حدود «آزادی» در قرآن کریم کدام است؟
جواب اجمالی: آزادی رهایی از قید و بندها و سلطة غیر است قرآن کریم به رعایت حدود الهی سفارش کرده و تجاوز به حدود الهی را معصیت و مستوجب عذاب و عقاب می‌داند. هرگونه آزادی که باعث سلب آزادی دیگران و حتی ضرر و زیان به خویشتن شود آزادی نامشروع است محدودة آزادی‌های مجاز، رعایت حدود الهی و قوانین و احکام خداوند است معارف دینی براساس قوانین خلقت و آفرینش حکیمانه هماهنگ و تنظیم شده است و انحراف از آن‌ها در واقع انحراف از مسیر و حرکت و نظم جهان آفرینش است. یکی از صفات مؤمنان پاسداری و حفاظت از حدود الهی و محدودة آزادی است. جواب تفصیلی: پرسشگر محترم با سلام از این که با این مرکز ارتباط برقرار نموده و پرسش خود را با ما در میان گذاشتید، تشکر می‌کنیم واژة آزادی رهایی از قید و بندها و سلطة غیر است که در حقوق انسان از قبیل آزاد اندیشی، انتخاب عقیده، اظهارنظر و حق انتخاب نظام اجتماعی دل‌خواه، تجلی پیدا می‌کند.[1] دربارة آزادی از نظر قرآن، تذکر چند نکته لازم است: 1 قوانین الهی یا حد و مرز میان آزادی مجاز و غیر مجاز در قرآن کریم: در برخی از آیات قرآن کریم خداوند بعد از بیان برخی از احکام و مقررات الهی می‌فرماید: (... تلک حدود الله ... ؛[2] این‌ها مرزهای الهی هستند...) (حدود) جمع (حد) و در اصل به معنای جلوگیری و منع کردن است، و سپس به هر چیزی که فاصلة میان دو شیء باشد و آن‌ها را از هم متمایز سازد، گفته می‌شود، مثل حد خانه، باغ، حد شهر و کشور و... در قرآن مجید، به قوانین و احکام الهی از آن جهت (حد) و (مرز) گفته می‌شود که مرز میان آزادی مجاز و مفید و طبیعی، با آزادی غیر مجاز و ممنوع می‌باشد که عبور و تجاوز از آن قوانین ممنوع است و تجاوز از حریم آن گناه و جرم شناخته می‌شود و به همین دلیل در آیة مذکور (سورة نساء، آیة 13) احترام و رعایت آن حدود و مرزها و نیز عمل به آن قوانین را اطاعت از خدا و پیامبر و موجب رسیدن به بهشت می‌داند و تجاوز از آن حد و مرز، معصیت خواهد بود. 2 تشخیص آزادی‌های مشروع و عوامل حفظ آن‌ها: اصولا تمام قوانین و احکام الهی دارای یک نوع حد و مرز هستند که برای حفظ و بقای آزادی‌های صحیح و مشروع و شناخت آن قوانین لازم است و باعث تشخیص و شناخت آزادی صحیح از ناصحیح خواهد بود؛ زیرا اگر آن احکام و حدود الهی مورد تجاوز قرار بگیرد، در واقع آزادی خود و دیگران هر دو، مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته است و موجب ظلم خواهد شد و بدیهی است که هر عمل و حرکتی زمانی به عنوان آزادی صحیح و مشروع مطرح است که باعث ضرر و زیان به آزادی دیگران نشود مثلاً: تجاوز به قوانین اخلاقی و پیروی از هواهای نفسانی که گاهی با نام آزادی همراه است، بی‌تردید عامل اسارت روحی و باطنی انسان متجاوز خواهد شد. و این اسارت زمینة اسارت‌های روحی و باطنی دیگران را نیز به دنبال دارد. بنابراین، حدود آزادی همان قوانین و احکام الهی می‌باشند که تجاوز از آن و قدم گذاشتن در مناطق ممنوع عملی ناپسند است و موجب ظلم در حق دیگران و خودش می‌شود، چنان که خداوند متعال از (حدود الله) به عنوان حریم یاد کرده و انسان را از تجاوز به این حدود و حریم، نهی کرده است.[3] 3 محدودة آزادی‌های مجاز و غیرمجاز: قوانین و احکام الهی که به عنوان حدود الهی و مرز میان ممنوع و مجاز می‌باشد، بی‌تردید بخش‌های مجاز آن محدوده و منطقة وسیع آزادی، رشد و تکامل انسان است که در اصل آفرینش انسان براساس حکمت الهی برای او در نظر گرفته شده است و انسان براساس آن آزادی خلق شده و سپس در قوانین تشریعی دین همان آزادی برای او تشریع شده است که در حقیقت این آزادی حق طبیعی و فطری؛ بلکه حق الهی برای انسان شناخته می‌شود و هیچ کس و هیچ قدرتی و حتی خودش حق محدود کردن آن را ندارند و به همین خاطر هرگونه محدودیت در این آزادی ظلم در حق خویشتن یا دیگران می‌باشد و تجاوز و تعدی به حریم آزادی است. برخی از اصحاب پیامبر اکرم r به خاطر رسیدن به ابعاد معنوی معاد و قیامت، بعضی از امور مباح را که در زندگی دنیا موجب سعادت بود ترک کرده بودند، که خداوند متعال آن‌ها را از این کار نهی فرموده است.[4] بنابراین، آزادی که سلب آزادی دیگران را به دنبال داشته باشد، یک نوع لجام گسیختگی و قانون شکنی و تجاوز به حدود الهی است. افراد آگاه و هوشیار که به اصول تقوا و پرهیزگاری پای‌بندند، محرمات را ترک کرده و از حدود الهی تجاوز نمی‌کنند و حتی به مرز گناه نیز نزدیک نمی‌شوند.[5] 4 ترسیم حدود آزادی در قوانین تشریع و تکوین: اصولا از دیدگاه توحیدی و آفرینش حکیمانه الهی، قوانین دینی و تشریعی مکمل قوانین تکوینی و خلقت و آفرینش است و در حقیقت معارف دینی براساس قوانین خلقت و آفرینش حکیمانة خداوند هماهنگ و تنظیم شده است، به همین خاطر انحراف انسان از قوانین و احکام دین، در واقع انحراف از مسیر و حرکت و نظم جهان آفرینش می‌باشد و آزادی به معنای تجاوز از مرز قوانین الهی، نوعی تجاوز و ظلم و نادیده گرفتن حکمت توحیدی در نظام آفرینش می‌باشد که خداوند متعال می‌فرماید: (و این است حدود خدا و کافران (کسانی که به مخالفت برخیزند) را عذابی پر درد خواهد بود.)[6] 5 حافظان قوانین الهی، پاسداران آزادیند: از آن جا که قوانین و احکام الهی را حدود الهی می‌گویند، عبور و تجاوز به آن‌ها مجاز نیست؛ بلکه احترام و حراست از آن‌ها لازم است و آزادی که این حریم را خدشه‌دار ‌کند نامشروع می‌باشد. خداوند متعال یکی از صفات مؤمنان را (پاسداران و حافظان حدود الهی) معرفی می‌کند.[7] برای آگاهی بیشتر به کتاب‌های زیر رجوع کنید: 1 ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج 12، 1371)، همان ج 9، ص 262. 2 سید محمد حسین طباطبایی، مجموعة رسائل (قم؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامی)، ص 346 - 350. 3 جعفر سبحانی، مبانی حکومت اسلامی، ترجمه: داود الهامی، (قم، مؤسسة علمی و فرهنگی سید الشهداء u )، ص 450 - 423. 4 سید محمد حسین طباطبایی، فرازهایی از اسلام، (تهران، نشر جهان آرا)، ص 44 39. -------------------------------------------------------------------------------- [1] - ر. ک: شهید مرتضی مطهری، گفتار های معنوی، (قم؛ انتشارات صدرا)، ص 14. [2] - سورة نساء آیة 13. [3] - ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، نمونة (تهران، دارالکتب الاسلامیه)، ج 2، ص 121 120 ج 3، ص 300 - 352. شهید مرتضی مطهری، همان. [4] - سورة مائده، 87. [5] - ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ج 5، ص 60 - 67. [6] - مجادله، 4؛ ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ج 23، ص 416. [7] - سورة توبه، آیة 112، ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ج 8، ص 153.
عنوان سوال:

حدود «آزادی» در قرآن کریم کدام است؟


پاسخ:

جواب اجمالی:
آزادی رهایی از قید و بندها و سلطة غیر است قرآن کریم به رعایت حدود الهی سفارش کرده و تجاوز به حدود الهی را معصیت و مستوجب عذاب و عقاب می‌داند. هرگونه آزادی که باعث سلب آزادی دیگران و حتی ضرر و زیان به خویشتن شود آزادی نامشروع است محدودة آزادی‌های مجاز، رعایت حدود الهی و قوانین و احکام خداوند است معارف دینی براساس قوانین خلقت و آفرینش حکیمانه هماهنگ و تنظیم شده است و انحراف از آن‌ها در واقع انحراف از مسیر و حرکت و نظم جهان آفرینش است. یکی از صفات مؤمنان پاسداری و حفاظت از حدود الهی و محدودة آزادی است.
جواب تفصیلی:
پرسشگر محترم با سلام از این که با این مرکز ارتباط برقرار نموده و پرسش خود را با ما در میان گذاشتید، تشکر می‌کنیم واژة آزادی رهایی از قید و بندها و سلطة غیر است که در حقوق انسان از قبیل آزاد اندیشی، انتخاب عقیده، اظهارنظر و حق انتخاب نظام اجتماعی دل‌خواه، تجلی پیدا می‌کند.[1] دربارة آزادی از نظر قرآن، تذکر چند نکته لازم است:
1 قوانین الهی یا حد و مرز میان آزادی مجاز و غیر مجاز در قرآن کریم: در برخی از آیات قرآن کریم خداوند بعد از بیان برخی از احکام و مقررات الهی می‌فرماید: (... تلک حدود الله ... ؛[2] این‌ها مرزهای الهی هستند...) (حدود) جمع (حد) و در اصل به معنای جلوگیری و منع کردن است، و سپس به هر چیزی که فاصلة میان دو شیء باشد و آن‌ها را از هم متمایز سازد، گفته می‌شود، مثل حد خانه، باغ، حد شهر و کشور و...
در قرآن مجید، به قوانین و احکام الهی از آن جهت (حد) و (مرز) گفته می‌شود که مرز میان آزادی مجاز و مفید و طبیعی، با آزادی غیر مجاز و ممنوع می‌باشد که عبور و تجاوز از آن قوانین ممنوع است و تجاوز از حریم آن گناه و جرم شناخته می‌شود و به همین دلیل در آیة مذکور (سورة نساء، آیة 13) احترام و رعایت آن حدود و مرزها و نیز عمل به آن قوانین را اطاعت از خدا و پیامبر و موجب رسیدن به بهشت می‌داند و تجاوز از آن حد و مرز، معصیت خواهد بود.
2 تشخیص آزادی‌های مشروع و عوامل حفظ آن‌ها:
اصولا تمام قوانین و احکام الهی دارای یک نوع حد و مرز هستند که برای حفظ و بقای آزادی‌های صحیح و مشروع و شناخت آن قوانین لازم است و باعث تشخیص و شناخت آزادی صحیح از ناصحیح خواهد بود؛ زیرا اگر آن احکام و حدود الهی مورد تجاوز قرار بگیرد، در واقع آزادی خود و دیگران هر دو، مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته است و موجب ظلم خواهد شد و بدیهی است که هر عمل و حرکتی زمانی به عنوان آزادی صحیح و مشروع مطرح است که باعث ضرر و زیان به آزادی دیگران نشود مثلاً: تجاوز به قوانین اخلاقی و پیروی از هواهای نفسانی که گاهی با نام آزادی همراه است، بی‌تردید عامل اسارت روحی و باطنی انسان متجاوز خواهد شد. و این اسارت زمینة اسارت‌های روحی و باطنی دیگران را نیز به دنبال دارد.
بنابراین، حدود آزادی همان قوانین و احکام الهی می‌باشند که تجاوز از آن و قدم گذاشتن در مناطق ممنوع عملی ناپسند است و موجب ظلم در حق دیگران و خودش می‌شود، چنان که خداوند متعال از (حدود الله) به عنوان حریم یاد کرده و انسان را از تجاوز به این حدود و حریم، نهی کرده است.[3]
3 محدودة آزادی‌های مجاز و غیرمجاز:
قوانین و احکام الهی که به عنوان حدود الهی و مرز میان ممنوع و مجاز می‌باشد، بی‌تردید بخش‌های مجاز آن محدوده و منطقة وسیع آزادی، رشد و تکامل انسان است که در اصل آفرینش انسان براساس حکمت الهی برای او در نظر گرفته شده است و انسان براساس آن آزادی خلق شده و سپس در قوانین تشریعی دین همان آزادی برای او تشریع شده است که در حقیقت این آزادی حق طبیعی و فطری؛ بلکه حق الهی برای انسان شناخته می‌شود و هیچ کس و هیچ قدرتی و حتی خودش حق محدود کردن آن را ندارند و به همین خاطر هرگونه محدودیت در این آزادی ظلم در حق خویشتن یا دیگران می‌باشد و تجاوز و تعدی به حریم آزادی است. برخی از اصحاب پیامبر اکرم r به خاطر رسیدن به ابعاد معنوی معاد و قیامت، بعضی از امور مباح را که در زندگی دنیا موجب سعادت بود ترک کرده بودند، که خداوند متعال آن‌ها را از این کار نهی فرموده است.[4]
بنابراین، آزادی که سلب آزادی دیگران را به دنبال داشته باشد، یک نوع لجام گسیختگی و قانون شکنی و تجاوز به حدود الهی است. افراد آگاه و هوشیار که به اصول تقوا و پرهیزگاری پای‌بندند، محرمات را ترک کرده و از حدود الهی تجاوز نمی‌کنند و حتی به مرز گناه نیز نزدیک نمی‌شوند.[5]
4 ترسیم حدود آزادی در قوانین تشریع و تکوین:
اصولا از دیدگاه توحیدی و آفرینش حکیمانه الهی، قوانین دینی و تشریعی مکمل قوانین تکوینی و خلقت و آفرینش است و در حقیقت معارف دینی براساس قوانین خلقت و آفرینش حکیمانة خداوند هماهنگ و تنظیم شده است، به همین خاطر انحراف انسان از قوانین و احکام دین، در واقع انحراف از مسیر و حرکت و نظم جهان آفرینش می‌باشد و آزادی به معنای تجاوز از مرز قوانین الهی، نوعی تجاوز و ظلم و نادیده گرفتن حکمت توحیدی در نظام آفرینش می‌باشد که خداوند متعال می‌فرماید: (و این است حدود خدا و کافران (کسانی که به مخالفت برخیزند) را عذابی پر درد خواهد بود.)[6]
5 حافظان قوانین الهی، پاسداران آزادیند:
از آن جا که قوانین و احکام الهی را حدود الهی می‌گویند، عبور و تجاوز به آن‌ها مجاز نیست؛ بلکه احترام و حراست از آن‌ها لازم است و آزادی که این حریم را خدشه‌دار ‌کند نامشروع می‌باشد. خداوند متعال یکی از صفات مؤمنان را (پاسداران و حافظان حدود الهی) معرفی می‌کند.[7]
برای آگاهی بیشتر به کتاب‌های زیر رجوع کنید:
1 ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج 12، 1371)، همان ج 9، ص 262.
2 سید محمد حسین طباطبایی، مجموعة رسائل (قم؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامی)، ص 346 - 350.
3 جعفر سبحانی، مبانی حکومت اسلامی، ترجمه: داود الهامی، (قم، مؤسسة علمی و فرهنگی سید الشهداء u )، ص 450 - 423.
4 سید محمد حسین طباطبایی، فرازهایی از اسلام، (تهران، نشر جهان آرا)، ص 44 39.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] - ر. ک: شهید مرتضی مطهری، گفتار های معنوی، (قم؛ انتشارات صدرا)، ص 14.
[2] - سورة نساء آیة 13.
[3] - ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، نمونة (تهران، دارالکتب الاسلامیه)، ج 2، ص 121 120 ج 3، ص 300 - 352. شهید مرتضی مطهری، همان.
[4] - سورة مائده، 87.
[5] - ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ج 5، ص 60 - 67.
[6] - مجادله، 4؛ ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ج 23، ص 416.
[7] - سورة توبه، آیة 112، ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، همان، ج 8، ص 153.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین