با توجه به این که قرآن کتابی مبین و تبیان لکل شیء است، شرایط فهم آیات آن چیست؟
قرآن معجزه جاودان پیامبر اسلام (ص) است که از این حیث نیز خارق العاده و غیر طبیعی است و قابل مقایسه با کتب معمولی نیست؛ یعنی گر چه قرآن خود مبین و مُبَیِّن سایر امور است و در قالب الفاظ و عباراتی ساده، رسا، موزون، با فصاحت و بلاغت عالی است، اما بیانگر معارف و حقایقی است که فراتر از درک عادی و حسی و طبیعی بشر است. گر چه الفاظ و عبارات آن ساده و قابل فهم و موسیقی آن جذاب و گیراست، اما ادراک کُنه معارف آن و استخراج احکام فقهی آن ثقیل و سنگین است. پس علی رغم مبین و تبیان بودن، عالم و عامل شدن به آن نیازمند فهم و ادراک است.   ظاهر قرآن برای همگان قابل فهم است؛ زیرا - برای آشنای به فرهنگ و زبان عرب این امر کاملاً محسوس و ملموس است که - از کلمات و عبارات غامض و پیچیده و نامأنوس عرب استفاده نکرده است و از لهجه‏ها و پیچ و خم آنها به دور است، بلکه با هر لهجه‏ای، مفهوم است و معنا دارد.   به علاوه از اصطلاحات و غموضات علوم نیز مبرا است، پس مراجعه به آن نیازمند تخصص در علم و فن خاصی نیست.   لکن کسی که به دنبال فهم ظاهر قرآن است، باید آیات مطلق و مقید، عام و خاص، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و ظاهر و باطن و ... آن را بشناسد و آن آیات را در کنار هم قرار دهد، تا مطلب کاملا روشن ‏شود و هیچ ابهام و تردیدی در معنای آیات باقی نماند.   از این رو است که قرآن نیازمند مفسّر و مبیّنی چون رسول اللَّه (ص) و ائمه معصومین ‏(ع) گردیده است. همین امر سبب شده تا در اثر فاصله از زمان معصوم (ع)، علما ی متبحر به جمع آوری روایات تفسیری و شرح و بسط و جمع بندی آنها در کنار آیات قرآن همّت گماردند، تا این خوان گسترده الاهی همیشه برای همگان قابل بهره برداری و عمل بماند.   قرآن علاوه بر معانی ظاهری، معانی متعدد باطنی نیز دارد، ولی باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که پی بردن به جمیع بطون آیات جز برای پیامبر و امام معصوم ممکن نیست.     بر این اساس می توان گفت که فهم قرآن دوگونه شرایط را طالب است:   أ:ابزار ظاهری: مثل آشنایی به زبان عرب و ظرافت‏ها و معانی آن؛ و تاریخ اسلام و گردآوری شأن نزول‏ها و احادیث تفسیری؛ و شناخت عام و خاص، مطبق و مقید، ناسخ و منسوخ آن.   ب: ابزار معنوی: خلوص و طهارت روح و بصیرت باطن که با تقوای الهی حاصل می‏شوند؛ پس نبود موانع جهالت و غفلت از یک سو؛ و نبود خبث درون و زنگار قلب و کوردلی از سویی دگر؛ و زدودن عوامل اینها یعنی استکبار و غرور و خودمحوری، نیز شرط تحقق فهم و ادراک قرآن می‏باشند.
عنوان سوال:

با توجه به این که قرآن کتابی مبین و تبیان لکل شیء است، شرایط فهم آیات آن چیست؟


پاسخ:

قرآن معجزه جاودان پیامبر اسلام (ص) است که از این حیث نیز خارق العاده و غیر طبیعی است و قابل مقایسه با کتب معمولی نیست؛ یعنی گر چه قرآن خود مبین و مُبَیِّن سایر امور است و در قالب الفاظ و عباراتی ساده، رسا، موزون، با فصاحت و بلاغت عالی است، اما بیانگر معارف و حقایقی است که فراتر از درک عادی و حسی و طبیعی بشر است. گر چه الفاظ و عبارات آن ساده و قابل فهم و موسیقی آن جذاب و گیراست، اما ادراک کُنه معارف آن و استخراج احکام فقهی آن ثقیل و سنگین است. پس علی رغم مبین و تبیان بودن، عالم و عامل شدن به آن نیازمند فهم و ادراک است.   ظاهر قرآن برای همگان قابل فهم است؛ زیرا - برای آشنای به فرهنگ و زبان عرب این امر کاملاً محسوس و ملموس است که - از کلمات و عبارات غامض و پیچیده و نامأنوس عرب استفاده نکرده است و از لهجه‏ها و پیچ و خم آنها به دور است، بلکه با هر لهجه‏ای، مفهوم است و معنا دارد.   به علاوه از اصطلاحات و غموضات علوم نیز مبرا است، پس مراجعه به آن نیازمند تخصص در علم و فن خاصی نیست.   لکن کسی که به دنبال فهم ظاهر قرآن است، باید آیات مطلق و مقید، عام و خاص، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و ظاهر و باطن و ... آن را بشناسد و آن آیات را در کنار هم قرار دهد، تا مطلب کاملا روشن ‏شود و هیچ ابهام و تردیدی در معنای آیات باقی نماند.   از این رو است که قرآن نیازمند مفسّر و مبیّنی چون رسول اللَّه (ص) و ائمه معصومین ‏(ع) گردیده است. همین امر سبب شده تا در اثر فاصله از زمان معصوم (ع)، علما ی متبحر به جمع آوری روایات تفسیری و شرح و بسط و جمع بندی آنها در کنار آیات قرآن همّت گماردند، تا این خوان گسترده الاهی همیشه برای همگان قابل بهره برداری و عمل بماند.   قرآن علاوه بر معانی ظاهری، معانی متعدد باطنی نیز دارد، ولی باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که پی بردن به جمیع بطون آیات جز برای پیامبر و امام معصوم ممکن نیست.     بر این اساس می توان گفت که فهم قرآن دوگونه شرایط را طالب است:   أ:ابزار ظاهری: مثل آشنایی به زبان عرب و ظرافت‏ها و معانی آن؛ و تاریخ اسلام و گردآوری شأن نزول‏ها و احادیث تفسیری؛ و شناخت عام و خاص، مطبق و مقید، ناسخ و منسوخ آن.   ب: ابزار معنوی: خلوص و طهارت روح و بصیرت باطن که با تقوای الهی حاصل می‏شوند؛ پس نبود موانع جهالت و غفلت از یک سو؛ و نبود خبث درون و زنگار قلب و کوردلی از سویی دگر؛ و زدودن عوامل اینها یعنی استکبار و غرور و خودمحوری، نیز شرط تحقق فهم و ادراک قرآن می‏باشند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین