند و عبارت از آن است که انسان در عمل خود قصد وصول به اجر و ثواب و یا خلاصی و نجات از عقاب و عذابی داشته باشد. [6]
نتیجه:
اولا: رسیدن به سعادت و کمال اخروی و ورود به بهشت ابدی و نیز نجات و خلاصی از عقاب و عذاب اخروی در پرتو پرهیز از گناه و انجام عبادت و طاعت الاهی، وجهه ای از خواست و اراده خداوند و مورد رضای حضرت او است، و منافاتی با خلوص ندارد و تنها از حیث درجه و اعتبار و قدر و قیمت در پیشگاه خداوند متفاوت است.
ثانیا: بین هدف فاعل و هدف فعل، فرق است و می شود ما در اثر نیازمندی به کمال، نیاز به عبادات و... داشته باشیم اما همین نیز هدف و انگیزه فاعل در انجام عبادات الهی نباشد و این جاست که بالاترین مرتبه اخلاص حاصل می شود و انسانی که به این مرحله رسیده به مرحله بالای اخلاص نائل آمده است.
پی نوشتها:
[1] "یاایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید"، فاطر، 15.
[2] نهج البلاغه، قصار الحکم، 237.
[3] islamquest.net/fa/archive/question/389 نمایه: عبادت برای خود یا خدا؟
[4] نراقی، ملا احمد، معراج السعادة،ص 486 و 487، چاپ هما، سال 71.
[5] islamquest.net/fa/archive/question/2234، راه رسیدن به اخلاص .
[6] نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 487، با کمی تغییرات.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] در صورت امکان بیان فرمائید:1. با توجه به نیازمندی بشر به توفیق الهی و سعادت و کمال اخروی، انسان چگونه می تواند کار خالص و بی شائبه وتنها برای رضای خاطر الهی انجام دهد؟2. رابطه نیازمندی انسان با خلوص نیت چگونه است؟
- [سایر] منظور از جانشینی پروردگار در سوره بقره چیست؟ مرگ انسان و پروردگار از یک نوع هستند که انسان می تواند جانشین پروردگار باشد؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا انسان می تواند در قبال گرفتن پول به نیازمندی خون بدهد یا خیر؟
- [سایر] اگر انسان بعد از مرگ به عوالم بالا راه یابد باز هم قابلیت درک چگونگی ذات پروردگار را ندارد؟ آیا می توان از چگونگی ذات پروردگار آگاهی داشت اما از آن جهت که پروردگار انسان را ضعیف خلق کرده و نمی خواسته، انسان قادر به شناخت ذات پروردگار نیست؟
- [سایر] با توجه به بسیط بودن ذات اقدس الاهی خواهشمند است در ارتباط با آیات 29 و 72 سوره حجر و ص، در باره دمیده شدن روح پروردگار در انسان، توضیح دهید. آیا این امر مانع بسیط بودن است.
- [سایر] چگونه می توان اعمال را خالصانه برای خدا انجام داد؟
- [سایر] گناه ثروتمندی که نیازمندی را از حقش محروم سازد، چیست؟
- [سایر] گناه ثروتمندی که نیازمندی را از حقش محروم سازد، چیست؟
- [سایر] آیا محبت ریشه در نیازمندی دارد؟
- [سایر] از کجا بدانیم نمازی که می خوانیم خالصانه است و از ریا به دور می باشد؟
- [آیت الله اردبیلی] (لا إلهَ إلاَّ اللّهُ الْحَلیمُ الْکَریمُ)یعنی: (هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدای یکتای بیهمتایی که بردبار و کریم است.) (لا إلهَ إلاَّ اللّهُ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ) یعنی: (هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدای یکتای بیهمتایی که بلند مرتبه و بزرگ است.) (سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الاْءرَضینِ السَّبْعِ) یعنی: (پاک و منزه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است.) (وَما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ) یعنی: (و پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و ما بین آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است.) (وَالْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمینَ) یعنی: (حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده تمام موجودات است.)
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه قنوت لا اله الا الله الحلیم الکریم یعنی نیست خدایی مگر الله که صاحب حلم و کرم است لا اله الا الله العلی العظیم یعنی نیست خدایی مگر الله که بلند مرتبه و بزرگ است سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع یعنی پاک و منزه است الله که پروردگار هفت اسمان و پروردگار هفت زمین است و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم یعنی پروردگار هر چیزی است که در اسمانها و زمینها و ما بین انهاست و پروردگار عرش بزرگ است و الحمد لله رب العالمین یعنی حمد و ثنا مخصوص الله است که پرورش دهنده تمام جهانیان است
- [آیت الله مکارم شیرازی] سبْحان ربی الْعظیم و بحمده: پاک و منزه است پروردگار بزرگ من و او را سپاس می گویم.
- [امام خمینی] - ترجمه قنوت (لا اله الا الله الحلیم الکریم )، یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتایی که صاحب حلم و کرم است. (لا اله الا الله العلی العظیم ) یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتایی که بلند مرتبه و بزرگ است. (سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع )، یعنی پاک و منزه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است. (و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم )، یعنی پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و مابین آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. (و الحمد لله رب العالمین )،یعنی حمد و ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده تمام موجودات است.
- [آیت الله جوادی آملی] .نمازگزار باید در هر رکعت بعد از رکوع, دو سجده بهجا آورد و سجده, آن است که به قصد تعظیم پروردگار, پیشانی، کف دو دست، دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها را بر زمین بگذارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر سؤال (ابراز نیاز) بیجا سبب ذلّت شود حرام است، و آن سائل چون آبروی خود را بیجا به هدر داده، مبذّر است، و اگر سبب ذلّت نباشد، گرچه حرام نیست، ولی یک مؤمن واقعی نباید ابراز نیازمندی بیجا داشته باشد و به اندازه مقدور، عزّت و کرامت خود را باید حفظ کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] 26 اگر یقین ندارید خانه یا غذای او از پول غیر مخمس تهیه شده، تصرف در آن مانعی ندارد و اگر یقین دارید ما به شما اجازه می دهیم تصرف کنید و معادل خمس آن را که تصرف کرده اید به سادات نیازمندی بپردازید و اگر تمکن ندارید بر ذمه بگیرید و هر موقع که توانستید بپردازید
- [آیت الله اردبیلی] (سُبْحانَ رَبّیَِ الْعَظیمِ وَبِحَمْدِهِ) یعنی: (پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم.) (سُبْحانَ رَبّیَِ الاْءعْلی وَبِحَمْدِهِ) یعنی: (پروردگار برتر من که از همه کس بالاتر میباشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم.) (سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ) یعنی: (خدا ثنای کسی که او را ستایش میکند میشنود و میپذیرد.) (أسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبّی وَأتُوبُ إلَیْهِ) یعنی: (طلب آمرزش و مغفرت میکنم از خداوندی که پرورش دهنده من است و من به سوی او بازگشت مینمایم.) (بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ أقُومُ وَأقْعُدُ) یعنی: (به یاری خدای متعال وقوّت او برمیخیزم و مینشینم.)
- [آیت الله اردبیلی] خوردن، آشامیدن، تزریق و یا استعمال چیزی که برای جسم یا روح انسان ضرر قابل توجّه دارد، حرام است، ولی اگر در موردی به نظر پزشک متخصّص و مطمئن درمان بیماری منحصر به آن باشد، در حدّ ضرورت اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه انسان چیزی را آب بکشد و یقین کند پاک شده، بعد شک کند که آن را درست آب کشیده یا نه، آن چیز پاک است، مگر این که بداند که در حال شستن توجه نداشته است.