پاسخ اجمالی: فساد در مقابل صلاح است و به هر کار تخریبی فساد می گویند. بنابر این هر کاری که در جهت نقص و تخریب باشد و یا افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی باشد، عنوان فساد بر او صدق می کند. وقتی دانستیم که هدف و رسالت قران کریم نجات انسان ها از هر نوع فساد است. از این رو می بینیم که قران کریم در آیات فراوانی این مسأله را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیان کرده است. از آن جا که این مختصر جای بیان تمام آیات راجع به فساد نیست، بنابراین به بیان آیاتی اکتفا می کنیم که در آنها کلمه فساد به صورت مستقیم و صریح آمده است. این آیات را در ضمن عناوین زیر جمع بندی کردیم: 1. عوامل ظهور فساد در زمین 2. تعدد خدایان و پیروی از خواسته های نفسانی کافران موجب فساد در آسمان ها و زمین است 3. چیزهایی که موجب دفع فساد می شود 4. درخواست پیامبران نصرت و پیروزی بر مفسدان 5. نسبت فساد به پیامبران برای مخدوش کردن دعوت آنان 6. بیان حکم مفسدان 7. ثواب کسانی که از فساد دوری می کنند 8. بیزاری خداوند از مفسدان 9. نسبت سنجی بین مؤمنان و مفسدان 10. انکار مفسدان از فساد و ادعای اصلاح 11. هشدار به پیروان مفسدان 12. خبر از فساد بنی اسرائیل در روی زمین 13. اصناف مفسدان؛ مثل فرعون، قارون، یهود، ساحر، قاطع رحم و ... 14. عاقبت مفسدان پاسخ تفصیلی: قبل از بیان آیاتی که درباره فساد و افساد در قران کریم آمده است، ضروری است به بیان معنای فساد بپردازیم تا از این رهگذر دریابیم که آیا قران کریم فقط به همان معنای لغوی فساد بسنده کرده و یا این که در قران به معنای تازه و جدیدی آمده است؟ در مجمع البحرین فساد چنین معنا شده است : فساد معنای مقابل درستکاری است. [1] و همین معنا در لسان العرب آمده ولی بعدش اضافه نمود: و مفسده خلاف مصلحت و فساد خواهی در مقابل اصلاح طلبی است. [2] راغب در مفردات می گوید: فساد خارج شدن از حد اعتدال است، چه زیاد باشد یا کم و ضدش صلاح است. مورد استعمالش در جان ، بدن و اشیائی است که از حد اعتدال و مستقیم خارج شده اند.[3] و در هر عمل تخریبی استعمال می شود بنابراین به هر کاری که در او نقص باشد، و هر افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی فساد می گویند و مصداق فساد هستند. در آیات فراوانی از قران کریم إفساد در مقابل اصلاح ذکر شده است. همانها که در زمین فساد می‌ کنند و اصلاح نمی‌ کنند!، [4] خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمی‌ شناسد، [5] و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروی منما!. [6] هم چنان که ایمان و عمل صالح در مقابل فساد ذکر شده است، آنجا که خداوند می فرماید : آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده ‌اند همچون مفسدان در زمین قرار می‌ دهیم‌[7] و [8] هنگامی که دانستیم رسالت قران خارج نمودن مردم از هر آنچه را که موجب مفسده است، چه در امور دینی باشد یا دنیوی و دانستیم که رسول خدا (ص) برای دعوت مردم به سوی حق و مبارزه با فساد و ترویج خوبی ها و اخلاق صحیح بلند مبعوث شده است:( همانا من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم ) [9] در قرآن کریم آمده است: [10]خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه‌ های سلامت، هدایت می‌ کند و به فرمان خود، از تاریکیها به سوی روشنایی می ‌برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می‌ نماید. از این رو است، که امکان برشمردن آیات فساد و افساد مقدور نیست. برای این که این آیات بسیار فراوان است و قسمت اعظم قرآن را به خود اختصاص داده است. به عنوان نمونه می بینیم که بعضی از اصطلاحاتی که به معنای فساد آمده با واژه فساد بیان نشده، بلکه در قالب لفظ دیگر آمده است؛ مانند واژه (خبال) یعنی زیادی در فساد. کلمه (لا تعثوا) به معنای شدت در فساد.[11] و کلمات دیگری؛ مانند (الدخل) در قول خدای متعال (دخلا بینکم" و الفحشا، الثبور، البوار، که همه اینها إفاده معنای فساد می دهد. بنابراین اگر بخواهیم تمام آیاتی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم مسئله فساد را مطرح کرده اند متعرض بشویم نیاز به نوشتاری مفصل است. از این رو در این جا به آیاتی که فقط ماده (فسد) در آنها آمده است اکتفا می کنیم: در این جا این آیات را که در آیات زیادی آمده در ضمن عناوینی که در پی می آید دسته بندی کردیم: 1. عوامل ظهور فساد در زمین: برخی از عوامل که منجر به ظهور فساد در زمین می شوند عبارت اند از: الف) مخالفت مردم با اوامر خداوند و انحراف آنها از طریق حق خداوند متعال می فرماید: فساد، در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده ‌اند آشکار شده است‌.[12] ب) سلطه بر مردم از جمله عواملی است که باعث ظهور فساد است خداوند متعال می فرماید: (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی‌ گردانند (و از نزد تو خارج می‌ شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‌ کنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود می ‌سازند (با این که می‌ دانند) خدا فساد را دوست نمی ‌دارد.[13] اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید.[14] پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی می‌ کشند، و عزیزان آنجا را ذلیل می‌ کنند (آری) کار آنان همین گونه است!.[15] و فرعونی که قدرتمند و شکنجه‌ گر بود، همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند و فساد فراوان در آنها به بار آوردند[16] 2. تعدد خدایان و پیروی از خواسته های نفسانی کافران موجب فساد در آسمان ها و زمین می شود، خدای متعال در این باره می فرماید: و اگر حق از هوس های آنها پیروی کند، آسمان ها و زمین و همه کسانی که در آنها هستند تباه می‌ شوند! ولی ما قرآنی به آنها دادیم که مایه یادآوری (و عزّت و شرف) برای آنها است، امّا آنان از (آن چه مایه) یادآوریشان (است) رویگردانند.[17] اگر در آسمان و زمین، جز (اللَّه) خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می ‌خورد).[18] 3 نصرت خواهی پیامبران بر مفسدان: (لوط) عرض کرد: (پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاری فرما!).[19] 4. نسبت فساد به پیامبران برای مخدوش کردن دعوت آنان: خدای متعال در این باره می فرماید: و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: (آیا موسی و قومش را رها می‌ کنی که در زمین فساد کنند.[20] باز می فرماید: و فرعون گفت: (بگذارید موسی را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من می ‌ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!).[21] 5. بیان حکم مفسدان: کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به خاطر فسادی که می‌ کردند، عذابی بر عذابشان می ‌افزاییم!.[22] باز می فرماید: کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی ‌خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می‌ کنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می‌ برند،) فقط این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.[23] در جای دیگر می فرماید: کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به خاطر فسادی که می‌کردند، عذابی بر عذابشان می‌ افزاییم.[24] 6. ثواب کسانی که از فساد دوری می کنند: (آری،) این سرای آخر تو را (تنها) برای کسانی قرار می ‌دهیم که اراده برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است!.[25] 7. بیزاری خداوند از مفسران: و برای فساد در زمین، تلاش می‌ کنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.[26] باز می فرماید: در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!.[27] 8. نسبت سنجی بین مؤمنان و مفسران: آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده ‌اند هم چون مفسدان در زمین قرار می‌ دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران؟[28] 9. انکار مفسدان از افساد و ادعای اصلاح: و هنگامی که به آنان گفته شود: (در زمین فساد نکنید) می‌ گویند: (ما فقط اصلاح کننده ‌ایم)![29] 10. هشدار به پیروان مفسدان: و همان‌گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!.[30] باز می فرماید: و موسی به برادرش هارون گفت: (جانشین من در میان قومم باش. و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروی منما!).[31] 11. خبر از فساد بنی اسرائیل در روی زمین: ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و برتریجویی بزرگی خواهید نمود.[32] 12. چیزهایی که موجب دفع فساد می شود: و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی ‌کرد، زمین را فساد فرامی‌ گرفت، ولی خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد.[33] 13. اصناف و مصدایق مفسدان: - فرعون خداوند متعال می فرماید: فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌ های مختلفی تقسیم نمود گروهی را به ضعف و ناتوانی می ‌کشاند، پسرانشان را سر می‌ برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌ داشت او به یقین از مفسدان بود.[34] - قارون خداوند متعال می فرماید: قارون از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد ...و در آن چه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن و همان‌گونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد! .[35] - یهود خداوند متعال می فرماید: و یهود گفتند: (دست خدا (با زنجیر) بسته است.) ...هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و برای فساد در زمین، تلاش می ‌کنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. [36] - قوم هود خداوند متعال می فرماید: آیا ندیدی پروردگارت با قوم (عاد) چه کرد؟! و با آن شهر (ارَم) با عظمت، همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده بود! و قوم (ثمود) که صخره ‌های عظیم را از (کنار) درّه می‌ بریدند (و از آن خانه و کاخ می ‌ساختند)! و فرعونی که قدرتمند و شکنجه‌ گر بود، همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند، و فساد فراوان در آنها به بار آوردند به همین سبب خداوند تازیانه عذاب را بر آنان فرو ریخت!.[37] - قوم صالح خداوند متعال می فرماید: و به خاطر بیاورید که شما را جانشینان قوم (عاد) قرار داد، و در زمین مستقر ساخت، که در دشتهایش، قصرها برای خود بنا می‌ کنید و در کوه‌ها، برای خود خانه‌ ها می تراشید! بنا بر این، نعمتهای خدا را متذکر شوید! و در زمین، به فساد نکوشید!).[38] - قوم شعیب خداوند متعال می فرماید: و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید.[39] - قوم لوط خداوند متعال می فرماید: و لوط را فرستادیم هنگامی که به قوم خود گفت: (شما عمل بسیار زشتی انجام می ‌دهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است! آیا شما به سراغ مردان می ‌روید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع می‌ کنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام می‌ دهید؟! (اما پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:) اگر راست می‌ گویی عذاب الهی را برای ما بیاور! (لوط) عرض کرد: (پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاری فرما!).[40] - کسی که بر امام عادل خروج کند خداوند متعال می فرماید: کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی ‌خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می‌کنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می‌ برند،) فقط این است که اعدام شوند.[41] - پادشاهان خداوند متعال می فرماید: گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی می ‌کشند.[42] - منافقان خداوند متعال می فرماید: و هنگامی که به آنان گفته شود: (در زمین فساد نکنید) می‌ گویند: (ما فقط اصلاح کننده ‌ایم).[43] - اسراف کنندگان خداوند متعال می فرماید: و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید! همان ها که در زمین فساد می ‌کنند و اصلاح نمی‌ کنند!).[44] - کسانی که قطع رحم می کنند اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار می ‌رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟!.[45] خداوند متعال می فرماید: فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، می شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد می کنند اینها زیانکارانند.[46] - ساحران خداوند متعال می فرماید: هنگامی که ساحران (به میدان مبارزه) آمدند، موسی به آنها گفت: (آنچه (از وسایل سحر) را می ‌توانید بیفکنید، بیفکنید!) هنگامی که افکندند، موسی گفت: (آنچه شما آوردید، سحر است که خداوند بزودی آن را باطل می ‌کند چرا که خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمی ‌کند!.[47] - علاوه بر این موارد آیات دیگری نیز وجود دارد که به جهات دیگر اشاره دارد و ما جهت اختصار بیان نکردیم.[48] شایان ذکر است که فساد و افساد دارای مراتب مختلف است؛ به عنوان مثال بدیهی است که افساد شخص اسراف کننده در ردیف افساد فرعون نیست. 14. سرانجام مفسدان: خداوند متعال می فرماید: سپس به دنبال آنها [پیامبران پیشین‌] موسی را با آیات خویش به سوی فرعون و اطرافیان او فرستادیم اما آنها (با عدم پذیرش)، به آن (آیات) ظلم کردند. ببین عاقبت مفسدان چگونه بود!.[49] آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می‌ شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع می‌ کنند، و در روی زمین فساد می‌ نمایند، لعنت برای آنهاست و بدی (و مجازات) سرای آخرت‌.[50] پی نوشتها: [1]. مجمع البحرین، ج 7، ص 231. [2] . لسان الرب، ج 3، ص 335. [3] . المفردات، ماده فسد. [4] . شعرا، 152. [5] . بقره، 220. [6] . اعراف، 142. [7] . ص، 28. [8] .تفسیر نمونه، ج 10، 202. [9] . مستدرک الوسایل، ج 11، ص 187. [10] . مائده، 16.و نک: بقره، 257. [11] . تفسیر نمونه، ج ‌1، ص 273. [12]. روم، 41. [13]. بقره، 205. [14] . محمد، 22. [15] . نمل، 34. [16] . فجر، 10- 12. [17] . مؤمنون، 71. [18] . انبیاء، 22. [19] . عنکبوت، 30. [20] . اعراف، [21] . غافر، 26. [22] . نحل، 88. [23] . مائده، 33. [24] . نحل، 88. [25] . قصص، 83. [26] . مائده، 64. [27] . قصص، 77. [28] . ص، 28. [29] . بقره، 11. [30] . قصص، 11. [31] . اعراف، 142. [32] . اسراء، 4. [33] . بقره، 251. [34] . قصص، 40. [35] . قصص، 76-77. [36] . مائده، 64. و نک: اسراء،4. [37] . فجر، 6-13.و نک: اعراف، 25 و 27؛ شعراء، 140 و 133. [38] . اعراف، 74. [39] . هود، 85. [40] . عنکبوت، 30 – 38. [41] . مائده، 33. [42] . نمل، 34. [43] . نک: بقره، 11. [44] . شعراء، 151 و 152. [45] . محمد، 22. [46] . بقره، 17؛ رعد، 25. [47] . یونس، 80 و 81. [48] . نک: المعجم المفهرس لالفاظ القران الکریم، ماده "فسد". [49] . اعراف، 103؛ نک: اعراف، 86؛ نمل، 14. [50] . رعد، 25. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
فساد در مقابل صلاح است و به هر کار تخریبی فساد می گویند. بنابر این هر کاری که در جهت نقص و تخریب باشد و یا افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی باشد، عنوان فساد بر او صدق می کند.
وقتی دانستیم که هدف و رسالت قران کریم نجات انسان ها از هر نوع فساد است. از این رو می بینیم که قران کریم در آیات فراوانی این مسأله را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیان کرده است.
از آن جا که این مختصر جای بیان تمام آیات راجع به فساد نیست، بنابراین به بیان آیاتی اکتفا می کنیم که در آنها کلمه فساد به صورت مستقیم و صریح آمده است.
این آیات را در ضمن عناوین زیر جمع بندی کردیم:
1. عوامل ظهور فساد در زمین 2. تعدد خدایان و پیروی از خواسته های نفسانی کافران موجب فساد در آسمان ها و زمین است 3. چیزهایی که موجب دفع فساد می شود 4. درخواست پیامبران نصرت و پیروزی بر مفسدان 5. نسبت فساد به پیامبران برای مخدوش کردن دعوت آنان 6. بیان حکم مفسدان 7. ثواب کسانی که از فساد دوری می کنند 8. بیزاری خداوند از مفسدان 9. نسبت سنجی بین مؤمنان و مفسدان 10. انکار مفسدان از فساد و ادعای اصلاح 11. هشدار به پیروان مفسدان 12. خبر از فساد بنی اسرائیل در روی زمین 13. اصناف مفسدان؛ مثل فرعون، قارون، یهود، ساحر، قاطع رحم و ... 14. عاقبت مفسدان
پاسخ تفصیلی:
قبل از بیان آیاتی که درباره فساد و افساد در قران کریم آمده است، ضروری است به بیان معنای فساد بپردازیم تا از این رهگذر دریابیم که آیا قران کریم فقط به همان معنای لغوی فساد بسنده کرده و یا این که در قران به معنای تازه و جدیدی آمده است؟
در مجمع البحرین فساد چنین معنا شده است : فساد معنای مقابل درستکاری است. [1] و همین معنا در لسان العرب آمده ولی بعدش اضافه نمود: و مفسده خلاف مصلحت و فساد خواهی در مقابل اصلاح طلبی است. [2]
راغب در مفردات می گوید: فساد خارج شدن از حد اعتدال است، چه زیاد باشد یا کم و ضدش صلاح است. مورد استعمالش در جان ، بدن و اشیائی است که از حد اعتدال و مستقیم خارج شده اند.[3] و در هر عمل تخریبی استعمال می شود بنابراین به هر کاری که در او نقص باشد، و هر افراط و تفریط در مسائل فردی و اجتماعی فساد می گویند و مصداق فساد هستند.
در آیات فراوانی از قران کریم إفساد در مقابل اصلاح ذکر شده است. همانها که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند!، [4] خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمی شناسد، [5] و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروی منما!. [6]
هم چنان که ایمان و عمل صالح در مقابل فساد ذکر شده است، آنجا که خداوند می فرماید : آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند همچون مفسدان در زمین قرار می دهیم[7] و [8] هنگامی که دانستیم رسالت قران خارج نمودن مردم از هر آنچه را که موجب مفسده است، چه در امور دینی باشد یا دنیوی و دانستیم که رسول خدا (ص) برای دعوت مردم به سوی حق و مبارزه با فساد و ترویج خوبی ها و اخلاق صحیح بلند مبعوث شده است:( همانا من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم ) [9] در قرآن کریم آمده است: [10]خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه های سلامت، هدایت می کند و به فرمان خود، از تاریکیها به سوی روشنایی می برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می نماید.
از این رو است، که امکان برشمردن آیات فساد و افساد مقدور نیست. برای این که این آیات بسیار فراوان است و قسمت اعظم قرآن را به خود اختصاص داده است. به عنوان نمونه می بینیم که بعضی از اصطلاحاتی که به معنای فساد آمده با واژه فساد بیان نشده، بلکه در قالب لفظ دیگر آمده است؛ مانند واژه (خبال) یعنی زیادی در فساد. کلمه (لا تعثوا) به معنای شدت در فساد.[11] و کلمات دیگری؛ مانند (الدخل) در قول خدای متعال (دخلا بینکم" و الفحشا، الثبور، البوار، که همه اینها إفاده معنای فساد می دهد. بنابراین اگر بخواهیم تمام آیاتی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم مسئله فساد را مطرح کرده اند متعرض بشویم نیاز به نوشتاری مفصل است. از این رو در این جا به آیاتی که فقط ماده (فسد) در آنها آمده است اکتفا می کنیم:
در این جا این آیات را که در آیات زیادی آمده در ضمن عناوینی که در پی می آید دسته بندی کردیم:
1. عوامل ظهور فساد در زمین:
برخی از عوامل که منجر به ظهور فساد در زمین می شوند عبارت اند از:
الف) مخالفت مردم با اوامر خداوند و انحراف آنها از طریق حق خداوند متعال می فرماید: فساد، در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند آشکار شده است.[12]
ب) سلطه بر مردم از جمله عواملی است که باعث ظهور فساد است خداوند متعال می فرماید: (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی گردانند (و از نزد تو خارج می شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می کنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود می سازند (با این که می دانند) خدا فساد را دوست نمی دارد.[13] اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار میرود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید.[14] پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی می کشند، و عزیزان آنجا را ذلیل می کنند (آری) کار آنان همین گونه است!.[15] و فرعونی که قدرتمند و شکنجه گر بود، همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند و فساد فراوان در آنها به بار آوردند[16]
2. تعدد خدایان و پیروی از خواسته های نفسانی کافران موجب فساد در آسمان ها و زمین می شود، خدای متعال در این باره می فرماید: و اگر حق از هوس های آنها پیروی کند، آسمان ها و زمین و همه کسانی که در آنها هستند تباه می شوند! ولی ما قرآنی به آنها دادیم که مایه یادآوری (و عزّت و شرف) برای آنها است، امّا آنان از (آن چه مایه) یادآوریشان (است) رویگردانند.[17] اگر در آسمان و زمین، جز (اللَّه) خدایان دیگری بود، فاسد میشدند (و نظام جهان به هم می خورد).[18]
3 نصرت خواهی پیامبران بر مفسدان:
(لوط) عرض کرد: (پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاری فرما!).[19]
4. نسبت فساد به پیامبران برای مخدوش کردن دعوت آنان:
خدای متعال در این باره می فرماید: و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: (آیا موسی و قومش را رها می کنی که در زمین فساد کنند.[20] باز می فرماید: و فرعون گفت: (بگذارید موسی را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من می ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!).[21]
5. بیان حکم مفسدان:
کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به خاطر فسادی که می کردند، عذابی بر عذابشان می افزاییم!.[22] باز می فرماید: کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می کنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می برند،) فقط این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.[23] در جای دیگر می فرماید: کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، به خاطر فسادی که میکردند، عذابی بر عذابشان می افزاییم.[24]
6. ثواب کسانی که از فساد دوری می کنند:
(آری،) این سرای آخر تو را (تنها) برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتریجویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است!.[25]
7. بیزاری خداوند از مفسران:
و برای فساد در زمین، تلاش می کنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.[26] باز می فرماید: در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!.[27]
8. نسبت سنجی بین مؤمنان و مفسران:
آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند هم چون مفسدان در زمین قرار می دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران؟[28]
9. انکار مفسدان از افساد و ادعای اصلاح: و هنگامی که به آنان گفته شود: (در زمین فساد نکنید) می گویند: (ما فقط اصلاح کننده ایم)![29]
10. هشدار به پیروان مفسدان: و همانگونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!.[30] باز می فرماید: و موسی به برادرش هارون گفت: (جانشین من در میان قومم باش. و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروی منما!).[31]
11. خبر از فساد بنی اسرائیل در روی زمین: ما به بنی اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد، و برتریجویی بزرگی خواهید نمود.[32]
12. چیزهایی که موجب دفع فساد می شود: و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی کرد، زمین را فساد فرامی گرفت، ولی خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد.[33]
13. اصناف و مصدایق مفسدان:
- فرعون
خداوند متعال می فرماید: فرعون در زمین برتریجویی کرد، و اهل آن را به گروه های مختلفی تقسیم نمود گروهی را به ضعف و ناتوانی می کشاند، پسرانشان را سر می برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می داشت او به یقین از مفسدان بود.[34]
- قارون
خداوند متعال می فرماید: قارون از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد ...و در آن چه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و همانگونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد! .[35]
- یهود
خداوند متعال می فرماید: و یهود گفتند: (دست خدا (با زنجیر) بسته است.) ...هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و برای فساد در زمین، تلاش می کنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. [36]
- قوم هود
خداوند متعال می فرماید: آیا ندیدی پروردگارت با قوم (عاد) چه کرد؟! و با آن شهر (ارَم) با عظمت، همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده بود! و قوم (ثمود) که صخره های عظیم را از (کنار) درّه می بریدند (و از آن خانه و کاخ می ساختند)! و فرعونی که قدرتمند و شکنجه گر بود، همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند، و فساد فراوان در آنها به بار آوردند به همین سبب خداوند تازیانه عذاب را بر آنان فرو ریخت!.[37]
- قوم صالح
خداوند متعال می فرماید: و به خاطر بیاورید که شما را جانشینان قوم (عاد) قرار داد، و در زمین مستقر ساخت، که در دشتهایش، قصرها برای خود بنا می کنید و در کوهها، برای خود خانه ها می تراشید! بنا بر این، نعمتهای خدا را متذکر شوید! و در زمین، به فساد نکوشید!).[38]
- قوم شعیب
خداوند متعال می فرماید: و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید.[39]
- قوم لوط
خداوند متعال می فرماید: و لوط را فرستادیم هنگامی که به قوم خود گفت: (شما عمل بسیار زشتی انجام می دهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است! آیا شما به سراغ مردان می روید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع می کنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام می دهید؟! (اما پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:) اگر راست می گویی عذاب الهی را برای ما بیاور! (لوط) عرض کرد: (پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاری فرما!).[40]
- کسی که بر امام عادل خروج کند
خداوند متعال می فرماید: کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین میکنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می برند،) فقط این است که اعدام شوند.[41]
- پادشاهان
خداوند متعال می فرماید: گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی می کشند.[42]
- منافقان
خداوند متعال می فرماید: و هنگامی که به آنان گفته شود: (در زمین فساد نکنید) می گویند: (ما فقط اصلاح کننده ایم).[43]
- اسراف کنندگان
خداوند متعال می فرماید: و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید! همان ها که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند!).[44]
- کسانی که قطع رحم می کنند
اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار می رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟!.[45]
خداوند متعال می فرماید: فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، می شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد می کنند اینها زیانکارانند.[46]
- ساحران
خداوند متعال می فرماید: هنگامی که ساحران (به میدان مبارزه) آمدند، موسی به آنها گفت: (آنچه (از وسایل سحر) را می توانید بیفکنید، بیفکنید!) هنگامی که افکندند، موسی گفت: (آنچه شما آوردید، سحر است که خداوند بزودی آن را باطل می کند چرا که خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمی کند!.[47]
- علاوه بر این موارد آیات دیگری نیز وجود دارد که به جهات دیگر اشاره دارد و ما جهت اختصار بیان نکردیم.[48]
شایان ذکر است که فساد و افساد دارای مراتب مختلف است؛ به عنوان مثال بدیهی است که افساد شخص اسراف کننده در ردیف افساد فرعون نیست.
14. سرانجام مفسدان:
خداوند متعال می فرماید: سپس به دنبال آنها [پیامبران پیشین] موسی را با آیات خویش به سوی فرعون و اطرافیان او فرستادیم اما آنها (با عدم پذیرش)، به آن (آیات) ظلم کردند. ببین عاقبت مفسدان چگونه بود!.[49]
آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع می کنند، و در روی زمین فساد می نمایند، لعنت برای آنهاست و بدی (و مجازات) سرای آخرت.[50]
پی نوشتها:
[1]. مجمع البحرین، ج 7، ص 231.
[2] . لسان الرب، ج 3، ص 335.
[3] . المفردات، ماده فسد.
[4] . شعرا، 152.
[5] . بقره، 220.
[6] . اعراف، 142.
[7] . ص، 28.
[8] .تفسیر نمونه، ج 10، 202.
[9] . مستدرک الوسایل، ج 11، ص 187.
[10] . مائده، 16.و نک: بقره، 257.
[11] . تفسیر نمونه، ج 1، ص 273.
[12]. روم، 41.
[13]. بقره، 205.
[14] . محمد، 22.
[15] . نمل، 34.
[16] . فجر، 10- 12.
[17] . مؤمنون، 71.
[18] . انبیاء، 22.
[19] . عنکبوت، 30.
[20] . اعراف،
[21] . غافر، 26.
[22] . نحل، 88.
[23] . مائده، 33.
[24] . نحل، 88.
[25] . قصص، 83.
[26] . مائده، 64.
[27] . قصص، 77.
[28] . ص، 28.
[29] . بقره، 11.
[30] . قصص، 11.
[31] . اعراف، 142.
[32] . اسراء، 4.
[33] . بقره، 251.
[34] . قصص، 40.
[35] . قصص، 76-77.
[36] . مائده، 64. و نک: اسراء،4.
[37] . فجر، 6-13.و نک: اعراف، 25 و 27؛ شعراء، 140 و 133.
[38] . اعراف، 74.
[39] . هود، 85.
[40] . عنکبوت، 30 – 38.
[41] . مائده، 33.
[42] . نمل، 34.
[43] . نک: بقره، 11.
[44] . شعراء، 151 و 152.
[45] . محمد، 22.
[46] . بقره، 17؛ رعد، 25.
[47] . یونس، 80 و 81.
[48] . نک: المعجم المفهرس لالفاظ القران الکریم، ماده "فسد".
[49] . اعراف، 103؛ نک: اعراف، 86؛ نمل، 14.
[50] . رعد، 25.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] آیا در قرآن به «پُل صراط» اشاره شده است؟
- [سایر] رفتار غرب در برخورد با مسألهی «فساد اقتصادی» و مسألهی «عدالت» چگونه است؟ آیا واقعاً غربیها در مبارزه با فساد پیشرو هستند؟
- [سایر] آیا این گفته صحیح است که «دموکراسی پارادوکس مفهومی دارد»؟
- [سایر] در قرآن و روایات، واژه «جهل» در مقابل «عقل» است، یا در برابر «علم»؟
- [سایر] معنای «رشد»، «غی»، «هدایت» و «ضلالت» در قرآن چیست و چه ارتباطی با هم دارند؟
- [سایر] پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:«حسین منی و أنا من حسین»[1]؛ «أنا من حسین» در این حدیث شریف یعنی چه و چه مفهومی میتواند داشته باشد؟
- [سایر] تفاوت بین «روح» و «نفس» در قرآن چیست؟
- [سایر] معنای صفات «کریم» و «اکرم» در لغت، قرآن و حدیث چیست؟
- [سایر] «صدقاتهن» و «اجورهن» در قرآن درباره چیست؟
- [سایر] آیا ریشه ی قرآن «وحی الهی» یا «مکتوب بشری» است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خدای سبحان اراده می شود یا قرینه ای به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولی کسی که می تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر اشتباها مشغول خواندن سوره ای شود که سجده واجب دارد چنانچه پیش از رسیدن به ایه سجده بفهمد باید ان سوره را رها کند و سوره دیگر بخواند و اگر بعد از خواندن ایه سجده بفهمد احتیاطا به سجده اشاره نموده و سوره را تمام کند و سوره دیگری هم به قصد قربت مطلقه یعنی اگر وظیفه اش سوره دیگری است این همان باشد وگرنه به عنوان قرایت قران باشد بخواند و بعد از نماز باید سجده ان را به جا اورد
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام اسراف و تبذیر است و آن اقسامی دارد که یک قسم از آن حرام نیست. الف) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حرام که قرآن به آن (اتراف) میگوید که اگر در فردی پیدا شود دنیا و آخرت او را تباه میکند و قرآن او را فرد شومی از اهل جهنّم میداند: (وَ اصْحابُ الشِّمالِ ما اصْحابُ الشِّمالِ فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ انَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفین)[1] (و یاران چپ، کدامند یاران چپه در میان باد گرم و آب داغ. و سایهای از دود تار. نه خنک نه خشک. اینان بودند که پیش از این نازپروردگان بودند.) و اگر در ملّتی پیدا شود، آن ملّت را نابود میداند: (وَ اذا ارَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَولُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً)[2] (و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانان آن شهر را وا میداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد، پس آن را یکسره زیر و زِبَر کنیم.) ب) به هدر دادن نِعم الهی نظیر نابود کردن مال و عمر و آبرو و مانند اینها که قرآن به آن (تبذیر) میگوید و مبذّر را برادر شیطان میخواند: (انَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اخْوانَ الشَّیاطین)[3] (همانا اسرافکنندگان برادران شیطانها هستند.) ج) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حلال که به آن (اسراف) گفته میشود و آن گرچه حرام نیست، ولی محال است که مسرف بتواند به کمال انسانی برسد و قرآن او را مورد بیمهری و بیعنایتی از طرف حقّ میداند: صفحه 386 (انَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفین).[4] (به درستی که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمیدارد.) بلکه او را یک مؤمن واقعی نمیداند: (وَالَّذینَ اذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا)[5] (و کسانی که به هنگام بخشش، زیادهروی نمیکنند.)
- [آیت الله مظاهری] غیبت- یعنی عیب کسی را در غیاب او به دیگران منتقل نمودن- از گناهان بزرگ است و قرآن شریف آن را به منزله خوردن گوشت مردار انسان دانسته است: (وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَیُحِبُّ احَدُکُمْ انْ یَأْکُلَ لَحْمَ اخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُموُه)[1] (و بعضی از شما، غیبت بعضی دیگر را نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ (در حالی که) از آن کراهت دارید.) و فرقی نیست که آن عیب مستور و پوشیده باشد یا غیر مستور، و همچنین فرقی نیست کسی که غیبت او میشود راضی باشد یا نه، و همچنین فرقی نیست که غیبت با گفتار باشد و یا کردار نظیر اشاره و نوشتن و امثال اینها و همین مقدار که به عنوان تنقیص و ضربهزدن به شخصیّت کسی عیب او را در غیاب او به دیگری منتقل کند غیبت و از گناهان کبیره است و اگر کسی که غیبت او میشود راضی باشد که از او غیبت شده، علاوه بر اینکه غیبتکننده گناه نموده است، کسی که راضی به آن گناه بوده است نیز گناهکار است.
- [آیت الله وحید خراسانی] قبل از ورود در احکام نماز اشاره به دو نکته لازم است اول اهمیت نماز در قران مجید نزدیک به صد مورد از نماز گفتگو شده و اشاره به دو مورد ان کافیست بعد از ان که خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه السلام را به مقام نبوت و رسالت و خلت اختیار نمود و به کلمات ازمایش و مبتلا کرد و ان حضرت کلمات را اتمام نمود به مقام امامت نایل شد و ان قدر عظمت مقام امامت بعد از ان همه مقامات در نظرش جلوه کرد که قال و من ذریتی گفت و از برای فرزندان من هم جواب شنید لا ینال عهدی الظالمین پیمان من به ظالمین نمی رسد و در عظمت نماز همین اندازه بس که ان کس که خداوند متعال برای او مقام امامت را خواست و او برای ذریه اش مسالت کرد بعد از طی تمام مقامات در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی پروردگارا مرا اقامه کننده نماز قرار بده و ذریه مرا و همچنین بعد از ان که ذریه خود را در نزد بیت مسکن داد گفت ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه پروردگار ما هر اینه من از ذریه خودم مسکن دادم به بیابان بدون زرع نزد خانه محترم تو پروردگارا برای این که اقامه نماز بنمایند در قران مجید یک سوره به نام مومنون است و در ان مومنان به خصوصیاتی معرفی شده اند و اول خصوصیتی که به ان ابتدا شده این است که الذین هم فی صلاتهم خاشعون انان که همانا در نمازشان خاشعند و اخر خصوصیتی هم که به ان ختم می شود و الذین هم علی صلواتهم یحافظون و ان چنان کسانی که همانها بر نمازهایشان محافظت دارند پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است و ثمره ان هم این ایه است اولیک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون و از سنت همین اندازه بس است که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند بعد از معرفت خدا چیزی را افضل از این صلوات پنجگانه نمی دانم و عدم علم از ان حضرت علم به عدم است و این روایت بیان کلام خداست و خداوند متعال هم در قران مجید می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه بعد از ایمان به غیب اقامه نماز ذکر شده است و در عظمت نماز همین اندازه کفایت می کند که جامع تر از نماز بین عبادات عبادتی یافت نمی شود زیرا این عبادتی است مشتمل بر عبادت فعلی و بر عبادت قولی و عبادت فعلی ان شامل افعال عبادی از رکوع و سجود و قیام و قعود است و عبادت قولی ان شامل قرایت و ذکر و جامع جمیع معارف الهیه از تسبیح و تکبیر و تحمید و تهلیل که ارکان اربعه معارف حضرت حق سبحانه و تعالی است و مشتمل است بر تمام عبادات ملایکه مقربین که عده ای از انها عبادتشان در قیام است و عده ای در قعود و جمعی در رکوع و جمعی در سجود و عناوینی که برای نماز در روایات وارد شده زیاد است که از ان جمله است راس الدین و اخر وصایا الانبیاء و احب الاعمال و خیر الاعمال و قوام الاسلام و استقبال الرحمن منهاج الانبیاء و به یبلغ العبد الی الدرجه العلیا
- [آیت الله مظاهری] اشاعه فحشا (یعنی پراکنده کردن فساد و زشتکاری) از گناهان کبیره در اسلام است و قرآن شریف برای کسی که دوست دارد گناهان آشکار شوند، عذاب دنیا و آخرت را وعده داده است، چه برسد که بخواهد عمل اشاعه فحشا را انجام دهد: (انَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةَ فِی الَّذینَ امَنُوا لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَة)[1] (به تحقیق کسانی که دوست میدارند که زشت کاری در میان آنان که ایمان آوردهاند، شیوع پیدا کند، برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود.) و آن اقسامی دارد: الف) عیبی را به دروغ نسبت دادن به کسی و آن را درمیان مردم شیوع دادن، و این قسم علاوه بر گناه اشاعه فحشا، گناه تهمت را نیز دارد، و افرادی که دامن به آن شایعه میزنند و آن را برای دیگران میگویند، اگر بدانند که تهمت است، گناهشان مثل کسی است که شایعه را اختراع نموده و اگر ندانند، حرام است و گناه اشاعه فحشا را دارد، علاوه بر اینکه آن شایعه تهمت است و گناه از آن را نیز دارد. ب) پخش کردن عیبی که در کسی هست در میان مردم، و این صورت علاوه بر گناه اشاعه فحشا، گناه غیبت را نیز دارد. ج) گناهی را علنی و در میان مردم انجام دادن، نظیر بیرون آمدن زن با وضع جلف یا بدحجاب و یا بیحجاب و نظیر پخش موسیقیهای شهوتانگیز و پخش غناها و آهنگهای محرّک و یا پخش گفتههای جلف و محرّک در میان مردم و نظیر پخش کتابهای عشقی و رمانهای محرّک و امثال اینها، و این صورت علاوه بر گناهی که مترتّب بر اصل کار است، گناه اشاعه فحشا را نیز دارد و در بسیاری از موارد، گناه دوّم بالاتر از گناه اوّل است.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.