پاسخ اجمالی: محمد بن مسعود بن محمد بن عیاشی سمرقندی، کنیهاش ابو النضر و معروف به (عیّاشی)، فقیه بزرگوار و عالم وارستهای است که در رشتههای: فقه، ادب، حدیث و تفسیر تبحّر فراوان داشته است. او از اعیان علما و از اکابر فقهای شیعه، معاصر مرحوم ثقة الاسلام کلینی بوده است. عیّاشی تفسیری دارد که با عنوان (تفسیر العیّاشی) معروف شده و از تفسیرهای کهن امامیه است که متعلق به عصر غیبت صغرا(260- 329) میباشد. تفسیر عیّاشی بر اساس روایات و احادیث نوشته شده و متضمّن مناقب خاندان رسالت و اهل بیت عصمت(ع) میباشد و از تفاسیر مأثور شیعه امامیه است؛ با این حال، به دلیل توجّه مؤلّف به آیات الاحکام، ویژگی فقهی این تفسیر بیشتر از دیگر تفاسیر کهن امامیه، همچون تفسیر فرات کوفی و تفسیر علی بن ابراهیم قمّی است. پاسخ تفصیلی: محمد بن مسعود بن محمد بن عیاشی سمرقندی، کنیهاش ابو النضر و معروف به (عیّاشی)،[1] فقیه بزرگوار و عالم وارستهای است که در رشتههای: فقه، ادب، حدیث و تفسیر تبحّر فراوان داشته است. او از اعیان علما و از اکابر فقهای شیعه، معاصر مرحوم ثقة الاسلام کلینی بوده است.[2] عیاشی در آغاز با توجه به محیط نشو و نمای خود که حدود سمرقند و بخارا بوده و اکثر ساکنان آن دیار از فقه اهل سنت پیروی میکردند، پیرو مکتب فقهی اهل سنت بود، ولی در اثر مطالعه و ممارست در کتابهای شیعه، توفیق نصیب او گردید و مکتب پر فیض فقه جعفری را پذیرفت[3] و تمامی تَرکه پدر را که بالغ بر سیصد هزار دینار بود در راه علم و نشر حدیث انفاق و خرج نمود.[4] نجاشی درباره او میگوید: ([عیّاشی] ثقة و مورد اعتماد، بسیار راستگو، و از بزرگان طائفه امامیه است ... خانهاش همانند مسجد پُر از جمعیت قاری، محدّث، عالم، دانشجو و مفسر میگردید).[5] ایشان دانشمندی توانا بوده که شاگردان زیادی را تربیت کرده است.[6] از جمله شاگردان او، کشّی، صاحب رجال معروف (إختیار معرفة الرجال) است که از عیاشی روایت نقل میکند.[7] عیّاشی در علم طب، نجوم، قیافه و فقه کتابهای زیادی نوشته است.[8] مهمترین تألیف او تفسیر اوست که به آن خواهیم پرداخت. مورّخان تاریخ وفات او را 320 هجری دانستهاند.[9] درباره اینکه آیا نوشتههای عیّاشی اعتبار دارد یا نه، دو پاسخ داده شده است: 1. همانطور که گفته شد عیّاشی در سنین جوانی از تسنن به تشیّع گرایش پیدا کرده است و سالیانی دراز پس از آن تاریخ زنده بوده و کتابهایی نوشته؛ پس حتماً نوشته‌های قبلی خود را از بین برده است. چنین شخصی که درباره او مدحهایی گفتهاند (مانند ثقه، صدوق، عین من عیون هذه الطائفه)[10] اگر مثلاً در 25 سالگی کتابی را به شیوه و افکار اهل تسنّن نوشته و سپس از علمای بزرگ شیعه شده، حتماً آنرا از بین میبرد یا تذکّر میدهد که آن کتاب معتبر نیست.[11] 2. حدیث شیعه و سنّی به هم اشتباه نمیشود؛ زیرا سبک آن دو فرق میکند. کسی که با علم حدیث آشنایی داشته باشد، با ملاحظه کتاب میفهمد که این حدیث شیعی است یا سنّی. سبک سلسله سند و منقول عنه بسیار فرق دارد؛ حتی راویان دو فرقه نیز از هم متمایزند. اهل سنت روایات را از پیامبر(ص) و اصحاب نقل میکنند؛ در حالی که شیعه روایات را از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل مینماید؛ یعنی بر فرض که تألیفات وی بخشی در زمان سنّی بودن و قسمتی در زمان شیعه بودنش باشد، ضرری ندارد و قابل تشخیص است.[12] معرّفی تفسیر عیّاشی عیّاشی تفسیری دارد که با عنوان (تفسیر العیّاشی) معروف شده و از تفسیرهای کهن امامیه است که متعلق به عصر غیبت صغرا(260- 329) میباشد. تفسیر عیّاشی بر اساس روایات و احادیث نوشته شده و متضمّن مناقب خاندان رسالت و اهل بیت عصمت(ع) میباشد و از تفاسیر مأثور شیعه امامیه است؛[13] با این حال، به دلیل توجّه مؤلّف به آیات الاحکام، ویژگی فقهی این تفسیر بیشتر از دیگر تفاسیر کهن امامیه، همچون تفسیر فرات کوفی و تفسیر علی بن ابراهیم قمّی است. برای نمونه؛ عیّاشی در ذیل آیه شریفه (کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌)،[14] و آیه بعد از آن[15] هشت تا روایت فقهی ذکر میکند،[16] در حالی که تفسیر قمّی هیچ روایت فقهی نقل نمیکند.[17] و مواردی دیگری[18] که با تحقیق و جستجو چنین مطلبی به دست میآید. روش تفسیر عیّاشی عیّاشی؛ نخست در مقدمهای کوتاه، به ذکر احادیثی درباره فضیلت قرآن کریم، ترک روایت احادیث مخالف با قرآن، مطالب مذکور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار(ع) برای فهم و تفسیر قرآن، پرداخته است.[19] سپس در تفسیر آیات قرآن کریم به نقل روایاتی از ائمه(ع) درباره اعتقادات و آموزههای شیعی –به ویژه در فضائل اهل بیت(ع) و منقصت دشمنان ایشان- میپردازد. بیشتر این روایات از امام باقر و امام صادق(ع) نقل شده است. متن موجود تفسیر عیّاشی نوشتهای مرسل است که در آن اسناد احادیث ذکر نشده است و تفسیر قرآن کریم را از ابتدا تا سوره کهف در بر دارد، اما بر اساس مطالبی که از این تفسیر در آثار دورههای بعدی آمده، احتمالاً در اصل شامل تمامی قرآن بوده است. نوشته موجود ظاهراً اندکی پس از وفات مؤلف تدوین یافته است.[20] تدوین کننده، بنابر گزارش خود وی اسناد را حذف کرده تا در فرصتی مناسب، این متن را نزد کسی که آنرا به طریق سماع یا اجازه از مؤلّف یا احتمالاً از شاگردان وی به دست آورده، برخواند.[21] به هر حال، در اعتبار این تفسیر این نکته قابل دقت است که غالب روایات آن مستند میباشد؛ اگرچه نسخه برداران سندها را حذف کرده و تنها متن روایت را نقل کردهاند و نسخه موجود مختصر شده است. یکی از نسخه برداران کتاب برای سهولت مطالعه و آسانی استنساخ و نیافتن مؤلّف برای اجازه نقل، برخی از راویان سندها را حذف کرده؛ اگرچه نقل شده است که تفسیر عیاشی تا ائمه(ع) سند داشته است. این عالم به خیال خود احتیاطی کرده؛ ولی این کارش برای شیعه بسیار زیان داشته است. البتّه کتابی که مسند بوده و مرسل شده، با کتابی که از اول مرسل باشد، از نظر اعتبار بسیار تفاوت دارد. افزون بر آن، روایات این کتاب احیاناً با روایات (تفسیر قمّی)، (اصول کافی)، (من لا یحضره الفقیه) و (تهذیب الاحکام) توافق کامل دارد که امتیازی برای آن به حساب میآید. این مطلب با مراجعه به پاورقی نسخه چاپی (که توسط محقق گرامی سید هاشم رسولی محلاتی انجام گرفته،) روشن میشود؛ زیرا در پاورقی از این منابع حدیثی و تفسیری مأخذ داده شده و این وجه اعتباری است برای تفسیر عیّاشی.[22] تفسیر عیّاشی از تفسیرهای روایی و مأثور بسیار مشهور و مورد اطمینان است که از طرف دانشمندان گذشته و حال مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبائی(ره) در مقدمه‌ای که بر تفسیر یاد شده نوشته، آورده است: (یکی از بهترین چیزهایی که از گذشتگان به ما ارث رسیده، تفسیر عیّاشی است).[23] از تفسیر عیّاشی نسخههای خطی و چاپهای مختلفی در دست است، از جمله چاپ هاشم رسولی محلاتی در 1340ش. بنیاد بعثت قم نیز این تفسیر را در سال 1379ش در قم چاپ کرده است. در تصحیح این چاپ از تمام نسخههای موجود استفاده نشده، اما در آن 116 مورد از نصوص مفقود - که در دیگر متون امامی و غیر امامی نقل شدهاند- گردآوری شده است که تفسیر کل قرآن را شامل میشود. همچنین در این چاپ اسنادها و طریق روایت عیّاشی به افراد مختلف ذکر شده است. پی نوشت: [1]. حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج 1، ص 369، انتشارات دلیل ما ، قم، 1422ق؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 4، ص 462، مؤسسه امام صادق (ع)، قم، 1418ق. [2]. شیخ آقا بزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 2، ص 20 و 478، اسماعیلیان، کتابخانه اسلامیه، قم، تهران، 1408ق. [3]. نجاشی، ابو الحسن احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة، محقق و مصحح: شبیری زنجانی، سید موسی، ص 350، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1407ق. [4]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 4، ص 463. [5]. فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 351. [6]. ر.ک: امین، سید حسن، مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 303 – 304، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1408ق. [7]. همان، ص 303. [8]. ر.ک: فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 351 – 353؛ مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 304 – 307. [9]. زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 5، ص 99، دار العلم للملایین، بیروت، چاپ هشتم، 1989م؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 4، ص 462. [10]. فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 351. [11]. علوی مهر، حسین، آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 182، مرکزجهانی علوم اسلامی، قم، چاپ اوّل، 1384ش. [12]. همان؛ و ر.ک: استادی، رضا، آشنایی با تفاسیر به ضمیمه مسأله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی، ص 139 – 140، نشرقدس، تهران، چاپ دوم، 1383ش. [13]. مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 307. [14]. بقره، 183: (ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما مقرّر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما [بودند] مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری کنید). [15]. بقره، 184. [16]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم‌، ج 1، ص 78 – 79، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق. [17]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، طیّب، ج 1، ص 65،‌ دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق. [18]. برای نمونه درباره آیه مربوط به وجوب حج(آل عمران، 97) ر.ک: تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 191 – 193. [19]. ر.ک: تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 2 – 17. [20]. ر.ک: الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 4، ص 295؛ مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 308. [21]. مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 308. [22]. آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 182 – 183. [23]. تفسیر العیّاشی، مقدمه ج 1، ص 3. منبع: islamquest.net
پاسخ اجمالی:
محمد بن مسعود بن محمد بن عیاشی سمرقندی، کنیهاش ابو النضر و معروف به (عیّاشی)، فقیه بزرگوار و عالم وارستهای است که در رشتههای: فقه، ادب، حدیث و تفسیر تبحّر فراوان داشته است. او از اعیان علما و از اکابر فقهای شیعه، معاصر مرحوم ثقة الاسلام کلینی بوده است.
عیّاشی تفسیری دارد که با عنوان (تفسیر العیّاشی) معروف شده و از تفسیرهای کهن امامیه است که متعلق به عصر غیبت صغرا(260- 329) میباشد.
تفسیر عیّاشی بر اساس روایات و احادیث نوشته شده و متضمّن مناقب خاندان رسالت و اهل بیت عصمت(ع) میباشد و از تفاسیر مأثور شیعه امامیه است؛ با این حال، به دلیل توجّه مؤلّف به آیات الاحکام، ویژگی فقهی این تفسیر بیشتر از دیگر تفاسیر کهن امامیه، همچون تفسیر فرات کوفی و تفسیر علی بن ابراهیم قمّی است.
پاسخ تفصیلی:
محمد بن مسعود بن محمد بن عیاشی سمرقندی، کنیهاش ابو النضر و معروف به (عیّاشی)،[1] فقیه بزرگوار و عالم وارستهای است که در رشتههای: فقه، ادب، حدیث و تفسیر تبحّر فراوان داشته است. او از اعیان علما و از اکابر فقهای شیعه، معاصر مرحوم ثقة الاسلام کلینی بوده است.[2]
عیاشی در آغاز با توجه به محیط نشو و نمای خود که حدود سمرقند و بخارا بوده و اکثر ساکنان آن دیار از فقه اهل سنت پیروی میکردند، پیرو مکتب فقهی اهل سنت بود، ولی در اثر مطالعه و ممارست در کتابهای شیعه، توفیق نصیب او گردید و مکتب پر فیض فقه جعفری را پذیرفت[3] و تمامی تَرکه پدر را که بالغ بر سیصد هزار دینار بود در راه علم و نشر حدیث انفاق و خرج نمود.[4]
نجاشی درباره او میگوید: ([عیّاشی] ثقة و مورد اعتماد، بسیار راستگو، و از بزرگان طائفه امامیه است ... خانهاش همانند مسجد پُر از جمعیت قاری، محدّث، عالم، دانشجو و مفسر میگردید).[5]
ایشان دانشمندی توانا بوده که شاگردان زیادی را تربیت کرده است.[6] از جمله شاگردان او، کشّی، صاحب رجال معروف (إختیار معرفة الرجال) است که از عیاشی روایت نقل میکند.[7]
عیّاشی در علم طب، نجوم، قیافه و فقه کتابهای زیادی نوشته است.[8] مهمترین تألیف او تفسیر اوست که به آن خواهیم پرداخت.
مورّخان تاریخ وفات او را 320 هجری دانستهاند.[9]
درباره اینکه آیا نوشتههای عیّاشی اعتبار دارد یا نه، دو پاسخ داده شده است:
1. همانطور که گفته شد عیّاشی در سنین جوانی از تسنن به تشیّع گرایش پیدا کرده است و سالیانی دراز پس از آن تاریخ زنده بوده و کتابهایی نوشته؛ پس حتماً نوشتههای قبلی خود را از بین برده است. چنین شخصی که درباره او مدحهایی گفتهاند (مانند ثقه، صدوق، عین من عیون هذه الطائفه)[10] اگر مثلاً در 25 سالگی کتابی را به شیوه و افکار اهل تسنّن نوشته و سپس از علمای بزرگ شیعه شده، حتماً آنرا از بین میبرد یا تذکّر میدهد که آن کتاب معتبر نیست.[11]
2. حدیث شیعه و سنّی به هم اشتباه نمیشود؛ زیرا سبک آن دو فرق میکند. کسی که با علم حدیث آشنایی داشته باشد، با ملاحظه کتاب میفهمد که این حدیث شیعی است یا سنّی. سبک سلسله سند و منقول عنه بسیار فرق دارد؛ حتی راویان دو فرقه نیز از هم متمایزند. اهل سنت روایات را از پیامبر(ص) و اصحاب نقل میکنند؛ در حالی که شیعه روایات را از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل مینماید؛ یعنی بر فرض که تألیفات وی بخشی در زمان سنّی بودن و قسمتی در زمان شیعه بودنش باشد، ضرری ندارد و قابل تشخیص است.[12]
معرّفی تفسیر عیّاشی
عیّاشی تفسیری دارد که با عنوان (تفسیر العیّاشی) معروف شده و از تفسیرهای کهن امامیه است که متعلق به عصر غیبت صغرا(260- 329) میباشد.
تفسیر عیّاشی بر اساس روایات و احادیث نوشته شده و متضمّن مناقب خاندان رسالت و اهل بیت عصمت(ع) میباشد و از تفاسیر مأثور شیعه امامیه است؛[13] با این حال، به دلیل توجّه مؤلّف به آیات الاحکام، ویژگی فقهی این تفسیر بیشتر از دیگر تفاسیر کهن امامیه، همچون تفسیر فرات کوفی و تفسیر علی بن ابراهیم قمّی است. برای نمونه؛ عیّاشی در ذیل آیه شریفه (کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)،[14] و آیه بعد از آن[15] هشت تا روایت فقهی ذکر میکند،[16] در حالی که تفسیر قمّی هیچ روایت فقهی نقل نمیکند.[17] و مواردی دیگری[18] که با تحقیق و جستجو چنین مطلبی به دست میآید.
روش تفسیر عیّاشی
عیّاشی؛ نخست در مقدمهای کوتاه، به ذکر احادیثی درباره فضیلت قرآن کریم، ترک روایت احادیث مخالف با قرآن، مطالب مذکور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار(ع) برای فهم و تفسیر قرآن، پرداخته است.[19] سپس در تفسیر آیات قرآن کریم به نقل روایاتی از ائمه(ع) درباره اعتقادات و آموزههای شیعی –به ویژه در فضائل اهل بیت(ع) و منقصت دشمنان ایشان- میپردازد. بیشتر این روایات از امام باقر و امام صادق(ع) نقل شده است.
متن موجود تفسیر عیّاشی نوشتهای مرسل است که در آن اسناد احادیث ذکر نشده است و تفسیر قرآن کریم را از ابتدا تا سوره کهف در بر دارد، اما بر اساس مطالبی که از این تفسیر در آثار دورههای بعدی آمده، احتمالاً در اصل شامل تمامی قرآن بوده است. نوشته موجود ظاهراً اندکی پس از وفات مؤلف تدوین یافته است.[20] تدوین کننده، بنابر گزارش خود وی اسناد را حذف کرده تا در فرصتی مناسب، این متن را نزد کسی که آنرا به طریق سماع یا اجازه از مؤلّف یا احتمالاً از شاگردان وی به دست آورده، برخواند.[21]
به هر حال، در اعتبار این تفسیر این نکته قابل دقت است که غالب روایات آن مستند میباشد؛ اگرچه نسخه برداران سندها را حذف کرده و تنها متن روایت را نقل کردهاند و نسخه موجود مختصر شده است. یکی از نسخه برداران کتاب برای سهولت مطالعه و آسانی استنساخ و نیافتن مؤلّف برای اجازه نقل، برخی از راویان سندها را حذف کرده؛ اگرچه نقل شده است که تفسیر عیاشی تا ائمه(ع) سند داشته است. این عالم به خیال خود احتیاطی کرده؛ ولی این کارش برای شیعه بسیار زیان داشته است. البتّه کتابی که مسند بوده و مرسل شده، با کتابی که از اول مرسل باشد، از نظر اعتبار بسیار تفاوت دارد.
افزون بر آن، روایات این کتاب احیاناً با روایات (تفسیر قمّی)، (اصول کافی)، (من لا یحضره الفقیه) و (تهذیب الاحکام) توافق کامل دارد که امتیازی برای آن به حساب میآید. این مطلب با مراجعه به پاورقی نسخه چاپی (که توسط محقق گرامی سید هاشم رسولی محلاتی انجام گرفته،) روشن میشود؛ زیرا در پاورقی از این منابع حدیثی و تفسیری مأخذ داده شده و این وجه اعتباری است برای تفسیر عیّاشی.[22]
تفسیر عیّاشی از تفسیرهای روایی و مأثور بسیار مشهور و مورد اطمینان است که از طرف دانشمندان گذشته و حال مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبائی(ره) در مقدمهای که بر تفسیر یاد شده نوشته، آورده است: (یکی از بهترین چیزهایی که از گذشتگان به ما ارث رسیده، تفسیر عیّاشی است).[23]
از تفسیر عیّاشی نسخههای خطی و چاپهای مختلفی در دست است، از جمله چاپ هاشم رسولی محلاتی در 1340ش. بنیاد بعثت قم نیز این تفسیر را در سال 1379ش در قم چاپ کرده است. در تصحیح این چاپ از تمام نسخههای موجود استفاده نشده، اما در آن 116 مورد از نصوص مفقود - که در دیگر متون امامی و غیر امامی نقل شدهاند- گردآوری شده است که تفسیر کل قرآن را شامل میشود. همچنین در این چاپ اسنادها و طریق روایت عیّاشی به افراد مختلف ذکر شده است.
پی نوشت:
[1]. حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج 1، ص 369، انتشارات دلیل ما ، قم، 1422ق؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 4، ص 462، مؤسسه امام صادق (ع)، قم، 1418ق.
[2]. شیخ آقا بزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 2، ص 20 و 478، اسماعیلیان، کتابخانه اسلامیه، قم، تهران، 1408ق.
[3]. نجاشی، ابو الحسن احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة، محقق و مصحح: شبیری زنجانی، سید موسی، ص 350، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1407ق.
[4]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 4، ص 463.
[5]. فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 351.
[6]. ر.ک: امین، سید حسن، مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 303 – 304، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1408ق.
[7]. همان، ص 303.
[8]. ر.ک: فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 351 – 353؛ مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 304 – 307.
[9]. زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، ج 5، ص 99، دار العلم للملایین، بیروت، چاپ هشتم، 1989م؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 4، ص 462.
[10]. فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص 351.
[11]. علوی مهر، حسین، آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 182، مرکزجهانی علوم اسلامی، قم، چاپ اوّل، 1384ش.
[12]. همان؛ و ر.ک: استادی، رضا، آشنایی با تفاسیر به ضمیمه مسأله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی، ص 139 – 140، نشرقدس، تهران، چاپ دوم، 1383ش.
[13]. مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 307.
[14]. بقره، 183: (ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما مقرّر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما [بودند] مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری کنید).
[15]. بقره، 184.
[16]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 78 – 79، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق.
[17]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، طیّب، ج 1، ص 65، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق.
[18]. برای نمونه درباره آیه مربوط به وجوب حج(آل عمران، 97) ر.ک: تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 191 – 193.
[19]. ر.ک: تفسیر العیّاشی، ج 1، ص 2 – 17.
[20]. ر.ک: الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 4، ص 295؛ مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 308.
[21]. مستدرکات أعیان الشیعة، ج 6، ص 308.
[22]. آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 182 – 183.
[23]. تفسیر العیّاشی، مقدمه ج 1، ص 3.
منبع:
islamquest.net
- [سایر] لطفاً اطلاعاتی درباره تفسیر عیّاشی بدهید و برای چه قرنی است؟
- [سایر] ماجرای پیامبر و اویس قرنی چیست و شخص اویس قرنی کیست؟
- [سایر] جایگاه و نقش آراء مفسران در تفسیر قرآن چیست؟
- [سایر] آیا اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن از شیوه تفسیر قرآن به قرآن بهره میگرفتند؟
- [سایر] بین تفسیر شیعه و تفسیر سنی چه تفاوتهایی وجود دارد؟
- [سایر] آیا آراء و اندیشه های مفسر در تفسیر قرآن نقش دارد؟
- [سایر] قرآن چگونه کتابی است؟
- [سایر] فلسفه تفسیر قرآن چیست؟
- [سایر] تفسیر قرآن یعنی چه؟
- [آیت الله علوی گرگانی] شخصی کتابی درباره وقف نوشته است و در آن کتاب با استناد به آیه هفتم سوره مبارکه نساء وقف خاصّ به اولاد ذکور را احیای سنّت جاهلیّت معرفی نموده است آیا تفسیر این آیه اینگونه است؟
- [آیت الله اردبیلی] نیم خورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی، نجس و خوردن آن حرام است و نیم خورده حیوانات حرام گوشت پاک است، ولی خوردن آن مکروه میباشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تعزیه و شبیه خوانی اگر مشتمل بر آلات لهو از قبیل طبل و شیپور و صنج نباشد و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن در یک جا نباشد، اشکال ندارد. ولی سزاوار است که به تعزیه خوانی تنها اکتفا نکنند و مجالس روضه که در آنها علاوه بر ذکر مصائب حضرت خامس آل عبا علیه السلام ، معارف و عقاید اسلامی و تفسیر آیات و احادیث و احکام شرعیه بیان می شود نیز تشکیل دهند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نیمخورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی نجس و خوردن آن حرام است؛ بلکه بنا بر احتیاط باید از نیمخورده اهل کتاب اجتناب کرد و نیمخورده حیوانات حرامگوشت، پاک و خوردن آن (مگر در مورد گربه) مکروه میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] نیم خورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی نجس و خوردن ان حرام است و نیم خورده حیوانات حرام گوشت پاک و خوردن ان در غیر گربه مکروه است
- [آیت الله اردبیلی] اگر به واسطه تقصیر در ندانستن مسأله، نجاست چیز نجسی را نداند مثلاً نداند عرق کافر غیر کتابی نجس است و با بدن یا لباس آلوده به آن نماز بخواند، نمازش باطل است.
- [آیت الله خوئی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده، نقل نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ نقل کند، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر به واسطه ندانستن مساله نجس بودن چیز نجسی را نداند مثل ان که نداند عرق کافر غیر کتابی نجس است و با ان نماز بخواند در صورتی که جاهل مقصر باشد نمازش باطل است
- [آیت الله وحید خراسانی] نیم خورده سگ و خوک و کافر غیر کتابی نجس و خوردن ان حرام است و نیم خورده حیوانات حرام گوشت پاک و خوردن ان در غیر گربه مکروه است
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بخواهد خبری را که نمی داند راست است یا دروغ نقل کند ، بنابر احتیاط واجب باید از کسی که آن خبر را گفته ، یا از کتابی که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.