مرکب به معنای سوار شدن و هر گاه چند جزء (عنصر) در کنار هم قرار گرفته یا با هم ترکیب شوند، یک مجموعه را تشکیل داده که به آن مرکب گفته می شود. در مقابل بسیط به چیزی گفته می شود که جزء نداشته و مرکب نباشد. اما معنا و مفهوم علم و جهل از بدیهی ترین معانی هستند. بنا بر این تعریف آنها به کلماتی از قبیل دانش و نادانی و آگاهی و نا آگاهی و شناخت و... تعریف واقعی نیست و تعریف شرح الاسمی است یعنی استفاده از کلمات دیگری است که هم معنای آنها هستند. علم به دو قسم حصولی و حضوری تقسیم می شود و علم حصولی علم به شیئ است به واسطه حاکی خود نیز به تصور و تصدیق تقسیم می شود.پس تصور یکی از اقسام علم حصولی است که عبارت است از علم به شیئ بدون حکم به درستی و صدق آن. و خود تصور نیز به اقسامی تقسیم می شود.ولی تصدیق علم به درستی یک قضیه است . حال بحث در این است که ترکیب و بساطت در علم وجهل و تصور به چه معناست؟برای بساطت و ترکیب علم فرض هایی متصور است: 1- علم مرکب : ترکیب در علم به معنای این است که ما در واقع دو علم داشته باشیم: 1-علم به شیئ 2-علم به علم به آن شیئ. یعنی ما هم از چیزی آگاهی داریم و هم به آگاه بودن خود آگاهی داریم.(می دانیم که می دانیم) 2- جهل مرکب : ترکیب در جهل هم به معنای این است که ما دو جهل داشته باشیم: 1-جهل به شیئ 2-جهل به همین جهل مان. چه بسا که انسان چیزی را نمی داند و نمی داند که نمی داند و خیال می کند می داند.به چنین جهلی ،جهل مرکب می گویند که نجات یافتن از چنین جهلی کاری بس دشوار است چون انسان مادامی که معتقد به جهل خود نباشد اقدامی برای رفع آن جهل انجام نمی دهد. 3- علم بسیط : حکیم بزرگ صدر المتألهین بر این باور است که (...علم نیز مانند جهل به بسیط و مرکب تقسیم می شود. علم بسیط علم کسی است که می داند ولی نمی داند که می داند امّا علم مرکب دو علم است یکی علم به چیزی و دیگر علم به علم...)[1]. اما در مقابل بعضی از دانشمندان علم بسیط را اصلا علم نمی دانند و در این باره گفته اند:"اصلاً ادراک بسیط به معنی درست لفظ علم نیست یا لا اقل علمی نیست که به صورت حکم و قضیه به زبان آمده باشد، بلکه صورت و جهت و غایت علم با آن معین میشود. در پدیدارشناسی(فنومنولوژی) نیز علم، مسبوق به یک نحوه تلقی و وجهه نظر است و اپوخه (تعلیق و توقف حکم) بدون آن صورت نمیگیرد."[2] 4- جهل بسیط : یعنی انسان جهل به شیئ دارد و می داند که جاهل است.[3] تصور در فلسفه و منطق عبارتست از:"ادراک ساده (بدون هیچ گونه حکم به نفی و اثبات آن) در مقابل تصدیق که عبارتست از تصور به همراه حکم به نفی و اثبات آن[4]،بنا براین تقسیم تصور به بسیط و مرکب معنی ندارد و اصطلاح تصور بسیط و تصور مرکب دراین دو علم شایع نیست بلکه مراد از تصور بسیط یک تصور و مراد ازتصور مرکب تصوراتی است که از ترکیب چند تصور بسیط با یکدیگر ساخته شده اند. پی نوشتها: [1]- ملاصدرا، اسفار اربعه، ج 1،ص 116. [2]- متن سخنرانی دکتر رضا داوری در سمینار (پدیدارشناسی) ایتالیا، رُم، تابستان 1380. آدرس خبر: http://www.iptra.ir/vdcc2besqqp.html http://www.iptra.ir/prtjemeiwuqev.szq.fveufu4.fs5u.html [3]-ملاصدرا، اسفار اربعه، ج 1، ص 116-با استفاده از مقاله دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی.مجله خردنامه صدرا، شماره 23.بهار 80.ص 5. [4] ملاصدرا ،رساله التصور و التصدیق، ص 322. منبع: www.islamquest.net
مرکب به معنای سوار شدن و هر گاه چند جزء (عنصر) در کنار هم قرار گرفته یا با هم ترکیب شوند، یک مجموعه را تشکیل داده که به آن مرکب گفته می شود.
در مقابل بسیط به چیزی گفته می شود که جزء نداشته و مرکب نباشد.
اما معنا و مفهوم علم و جهل از بدیهی ترین معانی هستند. بنا بر این تعریف آنها به کلماتی از قبیل دانش و نادانی و آگاهی و نا آگاهی و شناخت و... تعریف واقعی نیست و تعریف شرح الاسمی است یعنی استفاده از کلمات دیگری است که هم معنای آنها هستند.
علم به دو قسم حصولی و حضوری تقسیم می شود و علم حصولی علم به شیئ است به واسطه حاکی خود نیز به تصور و تصدیق تقسیم می شود.پس تصور یکی از اقسام علم حصولی است که عبارت است از علم به شیئ بدون حکم به درستی و صدق آن. و خود تصور نیز به اقسامی تقسیم می شود.ولی تصدیق علم به درستی یک قضیه است .
حال بحث در این است که ترکیب و بساطت در علم وجهل و تصور به چه معناست؟برای بساطت و ترکیب علم فرض هایی متصور است:
1- علم مرکب :
ترکیب در علم به معنای این است که ما در واقع دو علم داشته باشیم:
1-علم به شیئ 2-علم به علم به آن شیئ. یعنی ما هم از چیزی آگاهی داریم و هم به آگاه بودن خود آگاهی داریم.(می دانیم که می دانیم)
2- جهل مرکب :
ترکیب در جهل هم به معنای این است که ما دو جهل داشته باشیم:
1-جهل به شیئ 2-جهل به همین جهل مان. چه بسا که انسان چیزی را نمی داند و نمی داند که نمی داند و خیال می کند می داند.به چنین جهلی ،جهل مرکب می گویند که نجات یافتن از چنین جهلی کاری بس دشوار است چون انسان مادامی که معتقد به جهل خود نباشد اقدامی برای رفع آن جهل انجام نمی دهد.
3- علم بسیط :
حکیم بزرگ صدر المتألهین بر این باور است که (...علم نیز مانند جهل به بسیط و مرکب تقسیم می شود. علم بسیط علم کسی است که می داند ولی نمی داند که می داند امّا علم مرکب دو علم است یکی علم به چیزی و دیگر علم به علم...)[1].
اما در مقابل بعضی از دانشمندان علم بسیط را اصلا علم نمی دانند و در این باره گفته اند:"اصلاً ادراک بسیط به معنی درست لفظ علم نیست یا لا اقل علمی نیست که به صورت حکم و قضیه به زبان آمده باشد، بلکه صورت و جهت و غایت علم با آن معین میشود. در پدیدارشناسی(فنومنولوژی) نیز علم، مسبوق به یک نحوه تلقی و وجهه نظر است و اپوخه (تعلیق و توقف حکم) بدون آن صورت نمیگیرد."[2]
4- جهل بسیط :
یعنی انسان جهل به شیئ دارد و می داند که جاهل است.[3]
تصور در فلسفه و منطق عبارتست از:"ادراک ساده (بدون هیچ گونه حکم به نفی و اثبات آن) در مقابل تصدیق که عبارتست از تصور به همراه حکم به نفی و اثبات آن[4]،بنا براین تقسیم تصور به بسیط و مرکب معنی ندارد و اصطلاح تصور بسیط و تصور مرکب دراین دو علم شایع نیست بلکه مراد از تصور بسیط یک تصور و مراد ازتصور مرکب تصوراتی است که از ترکیب چند تصور بسیط با یکدیگر ساخته شده اند.
پی نوشتها:
[1]- ملاصدرا، اسفار اربعه، ج 1،ص 116.
[2]- متن سخنرانی دکتر رضا داوری در سمینار (پدیدارشناسی) ایتالیا، رُم، تابستان 1380. آدرس خبر: http://www.iptra.ir/vdcc2besqqp.html
http://www.iptra.ir/prtjemeiwuqev.szq.fveufu4.fs5u.html
[3]-ملاصدرا، اسفار اربعه، ج 1، ص 116-با استفاده از مقاله دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی.مجله خردنامه صدرا، شماره 23.بهار 80.ص 5.
[4] ملاصدرا ،رساله التصور و التصدیق، ص 322.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] معنای جهل بسیط و مرکب ، علم بسیط و مرکب و تصور بسیط و مرکب چیست؟
- [سایر] معنای جهل بسیط و مرکب ، علم بسیط و مرکب و تصور بسیط و مرکب چیست؟
- [سایر] تفاوت تصور و تصدیق در علم نحو با تصور و تصدیق در علم منطق و علم بلاغت چیست؟
- [سایر] تفاوت تصور و تصدیق در علم نحو با تصور و تصدیق در علم منطق و علم بلاغت چیست؟ و اینکه عبارت(أ زیدٌ فی الدار أم عمروٌ) تصور است، یا تصدیق. (تصور و تصدیق نحوی یا منطقی یا بلاغی).
- [سایر] آیا علم شمشیر دو دم است یا سوء استفاده از علم به علت جهل است؟
- [سایر] با سلام. در کتب فلسفی معمولا گفته می شود که: معقولات ثانیه فلسفی مفاهیمی بسیط اند. اما ما مشاهده می کنیم که در میان معقولات ثانیه هم نوعی ترکیب وجود دارد. مثل: تغییر تدریجی=حرکت، یا وجود نیازمند=معلول؛ یا عدم نیاز=علت، یا ضرورت وجود= وجوب و...، اساساً کدام معقولات فلسفی به معنای واقعی بسیط اند و دلیل بساطت آنها چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صورت علم به صاحب دین و جهل به مقدار آن وظیفه چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر علم در آینده آن قدر پیشرفت کند که اسپرم مرد را بدون ترکیب با نطفه زن، در رحم مصنوعی پرورش دهند، حکم آن چه خواهد بود؟
- [سایر] چرا ظن و وهم که جهل به حساب میآیند، زیر مجموعه تصدیق که مساوی با علم است قرار گرفتهاند؟
- [سایر] در قرآن و روایات، واژه «جهل» در مقابل «عقل» است، یا در برابر «علم»؟
- [آیت الله سیستانی] دو سجده روی هم یک رکن است ، و اگر کسی در نماز واجب هر چند از روی فراموشی یا جهل به مسأله در یک رکعت هر دو را ترک کند ، نمازش باطل است و همچنین است بنابر احتیاط لازم اگر دو سجده در یک رکعت از روی فراموشی یا جهل قصوری اضافه کند . (جهل قصوری این است که جاهل در جهل خود معذور باشد) .
- [آیت الله اردبیلی] فرو بردن آب دهان، اگرچه به واسطه تصوّر کردن مزه ترشی و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمیکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که نمیداند وظیفهاش تیمم است یا وضوی جبیرهای در صورتی که جهل او از ندانستن مسأله است، باید به مرجع تقلید خود مراجعه کند یا هر دو وظیفه را به جا آورد و در صورتی که جهل او از ندانستن خصوصیات مورد باشد باید هر دو وظیفه را انجام دهد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند گرچه آن علم، علم دینی نباشد، میشود به او زکات داد.
- [آیت الله مظاهری] اگر موقعی که ایستاده از روی فراموشی یا جهل بدن را حرکت دهد یا به طرفی خم شود یا به جایی تکیه کند اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] - اگر معتکف از محلّ اعتکاف به خاطر ندانستن مسأله و جهل به حکم شرعی در غیر موارد ضروری و مجاز برای خروج، خارج گردد، اعتکافش باطل میشود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنان چه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد. ولی احتیاط برای اهل علم نگرفتن زکات است مگر در صورتی که از تحصیل مخارج عاجز باشند ولکن جایز است اشتغال به تحصیل علم هر چند باعث عجز از تحصیل نفقه بشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه آن علم واجب یا مستحبّ باشد، میشود به او زکاْ داد، و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکاْ دادن به او اشکال دارد، بنابر احتیاط واجب نباید بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [امام خمینی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.