قرآن کریم، کتاب آسمانی است که از ناحیه خدا، برای سعادت و راه یابی انسان به سوی حق، بر آخرین پیام آور الاهی، محمد بن عبد الله (ص) فرستاده شد. قرآن معجزه جاوید پیامبر اسلام (ص) است. این کتاب در طول 23 سال از طریق وحی تدریجاً بر رسول خدا (ص) نازل شد. پیغمبر اکرم (ص) آیات قرآن را بر مردم می‌خواند و جاذبه این آیات، افراد را به سوی اسلام می‌کشید. قرآن مجموعه 114 سوره است و مجموع این سوره ها بر حدود 6205 آیه مشتمل است و همه این آیات مجموعاً در حدود 77807 کلمه است که از این تعداد کلمات 45653 مکی و 32154 مدنی است . [1] از آن جا که قرآن آخرین کتاب آسمانی برای هدایت انسان است. بنابراین کامل ترین کتاب هدایت الی الله نیز می باشد. برای معرفی قرآن باید به خود قرآن مراجعه نمود. وقتی به قرآن مراجعه می کنیم، می بینیم که این کتاب عظیم برای خود اوصافی ذکر می کند که این اوصاف حاکی از بخش هایی از حقیقت او است، برخی از این اوصاف به قرار زیر است: 1. "ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین"؛ [2] این کتاب بدون هیچ ابهامی روشنگر راه تقوا پیشگان است. در این آیه شریفه، قرآن خود را کتابی معرفی می کند که هیچ نقطه ابهامی در آن یافت نمی شود. اگر به شواهد و اسناد تاریخی رجوع کنیم در خواهیم یافت که جز قرآن، که این گونه سخن می گوید، کتابی دیگر را نمی توان یافت که چنین ادعایی شگفت داشته باشد. بنابر این اولین صفت قرآن این است که نقطه ابهام و تاریکی که قابل برطرف شدن و دست نیافتنی باشد، در آن یافت نمی شود. 2. پس از آن می فرماید: "دی للمتقین"؛ راهنمای پرهیزکاران است. 3. "ذا بصائر من ربکم و هدی و رحمة لقوم یوقنون"؛ [3] این آیات قرآن است، مایه بصیرت ها از جانب پرودگار شما و هدایت و رحمت برای گروهی که ایمان آورند. 4. در آیه دیگر می فرماید: "ذا بصائر للنّاس و هدی و رحمة لقوم یوقنون"؛ [4] این قرآن برای عموم مردم مایه بصیرت بسیار و برای اهل یقین موجب هدایت و رحمت پرودگار است. 5. "... قد جاءکم مّن الله نور و کتاب مّبین، یهدی به الله من اتّبع رضوانه سبل السّلام و یخرجهم مّن الظّلمات الی النّور باذنه و یهدیهم الی صراط مّستقیم"؛ [5] پیامبر ما، که بسیاری از حقایق کتاب آسمانی را که شما کتمان می‌کردید روشن می‌سازد، به سوی شما آمد و از بسیاری از آن، (که فعلًا افشای آن مصلحت نیست) صرف نظر می‌نماید. (آری،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد. خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه‌های سلامت، هدایت می‌کند و به فرمان خود، از تاریکی ها به سوی روشنایی می‌برد و آنها را به سوی راه راست، رهبری می‌نماید. در این آیات نکاتی نهفته است که معرف قرآن است: الف. این کتاب، کتاب هدایت، رحمت، بصیرت و نور است. ب. هر کس به این کتاب که ابهامی در آن نیست، رجوع کند، هدایت می شود. ج. متقین، اهل ایمان و صاحبان یقین، نزد این کتاب جایگاه والایی دارند. رسول خدا (ص) رسماً بر قرآن (تحدی‌) کرد؛ یعنی مدعی شد که قرآن کار من نیست، کار خدا است و از من و هیچ بشر دیگر ساخته نیست که مانند آن را بیاورد و اگر باور ندارید آزمایش کنید و از هر کسی می‌خواهید کمک بگیرید، ولی بدانید که اگر جن و انس پشت به پشت هم دهند که مانند آن را بیاورند، قادر نخواهند بود: "قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی‌ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً"؛ [6] این آیه با صراحت تمام، همه جهانیان را اعم از کوچک و بزرگ، عرب و غیر عرب، انسان ها و حتی موجودات عاقل غیر انسانی، دانشمندان، فلاسفه، ادبا، مورخان، نوابغ و ... را بدون استثنا دعوت به مقابله با قرآن کرده است و می‌گوید اگر فکر می‌کنید قرآن سخن خدا نیست و ساخته مغز بشر است، شما هم انسان هستید، همانند آن را بیاورید. این دعوت به مقابله که در اصطلاح علمای عقاید،" تحدی" نامیده می‌شود، یکی از ارکان هر معجزه است، و هر جا چنین تعبیری به میان آمد به روشنی می‌فهمیم که آن موضوع، از معجزات است. [7] قرآن مطالب و معانی گسترده‌ای آورد و به طوری طرح کرد که بعدها منبع الهام شد، هم برای فلاسفه و هم برای علمای حقوق و فقه و اخلاق و تاریخ و... قرآن در پیوند انسان با خدا زیباترین بیان ها را آورده است. قرآن، تورات و انجیل را تصدیق کرده، ولی گفت در این کتاب ها تحریف صورت گرفته و دست‌ خیانتکار بشر در آن وارد شده است. قرآن اغلاط این دو کتاب را در الهیات، در قصص پیامبران و در پاره‌ای مقررات تصحیح کرد. قرآن، خدا را از چیزهایی نظیر کشتی گرفتن، و پیامبران را از نسبت های ناروایی که در کتب پیشین آمده بود تنزیه کرد و این خود دلیل دیگری است بر حقانیت این کتاب. [8] مسلمانان از صدر اسلام تا عصر حاضر اهتمام بی‌نظیری در امر قرآن نشان داده‌اند که نشانه شیفتگی آنها نسبت به قرآن است. قرآن در زمان رسول اکرم به وسیله گروهی که خود آن حضرت معین کرده بودند - که به نام (کاتبان وحی‌) معروف شدند - نوشته می‌شد. به علاوه غالب مسلمانان اعم از مرد و زن، کوچک و بزرگ، عشق عجیبی به حفظ همه و یا اکثر آیات قرآن داشتند، قرآن را در نمازها می‌خواندند و در غیر نمازها تلاوت آن را ثواب می‌دانستند، و از تلاوت آن لذت می‌بردند و مایه آرامش روح آنها بود. عشق و علاقه مسلمین به قرآن منشاء و مبداء یک سلسله علوم ادبی و عقلی شد که اگر قرآن نمی‌بود این علوم به وجود نمی‌آمد. قرآن در سبک هم بی نظیر است، سبک قرآن نه شعر است و نه نثر. اما شعر نیست برای این که وزن و قافیه ندارد. سبک و اسلوب قرآن نه سابقه دارد و نه لاحقه، یعنی نه قبلا کسی با این سبک سخن گفته است و نه بعداً کسی با همه دعوت ها و مبارزه طلبی های قرآن توانسته است با آن رقابت کند و یا از آن تقلید نماید. خلاصه این که مسلمانان در هر عصری متناسب با امکانات فکری و عملی خود تحت تاثیر شوق و عشقی که به کتاب آسمانی خود داشتند درباره قرآن کار کرده‌اند، از قبیل یاد گرفتن و به خاطر سپردن، قرائت نزد استادان قرائت و تجوید، تفسیر معانی، توضیح و شرح لغات قرآن در کتب لغت مخصوص این کار، بر شمردن آیات و کلمات و حتی حروفی که در مجموع قرآن به کار رفته است، تدقیق در معانی آن و استفاده از آن در مسائل حقوقی، اخلاقی، اجتماعی، فلسفی، عرفانی، علمی و ... . [9] پی نوشت: [1] نک: سایت دانشنامه موضوعی قرآن وابسته به مرکز فرهنگ و معارف قرآن. [2] اسراء، 88. [3] اعراف، 203. [4] جاثیه، 20. [5] مائده، 15 و 16. [6] بقره،1 و 2. [7] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 274، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374. [8] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 2، ص 212-213 صدرا، تهران، چاپ چهارم، 1380. [9] همان. منبع:islamquest.net
قرآن کریم، کتاب آسمانی است که از ناحیه خدا، برای سعادت و راه یابی انسان به سوی حق، بر آخرین پیام آور الاهی، محمد بن عبد الله (ص) فرستاده شد. قرآن معجزه جاوید پیامبر اسلام (ص) است. این کتاب در طول 23 سال از طریق وحی تدریجاً بر رسول خدا (ص) نازل شد. پیغمبر اکرم (ص) آیات قرآن را بر مردم میخواند و جاذبه این آیات، افراد را به سوی اسلام میکشید. قرآن مجموعه 114 سوره است و مجموع این سوره ها بر حدود 6205 آیه مشتمل است و همه این آیات مجموعاً در حدود 77807 کلمه است که از این تعداد کلمات 45653 مکی و 32154 مدنی است . [1] از آن جا که قرآن آخرین کتاب آسمانی برای هدایت انسان است. بنابراین کامل ترین کتاب هدایت الی الله نیز می باشد.
برای معرفی قرآن باید به خود قرآن مراجعه نمود. وقتی به قرآن مراجعه می کنیم، می بینیم که این کتاب عظیم برای خود اوصافی ذکر می کند که این اوصاف حاکی از بخش هایی از حقیقت او است، برخی از این اوصاف به قرار زیر است:
1. "ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین"؛ [2] این کتاب بدون هیچ ابهامی روشنگر راه تقوا پیشگان است.
در این آیه شریفه، قرآن خود را کتابی معرفی می کند که هیچ نقطه ابهامی در آن یافت نمی شود. اگر به شواهد و اسناد تاریخی رجوع کنیم در خواهیم یافت که جز قرآن، که این گونه سخن می گوید، کتابی دیگر را نمی توان یافت که چنین ادعایی شگفت داشته باشد. بنابر این اولین صفت قرآن این است که نقطه ابهام و تاریکی که قابل برطرف شدن و دست نیافتنی باشد، در آن یافت نمی شود.
2. پس از آن می فرماید: "دی للمتقین"؛ راهنمای پرهیزکاران است.
3. "ذا بصائر من ربکم و هدی و رحمة لقوم یوقنون"؛ [3] این آیات قرآن است، مایه بصیرت ها از جانب پرودگار شما و هدایت و رحمت برای گروهی که ایمان آورند.
4. در آیه دیگر می فرماید: "ذا بصائر للنّاس و هدی و رحمة لقوم یوقنون"؛ [4] این قرآن برای عموم مردم مایه بصیرت بسیار و برای اهل یقین موجب هدایت و رحمت پرودگار است.
5. "... قد جاءکم مّن الله نور و کتاب مّبین، یهدی به الله من اتّبع رضوانه سبل السّلام و یخرجهم مّن الظّلمات الی النّور باذنه و یهدیهم الی صراط مّستقیم"؛ [5] پیامبر ما، که بسیاری از حقایق کتاب آسمانی را که شما کتمان میکردید روشن میسازد، به سوی شما آمد و از بسیاری از آن، (که فعلًا افشای آن مصلحت نیست) صرف نظر مینماید. (آری،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد. خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راههای سلامت، هدایت میکند و به فرمان خود، از تاریکی ها به سوی روشنایی میبرد و آنها را به سوی راه راست، رهبری مینماید.
در این آیات نکاتی نهفته است که معرف قرآن است:
الف. این کتاب، کتاب هدایت، رحمت، بصیرت و نور است.
ب. هر کس به این کتاب که ابهامی در آن نیست، رجوع کند، هدایت می شود.
ج. متقین، اهل ایمان و صاحبان یقین، نزد این کتاب جایگاه والایی دارند.
رسول خدا (ص) رسماً بر قرآن (تحدی) کرد؛ یعنی مدعی شد که قرآن کار من نیست، کار خدا است و از من و هیچ بشر دیگر ساخته نیست که مانند آن را بیاورد و اگر باور ندارید آزمایش کنید و از هر کسی میخواهید کمک بگیرید، ولی بدانید که اگر جن و انس پشت به پشت هم دهند که مانند آن را بیاورند، قادر نخواهند بود:
"قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً"؛ [6] این آیه با صراحت تمام، همه جهانیان را اعم از کوچک و بزرگ، عرب و غیر عرب، انسان ها و حتی موجودات عاقل غیر انسانی، دانشمندان، فلاسفه، ادبا، مورخان، نوابغ و ... را بدون استثنا دعوت به مقابله با قرآن کرده است و میگوید اگر فکر میکنید قرآن سخن خدا نیست و ساخته مغز بشر است، شما هم انسان هستید، همانند آن را بیاورید. این دعوت به مقابله که در اصطلاح علمای عقاید،" تحدی" نامیده میشود، یکی از ارکان هر معجزه است، و هر جا چنین تعبیری به میان آمد به روشنی میفهمیم که آن موضوع، از معجزات است. [7] قرآن مطالب و معانی گستردهای آورد و به طوری طرح کرد که بعدها منبع الهام شد، هم برای فلاسفه و هم برای علمای حقوق و فقه و اخلاق و تاریخ و... قرآن در پیوند انسان با خدا زیباترین بیان ها را آورده است. قرآن، تورات و انجیل را تصدیق کرده، ولی گفت در این کتاب ها تحریف صورت گرفته و دست خیانتکار بشر در آن وارد شده است. قرآن اغلاط این دو کتاب را در الهیات، در قصص پیامبران و در پارهای مقررات تصحیح کرد. قرآن، خدا را از چیزهایی نظیر کشتی گرفتن، و پیامبران را از نسبت های ناروایی که در کتب پیشین آمده بود تنزیه کرد و این خود دلیل دیگری است بر حقانیت این کتاب. [8] مسلمانان از صدر اسلام تا عصر حاضر اهتمام بینظیری در امر قرآن نشان دادهاند که نشانه شیفتگی آنها نسبت به قرآن است. قرآن در زمان رسول اکرم به وسیله گروهی که خود آن حضرت معین کرده بودند - که به نام (کاتبان وحی) معروف شدند - نوشته میشد. به علاوه غالب مسلمانان اعم از مرد و زن، کوچک و بزرگ، عشق عجیبی به حفظ همه و یا اکثر آیات قرآن داشتند، قرآن را در نمازها میخواندند و در غیر نمازها تلاوت آن را ثواب میدانستند، و از تلاوت آن لذت میبردند و مایه آرامش روح آنها بود. عشق و علاقه مسلمین به قرآن منشاء و مبداء یک سلسله علوم ادبی و عقلی شد که اگر قرآن نمیبود این علوم به وجود نمیآمد. قرآن در سبک هم بی نظیر است، سبک قرآن نه شعر است و نه نثر. اما شعر نیست برای این که وزن و قافیه ندارد. سبک و اسلوب قرآن نه سابقه دارد و نه لاحقه، یعنی نه قبلا کسی با این سبک سخن گفته است و نه بعداً کسی با همه دعوت ها و مبارزه طلبی های قرآن توانسته است با آن رقابت کند و یا از آن تقلید نماید.
خلاصه این که مسلمانان در هر عصری متناسب با امکانات فکری و عملی خود تحت تاثیر شوق و عشقی که به کتاب آسمانی خود داشتند درباره قرآن کار کردهاند، از قبیل یاد گرفتن و به خاطر سپردن، قرائت نزد استادان قرائت و تجوید، تفسیر معانی، توضیح و شرح لغات قرآن در کتب لغت مخصوص این کار، بر شمردن آیات و کلمات و حتی حروفی که در مجموع قرآن به کار رفته است، تدقیق در معانی آن و استفاده از آن در مسائل حقوقی، اخلاقی، اجتماعی، فلسفی، عرفانی، علمی و ... . [9]
پی نوشت:
[1] نک: سایت دانشنامه موضوعی قرآن وابسته به مرکز فرهنگ و معارف قرآن.
[2] اسراء، 88.
[3] اعراف، 203.
[4] جاثیه، 20.
[5] مائده، 15 و 16.
[6] بقره،1 و 2.
[7] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 274، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374.
[8] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 2، ص 212-213 صدرا، تهران، چاپ چهارم، 1380.
[9] همان.
منبع:islamquest.net
- [سایر] قرآن چگونه کتابی است؟
- [سایر] تفسیر عیّاشی چگونه کتابی و برای چه قرنی است؟
- [سایر] چه کتابی دربردارنده آیات قرآن که در شأن امام مهدی (عج) نازل شده، میباشد؟
- [سایر] آیا حضرت مهدی (علیه السلام) دین جدید و کتابی غیر از قرآن می آورد؟
- [سایر] قرآن چگونه کتابی است؟ رمزی؟ ساده و روشن؟ یا تمثیلی و محتاج تاویل؟
- [سایر] با سلام لطفا درمورد موضوعات زیر مطالب یا کتابی را معرفی نمایید 1-کتاب صحیح بخاری 2-روش گرداوری قران
- [سایر] با توجه به این که قرآن کتابی مبین و تبیان لکل شیء است، شرایط فهم آیات آن چیست؟
- [سایر] آیا قرآن کتابی است که برای گروه خاصی نازل شده و یا اینکه اختصاص به همه مردم جهان دارد؟
- [سایر] کتابی به نام الفرقان الحق چاپ شده و در آن آیاتی از قرآن حذف شده چگونه این عمل با آیه 19 از سوره حجر سازگار است؟
- [سایر] بسم الله الرحمن الرحیم.سلام.حقیقتش دنبال کتابی هستم که به وسیله ان بخشی از جستجویم کم شود .حقیقتش ان است که فکر می کنم در قران عظیم کلماتی که با ال شروع شده اند نسبت به کلمات مشابه خود برتری دارند .مثلا ظاهرا الرسول در بسیاری از مواقع به شخص رسول الله (ص) اشاره دارد .ولی سایر رسولان در خیلی از مواقع بدون ال امده اند .یا الائمه با ائمه متفاوت است .یا جایی اگر الکفار امده کفار خاصی را می رساند در مقایسه با کفار بدون ال. دنبال کتابی می گردم که کلیه اسمهای قرانی در ان امده باشد .یا نزدیک به این معنی .برای تحقیق دنبال چنین کتابی هستم .ببینید دنبال کتاب نحو عربی نیستم ها .بلکه دنبال کتابی تحقیقی هستم در مورد معرفه در قران که ضمنا حتی الامکان کلیه اسمهایی را که هم در قران به صورت نکره و هم معرفه اورده در ان باشد . ایا شما چنین کتابی را سراغ دارید؟ خدا به شما جزای خیر بدهد
- [آیت الله اردبیلی] نیم خورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی، نجس و خوردن آن حرام است و نیم خورده حیوانات حرام گوشت پاک است، ولی خوردن آن مکروه میباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نیمخورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی نجس و خوردن آن حرام است؛ بلکه بنا بر احتیاط باید از نیمخورده اهل کتاب اجتناب کرد و نیمخورده حیوانات حرامگوشت، پاک و خوردن آن (مگر در مورد گربه) مکروه میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] نیم خورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی نجس و خوردن ان حرام است و نیم خورده حیوانات حرام گوشت پاک و خوردن ان در غیر گربه مکروه است
- [آیت الله اردبیلی] اگر به واسطه تقصیر در ندانستن مسأله، نجاست چیز نجسی را نداند مثلاً نداند عرق کافر غیر کتابی نجس است و با بدن یا لباس آلوده به آن نماز بخواند، نمازش باطل است.
- [آیت الله خوئی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده، نقل نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر به واسطه ندانستن مساله نجس بودن چیز نجسی را نداند مثل ان که نداند عرق کافر غیر کتابی نجس است و با ان نماز بخواند در صورتی که جاهل مقصر باشد نمازش باطل است
- [آیت الله وحید خراسانی] نیم خورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی نجس و خوردن ان حرام است و نیم خورده حیوانات حرام گوشت پاک و خوردن ان در غیر گربه مکروه است
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بخواهد خبری را که نمی داند راست است یا دروغ نقل کند ، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته ، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله سبحانی] اگر بخواهد خبری را که نمی داند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.