پاسخ اجمالی: تبلیغ به معنای رساندن پیام است و از آنجا که رسالت همه انبیای الهی بویژه پیامبر گرامی اسلام (ص) هدایت انسان ها از تاریکی ها به سوی نور بوده است تبلیغ در اسلام به عنوان وسیله ای که پیام خدا را به بندگانش می رساند اهمیّت بسیار دارد. روش های تبلیغ در اسلام را می توان به سه شیوه کلامی(زبانی)،کتبی و عملی تقسیم کرد که هر یک از این سه شیوه نیز دارای انواع متعددی است. شیوه کلامی شامل انواعی همانند سخنرانی ، عزا داری، مناظره ، امر به معروف و نهی از منکر و...است. شیوه کتبی شامل انواعی همانند نامه ،دعوت نامه و ...است. شیوه عملی نیز دارای انواعی است که در پاسخ تفصیلی بدان پرداخته می شود. پاسخ تفصیلی: تبلیغ یعنی رساندن پیام با استفاده از ابزار مناسب و مؤثر. در طول تاریخ همه مکتب ها و همه افرادی که قصد رسانیدن پیام خود به دیگران را داشته اند از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده کرده اند. در جهان امروز نیز، برای جذب انسان ها به افکار و عقاید مختلف تبلیغات وسیعی صورت می گیرد و صاحبان مکاتب برآنند تا با استفاده از تبلیغ مناسب، مردم را با اندیشه ها و افکار و عقاید خود آشنا کرده، پیرو خویش سازند. از آنجا رسالت اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین، دارای یک رسالت جاودانی و جهانی است ، تبلیغ و آشنا نمودن مردم با احکام و معارف الهی و بشارت و انذار مردم بسیار با اهمیت است. چرا که اسلام دین هدایت است و هدایت را بسیار با ارزش شمرده است و تا زمانی که مردم با اهداف و معارف و آموزه های اسلام آشنا نباشند هدایت آنان امکان پذیر نیست. روش های تبلیغ در اسلام را می توان به سه شیوه کلامی(زبانی)،کتبی و عملی تقسیم کرد: 1- تبلیغ کلامی این شیوه بسیار متنوع بوده شامل سخنرانی ها، خطبه ها، اذان، دعاها ،تلاوت آیات نورانی قرآن مجید، برپایی مجالس جشن سرور در اعیاد و عزا داری در روزهای غم و اندوه، مناظره ، امر به معروف و نهی از منکر و...است. 2-تبلیغ کتبی به وسیله: الف: آیات قرآن: آیات نورانی قرآن به عنوان یک اثر مکتوب که همواره در اختیار همه انسان ها بوده است در هدایت گری آنسان ها از ارزش ویژه ای برخوردار است به نحوی که هدایت گری آن حتی در زمان ما نیز جای هیچ گونه شکی نیست. چنانچه می فرماید:"از سوی خداوند برای شما نور و کتاب روشنی آمده است. خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند به راه های سلامت هدایت می کند. آنان را از تاریکی ها به سوی نور می برد و آنها را به راه راست، رهبری می نماید".[1] ب :احادیث گرانبهایی که از پیامبر (ص) و ائمه (ع) صادر شده است. ج :ارسال نامه. استفاه از ارسال نامه از روز های آغازین دعوت پیامبر (ص) مورد نظر ایشان بوده است نامه آن حضرت به نجاشی پادشاه حبشه نمونه ای از آن است. پس از صلح حدیبیه و اطمینان از متوقف شدن تجاوز مشرکان، پیامبر اندیشه تبلیغ خارج از حجاز را عملی ساخت و با اعزام نماینده و ارسال نامه، همگان را به یکتاپرستی و پذیرش دین اسلام فرا خواند و این دعوت فراگیر، تا هنگام از دنیا رفتن آن حضرت ادامه یافت. شاهان بزرگ، مقامات مذهبی مسیحی و رؤسای قبایل معروف، مخاطبان اصلی این نامه ها بودند.[2] 3-تبلیغ عملی: اسلام به این شیوه بسیار اهمیت داده است . قرآن می فرماید:" آیا مردم را به نیکوکاری دعوت می کنید ولی از خودتان غافلید".[3] و در جای دیگر می فرماید: "چرا حرفی می زنید که خودتان به آن عمل نمی کنید."[4] امام صادق (ع)فرمود:"مردم را با غیر زبان به سوی دین خدا دعوت کنید.[5]پیامبر اسلام (ص) و ائمه طاهرین(ع) در راه اسلام از این شیوه بسیار بهره گرفته اند زیرا شرط تأثیر گفته ها، عمل به آن چیزی است که یک مبلّغ می گوید. همچنین توانایی پیامبر (ص) و ائمه (ع) بر انجام معجزه و کراماتی که دیگران از انجام آن عاجز بودند نوع دیگری از تبلیغ عملی است که بسیار در گرایش مردم به اسلام مؤثر بوده است. علاوه بر این اسلام در تبلیغ نکات دقیق و شرایط متعددی را در نظر داشته که رعایت آنها تأثیر به سزایی در نفوذ و به ثمر نشستن فعالیت های تبلیغی و در نتیجه پیشرفت اسلام داشته است که می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. اهمیت مکان تبلیغ: تبلیغ مسایل دینی و رساندن دستورات الهی به بندگان ، در مکان های مناسب تأثیر بیشتری خواهد داشت. پیامبر اکرم (ص) در ایام حج پیام خدا و دعوت اسلامی خویش را به مردم می رساندند. امام حسین (ع) قبل از حرکت به کربلا، چند ماه در مکه ماند تا حاجیان بیایند و رسالت خود و جنایات یزید را برای زیارت کنندگان خانه خدا بیان کند تا هر یک از آنان پیام امام را به مردم منطقه خود برسانند و پس از آن به سوی کوفه و کربلا حرکت نمود. امام صادق (ع) در بیابان عرفات، در میان انبوه حاجیان می ایستاد و رو به چهار طرف خود می کرد و در هر طرف سه بار می فرمود: "ای مردم رهبر شما، پیامبر بود بعد از او، علی بن ابیطالب ، سپس حسن و حسین ، سپس علی بن الحسین ، سپس محمدبن علی و فعلاً من هستم."[6] مکان هایی همچون مکه و مسجد مناسب برای تبلیغ هستند. در طول تاریخ، مسجد و منبر همراه هم بوده اند. رسول خدا (ص) فرمود:"یچ گروهی در مسجدی از مساجد خدا نمی نشینند در حالی که کتاب خدا را می خوانند و آن را بین خود مورد بررسی قرار می دهند مگر اینکه بر آنان آرامش فرود می آید و آنان را رحمت فرا می گیرد."[7] 2. زمان تبلیغ: انتخاب زمان مناسب برای تبلیغ، یکی از عوامل مؤثر در موفقیت مبلّغ است. با نظری به آیات قرآن و دعاهای معصومین می توان به نقش زمان در کارها، خصوصاً در برخوردهای تبلیغی پی برد. خداوند متعال قرآن را در شب قدر نازل فرموده است . (انّا أنزلناه فی لیلة القدر)[8]؛ انتخاب این زمان ، برای فرو فرستادن قرآن ، بر اهمیّت آن می افزاید. زیرا شب"قدر" نیز در بهترین زمان ، یعنی ماه مبارک رمضان قرار گرفته است . سه سال پس از بعثت رسول اکرم علیهم السلام این آیه نازل شده است که،"ای رسول ما آنچه را که به آن دستور داده شده ای ، با صدای بلند به مردم برسان و از مشرکان ، روی بگردان".[9] نزول این آیه پس از سه سال ، نشان می دهد که قبل از آن ، زمینه و شرایط برای اعلام آشکارای دین خدا و دوری از کافران و مشرکان نبوده است. در زمانی که کفّار قریش از تبلیغ رسول خدا (ص) جلوگیری می کردند، حضرت از ماه های حرام استفاده کرده ، در بازارهایی مثل "عُکاظ"، "مِجنه" و "ذِی المجاز" حاضر می شدند، بر بلندی می ایستادند و مردم را به دین اسلام دعوت می کردند.[10]زیرا بنابر اعتقاد کفّار، جنگ و خونریزی در این ماه ها حرام بود و صدمه ای به حضرت نمی رسید. 3. شروع با نام خدا: از آنجا که مؤثر واقعی در هر کاری خداست و توفیق در هر عملی بستگی تمام به خواست او دارد، پس باید سخن با نام او آغاز شود، که بدین ترتیب کلام پشتوانه الهی یافته و تأثیر مثبتی بر مردم خواهد داشت. اولین دستوری که پیامبر (ص) از جانب خداوند دریافت کرد این بود که پیام و سخنش را با نام خدا شروع کند: "بخوان به نام پروردگارت که آفرید".[11] 4. اتصال به وحی الهی: کلام انسان ، هیچگاه خالی از اشتباه نیست مگر اینکه متصل به وحی الهی باشد. مبلّغ باید به آنچه خدای تبارک و تعالی به رسول بزرگوارش وحی نموده است تمسک جوید، که همان صراط مستقیم است وگرنه خطر انحراف در پیش است: "ای رسول ! به آنچه به تو وحی شده تمسک کن که تو بر راه راست هستی".[12] کلام و تبلیغ پیامبر (ص) که به منبع وحی متصل باشد از هوی و هوس به دور است: "رسول ما از روی هوای نفس سخن نمی گوید. سخن او چیزی جز وحی خدا نیست". [13] این یکی از رموز تأثیر آن است. 4. استفاده از مطالب مستدل و منطقی و دوری از مطالب سست و بی پایه و خلاف ادب و انسانیت: قرآن کریم در آیات مختلف در آیات مختلف مطالب خود را به همراه برهان و استلال بیان کرده و به پیروان خود دستور داده با کافران به صورت جدال احسن سخن بگویند[14] و می فرماید:" هیچ گاه به کافران توهین نکنید و به آنان ناسزا نگوئید."[15] قرآن حتی از مخالفان خود نیز برای ادعاهایشان دلیل می خواهد و می فرماید:"ای پیامبر! بگو، اگر راست می گویید برهانتان را بیاورید."[16] همچنین"گفتیم که ( برای سخنان باطل خود) برهان اقامه کنید پس (آنان رسوا شدند و) دانستند که حقّ از آن خداست".[17] 5.بشارت و تشویق: قرآن کریم برای دعوت مردم به انفاق بشارت های زیادی به آنها داده است:" کسانی که دارایی های خود را در راه خدا می بخشند این اموال همانند بذری است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه ای یکصد دانه باشد و خداوند آنرا برای هر کس که بخواهد دو یا چند برابر می کند. "[18] و در جای دیگر برای ترغیب مردم به عمل صالح و اقامه نماز، چنین می فرماید:" کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و نماز به پاداشتند و زکات دادند، پاداششان نزد پروردگارشان است ، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین می شوند." [19] 6. هشدار: قرآن انسان ها را به عمل خوب ترغیب می کند و از عمل زشت برحذر می دارد. از برحسته ترین هدایت های پیامبر اسلام این بود که مردم را از هرگونه هواپرستی نهی می کردند. در آیات فراوانی به کافران و گناهکاران با وعده عذاب شدید، هشدار داده و می فرماید: "کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند عذاب شدیدی دارند و خداوند توانا و انتقام گیرنده است".[20] 7. عدم ترس در تبلیغ آموزهای دینی: قرآن مجید مبلیغین راستینی را که در امر تبلیغ ترس از غیر خدا ندارند مورد تشوق قرار داده است و می فرماید:" (پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی می‌ کردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش ‌دهنده اعمال آنها) است!"[21] توجه به این نکات دقیق و به کار گرفتن آنها از طرف رهبران معصوم (ع) پیروان واقعی آنان موجب گسترش سریع اسلام شده است. پی نوشتها: [1] . مائده، 15 و 16. [2] . طبری، ابن جرید، تاریخ طبری، ج2، ص 882، تحقیق نخبة من العلماء الاجلاء، مؤسسه اعلمی بیروت. [3] . بقره ، 44 . [4] . صف ،2؛ با استفاده از کتاب قرآن و تبلیغ حضرت حجة الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، انتشارات درسهایی از قرآن. [5] بحارالأنوار ج : 5 ص : 198،هَارُونُ عَنِ ابْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکُمْ وَ لَا تَکُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکُمْ [6] . کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی ، ج 4،ص 466، دار الکتب الاسلامیه، تهران. 3. نوری طبرسی، حاج میرزا حسین ، مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 363 ، چاپخانه اسلامیه، تهران. [8] . قدر،1. [9] . حجر،94. [10] . حضرت آیة الله سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت ، ج 1 ، ص 326، هدف، 1360 شمسی. [11] . علق،1. [12] . زخرف ،43. [13] . نجم،3 و4. [14] نحل، 125،ادْعُ إِلی‌ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی‌ هِیَ أَحْسَن‌ [15] . انعام ،108،وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم‌ [16] . بقره ،111. [17] . قصص،75. [18] . بقره، 261. [19] . بقره ،277 . [20] . آل عمران ،4 . [21] .احزاب ،39، الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفی‌ بِاللَّهِ حَسیباً منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
تبلیغ به معنای رساندن پیام است و از آنجا که رسالت همه انبیای الهی بویژه پیامبر گرامی اسلام (ص) هدایت انسان ها از تاریکی ها به سوی نور بوده است تبلیغ در اسلام به عنوان وسیله ای که پیام خدا را به بندگانش می رساند اهمیّت بسیار دارد. روش های تبلیغ در اسلام را می توان به سه شیوه کلامی(زبانی)،کتبی و عملی تقسیم کرد که هر یک از این سه شیوه نیز دارای انواع متعددی است. شیوه کلامی شامل انواعی همانند سخنرانی ، عزا داری، مناظره ، امر به معروف و نهی از منکر و...است. شیوه کتبی شامل انواعی همانند نامه ،دعوت نامه و ...است. شیوه عملی نیز دارای انواعی است که در پاسخ تفصیلی بدان پرداخته می شود.
پاسخ تفصیلی:
تبلیغ یعنی رساندن پیام با استفاده از ابزار مناسب و مؤثر.
در طول تاریخ همه مکتب ها و همه افرادی که قصد رسانیدن پیام خود به دیگران را داشته اند از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده کرده اند. در جهان امروز نیز، برای جذب انسان ها به افکار و عقاید مختلف تبلیغات وسیعی صورت می گیرد و صاحبان مکاتب برآنند تا با استفاده از تبلیغ مناسب، مردم را با اندیشه ها و افکار و عقاید خود آشنا کرده، پیرو خویش سازند.
از آنجا رسالت اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین، دارای یک رسالت جاودانی و جهانی است ، تبلیغ و آشنا نمودن مردم با احکام و معارف الهی و بشارت و انذار مردم بسیار با اهمیت است. چرا که اسلام دین هدایت است و هدایت را بسیار با ارزش شمرده است و تا زمانی که مردم با اهداف و معارف و آموزه های اسلام آشنا نباشند هدایت آنان امکان پذیر نیست.
روش های تبلیغ در اسلام را می توان به سه شیوه کلامی(زبانی)،کتبی و عملی تقسیم کرد:
1- تبلیغ کلامی این شیوه بسیار متنوع بوده شامل سخنرانی ها، خطبه ها، اذان، دعاها ،تلاوت آیات نورانی قرآن مجید، برپایی مجالس جشن سرور در اعیاد و عزا داری در روزهای غم و اندوه، مناظره ، امر به معروف و نهی از منکر و...است.
2-تبلیغ کتبی به وسیله:
الف: آیات قرآن:
آیات نورانی قرآن به عنوان یک اثر مکتوب که همواره در اختیار همه انسان ها بوده است در هدایت گری آنسان ها از ارزش ویژه ای برخوردار است به نحوی که هدایت گری آن حتی در زمان ما نیز جای هیچ گونه شکی نیست. چنانچه می فرماید:"از سوی خداوند برای شما نور و کتاب روشنی آمده است. خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند به راه های سلامت هدایت می کند. آنان را از تاریکی ها به سوی نور می برد و آنها را به راه راست، رهبری می نماید".[1]
ب :احادیث گرانبهایی که از پیامبر (ص) و ائمه (ع) صادر شده است.
ج :ارسال نامه.
استفاه از ارسال نامه از روز های آغازین دعوت پیامبر (ص) مورد نظر ایشان بوده است نامه آن حضرت به نجاشی پادشاه حبشه نمونه ای از آن است. پس از صلح حدیبیه و اطمینان از متوقف شدن تجاوز مشرکان، پیامبر اندیشه تبلیغ خارج از حجاز را عملی ساخت و با اعزام نماینده و ارسال نامه، همگان را به یکتاپرستی و پذیرش دین اسلام فرا خواند و این دعوت فراگیر، تا هنگام از دنیا رفتن آن حضرت ادامه یافت. شاهان بزرگ، مقامات مذهبی مسیحی و رؤسای قبایل معروف، مخاطبان اصلی این نامه ها بودند.[2]
3-تبلیغ عملی: اسلام به این شیوه بسیار اهمیت داده است . قرآن می فرماید:" آیا مردم را به نیکوکاری دعوت می کنید ولی از خودتان غافلید".[3] و در جای دیگر می فرماید: "چرا حرفی می زنید که خودتان به آن عمل نمی کنید."[4]
امام صادق (ع)فرمود:"مردم را با غیر زبان به سوی دین خدا دعوت کنید.[5]پیامبر اسلام (ص) و ائمه طاهرین(ع) در راه اسلام از این شیوه بسیار بهره گرفته اند زیرا شرط تأثیر گفته ها، عمل به آن چیزی است که یک مبلّغ می گوید. همچنین توانایی پیامبر (ص) و ائمه (ع) بر انجام معجزه و کراماتی که دیگران از انجام آن عاجز بودند نوع دیگری از تبلیغ عملی است که بسیار در گرایش مردم به اسلام مؤثر بوده است.
علاوه بر این اسلام در تبلیغ نکات دقیق و شرایط متعددی را در نظر داشته که رعایت آنها تأثیر به سزایی در نفوذ و به ثمر نشستن فعالیت های تبلیغی و در نتیجه پیشرفت اسلام داشته است که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. اهمیت مکان تبلیغ:
تبلیغ مسایل دینی و رساندن دستورات الهی به بندگان ، در مکان های مناسب تأثیر بیشتری خواهد داشت. پیامبر اکرم (ص) در ایام حج پیام خدا و دعوت اسلامی خویش را به مردم می رساندند.
امام حسین (ع) قبل از حرکت به کربلا، چند ماه در مکه ماند تا حاجیان بیایند و رسالت خود و جنایات یزید را برای زیارت کنندگان خانه خدا بیان کند تا هر یک از آنان پیام امام را به مردم منطقه خود برسانند و پس از آن به سوی کوفه و کربلا حرکت نمود.
امام صادق (ع) در بیابان عرفات، در میان انبوه حاجیان می ایستاد و رو به چهار طرف خود می کرد و در هر طرف سه بار می فرمود: "ای مردم رهبر شما، پیامبر بود بعد از او، علی بن ابیطالب ، سپس حسن و حسین ، سپس علی بن الحسین ، سپس محمدبن علی و فعلاً من هستم."[6]
مکان هایی همچون مکه و مسجد مناسب برای تبلیغ هستند. در طول تاریخ، مسجد و منبر همراه هم بوده اند. رسول خدا (ص) فرمود:"یچ گروهی در مسجدی از مساجد خدا نمی نشینند در حالی که کتاب خدا را می خوانند و آن را بین خود مورد بررسی قرار می دهند مگر اینکه بر آنان آرامش فرود می آید و آنان را رحمت فرا می گیرد."[7]
2. زمان تبلیغ:
انتخاب زمان مناسب برای تبلیغ، یکی از عوامل مؤثر در موفقیت مبلّغ است.
با نظری به آیات قرآن و دعاهای معصومین می توان به نقش زمان در کارها، خصوصاً در برخوردهای تبلیغی پی برد.
خداوند متعال قرآن را در شب قدر نازل فرموده است . (انّا أنزلناه فی لیلة القدر)[8]؛ انتخاب این زمان ، برای فرو فرستادن قرآن ، بر اهمیّت آن می افزاید. زیرا شب"قدر" نیز در بهترین زمان ، یعنی ماه مبارک رمضان قرار گرفته است . سه سال پس از بعثت رسول اکرم علیهم السلام این آیه نازل شده است که،"ای رسول ما آنچه را که به آن دستور داده شده ای ، با صدای بلند به مردم برسان و از مشرکان ، روی بگردان".[9]
نزول این آیه پس از سه سال ، نشان می دهد که قبل از آن ، زمینه و شرایط برای اعلام آشکارای دین خدا و دوری از کافران و مشرکان نبوده است.
در زمانی که کفّار قریش از تبلیغ رسول خدا (ص) جلوگیری می کردند، حضرت از ماه های حرام استفاده کرده ، در بازارهایی مثل "عُکاظ"، "مِجنه" و "ذِی المجاز" حاضر می شدند، بر بلندی می ایستادند و مردم را به دین اسلام دعوت می کردند.[10]زیرا بنابر اعتقاد کفّار، جنگ و خونریزی در این ماه ها حرام بود و صدمه ای به حضرت نمی رسید.
3. شروع با نام خدا:
از آنجا که مؤثر واقعی در هر کاری خداست و توفیق در هر عملی بستگی تمام به خواست او دارد، پس باید سخن با نام او آغاز شود، که بدین ترتیب کلام پشتوانه الهی یافته و تأثیر مثبتی بر مردم خواهد داشت.
اولین دستوری که پیامبر (ص) از جانب خداوند دریافت کرد این بود که پیام و سخنش را با نام خدا شروع کند: "بخوان به نام پروردگارت که آفرید".[11]
4. اتصال به وحی الهی:
کلام انسان ، هیچگاه خالی از اشتباه نیست مگر اینکه متصل به وحی الهی باشد. مبلّغ باید به آنچه خدای تبارک و تعالی به رسول بزرگوارش وحی نموده است تمسک جوید، که همان صراط مستقیم است وگرنه خطر انحراف در پیش است: "ای رسول ! به آنچه به تو وحی شده تمسک کن که تو بر راه راست هستی".[12]
کلام و تبلیغ پیامبر (ص) که به منبع وحی متصل باشد از هوی و هوس به دور است: "رسول ما از روی هوای نفس سخن نمی گوید. سخن او چیزی جز وحی خدا نیست". [13] این یکی از رموز تأثیر آن است.
4. استفاده از مطالب مستدل و منطقی و دوری از مطالب سست و بی پایه و خلاف ادب و انسانیت:
قرآن کریم در آیات مختلف در آیات مختلف مطالب خود را به همراه برهان و استلال بیان کرده و به پیروان خود دستور داده با کافران به صورت جدال احسن سخن بگویند[14] و می فرماید:" هیچ گاه به کافران توهین نکنید و به آنان ناسزا نگوئید."[15] قرآن حتی از مخالفان خود نیز برای ادعاهایشان دلیل می خواهد و می فرماید:"ای پیامبر! بگو، اگر راست می گویید برهانتان را بیاورید."[16]
همچنین"گفتیم که ( برای سخنان باطل خود) برهان اقامه کنید پس (آنان رسوا شدند و) دانستند که حقّ از آن خداست".[17]
5.بشارت و تشویق:
قرآن کریم برای دعوت مردم به انفاق بشارت های زیادی به آنها داده است:" کسانی که دارایی های خود را در راه خدا می بخشند این اموال همانند بذری است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه ای یکصد دانه باشد و خداوند آنرا برای هر کس که بخواهد دو یا چند برابر می کند. "[18]
و در جای دیگر برای ترغیب مردم به عمل صالح و اقامه نماز، چنین می فرماید:" کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و نماز به پاداشتند و زکات دادند، پاداششان نزد پروردگارشان است ، نه ترسی بر آنان است و نه غمگین می شوند." [19]
6. هشدار:
قرآن انسان ها را به عمل خوب ترغیب می کند و از عمل زشت برحذر می دارد.
از برحسته ترین هدایت های پیامبر اسلام این بود که مردم را از هرگونه هواپرستی نهی می کردند. در آیات فراوانی به کافران و گناهکاران با وعده عذاب شدید، هشدار داده و می فرماید: "کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند عذاب شدیدی دارند و خداوند توانا و انتقام گیرنده است".[20]
7. عدم ترس در تبلیغ آموزهای دینی:
قرآن مجید مبلیغین راستینی را که در امر تبلیغ ترس از غیر خدا ندارند مورد تشوق قرار داده است و می فرماید:" (پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی می کردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش دهنده اعمال آنها) است!"[21]
توجه به این نکات دقیق و به کار گرفتن آنها از طرف رهبران معصوم (ع) پیروان واقعی آنان موجب گسترش سریع اسلام شده است.
پی نوشتها:
[1] . مائده، 15 و 16.
[2] . طبری، ابن جرید، تاریخ طبری، ج2، ص 882، تحقیق نخبة من العلماء الاجلاء، مؤسسه اعلمی بیروت.
[3] . بقره ، 44 .
[4] . صف ،2؛ با استفاده از کتاب قرآن و تبلیغ حضرت حجة الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، انتشارات درسهایی از قرآن.
[5] بحارالأنوار ج : 5 ص : 198،هَارُونُ عَنِ ابْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکُمْ وَ لَا تَکُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکُمْ
[6] . کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی ، ج 4،ص 466، دار الکتب الاسلامیه، تهران.
3. نوری طبرسی، حاج میرزا حسین ، مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 363 ، چاپخانه اسلامیه، تهران.
[8] . قدر،1.
[9] . حجر،94.
[10] . حضرت آیة الله سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت ، ج 1 ، ص 326، هدف، 1360 شمسی.
[11] . علق،1.
[12] . زخرف ،43.
[13] . نجم،3 و4.
[14] نحل، 125،ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَن
[15] . انعام ،108،وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم
[16] . بقره ،111.
[17] . قصص،75.
[18] . بقره، 261.
[19] . بقره ،277 .
[20] . آل عمران ،4 .
[21] .احزاب ،39، الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفی بِاللَّهِ حَسیباً
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] شیوه تبلیغ اسلام چگونه بوده است؟
- [سایر] آیا تبلیغ دین (تعلیم و راهنمایی غیر مسلمانان و دیگران) برهمه مسلمانان واجب است؟
- [سایر] آیا پیامبر اسلام (ص) برای تبلیغ اسلام به خارج از حجاز مبلغ فرستادند؟
- [سایر] چرا قبل از پیامبر(ص) برای تبلیغ و تعلیم شریعت اسلام همچون پیامبری مبعوث نشده است؟
- [سایر] چرا اسلام اجازه دارد و لازم میداند که دین خود را در جامعه غیر مسلمان تبلیغ کند، اما اجازه نمیدهد به ادیان دیگر که در جامعه اسلامی دین خودشان را تبلیغ کند در صورتی که شهید مطهری در کتاب پانزده گفتار در بحث نهضت آزادیبخش اسلام میگوید حکومت اسلامی عین آزادی است و اسلام دین آزادی است. آیا اینکه ادیان دیگر اجازه تبلیغ ندارند آزادی است یا محدودیت است؟ و اینکه نمیگذارد مردم با عقل خویش دین خود را از بین ادیان دیگر انتخاب کند(در صورتی که همه ادیان دین خود را تبلیغ کند).
- [سایر] اسلام در مورد بکارگیری شیوه خشونت در سیاست چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] آیا در تاریخ صدر اسلام برای شیوه انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان رهبری نمونهای یافت میشود؟
- [سایر] معیارها و روش های تبلیغ از دیدگاه اسلام چیست؟ و آیا الزامی به پیروی از روش های سنتی می باشد؟
- [سایر] آیا در تاریخ صدر اسلام برای شیوه انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان رهبری نمونه ای یافت می شود؟
- [سایر] چگونه می توان تاثیر افکار وهابیت را در مرکز مهم پایگاه اسلام در ایام زیارت بیت الله الحرام در دنیای اسلام محروم کرد و اصولادر جریان اسلام گرایی در غرب که تبلیغ شدید دارند؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . حضور در کلاس درسی که استاد آن، فساد عقیده داشته باشد و در ضمن درس، به طور ضمنی، علیه اسلام تبلیغ می کند، جایز نیست.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در کشور غیر اسلامی اقامت دارد، واجب است در حدّ قدرت و توان، با مراعات شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، از اسلام دفاع نماید. همچنین واجب است با مراعات شرایط زیر کفّار را به اسلام دعوت نماید: اوّل:حکومت اسلامی به خاطر مصالح مهمتری، دعوت و تبلیغ به اسلام را در بلاد کفر موقتا ممنوع نکرده باشد. دوم:صلاحیّت و اهلیّت و نیز قدرت بر تبلیغ اسلام در مناطق کفر را داشته باشد. سوم:مفسده مهمّی پیش نیاید. و چنانچه تبلیغ اسلام مستلزم دادن قرآن به دست کفّار باشد و امید هدایت آنان وجود داشته باشد، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] وقت نافله شب از نیمه شب(1) تا اذان صبح است و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود. =============================================================================== 1 شیوه محاسبه نیمه شب در مساله 767 گذشت.
- [آیت الله سبحانی] کسی که مالی را پیدا کرده، اگر عمداً به شیوه ای که گفته شد اعلان نکند، گذشته از اینکه معصیت کرده، باز هم واجب است اعلان کند.
- [آیت الله سبحانی] اگر حیوان حلال گوشت را به شیوه ای که بعداً گفته می شود سر ببرند: چه وحشی باشد و چه اهلی، بعد از جان دادن، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است، ولی چهارپائی که انسان با آن نزدیکی کرده و حیوانی که نجاستخوار شده، و گوسفندی که شیر خوک خورده اگر به شیوه ای که شرع معین نموده است آن را استبراء نکرده باشند; بعد از سر بریدن گوشت آن حلال نیست.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام کوچک شمردن اوامر و نواهی الهی است که به آن استخفاف و بیاعتنایی به دین نیز گفته میشود، و آن اقسامی دارد: الف) واجبی از واجبات را ضدّ ارزش بداند، نظیر کسی که حجاب اسلام را ضدّ ارزش بداند و یا نماز و مانند آن را بیارزش و برای عوام مردم بداند، و این قسم از استخفاف اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر است، ولی اگر توجّه به لوازم آن نداشته باشد، گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ است، علاوه بر عذابی که در اصل گناه است. ب) واجبی از واجبات و یا حرامی از محرّمات را گرچه ضدّ ارزش نمیداند، ولی در عمل به آن اهمیّت نمیدهد، نظیر کسی که با عذر غیر موجّهی نماز را ترک میکند، مثلاً در مسافرت چون وضو و نماز برای او مشکل است آن را ترک مینماید، و نظیر زنی که در میان مردم موی سرش را نمیپوشاند و یا- العیاذ باللَّه- با زینت و آرایش در میان مردم ظاهر میشود، و این قسم نیز از گناهان بزرگ است، یعنی علاوه بر گناه اصل عمل، گناه بیاعتنایی به اوامر و نواهی الهی را هم دارد. ج) تبلیغ علیه واجبی از واجبات یا تبلیغ برای حرامی از محرّمات، نظیر کسی که علیه نماز یا روزه و یا حجّ و مانند اینها تبلیغ کند و آنها را کوچک و بیارزش قلمداد نماید، و نظیر کسی که علیه حجاب تبلیغ و بیحجابی را تمدّن و ارزش وانمود کند و یا بانک منهای ربا را بیارزش و بانک ربوی را از نظر اقتصادی باارزش بداند، و معلوم است این قسم، گناهش از قسم اوّل بالاتر، بلکه اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر، و در بعضی موارد مفسد فی الارض است، و اگر ملتزم به لوازم آن نباشد گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ، بلکه در بعضی موارد حکم مفسد فی الارض را دارد.
- [آیت الله سبحانی] روزه داری که محتلم شده، می تواند بول کند و به شیوه ای که قبلاً گفته شد، استبراء نماید، اگر چه بداند به واسطه بول یا استبراء کردن باقی مانده منی از مجرا بیرون می آید.
- [آیت الله مظاهری] اعانت بر اثم (یعنی کمک به گناه)، از گناهان بزرگ در اسلام است و اگر کمک در گناه کبیره نموده باشد، گناه او نیز کبیره است، و آن اقسامی دارد: الف) امر مؤثّر کند به گناهی یا نهی موثّر کند از واجبی؛ نظیر کسی که امر کند و اجیر کند و استقبال کند در کورتاژ، و پزشک آن عمل قبیح را انجام دهد، در این گناه بزرگ، پدر بچّه اگر آمر باشد و زن که حاضر به چنین عملی میشود با دکتری که مباشر این گناه است شریک میباشند، و همچنین است اگر شوهر نهی مؤثّر کند از حجاب همسرش. ب) تسبیب اسباب کند و دیگری بعد از فراهم شدن اسباب، گناه را انجام دهد؛ نظیر اینکه زنی را به خانهای میآورد و دیگری- العیاذ باللَّه- زنا میکند و یا کسی را در جایی نگاه میدارد تا واجبی از او فوت میشود، در این قسم نیز در گناه زنا و ترک واجب شریک میباشد. ج) کسی را در انجام گناه ترغیب و یا در ترک گناه تهدید کند، به طوری که ترغیب و تهدید او محرّک برای گناه نمودن دیگری میشود، نظیر ترغیب کسی بر زنا، به طوری که محرّک شهوت او باشد و یا تهدید کسی بر ترک قتل دیگری که آن تهدید محرّک او گردد، در این قسم هم نظیر اقسام قبلی، کسی که ترغیب یا تهدید نموده، شریک در گناه گناهکار است. د) تبلیغ در گناه و یا ترک واجب به حدّی که آن تبلیغ مؤثّر در بهجا آوردن گناه و یا ترک واجب شود، نظیر کسی که تبلیغ در بیحجابی زنها میکند و آن تبلیغ موجب این امر میشود، و یا تبلیغ برای ترک حجّ میکند و آن تبلیغ مؤثّر و موجب ترک آن واجب میگردد، این قسم نیز اعانت بر گناه، و مبلّغ شریک در گناه است. ه) تسبیب اسباب بعیده کند و قصد دارد که آن اسباب مؤثّر در گناه گنهکار شود؛ نظیر کسی که اسلحه میدهد به کسی و میداند که او اسلحه را برای قتل کسی میخواهد، و نظیر زنی که با بدحجابی یا بیحجابی به میان مردم میرود و میداند که موجب گناه دیگران میشود، این قسم نیز اعانت بر گناه و اعانتکننده شریک در گناه است، ولی اگر قصد نداشته باشد، گرچه اعانت بر گناه نیست، ولی در بسیاری از موارد شریک در گناه گناهکار است، نظیر زن بدحجاب یا بیحجاب که موجب فساد جوانها شود. صفحه 390
- [آیت الله بروجردی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً نمیتواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله خوئی] کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه، پاک میباشد، ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلًا نمیتواند زن مسلمان بگیرد و باید در قبرستان مسلمانان دفن نشود.