در آموزههای دینی علم و ایمان با همدیگر معنا پیدا میکنند. به عبارت دیگر، ایمان عبارت است از اعتقاد همراه با عمل و ایندو بدون آگاهی و علم به دست نمیآید. بنابراین، نمیتوان ایندو را با هم مقایسه نمود و یکی را بر دیگری برتری داد. البته برخی مکاتب غیر الهی نظریه سیانتیسم (اصالت علم) را مطرح کردهاند که این نظریه از سوی عالمان شیعه مورد نقد قرار گرفته است. در این فرصت نخست این موضوع را از منظر دین بررسی نموده، آنگاه نظریه اصالت علم را همراه با نقد آن بیان میکنیم. تفکیک ناپذیری علم و ایمان در تعالیم دینی ما علم و ایمان از یکدیگر جدا شدنی نیستند. آیات و روایات در این زمینه چنین میگویند: 1. (وَ قَالَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَ الْایمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فیِ کِتَابِ اللَّهِ إِلیَ‌ یَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا یَوْمُ الْبَعْثِ وَ لَاکِنَّکُمْ کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)؛[1] ولی کسانی که علم و ایمان به آنان داده شده می‌گویند: شما به فرمان خدا تا روز قیامت (در عالم برزخ) درنگ کردید، و اکنون روز رستاخیز است، امّا شما نمی‌دانستید! 2. امام علی(ع) فرمود: (الْإِیمَانُ وَ الْعَمَلُ أَخَوَانِ‌ تَوْأَمَانِ‌ وَ رَفِیقَانِ لَا یَفْتَرِقَانِ)؛[2] ایمان و عمل دو برادر دوقلو بوده و دو دوستی که از یکدیگر جدا نمی‌شوند. خدا هیچیک از آندو را بدون دوستش نمی‌پذیرد. 3. امام صادق(ع) فرمود: (إِنَّ لِلدِّینِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ الْعِلْمَ وَ الْإِیمَانَ وَ الْعَمَلَ بِه‌...)؛[3] همانا برای دین سه نشانه است: دانش، ایمان و عمل به آن. نظریه سیانتیسم(اصالت علم) استاد مطهری(ره) در این زمینه چنین میگوید: برخلاف نظریه آقای توین بی، خطای بشر به دست صنعتگران و آن کسی که ماشین بخار را اختراع کرد صورت نگرفت؛ خطای بشر به دست فرانسیس بیکن و بعد اتباع او انجام شد، آن روزی که گفتند: علم همه چیز بشر است (سیانتیسم، اصالت علم)، حل تمام مشکلات را از علم باید بخواهیم. مگر بشر چند تا دشمن دارد؟ جهل است، بیماری است، فقر است، دلهره و اضطراب است، ظلم است، و ... مادر تمام بدبختی‌های بشر جهل و نادانی است. به بشر علم و دانش و آگاهی بده، امّ الامراض را از بین برده‌ای. جهالت که رفت، تمام اینها از بین رفته است. یکدفعه چنین مسیری برای بشر به وجود آمد. علم حقیقتاً حقیقت مقدسی است. اما علم را از همزاد خودش که ایمان است جدا کردند، گفتند همه کارهایی را هم که در گذشته ایمان می‌کرد در آینده علم انجام می‌دهد. چه تعبیر خوبی دارد رسول اکرم، می‌فرماید: (کَلِمَةُ الْحِکْمَةِ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ یَطْلُبُها ایْنَما وَجَدَها فَهُوَ احَقُّ بِها)؛[4] حکمت (یعنی علم، دانش، حقیقت) گمشده مؤمن است، آن را هر جا و نزد هرکس پیدا کند می‌گیرد و خودش را از او سزاوارتر می‌داند؛ یعنی جای علم آن خانه‌ای است که ایمان هم آنجا هست. اگر علم در خانه‌ای پا بگذارد که همزادش ایمان در آنجا وجود نداشته باشد، در خانه خودش نیست. این تعبیر، تعبیر عجیبی است: (ایْنَما وَجَدَها فَهُوَ احَقُّ بِها). [همچنین علی ع می‌فرماید:] (خُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنْ اهْلِ النِّفاقِ)،[5] حکمت را فرا گیر و لو از اهل نفاق باشد. (خُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ)؛[6] علم و دانش را دست هرکسی دیدید- و لو دست مشرکان - بگیرید که در دست او عاریه است. ای برادر بر تو حکمت جاریه است آن ز ابدال است و بر تو عاریه است [7] علم مال توست. یعنی چه مال توست؟ آخر او علم را به دست آورده. می‌گوید: ولی علم در خانه خودش قرار نگرفته، علم باید در خانه ایمان قرار بگیرد و با همزاد خودش زندگی کند و بس. تمام معجزات را از علم خواستند. یک دشمن انسان ضعف است. علم انسان را قوی می‌کند. راست هم گفتند، علم به انسان قدرت می‌دهد، علم قدرت است، توانا بود هرکه دانا بود؛ اما قدرت در مقابل چه؟ در مقابل طبیعت. علم به دست بیاورید تا بیماری را ریشه کن کنید. حرف حسابی است. علم به دست بیاورید تا با فقر مبارزه کنید. نیمی از آن درست است و نیم دیگر نادرست؛ یعنی با علم می‌شود اقتصاد را توسعه داد، اما فقر که همیشه ناشی از نقص در اقتصاد نیست. علم به دست بیاورید تا بر دلهره‌ها و اضطرابها فائق بشوید. صددرصد اشتباه از آب درآمد. علم نتوانست با دلهره و اضطراب بشر مبارزه کند. علم به دست بیاورید تا ظلم ریشه کن بشود. برعکس، علم ابزاری شد در دست ظلم. علم به دست بیاورید تا با آز و حرص یعنی با خودتان مبارزه کنید. اینکه اصلاً هیچ به دست نیامد؛ علم ابزاری شد در دست آزها و حرصها که امروز نتیجه‌اش را داریم می‌بینیم.[8] پی نوشتها: [1] . روم 56. [2] . لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 22، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1376ش.‌ [3] . شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 118، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش. [4] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 2، ص 100، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [5] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق صالح، صبحی، ص 481، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق. [6] . طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 134، المکتبة الحیدریة، نجف اشرف، چاپ دوم، 1385ق. [7] . مثنوی معنوی، دفتر اول، ص 146. [8] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 22، 461، صدرا، قم، چاپ اول، بیتا. منبع: www.islamquest.net
علم بهتر است یا ایمان؟
در آموزههای دینی علم و ایمان با همدیگر معنا پیدا میکنند. به عبارت دیگر، ایمان عبارت است از اعتقاد همراه با عمل و ایندو بدون آگاهی و علم به دست نمیآید. بنابراین، نمیتوان ایندو را با هم مقایسه نمود و یکی را بر دیگری برتری داد. البته برخی مکاتب غیر الهی نظریه سیانتیسم (اصالت علم) را مطرح کردهاند که این نظریه از سوی عالمان شیعه مورد نقد قرار گرفته است. در این فرصت نخست این موضوع را از منظر دین بررسی نموده، آنگاه نظریه اصالت علم را همراه با نقد آن بیان میکنیم.
تفکیک ناپذیری علم و ایمان
در تعالیم دینی ما علم و ایمان از یکدیگر جدا شدنی نیستند. آیات و روایات در این زمینه چنین میگویند:
1. (وَ قَالَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَ الْایمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فیِ کِتَابِ اللَّهِ إِلیَ یَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا یَوْمُ الْبَعْثِ وَ لَاکِنَّکُمْ کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)؛[1] ولی کسانی که علم و ایمان به آنان داده شده میگویند: شما به فرمان خدا تا روز قیامت (در عالم برزخ) درنگ کردید، و اکنون روز رستاخیز است، امّا شما نمیدانستید!
2. امام علی(ع) فرمود: (الْإِیمَانُ وَ الْعَمَلُ أَخَوَانِ تَوْأَمَانِ وَ رَفِیقَانِ لَا یَفْتَرِقَانِ)؛[2] ایمان و عمل دو برادر دوقلو بوده و دو دوستی که از یکدیگر جدا نمیشوند. خدا هیچیک از آندو را بدون دوستش نمیپذیرد.
3. امام صادق(ع) فرمود: (إِنَّ لِلدِّینِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ الْعِلْمَ وَ الْإِیمَانَ وَ الْعَمَلَ بِه...)؛[3] همانا برای دین سه نشانه است: دانش، ایمان و عمل به آن.
نظریه سیانتیسم(اصالت علم)
استاد مطهری(ره) در این زمینه چنین میگوید: برخلاف نظریه آقای توین بی، خطای بشر به دست صنعتگران و آن کسی که ماشین بخار را اختراع کرد صورت نگرفت؛ خطای بشر به دست فرانسیس بیکن و بعد اتباع او انجام شد، آن روزی که گفتند: علم همه چیز بشر است (سیانتیسم، اصالت علم)، حل تمام مشکلات را از علم باید بخواهیم. مگر بشر چند تا دشمن دارد؟ جهل است، بیماری است، فقر است، دلهره و اضطراب است، ظلم است، و ...
مادر تمام بدبختیهای بشر جهل و نادانی است. به بشر علم و دانش و آگاهی بده، امّ الامراض را از بین بردهای. جهالت که رفت، تمام اینها از بین رفته است. یکدفعه چنین مسیری برای بشر به وجود آمد. علم حقیقتاً حقیقت مقدسی است. اما علم را از همزاد خودش که ایمان است جدا کردند، گفتند همه کارهایی را هم که در گذشته ایمان میکرد در آینده علم انجام میدهد.
چه تعبیر خوبی دارد رسول اکرم، میفرماید: (کَلِمَةُ الْحِکْمَةِ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ یَطْلُبُها ایْنَما وَجَدَها فَهُوَ احَقُّ بِها)؛[4] حکمت (یعنی علم، دانش، حقیقت) گمشده مؤمن است، آن را هر جا و نزد هرکس پیدا کند میگیرد و خودش را از او سزاوارتر میداند؛ یعنی جای علم آن خانهای است که ایمان هم آنجا هست. اگر علم در خانهای پا بگذارد که همزادش ایمان در آنجا وجود نداشته باشد، در خانه خودش نیست. این تعبیر، تعبیر عجیبی است: (ایْنَما وَجَدَها فَهُوَ احَقُّ بِها). [همچنین علی ع میفرماید:] (خُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنْ اهْلِ النِّفاقِ)،[5] حکمت را فرا گیر و لو از اهل نفاق باشد. (خُذِ الْحِکْمَةَ وَ لَوْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ)؛[6] علم و دانش را دست هرکسی دیدید- و لو دست مشرکان - بگیرید که در دست او عاریه است.
ای برادر بر تو حکمت جاریه است
آن ز ابدال است و بر تو عاریه است [7]
علم مال توست. یعنی چه مال توست؟ آخر او علم را به دست آورده. میگوید: ولی علم در خانه خودش قرار نگرفته، علم باید در خانه ایمان قرار بگیرد و با همزاد خودش زندگی کند و بس.
تمام معجزات را از علم خواستند. یک دشمن انسان ضعف است. علم انسان را قوی میکند. راست هم گفتند، علم به انسان قدرت میدهد، علم قدرت است، توانا بود هرکه دانا بود؛ اما قدرت در مقابل چه؟ در مقابل طبیعت. علم به دست بیاورید تا بیماری را ریشه کن کنید. حرف حسابی است. علم به دست بیاورید تا با فقر مبارزه کنید. نیمی از آن درست است و نیم دیگر نادرست؛ یعنی با علم میشود اقتصاد را توسعه داد، اما فقر که همیشه ناشی از نقص در اقتصاد نیست. علم به دست بیاورید تا بر دلهرهها و اضطرابها فائق بشوید. صددرصد اشتباه از آب درآمد. علم نتوانست با دلهره و اضطراب بشر مبارزه کند. علم به دست بیاورید تا ظلم ریشه کن بشود.
برعکس، علم ابزاری شد در دست ظلم. علم به دست بیاورید تا با آز و حرص یعنی با خودتان مبارزه کنید. اینکه اصلاً هیچ به دست نیامد؛ علم ابزاری شد در دست آزها و حرصها که امروز نتیجهاش را داریم میبینیم.[8]
پی نوشتها:
[1] . روم 56.
[2] . لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 22، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1376ش.
[3] . شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 118، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش.
[4] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 2، ص 100، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[5] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق صالح، صبحی، ص 481، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[6] . طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 134، المکتبة الحیدریة، نجف اشرف، چاپ دوم، 1385ق.
[7] . مثنوی معنوی، دفتر اول، ص 146.
[8] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 22، 461، صدرا، قم، چاپ اول، بیتا.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] فرق بین ایمان و علم چیست؟
- [سایر] فرق بین ایمان و علم چیست؟
- [سایر] علم بهتر است یا مؤمن بودن؟
- [سایر] فرق بین ایمان و علم چیست؟
- [سایر] حلم، علم ، ایمان به چه معنا هستند؟ اصلا علم داشتن که خداوند از آن می گوید چی هست و همین طور ایمان چی هست؟
- [سایر] امام رضا (ع ) فرمود: کافر خوش رو از مومن ترش رو نزد خدا محبوبتر است؛ منظور از ترجیح کافر بر مؤمن در کلام امام علیه السلام چیست؟
- [سایر] تفکیک علم از ایمان چه نتایجی را به بار آورده است؟
- [سایر] بهترین راه برای جمع بین علم و ایمان چیست؟ بطوری که نه از ساحت علم کم شود و نه از ساحت معرفت (دینی و معنویت)، چه پیشنهادی میکنید؟
- [سایر] چرا حضرت ابراهیم(ع) با داشتن ایمان به علم و قدرت خدا باز از خداوند تقاضای زنده شدن پرندگان مرده را کرد؟ آیا بندگان دیگر این حق را ندارند؟
- [سایر] ویژگیهای انسان مسلمان مؤمن از دیدگاه قرآن چیست؟ و انسان مسلمان و مؤمن چه تفاوتهایی با انسان مسیحی مؤمن یا یهودی مؤمن دارد؟
- [آیت الله مظاهری] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند گرچه آن علم، علم دینی نباشد، میشود به او زکات داد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنان چه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد. ولی احتیاط برای اهل علم نگرفتن زکات است مگر در صورتی که از تحصیل مخارج عاجز باشند ولکن جایز است اشتغال به تحصیل علم هر چند باعث عجز از تحصیل نفقه بشود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کافر شهادتین نگوید، ولی قلباً به معنی آن ایمان داشته باشد مسلمان است، اما اگر بر زبان جاری کند و یقین باشد که قلباً به آن ایمان ندارد احتیاط واجب آن است که از او اجتناب شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] فرزندان نابالغ کفار بعد از ایمان آوردن پدران آنها پاک می شوند.
- [آیت الله بهجت] مستحق زکات باید مؤمن (شیعه) باشد، مگر مورد چهارم و هفتم از مصارف زکات، که شرایط خاص خود را دارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه آن علم واجب یا مستحبّ باشد، میشود به او زکاْ داد، و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکاْ دادن به او اشکال دارد، بنابر احتیاط واجب نباید بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [امام خمینی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ باشد میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند شیعه و مؤمن و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد.