تفسیر با اسلوب‌های مختلف نگارش می‌یابد که از جمله‌ی آنها تفسیر موضوعی و ترتیبی است. و یکی از گونه‌های فرعی روش تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر موضوعی است.1 الف) تعریف تفسیر موضوعی و ترتیبی: شیوه‌ی تفسیر ترتیبی آن است که مفسّر، آیات هر سوره را به ترتیب چینش (مصحف یا به ترتیب نزول) تفسیر کند. اما تفسیر موضوعی آن است که مفسّر آیات مربوط به یک موضوع را گردآوری کرده و با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن، آنها را قرینه‌ی تفسیر هم دیگر قرار دهد و نظر نهایی قرآن را در مورد آن موضوع روشن سازد. البته تعریف‌های دیگری نیز برای تفسیر موضوعی شده است که به هم دیگر نزدیک است.2 اما این شیوه‌ی تفسیری را (تفسیر موضوعی) نامیده‌اند چرا که از یک موضوع شروع می‌کنیم و نظر قرآن را در مورد آن جستجو می‌کنیم. و این شیوه را (تفسیر توحیدی) نامند، چرا که بین تجربه‌ی بشر و قرآن جمع می‌کند و یک نظریه‌ی واحد را در موضوع ارایه می‌کند. و گاهی این شیوه را (تفسیر تقطیعی) نامند چرا که آیات قرآن را تقطیع کرده و جدای از آیات قبل و بعد سوره مورد بررسی قرار می‌دهد. ب) پیشینه‌ی تاریخی: رشد تفسیر موضوعی قرآن پدیده‌ای نو آمد به شمار می‌آید که در چند دهه‌ی اخیر بالنده شده است. اما هنگامی که به میراث مکتوب مفسّران قرآن و محدّثان مراجعه می‌کنیم متوجه می‌شویم که در احادیث پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) از این شیوه‌ی تفسیری (که نوعی تفسیر قرآن به قرآن است) استفاده شده است.3 در گذشته نیز این شیوه‌ی تفسیری به کم‌رنگ در میان مفسّران وجود داشته است. کتاب‌هایی همچون احکام القرآن، محمد بن صائب کلبی (م 146 ق) و زبدة البیان، محقق اردبیلی، کنزالعرفان، فاضل مقداد و فقه القرآن، راوندی و ... از پیشگامان تفسیر موضوعی به شمار می‌آیند، بلکه کتاب‌های فقهی شیعه و اهل سنت که موضوعات قرآنی (همچون نماز، روزه، زکات و ...) را با توجه به آیات و روایات مورد بررسی قرار می‌داده‌اند نوعی تفسیر موضوعی رقیق به شمار می‌آید. اما در دو دهه‌ی اخیر شیوه‌ی تفسیر موضوعی بالندگی خاصی پیدا کرد و در موضوعات متنوع نگاشته شد. و تفسیر موضوعی منشور جاوید، آیةاللَّه سبحانی، پیام قرآن، آیةاللَّه مکارم، آیةاللَّه مصباح یزدی و ... از نمونه‌های جدید این شیوه‌ی تفسیری به شمار می‌آید. ج) اقسام تفسیر موضوعی: برخی صاحب نظران تفسیر موضوعی را به دو قسم تقسیم کرده‌اند:4 1. تفسیر موضوعی اتحادی: در این شیوه یک موضوع قرآنی (همچون معاد، امامت و ...) در آیات قرآن مورد بررسی قرار می‌گیرد. 2. تفسیر موضوعی ارتباطی: در این شیوه ارتباط و موضوع قرآنی (همچون رابطه‌ی ایمان و عمل) در آیات مورد بررسی قرار می‌گیرد، مثل کتاب جامعه و تاریخ، آیت اللَّه مصباح یزدی. د) ویژگی‌های تفسیر موضوعی: 1. در تفسیر موضوعی آیات مربوط به یک موضوع جمع آوری می‌شود و مورد بررسی قرار می‌گیرد. برای مثال: آیات مربوط به توحید، نبوّت و معاد از تمام سوره‌های قرآن و با کمک گرفتن از فهرست‌های موضوعی و معجم المفهرس جمع‌آوری و با همدیگر تفسیر می‌شود. 2. هدف این شیوه‌ی تفسیری به دست آوردن نظر نهایی قرآن در باره‌ی یک موضوع است. 3. تفسیر موضوعی آیات محکم قرآن را محور قرار داده و آیات متشابه را به آنها باز می‌گرداند و تفسیر می‌کند. 4. تفسیر موضوعی معمولاً کاربردی و مرتبط با تجربیات زندگی بشر است و به پرسش‌ها و مشکلات او پاسخ می‌دهد. 5. تفسیر موضوعی آزاد از قیود زمان، مکان و محدودیت‌های عبارتی است، یعنی خصوصیات زمانی و مکانی آیات (مثلاً در قصه‌های قرآن) الغاء می‌شود و لب معانی به دست آمده و به صورت قانون و قاعده‌ی کلی برای پاسخ گویی مصادیق جدید و موضوعات و مشکلات بشر به کار می‌رود. ه ) فواید تفسیر موضوعی: 1. به دست آوردن نظر نهایی قرآن در یک موضوع. 2. پاسخ گویی به نیازها و پرسش‌های جدید بشر با استفاده از آیات قرآن. 3. رفع ابهام‌هایی که در بدو نظر در برخی آیات به چشم می‌خورد و روشن شدن آیات متشابه. 4. آگاهی از شرایط، علل و نتایج موضوعات و مسایل مختلفی که در قرآن مطرح است. 5. به دست آوردن اسرار و پیام‌های تازه‌ی قرآن از طریق انضمام آیات به یک دیگر. 6. به دست آوردن یک تفسیر جامع درباره‌ی موضوعاتی مانند توحید، خداشناسی، معاد و... .5 و) تفاوت‌های تفسیر ترتیبی با موضوعی: 1. در تفسیر ترتیبی مدلول جداگانه آیات بیان می‌شود اما در تفسیر موضوعی مدلول مرکب آیات و نظرنهایی قرآن به دست می‌آید. 2. تفسیر ترتیبی صرف، گاهی از یک جنبه به موضوع می‌نگرد و دیدی ناقص از موضوعات قرآنی به انسان می‌دهد در حالی که تفسیر موضوعی دیدی جامع و کامل نسبت به موضوع می‌دهد. یادآوری: همین مطلب گاهی موجب می‌شود که افراد در فهم آیات قرآن خطا کنند یا از آیات سوء استفاده کنند. و همین مطلب موجب پیدایش اختلافات مذهبی یا دامن زدن به آنها شده است. مثلاً کسانی که دیدگاه جبری دارند به آیاتی که ظاهری جبری دارد (مثل: مارمیت6- یضلّ من یشاء ...7) استناد می‌کنند و افرادی که دیدگاه تفویض و آزادی انسان را قبول دارند به آیاتی که موافق نظر آنهاست (مثل: انا هدینا السبیل اما شاکراً و اما کفوراً)8 استناد می‌کنند در حالی که اگر هر دو دسته‌ی آیات در کنار هم گذاشته شود دیدگاه معتدل (امر بین امرین) به دست می‌آید. و همین مسأله در مورد مسأله‌ی شفاعت، شرک، توسّل و مانند آن‌ها اتفاق افتاده است. 3. تفسیر ترتیبی مقدمه‌ی تفسیر موضوعی به شمار می‌آید، و تفسیر موضوعی بدون توجه به تفسیر ترتیبی آیات قرآن صحیح نیست چرا که بسیاری از قراین موجود در آیات قبل و بعد (همچون سیاق) در تفسیر ترتیبی به دست می‌آید ولی در تفسیر موضوعی این گونه نیست. اما توقف بر مقدّمه (تفسیر ترتیبی) و نیز داشتن به تفسیر موضوعی، نوعی در جا زدن است. 4. تفسیر ترتیبی سلبی است و معمولاً بدون توجه به آیات دیگر قرآن و بدون طرح و نظریه یا موضوع قبلی انجام می‌گیرد اما تفسیر موضوعی اثباتی است؛ یعنی تفسیر آیات با توجه به آیات دیگر قرآن صورت می‌گیرد و نظر نهایی قرآن اثبات می‌شود. به عبارت دیگر: از تفسیر ترتیبی ارتباط آیات و مطالب و مفاهیم کشف نمی‌شود به خلاف تفسیر موضوعی.9 5. تفسیر ترتیبی از نص شروع می‌شود اما تفسیر موضوعی از واقع حیات بشری شروع می‌شود، یعنی در تفسیر موضوعی به موضوعاتی می‌پردازیم که برای بشر رخ نمودهو مشکل یا پرسش‌های بشر است. به عبارت دیگر تفسیر ترتیبی توضیح آیات قرآن در خلاء و بدون توجه به نیاز فعلی اجتماع است اما تفسیر موضوعی پاسخی به نیاز فعلی جامعه‌ی بشری است از این رو کاربردی است. 6. تفسیر ترتیبی یک طرفه است یعنی مفسّر منفعل و شنونده است اما تفسیر موضوعی دو طرفه است یعنی مفسّر پرسش‌گر و فعّال است. یعنی او پرسش‌های بشریت را از قرآن می‌پرسد و با تفسیر موضوعی به آنها پاسخ می‌دهد. 7. تفسیر موضوعی، نسبت به تفسیر ترتیبی، رشد علمی بیشتری به بار می‌آورد. همان طور که در جهان حدیث اتفاق افتاد، یعنی دانشوران حدیث به دو گروه محدّثان و فقیهان تقسیم می‌شوند، محدثان فقط به نقل حدیث و شرح احادیث به صورت ترتیبی پرداختند (مثل مرآة العقول علامه مجلسی و ...) اما فقیهان به شرح موضوعی احادیث پرداختند و آنها را در قالب علم فقه بیان کردند و همین مطلب موجب رشد حدیث موضوعی (= فقه) شد اما در جهان تفسیر، مفسّران در طول صدها سال به تفسیر ترتیبی روی آوردند و به تفسیر موضوعی نپرداختند یا کمتر پرداختند از این رو علم تفسیر رشد کمتری پیدا کرد. ز) تفسیر موضوعی مقدم است یا تفسیر ترتیبی: معمولاً تفسیر ترتیبی را مقدم بر تفسیر موضوعی می‌دانند چرا که مفسر نخست باید با مفاهیم آیات آشنا شود و یک دوره تفسیر قرآن بیاموزد تا تسلّط نسبی بر تفسیر پیدا کند سپس به تفسیر موضوعی بپردازد. اما برخی صاحب نظران بر آنند که تفسیر موضوعی مقدم بر تفسیر ترتیبی است چون که در تفسیر ترتیبی نظر نهایی قرآن به دست نمی‌آید و تصویری ناقص از موضوعات و نظرگاه‌های قرآنی ترسیم می‌شود، پس برای فهم قرآن باید به سراغ تفسیر موضوعی رفت.10 اما به نظر می‌رسد که راه میانه‌ای نیز وجود داشته باشد که به صواب نزدیک‌تر است و آن این که تفسیر ترتیبی قرآن را با تفسیر موضوعی همراه کنیم. همان روشی که علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان پیموده است یعنی آیات قرآن را به ترتیب تفسیر می‌کند ولی گاهی یک موضوع قرآنی (مثل معجزه، رؤیا و ...) را مورد بررسی همه جانبه قرار می‌دهد و در موارد دیگر در تفسیر ترتیبی به آیات آن کمتر می‌پردازد و به آن تفسیر موضوعی که انجام شده ارجاع می‌دهد. ح) آسیب‌شناسی تفسیر موضوعی: یکی از آسیب‌های جدّی تفسیر موضوعی تقطیع است؛ یعنی با جدا کردن آیات، از قراین موجود در آیات قبل و بعد غافل شویم. به عبارت دیگر باید تفسیر موضوعی با تفسیر ترتیبی همراه باشد تا گرفتار این لغزش نشویم. یعنی هر گاه آیات مربوط به نبوت را بررسی می‌کنیم هر آیه‌ای که مورد توجه قرار می‌گیرد نخست به تفسیر ترتیبی آن مراجعه کنیم و قراین عقلی و نقلی و سیاق آیه را بررسی کنیم سپس آن را در چرخه‌ی تفسیر موضوعی وارد کنیم. آسیب دیگر تفسیر موضوعی آن است که کسی گمان کند می‌تواند بدون هیچ پیشینه‌ی تفسیری وارد حوزه‌ی تفسیر موضوعی شود، و آیات را کنار هم گذاشته و نتیجه بگیرد. درحالی که مفسّر قرآن شرایطی دارد که از جمله‌ی آنها ممارست و تمرین تفسیر است؛ یعنی مفسّر قرآن باید قبلاً با تفسیر ترتیبی و روش‌های تفسیری آشنا شده باشد و سپس به تفسیر موضوعی بپردازد و گرنه ممکن است گرفتار لغزش یا تفسیر به رأی شود. آسیب سوم در تفسیر موضوعی آن است که مفسّر با تحلیل‌های برون قرآنی (قبل از بررسی موضوع در قرآن)، نظر خویش را انتخاب کرده و بر قرآن تحمیل کند، که این کار منتهی به تفسیر به رأی می‌شود. در حالی که روش صحیح آن است که آیات مربوط به موضوع در قرآن گردآوری و بررسی و جمع بندی شود و نظر قرآن اعلام و پذیرفته شود. برخی از بزرگان و پیشگامان در تفسیر موضوعی نیز موارد زیر را از مشکلات تفسیر موضوعی بر شمرده‌اند: 1. تکیه بر الفاظ معجم المفهرس و غفلت از مفاهیم قرآنی که با الفاظ دیگر به کار می‌رود. 2. عدم دقّت در جمع بندی آیات . 3. گستردگی موضوعات و نیاز به حوصله زیاد در بررس آنها.11 ط) تفاسیر موضوعی مشهور: 1. منشور جاوید، آیتاللَّه سبحانی، این کتاب دوازده جلد آن چاپ شده و به زبان عربی نیز تحت عنوان (مفاهیم القرآن) ترجمه شده است. 2. پیام قرآن، آیتاللَّه مکارم شیرازی، این کتاب نیز بیش از ده جلد آن چاپ شده است. 3. تفسیر موضوعی قرآن مجید، آیتاللَّه جوادی آملی، از این کتاب تا کنون چهارده جلد آن منتشر شده است. 4. معارف قرآن، آیتاللَّه مصباح یزدی. 5. گامی به سوی تفسیر موضوعی سوره‌های قرآن کریم، محمد غزالی، ترجمه‌ی علی اصغر محمدی، نشر فرهنگ اسلامی. 6. فرهنگ قرآنی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، مرکز فرهنگ قرآن قم. 7. تفسیر الموضوعی للقرآن لکریم، دوازده جلد، سمیح عاطف الزین. تذکر: بررسی تفسیر موضوعی قرآن و ابعاد آن و روشهای فرعی آن از موضوعات نوپدید است که جای کاوش بسیار دارد بویژه در مورد تفسیر موضوعیهای بین رشتهای مثل قرآن و مدیریت، قرآن و فلسفه و... پی نوشتها: 1 . نک: منطق تفسیر قرآن (درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن) دکتر محمدعلی رضاییاصفهانی، مبحث کلیات و روش تفسیر قرآن به قرآن. 2 . آیت اللَّه مکارم شیرازی تفسیر موضوعی را این گونه تعریف می‌کند: (آیات مختلفی که درباره‌ی یک موضوع در سرتاسر قرآن مجید در حوادث و فرصت‌های مختلف آمده است جمع‌آوری و جمع بندی گردد. و از مجموع آن، نظر قرآن درباره‌ی آن موضوع و ابعاد آن روشن گردد. (پیام قرآن، ج 1، ص 21). 3 . نک: بحارالانوار، ج 74، ص 94 - 110؛ پیام قرآن، ج 1، ص 23 - 27. 4 . نک: پیام قرآن، آیةاللَّه مکارم شیرازی، ص 18؛ روش‌ها و گرایش‌های تفسیری، حسین علوی‌مهر، ص 365. 5 . از شماره‌ی سوم تا ششم را از کتاب پیام قرآن، آیةاللَّه مکارم شیرازی، ج 1، ص 22 - 23 نقل کردیم. 6 . انفال / 17. 7 . ابراهیم / 4. 8 . انسان / 3. 9 . نک: مقاله‌ی: (التفسیر القرآنیبین التجزئی و الموضوعی، مجموعه آثار شهید صدر، ج 13 به بعد، ج 13، ص 27 به بعد. 10 . نک: دائرة المعارف الاسلامیة، مقاله‌ی تفسیر، امین خولی. 11 . پیام قرآن، ج 1، ص 30 - 31. eporsesh.com
تفسیر با اسلوبهای مختلف نگارش مییابد که از جملهی آنها تفسیر موضوعی و ترتیبی است. و یکی از گونههای فرعی روش تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر موضوعی است.1
الف) تعریف تفسیر موضوعی و ترتیبی:
شیوهی تفسیر ترتیبی آن است که مفسّر، آیات هر سوره را به ترتیب چینش (مصحف یا به ترتیب نزول) تفسیر کند.
اما تفسیر موضوعی آن است که مفسّر آیات مربوط به یک موضوع را گردآوری کرده و با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن، آنها را قرینهی تفسیر هم دیگر قرار دهد و نظر نهایی قرآن را در مورد آن موضوع روشن سازد.
البته تعریفهای دیگری نیز برای تفسیر موضوعی شده است که به هم دیگر نزدیک است.2
اما این شیوهی تفسیری را (تفسیر موضوعی) نامیدهاند چرا که از یک موضوع شروع میکنیم و نظر قرآن را در مورد آن جستجو میکنیم.
و این شیوه را (تفسیر توحیدی) نامند، چرا که بین تجربهی بشر و قرآن جمع میکند و یک نظریهی واحد را در موضوع ارایه میکند. و گاهی این شیوه را (تفسیر تقطیعی) نامند چرا که آیات قرآن را تقطیع کرده و جدای از آیات قبل و بعد سوره مورد بررسی قرار میدهد.
ب) پیشینهی تاریخی:
رشد تفسیر موضوعی قرآن پدیدهای نو آمد به شمار میآید که در چند دههی اخیر بالنده شده است. اما هنگامی که به میراث مکتوب مفسّران قرآن و محدّثان مراجعه میکنیم متوجه میشویم که در احادیث پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) از این شیوهی تفسیری (که نوعی تفسیر قرآن به قرآن است) استفاده شده است.3
در گذشته نیز این شیوهی تفسیری به کمرنگ در میان مفسّران وجود داشته است. کتابهایی همچون احکام القرآن، محمد بن صائب کلبی (م 146 ق) و زبدة البیان، محقق اردبیلی، کنزالعرفان، فاضل مقداد و فقه القرآن، راوندی و ... از پیشگامان تفسیر موضوعی به شمار میآیند، بلکه کتابهای فقهی شیعه و اهل سنت که موضوعات قرآنی (همچون نماز، روزه، زکات و ...) را با توجه به آیات و روایات مورد بررسی قرار میدادهاند نوعی تفسیر موضوعی رقیق به شمار میآید.
اما در دو دههی اخیر شیوهی تفسیر موضوعی بالندگی خاصی پیدا کرد و در موضوعات متنوع نگاشته شد. و تفسیر موضوعی منشور جاوید، آیةاللَّه سبحانی، پیام قرآن، آیةاللَّه مکارم، آیةاللَّه مصباح یزدی و ... از نمونههای جدید این شیوهی تفسیری به شمار میآید.
ج) اقسام تفسیر موضوعی:
برخی صاحب نظران تفسیر موضوعی را به دو قسم تقسیم کردهاند:4
1. تفسیر موضوعی اتحادی: در این شیوه یک موضوع قرآنی (همچون معاد، امامت و ...) در آیات قرآن مورد بررسی قرار میگیرد.
2. تفسیر موضوعی ارتباطی: در این شیوه ارتباط و موضوع قرآنی (همچون رابطهی ایمان و عمل) در آیات مورد بررسی قرار میگیرد، مثل کتاب جامعه و تاریخ، آیت اللَّه مصباح یزدی.
د) ویژگیهای تفسیر موضوعی:
1. در تفسیر موضوعی آیات مربوط به یک موضوع جمع آوری میشود و مورد بررسی قرار میگیرد.
برای مثال: آیات مربوط به توحید، نبوّت و معاد از تمام سورههای قرآن و با کمک گرفتن از فهرستهای موضوعی و معجم المفهرس جمعآوری و با همدیگر تفسیر میشود.
2. هدف این شیوهی تفسیری به دست آوردن نظر نهایی قرآن در بارهی یک موضوع است.
3. تفسیر موضوعی آیات محکم قرآن را محور قرار داده و آیات متشابه را به آنها باز میگرداند و تفسیر میکند.
4. تفسیر موضوعی معمولاً کاربردی و مرتبط با تجربیات زندگی بشر است و به پرسشها و مشکلات او پاسخ میدهد.
5. تفسیر موضوعی آزاد از قیود زمان، مکان و محدودیتهای عبارتی است، یعنی خصوصیات زمانی و مکانی آیات (مثلاً در قصههای قرآن) الغاء میشود و لب معانی به دست آمده و به صورت قانون و قاعدهی کلی برای پاسخ گویی مصادیق جدید و موضوعات و مشکلات بشر به کار میرود.
ه ) فواید تفسیر موضوعی:
1. به دست آوردن نظر نهایی قرآن در یک موضوع.
2. پاسخ گویی به نیازها و پرسشهای جدید بشر با استفاده از آیات قرآن.
3. رفع ابهامهایی که در بدو نظر در برخی آیات به چشم میخورد و روشن شدن آیات متشابه.
4. آگاهی از شرایط، علل و نتایج موضوعات و مسایل مختلفی که در قرآن مطرح است.
5. به دست آوردن اسرار و پیامهای تازهی قرآن از طریق انضمام آیات به یک دیگر.
6. به دست آوردن یک تفسیر جامع دربارهی موضوعاتی مانند توحید، خداشناسی، معاد و... .5
و) تفاوتهای تفسیر ترتیبی با موضوعی:
1. در تفسیر ترتیبی مدلول جداگانه آیات بیان میشود اما در تفسیر موضوعی مدلول مرکب آیات و نظرنهایی قرآن به دست میآید.
2. تفسیر ترتیبی صرف، گاهی از یک جنبه به موضوع مینگرد و دیدی ناقص از موضوعات قرآنی به انسان میدهد در حالی که تفسیر موضوعی دیدی جامع و کامل نسبت به موضوع میدهد.
یادآوری: همین مطلب گاهی موجب میشود که افراد در فهم آیات قرآن خطا کنند یا از آیات سوء استفاده کنند. و همین مطلب موجب پیدایش اختلافات مذهبی یا دامن زدن به آنها شده است. مثلاً کسانی که دیدگاه جبری دارند به آیاتی که ظاهری جبری دارد (مثل: مارمیت6- یضلّ من یشاء ...7) استناد میکنند و افرادی که دیدگاه تفویض و آزادی انسان را قبول دارند به آیاتی که موافق نظر آنهاست (مثل: انا هدینا السبیل اما شاکراً و اما کفوراً)8 استناد میکنند در حالی که اگر هر دو دستهی آیات در کنار هم گذاشته شود دیدگاه معتدل (امر بین امرین) به دست میآید.
و همین مسأله در مورد مسألهی شفاعت، شرک، توسّل و مانند آنها اتفاق افتاده است.
3. تفسیر ترتیبی مقدمهی تفسیر موضوعی به شمار میآید، و تفسیر موضوعی بدون توجه به تفسیر ترتیبی آیات قرآن صحیح نیست چرا که بسیاری از قراین موجود در آیات قبل و بعد (همچون سیاق) در تفسیر ترتیبی به دست میآید ولی در تفسیر موضوعی این گونه نیست.
اما توقف بر مقدّمه (تفسیر ترتیبی) و نیز داشتن به تفسیر موضوعی، نوعی در جا زدن است.
4. تفسیر ترتیبی سلبی است و معمولاً بدون توجه به آیات دیگر قرآن و بدون طرح و نظریه یا موضوع قبلی انجام میگیرد اما تفسیر موضوعی اثباتی است؛ یعنی تفسیر آیات با توجه به آیات دیگر قرآن صورت میگیرد و نظر نهایی قرآن اثبات میشود. به عبارت دیگر: از تفسیر ترتیبی ارتباط آیات و مطالب و مفاهیم کشف نمیشود به خلاف تفسیر موضوعی.9
5. تفسیر ترتیبی از نص شروع میشود اما تفسیر موضوعی از واقع حیات بشری شروع میشود، یعنی در تفسیر موضوعی به موضوعاتی میپردازیم که برای بشر رخ نمودهو مشکل یا پرسشهای بشر است.
به عبارت دیگر تفسیر ترتیبی توضیح آیات قرآن در خلاء و بدون توجه به نیاز فعلی اجتماع است اما تفسیر موضوعی پاسخی به نیاز فعلی جامعهی بشری است از این رو کاربردی است.
6. تفسیر ترتیبی یک طرفه است یعنی مفسّر منفعل و شنونده است اما تفسیر موضوعی دو طرفه است یعنی مفسّر پرسشگر و فعّال است. یعنی او پرسشهای بشریت را از قرآن میپرسد و با تفسیر موضوعی به آنها پاسخ میدهد.
7. تفسیر موضوعی، نسبت به تفسیر ترتیبی، رشد علمی بیشتری به بار میآورد. همان طور که در جهان حدیث اتفاق افتاد، یعنی دانشوران حدیث به دو گروه محدّثان و فقیهان تقسیم میشوند، محدثان فقط به نقل حدیث و شرح احادیث به صورت ترتیبی پرداختند (مثل مرآة العقول علامه مجلسی و ...) اما فقیهان به شرح موضوعی احادیث پرداختند و آنها را در قالب علم فقه بیان کردند و همین مطلب موجب رشد حدیث موضوعی (= فقه) شد اما در جهان تفسیر، مفسّران در طول صدها سال به تفسیر ترتیبی روی آوردند و به تفسیر موضوعی نپرداختند یا کمتر پرداختند از این رو علم تفسیر رشد کمتری پیدا کرد.
ز) تفسیر موضوعی مقدم است یا تفسیر ترتیبی:
معمولاً تفسیر ترتیبی را مقدم بر تفسیر موضوعی میدانند چرا که مفسر نخست باید با مفاهیم آیات آشنا شود و یک دوره تفسیر قرآن بیاموزد تا تسلّط نسبی بر تفسیر پیدا کند سپس به تفسیر موضوعی بپردازد.
اما برخی صاحب نظران بر آنند که تفسیر موضوعی مقدم بر تفسیر ترتیبی است چون که در تفسیر ترتیبی نظر نهایی قرآن به دست نمیآید و تصویری ناقص از موضوعات و نظرگاههای قرآنی ترسیم میشود، پس برای فهم قرآن باید به سراغ تفسیر موضوعی رفت.10
اما به نظر میرسد که راه میانهای نیز وجود داشته باشد که به صواب نزدیکتر است و آن این که تفسیر ترتیبی قرآن را با تفسیر موضوعی همراه کنیم. همان روشی که علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان پیموده است یعنی آیات قرآن را به ترتیب تفسیر میکند ولی گاهی یک موضوع قرآنی (مثل معجزه، رؤیا و ...) را مورد بررسی همه جانبه قرار میدهد و در موارد دیگر در تفسیر ترتیبی به آیات آن کمتر میپردازد و به آن تفسیر موضوعی که انجام شده ارجاع میدهد.
ح) آسیبشناسی تفسیر موضوعی:
یکی از آسیبهای جدّی تفسیر موضوعی تقطیع است؛ یعنی با جدا کردن آیات، از قراین موجود در آیات قبل و بعد غافل شویم.
به عبارت دیگر باید تفسیر موضوعی با تفسیر ترتیبی همراه باشد تا گرفتار این لغزش نشویم. یعنی هر گاه آیات مربوط به نبوت را بررسی میکنیم هر آیهای که مورد توجه قرار میگیرد نخست به تفسیر ترتیبی آن مراجعه کنیم و قراین عقلی و نقلی و سیاق آیه را بررسی کنیم سپس آن را در چرخهی تفسیر موضوعی وارد کنیم.
آسیب دیگر تفسیر موضوعی آن است که کسی گمان کند میتواند بدون هیچ پیشینهی تفسیری وارد حوزهی تفسیر موضوعی شود، و آیات را کنار هم گذاشته و نتیجه بگیرد. درحالی که مفسّر قرآن شرایطی دارد که از جملهی آنها ممارست و تمرین تفسیر است؛ یعنی مفسّر قرآن باید قبلاً با تفسیر ترتیبی و روشهای تفسیری آشنا شده باشد و سپس به تفسیر موضوعی بپردازد و گرنه ممکن است گرفتار لغزش یا تفسیر به رأی شود.
آسیب سوم در تفسیر موضوعی آن است که مفسّر با تحلیلهای برون قرآنی (قبل از بررسی موضوع در قرآن)، نظر خویش را انتخاب کرده و بر قرآن تحمیل کند، که این کار منتهی به تفسیر به رأی میشود. در حالی که روش صحیح آن است که آیات مربوط به موضوع در قرآن گردآوری و بررسی و جمع بندی شود و نظر قرآن اعلام و پذیرفته شود.
برخی از بزرگان و پیشگامان در تفسیر موضوعی نیز موارد زیر را از مشکلات تفسیر موضوعی بر شمردهاند:
1. تکیه بر الفاظ معجم المفهرس و غفلت از مفاهیم قرآنی که با الفاظ دیگر به کار میرود.
2. عدم دقّت در جمع بندی آیات .
3. گستردگی موضوعات و نیاز به حوصله زیاد در بررس آنها.11
ط) تفاسیر موضوعی مشهور:
1. منشور جاوید، آیتاللَّه سبحانی، این کتاب دوازده جلد آن چاپ شده و به زبان عربی نیز تحت عنوان (مفاهیم القرآن) ترجمه شده است.
2. پیام قرآن، آیتاللَّه مکارم شیرازی، این کتاب نیز بیش از ده جلد آن چاپ شده است.
3. تفسیر موضوعی قرآن مجید، آیتاللَّه جوادی آملی، از این کتاب تا کنون چهارده جلد آن منتشر شده است.
4. معارف قرآن، آیتاللَّه مصباح یزدی.
5. گامی به سوی تفسیر موضوعی سورههای قرآن کریم، محمد غزالی، ترجمهی علی اصغر محمدی، نشر فرهنگ اسلامی.
6. فرهنگ قرآنی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، مرکز فرهنگ قرآن قم.
7. تفسیر الموضوعی للقرآن لکریم، دوازده جلد، سمیح عاطف الزین.
تذکر:
بررسی تفسیر موضوعی قرآن و ابعاد آن و روشهای فرعی آن از موضوعات نوپدید است که جای کاوش بسیار دارد بویژه در مورد تفسیر موضوعیهای بین رشتهای مثل قرآن و مدیریت، قرآن و فلسفه و...
پی نوشتها:
1 . نک: منطق تفسیر قرآن (درسنامه روشها و گرایشهای تفسیر قرآن) دکتر محمدعلی رضاییاصفهانی، مبحث کلیات و روش تفسیر قرآن به قرآن.
2 . آیت اللَّه مکارم شیرازی تفسیر موضوعی را این گونه تعریف میکند: (آیات مختلفی که دربارهی یک موضوع در سرتاسر قرآن مجید در حوادث و فرصتهای مختلف آمده است جمعآوری و جمع بندی گردد. و از مجموع آن، نظر قرآن دربارهی آن موضوع و ابعاد آن روشن گردد. (پیام قرآن، ج 1، ص 21).
3 . نک: بحارالانوار، ج 74، ص 94 - 110؛ پیام قرآن، ج 1، ص 23 - 27.
4 . نک: پیام قرآن، آیةاللَّه مکارم شیرازی، ص 18؛ روشها و گرایشهای تفسیری، حسین علویمهر، ص 365.
5 . از شمارهی سوم تا ششم را از کتاب پیام قرآن، آیةاللَّه مکارم شیرازی، ج 1، ص 22 - 23 نقل کردیم.
6 . انفال / 17.
7 . ابراهیم / 4.
8 . انسان / 3.
9 . نک: مقالهی: (التفسیر القرآنیبین التجزئی و الموضوعی، مجموعه آثار شهید صدر، ج 13 به بعد، ج 13، ص 27 به بعد.
10 . نک: دائرة المعارف الاسلامیة، مقالهی تفسیر، امین خولی.
11 . پیام قرآن، ج 1، ص 30 - 31.
eporsesh.com
- [سایر] جایگاه و نقش آراء مفسران در تفسیر قرآن چیست؟
- [سایر] منابع تفسیر قرآن کدامند؟
- [سایر] تاریخچة تفسیر موضوعی را بیان کرده و ادله مخالفین و موافقین این تفسیر را بیان کنید؟
- [سایر] تعریف، پیشینه، اقسام، فواید و ویژگیهای تفسیر موضوعی چیست؟
- [سایر] سیاق یعنی چه؟ و چه قدر اهمیت و جایگاه در تفسیر قرآن دارد؟
- [سایر] جهت آشنایی با تفسیر و مطالب قرآنی منابع و کتاب معرفی کنید.
- [سایر] در حوزه تفسیر و مطالب قرآنی چه منابع و کتاب هایی نوشته شده است؟
- [سایر] چه آیاتی را امام مهدی(عج) تفسیر کردهاند و از ایشان در منابع حدیثی یا تاریخی نقل شده است؟
- [سایر] آیا اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن از شیوه تفسیر قرآن به قرآن بهره میگرفتند؟
- [سایر] بین تفسیر شیعه و تفسیر سنی چه تفاوتهایی وجود دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] همانطور که استعمال ظرف طلا و نقره و ساختن و خریدن و فروختن و نگاه داشتن و هر گونه استفاده از آ ن و اجرت برای ساختن و اصلاح آن حرام است ، ساختن اشیائی از قبیل تخت و زین اسب ولوح وامثال آن از طلا و نقره، هر چند که ظرف نیست نیز حرام است و راکد نگهداشتن این قبیل منابع ثروت جائز نیست واسراف است وآنچه که در روایات حکم به جواز آن شده است ، ساختن و استعمال اشیائی است که حقیر یا تابع چیز دیگری مانند حلقة شمشیر وقاب قرآن است .
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.