آیا محبت ریشه در نیازمندی دارد؟
در قرآن کریم، هم به «نیازمندی» انسانها اشاره شده[1] و هم رابطه «محبت» را میان خدا و بندگانش اعلام کرده است. [2] واژه‌های «نیازمندی» و «محبت» دارای دو مفهوم مستقل و جدا هستند؛ هر چند ممکن است در برخی موارد با هم تلازم داشته باشند. توضیح این‌که؛ حکیمان و اهل معرفت بر این باورند که منشأ و سرچشمه محبت و عشق، درک کمال محبوب و معشوق است.[3] اما منشأ و سرچشمه نیازمندی نقص و نداری است، از این‌رو؛ خداوند با این‌که هیچ نیازی ندارد، اما از آن جهت که کمال و جمال مطلق است، محب و عاشق خود است.[4] چنان‌که انسان نیز از آن جهت که موجودی «کمال‌جو» و «جمال‌خواه»[5] است، هر جا کمالی را مشاهده کند محب و عاشق او می‌شود. البته انسان اگر خوب دقت کند، درمی‌یابد تنها ذاتی که کمال و جمال مطلق و منشأ و سرچشمه همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها است، خداوند است. بنابراین، تنها خداوند قابلیت عشق ذاتی و حقیقی انسان را دارد؛ بویژه این‌که یکی از شعبه‌های کمال خداوند این است که؛ رفع نقص و نیاز از انسان و دیگر موجودات ممکن و نیازمند می‌کند. به‌علاوه؛ خداوند متعال نیز نسبت به انسان عشق می‌ورزد. این عشق، عشقی دو طرفه است.[6]   [1] . فاطر، 15: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید». [2] . بقره، 265: «وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا للهِ»؛ مائده، 54: «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه‏». [3] . طوسی، خواجه نصیر الدین، شرح الاشارات و التنبیهات‏، ج 3، ص 360، قم، نشر البلاغة، چاپ اول‏، 1375ش. [4] . «و الحق الأول أشدّ مبتهجا بذاته لأنّه أشدّ الأشیاء کمالا و أشدّها إدراکا لکماله، فهو عاشق لذاته»؛ شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ج 4، ص 84، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، 1375ش. [5] . البته جمال نیز شعبه‌ای از کمال است. [6] . ر. ک: مائده، 54؛ آل عمران، 31؛ غزالی طوسی، أبو حامد محمد، احیاء علوم الدین، ج 4، ص 302 – 303، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا؛ شیخ الرئیس ابن سینا، رسائل ابن سینا، رساله عشق، ص 375 – 378، قم، انتشارات بیدار، 1400ق.
عنوان سوال:

آیا محبت ریشه در نیازمندی دارد؟


پاسخ:

در قرآن کریم، هم به «نیازمندی» انسانها اشاره شده[1] و هم رابطه «محبت» را میان خدا و بندگانش اعلام کرده است. [2]
واژه‌های «نیازمندی» و «محبت» دارای دو مفهوم مستقل و جدا هستند؛ هر چند ممکن است در برخی موارد با هم تلازم داشته باشند.
توضیح این‌که؛ حکیمان و اهل معرفت بر این باورند که منشأ و سرچشمه محبت و عشق، درک کمال محبوب و معشوق است.[3] اما منشأ و سرچشمه نیازمندی نقص و نداری است، از این‌رو؛ خداوند با این‌که هیچ نیازی ندارد، اما از آن جهت که کمال و جمال مطلق است، محب و عاشق خود است.[4] چنان‌که انسان نیز از آن جهت که موجودی «کمال‌جو» و «جمال‌خواه»[5] است، هر جا کمالی را مشاهده کند محب و عاشق او می‌شود.
البته انسان اگر خوب دقت کند، درمی‌یابد تنها ذاتی که کمال و جمال مطلق و منشأ و سرچشمه همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها است، خداوند است. بنابراین، تنها خداوند قابلیت عشق ذاتی و حقیقی انسان را دارد؛ بویژه این‌که یکی از شعبه‌های کمال خداوند این است که؛ رفع نقص و نیاز از انسان و دیگر موجودات ممکن و نیازمند می‌کند. به‌علاوه؛ خداوند متعال نیز نسبت به انسان عشق می‌ورزد. این عشق، عشقی دو طرفه است.[6]   [1] . فاطر، 15: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید». [2] . بقره، 265: «وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا للهِ»؛ مائده، 54: «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه‏». [3] . طوسی، خواجه نصیر الدین، شرح الاشارات و التنبیهات‏، ج 3، ص 360، قم، نشر البلاغة، چاپ اول‏، 1375ش. [4] . «و الحق الأول أشدّ مبتهجا بذاته لأنّه أشدّ الأشیاء کمالا و أشدّها إدراکا لکماله، فهو عاشق لذاته»؛ شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ج 4، ص 84، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم، 1375ش. [5] . البته جمال نیز شعبه‌ای از کمال است. [6] . ر. ک: مائده، 54؛ آل عمران، 31؛ غزالی طوسی، أبو حامد محمد، احیاء علوم الدین، ج 4، ص 302 – 303، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا؛ شیخ الرئیس ابن سینا، رسائل ابن سینا، رساله عشق، ص 375 – 378، قم، انتشارات بیدار، 1400ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین