معنای جمله انتهایی آیه 11 سوره نساء که می فرماید: "شما نمی‌دانید پدران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند"، چیست؟
شرح پرسش: آیه مبارکه در سوره نساء می فرماید: "آباؤُکمْ وَ أَبْناؤُکمْ، لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمْ نَفْعاً"، لطفاً معنای آن را توضیح دهید؟ پاسخ : ترجمه آیه مورد سؤال چنین است: "خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش می‌کند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، دو دختر و بیش از آن باشند، دو سوم میراث از آن آنهاست و اگر یکی باشد، نیمی (از میراث،) از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر او، یک ششم میراث است، اگر (میت) فرزندی داشته باشد و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او یک سوم است (و بقیه از آن پدر است) و اگر او برادرانی داشته باشد، مادرش یک ششم می‌برد (و پنج ششم باقیمانده، برای پدر است). (همه اینها،) بعد از انجام وصیتی است که او کرده، و بعد از ادای دین است- شما نمی‌دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند!- این فریضه الهی است و خداوند، دانا و حکیم".[1] قبل از بیان معنا و منظور جمله انتهایی آیه که مورد نظر پرسشگر است، از باب مقدمه، بیان مسئله ارث در این آیه به صورت گذرا ضروری به نظر می رسد. این آیه شریفه در بیان سهام طبقه اول از طبقات ارث است، و طبقه اول عبارت اند از: اولاد و پدر و مادر در همه فرض هایش؛ چرا که سهم آنان به طور واضح در قرآن آمده است؛ مانند: 1. سهم پدر و مادر با وجود اولاد که هر یک (یک ششم) می‌برند. 2. سهم پدر و مادر با نبود اولاد که پدر یک ششم می برد و مادر یک سوم، اگر میت برادر نداشته باشد، و گرنه او هم یک ششم می‌برد. 3. سهم یک دختر نصف مال است. 4. سهم چند دختر در صورتی که وارث دیگری نباشد، که دو سوم می‌برند. 5. سهم پسران و دختران در صورتی که هر دو بوده باشند، که پسران دو برابر دختران می‌برند. 6. ملحق به این قسم است ارث دو دختر که دو سوم است و در فرض چهارم بیان شد. حال با توجه به این مطلب یعنی مسئله تقسیم ارث و فلسفه تقسیم این گونه، در معنای جمله انتهایی این آیه؛(شما نمی‌دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند)، مفسران احتمالاتی را بیان کرده اند: الف. شما نمی‌دانید کدامیک از پدر و مادر و اولاد در دنیا برای شما نافع‌ترند تا مطابق استحقاقش به او ارث دهید، ولی خداوند بر طبق حکمت خود سهم آنها را تعیین می‌کند. ب. شما نمی‌دانید کدامیک از ایشان در سعادت دنیا و دین شما مؤثرترند، ولی خداوند می‌داند و مال را بر طبق مصلحت خود میان ایشان قسمت می‌کند. ج. شما نمی‌دانید که نفع پدران و مادران که به تربیت شما همت گماشته‌اند، برای شما بیشتر است یا نفع شما برای پدران و مادران که خدمت گزاری آنها می‌کنید، بیشتر است. د. مقصود این است: پدران و مادران و فرزندانی که در برابر خداوند مطیع‌تر باشند، در روز قیامت درجه ایشان والاتر است و از آن جا که خداوند مقام برخی از مؤمنان را به وسیله برخی دیگر بالا می‌برد، هر گاه مقام پدر بالاتر باشد. مقام فرزند را هم به خاطر او بالا می‌برد تا چشم او را روشن سازد و هر گاه مقام فرزند بالاتر باشد، مقام پدر و مادر را به خاطر او بالا می‌برد تا چشم ایشان را روشن سازد. ه. شما نمی‌دانید کدامیک از شما می‌میرید تا دیگری از آن که مرده است ارث ببرد. بنابر این در آرزوی مرگ دیگری نباشید و مرگ او را درخواست نکنید.[2] علامه طباطبائی می گوید خطاب در این دو جمله: "آباؤُکمْ وَ أَبْناؤُکمْ، لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمْ نَفْعاً"، به ورثه است که در حقیقت شامل عموم مسلمانان است که از اموات خود ارث می‌برند، و این کلامی است که در مقام اشاره به حکمت و فلسفه اختلاف سهام در وراثت پدران و فرزندان القا شده و نوعی تعلیم برای مسلمانان است که با بیان (شما نمی‌دانید) آمده است. وی می گوید: از این هم که بگذریم، اساساً نمی‌شود خطاب، به غیر ورثه یعنی به مردم باشد و بخواهد بگوید شما مردم که دیر یا زود می‌میرید و مال خود را به ارث برای پدر و مادر و فرزندان به جای می‌گذارید، نمی‌دانید کدام یک از این سه طایفه نفعشان برای شما نزدیک‌تر است؛ زیرا اگر این طور باشد دیگر وجهی برای جمله "کدام یک نفعشان نزدیک‌تر است"، باقی نمی‌ماند؛ چراکه ظاهر عبارت این است که مراد از "نفع" بهره‌مندی از مال میت است نه بهره‌مندی میت از ورثه، پس می‌خواهد به ورثه بگوید شما چه می‌دانید که کدام یک از بستگانتان زودتر می‌میرند و نفع کدام یک از آنها زودتر به شما می‌ رسد. بنابر این، مسئله ارث و اختلاف سهام در آن، طبق آثار نسب ها و اختلاف درجه‌ای که عواطف انسانی نسبت به ارحام دارد، تنظیم شده است، و آیه مورد بحث که می‌فرماید: "آباؤُکمْ وَ أَبْناؤُکمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمْ نَفْعاً" خود یکی از شواهد بر این معنا است که خدای تعالی حکم ارث را مانند تمامی احکام دیگر اسلام، بر طبق احکام تکوینی و خارجی تشریع نموده است.[3] خلاصه این که خداوند در این جمله می‌فرماید قانون ارث براساس مصالح واقعی بشر استوار شده، و تشخیص این مصالح به دست خدا است؛ زیرا انسان آنچه را مربوط به خیر و صلاح او است، در همه جا نمی‌تواند تشخیص دهد، ممکن است بعضی گمان کنند پدران و مادران بیشتر به نیازمندی‌های او پاسخ می‌گویند، بنابر این باید در ارث بر فرزندان مقدم باشند، و ممکن است جمعی عکس این را فکر کنند و اگر قانون ارث به دست مردم می‌بود نزاع و اختلاف در آن واقع می شد، اما خدا که حقایق امور را آن چنان که هست می‌داند قانون ارث را بر نظام ثابتی که خیر بشر در آن است قرار داده: "این قانونی است که از طرف خدا فرض و واجب شده و او دانا و حکیم است"، این جمله برای تأکید مطالب گذشته است، تا جای هیچ گونه چانه زدن برای مردم در باره قوانین مربوط به سهام ارث باقی نماند.[4] در پایان قابل توجه است که در روایتی از امام صادق(ع)، به این فراز از آیه استدلال شده تا برتر نبودن فرزندان پسر بر فرزندان دختر از آن نتیجه گرفته شود؛ چون در نهایت این خدا است که فایده و منفعت مادی و معنوی بشر را می داند.[5] بر اساس این روایت، می توان استنباط کرد که مراد اصلی از آیه مورد نظر آن است که شما نباید تنها یک منفعت ظاهری مادی؛ نظیر میزان ارث را برجسته کرده و امیدتان تنها به آن باشد، بلکه باید آگاه باشید که منفعت واقعی چه در دنیا و چه در آخرت در اختیار پروردگار است که شاید از راه دیگری که گمان آن را نمی برید در اختیارتان قرار گیرد. پی نوشت: [1] نساء، 11. [2] ر. ک: طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ذیل آیه 11، سوره نساء، ج ‌5، ص 50، فراهانی، تهران، چاپ اول، 1360ش. [3] ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‌4، ص 333، دفتر انتشارات اسلامی، قم. چاپ پنجم، 1374ش. [4] ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌3، ص 295، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [5] ر. ک: کلینی، کافی، ج 6، ص 5، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش، بَابُ فَضْلِ الْبَنَاتِ، "... مردی از شیعیان می گوید در مدینه ازدواج کردم، بعد از مدتی خدمت امام صادق (ع) رسیدم، از من درباره همسرم پرسید، به حضرت عرض کردم هر خیری که در دیگران است، همسر من دارد، مگر این که در امری خیانت کرده است! حضرت سؤال کرد آن چیست؟ گفتم دختر برای من آورده است. حضرت فرمود: شاید خوشایند تو نیست! سپس این آیه را تلاوت نمود: "شما نمی‌دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند". و در روایت دیگر امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) فرمود: دختران، چه فرزندان خوبی هستند: مهربان، با جهاز، اهل انس و الفت، با برکت و با نظافت. منبع:islamquest.net
عنوان سوال:

معنای جمله انتهایی آیه 11 سوره نساء که می فرماید: "شما نمی‌دانید پدران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند"، چیست؟


پاسخ:

شرح پرسش:
آیه مبارکه در سوره نساء می فرماید: "آباؤُکمْ وَ أَبْناؤُکمْ، لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمْ نَفْعاً"، لطفاً معنای آن را توضیح دهید؟

پاسخ :
ترجمه آیه مورد سؤال چنین است:
"خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش می‌کند که سهم (میراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، دو دختر و بیش از آن باشند، دو سوم میراث از آن آنهاست و اگر یکی باشد، نیمی (از میراث،) از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر او، یک ششم میراث است، اگر (میت) فرزندی داشته باشد و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او یک سوم است (و بقیه از آن پدر است) و اگر او برادرانی داشته باشد، مادرش یک ششم می‌برد (و پنج ششم باقیمانده، برای پدر است). (همه اینها،) بعد از انجام وصیتی است که او کرده، و بعد از ادای دین است- شما نمی‌دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند!- این فریضه الهی است و خداوند، دانا و حکیم".[1]
قبل از بیان معنا و منظور جمله انتهایی آیه که مورد نظر پرسشگر است، از باب مقدمه، بیان مسئله ارث در این آیه به صورت گذرا ضروری به نظر می رسد.
این آیه شریفه در بیان سهام طبقه اول از طبقات ارث است، و طبقه اول عبارت اند از: اولاد و پدر و مادر در همه فرض هایش؛ چرا که سهم آنان به طور واضح در قرآن آمده است؛ مانند:
1. سهم پدر و مادر با وجود اولاد که هر یک (یک ششم) می‌برند.
2. سهم پدر و مادر با نبود اولاد که پدر یک ششم می برد و مادر یک سوم، اگر میت برادر نداشته باشد، و گرنه او هم یک ششم می‌برد.
3. سهم یک دختر نصف مال است.
4. سهم چند دختر در صورتی که وارث دیگری نباشد، که دو سوم می‌برند.
5. سهم پسران و دختران در صورتی که هر دو بوده باشند، که پسران دو برابر دختران می‌برند.
6. ملحق به این قسم است ارث دو دختر که دو سوم است و در فرض چهارم بیان شد.
حال با توجه به این مطلب یعنی مسئله تقسیم ارث و فلسفه تقسیم این گونه، در معنای جمله انتهایی این آیه؛(شما نمی‌دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند)، مفسران احتمالاتی را بیان کرده اند:
الف. شما نمی‌دانید کدامیک از پدر و مادر و اولاد در دنیا برای شما نافع‌ترند تا مطابق استحقاقش به او ارث دهید، ولی خداوند بر طبق حکمت خود سهم آنها را تعیین می‌کند.
ب. شما نمی‌دانید کدامیک از ایشان در سعادت دنیا و دین شما مؤثرترند، ولی خداوند می‌داند و مال را بر طبق مصلحت خود میان ایشان قسمت می‌کند.
ج. شما نمی‌دانید که نفع پدران و مادران که به تربیت شما همت گماشته‌اند، برای شما بیشتر است یا نفع شما برای پدران و مادران که خدمت گزاری آنها می‌کنید، بیشتر است.
د. مقصود این است: پدران و مادران و فرزندانی که در برابر خداوند مطیع‌تر باشند، در روز قیامت درجه ایشان والاتر است و از آن جا که خداوند مقام برخی از مؤمنان را به وسیله برخی دیگر بالا می‌برد، هر گاه مقام پدر بالاتر باشد. مقام فرزند را هم به خاطر او بالا می‌برد تا چشم او را روشن سازد و هر گاه مقام فرزند بالاتر باشد، مقام پدر و مادر را به خاطر او بالا می‌برد تا چشم ایشان را روشن سازد.
ه. شما نمی‌دانید کدامیک از شما می‌میرید تا دیگری از آن که مرده است ارث ببرد. بنابر این در آرزوی مرگ دیگری نباشید و مرگ او را درخواست نکنید.[2]
علامه طباطبائی می گوید خطاب در این دو جمله: "آباؤُکمْ وَ أَبْناؤُکمْ، لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمْ نَفْعاً"، به ورثه است که در حقیقت شامل عموم مسلمانان است که از اموات خود ارث می‌برند، و این کلامی است که در مقام اشاره به حکمت و فلسفه اختلاف سهام در وراثت پدران و فرزندان القا شده و نوعی تعلیم برای مسلمانان است که با بیان (شما نمی‌دانید) آمده است. وی می گوید: از این هم که بگذریم، اساساً نمی‌شود خطاب، به غیر ورثه یعنی به مردم باشد و بخواهد بگوید شما مردم که دیر یا زود می‌میرید و مال خود را به ارث برای پدر و مادر و فرزندان به جای می‌گذارید، نمی‌دانید کدام یک از این سه طایفه نفعشان برای شما نزدیک‌تر است؛ زیرا اگر این طور باشد دیگر وجهی برای جمله "کدام یک نفعشان نزدیک‌تر است"، باقی نمی‌ماند؛ چراکه ظاهر عبارت این است که مراد از "نفع" بهره‌مندی از مال میت است نه بهره‌مندی میت از ورثه، پس می‌خواهد به ورثه بگوید شما چه می‌دانید که کدام یک از بستگانتان زودتر می‌میرند و نفع کدام یک از آنها زودتر به شما می‌ رسد.
بنابر این، مسئله ارث و اختلاف سهام در آن، طبق آثار نسب ها و اختلاف درجه‌ای که عواطف انسانی نسبت به ارحام دارد، تنظیم شده است، و آیه مورد بحث که می‌فرماید: "آباؤُکمْ وَ أَبْناؤُکمْ لا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمْ نَفْعاً" خود یکی از شواهد بر این معنا است که خدای تعالی حکم ارث را مانند تمامی احکام دیگر اسلام، بر طبق احکام تکوینی و خارجی تشریع نموده است.[3]
خلاصه این که خداوند در این جمله می‌فرماید قانون ارث براساس مصالح واقعی بشر استوار شده، و تشخیص این مصالح به دست خدا است؛ زیرا انسان آنچه را مربوط به خیر و صلاح او است، در همه جا نمی‌تواند تشخیص دهد، ممکن است بعضی گمان کنند پدران و مادران بیشتر به نیازمندی‌های او پاسخ می‌گویند، بنابر این باید در ارث بر فرزندان مقدم باشند، و ممکن است جمعی عکس این را فکر کنند و اگر قانون ارث به دست مردم می‌بود نزاع و اختلاف در آن واقع می شد، اما خدا که حقایق امور را آن چنان که هست می‌داند قانون ارث را بر نظام ثابتی که خیر بشر در آن است قرار داده: "این قانونی است که از طرف خدا فرض و واجب شده و او دانا و حکیم است"، این جمله برای تأکید مطالب گذشته است، تا جای هیچ گونه چانه زدن برای مردم در باره قوانین مربوط به سهام ارث باقی نماند.[4]
در پایان قابل توجه است که در روایتی از امام صادق(ع)، به این فراز از آیه استدلال شده تا برتر نبودن فرزندان پسر بر فرزندان دختر از آن نتیجه گرفته شود؛ چون در نهایت این خدا است که فایده و منفعت مادی و معنوی بشر را می داند.[5] بر اساس این روایت، می توان استنباط کرد که مراد اصلی از آیه مورد نظر آن است که شما نباید تنها یک منفعت ظاهری مادی؛ نظیر میزان ارث را برجسته کرده و امیدتان تنها به آن باشد، بلکه باید آگاه باشید که منفعت واقعی چه در دنیا و چه در آخرت در اختیار پروردگار است که شاید از راه دیگری که گمان آن را نمی برید در اختیارتان قرار گیرد.
پی نوشت:
[1] نساء، 11.
[2] ر. ک: طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ذیل آیه 11، سوره نساء، ج ‌5، ص 50، فراهانی، تهران، چاپ اول، 1360ش.
[3] ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‌4، ص 333، دفتر انتشارات اسلامی، قم. چاپ پنجم، 1374ش.
[4] ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌3، ص 295، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[5] ر. ک: کلینی، کافی، ج 6، ص 5، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش، بَابُ فَضْلِ الْبَنَاتِ، "... مردی از شیعیان می گوید در مدینه ازدواج کردم، بعد از مدتی خدمت امام صادق (ع) رسیدم، از من درباره همسرم پرسید، به حضرت عرض کردم هر خیری که در دیگران است، همسر من دارد، مگر این که در امری خیانت کرده است! حضرت سؤال کرد آن چیست؟ گفتم دختر برای من آورده است. حضرت فرمود: شاید خوشایند تو نیست! سپس این آیه را تلاوت نمود: "شما نمی‌دانید پدران و مادران و فرزندانتان، کدامیک برای شما سودمندترند". و در روایت دیگر امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) فرمود: دختران، چه فرزندان خوبی هستند: مهربان، با جهاز، اهل انس و الفت، با برکت و با نظافت.
منبع:islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین