از نظر قرآن چه رابطه‌ای بین مصائب انسان و اعمال او وجود دارد؟
در قرآن مجید آیات فراوانی به چشم می‌خورد که با صراحت رابطه بخش عظیمی از مصائب را با اعمال نادرست انسان روشن می‌سازد، تا آنجا که لحن بعضی از این آیات جنبه عموم دارد و تمام مصائب را شامل می‌شود مانند: 1 (ما اَصابَکَ مِنّ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ وَ ما اَصابَکَ مِنْ سَیِْئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ) [آنچه از حسنات (نیکیها و پیروزیها) به تو می‌رسد از ناحیه خدا است، و آنچه از بدیها (ناراحتیها و شکستها و مشکلات) دامنگیر تو می‌شود از ناحیه خود تو است]! نساء/79 جالب اینکه مخاطب در این آیه شخص پیغمبر اکرم (ص) است، و این برای تاکید و اهمیت موضوع است، جائی که پیامبر (ص) چنین باشد تکلیف دیگران روشن است، وگرنه معلوم است پیامبر (ص) کاری نمی‌کند که گرفتار مصیبتی خود ساخته شود. اینکه (حسنات) را به خدا نسبت می‌دهد، به خاطر آن است که خداوند تمام امکانات آن را در اختیار انسان گذاشته، و اینکه سیئات را به خود انسان نسبت می‌دهد، به خاطر آن است که این امکانات را از اهدافی که خدا آنها را به خاطر آن آفریده منحرف می‌سازد، وگرنه از آن جهت که مسبب الاسباب او است همه را می‌توان به او نسبت داد. 2 در جای دیگر مفاسدی را که در پهنه خشکیها و دریاها به وجود می‌آید نتیجه اعمال مردم می‌شمرد، و می‌فرماید (ظَهَرَ الْفَسادُ فی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ اَیْدی النّاسِ) [فساد در خشکی و دریا به خاطر کارهائی که مردم انجام می‌دهند آشکار شده] روم/41 و با توجه به اینکه (اَلْفَسادْ) در آیه با (الف و لام جنس) ذکر شده، و در اینجا معنی عموم را می‌رساند، نشان می‌دهد که مفاسدی که در صفحه زمین ظاهر می‌شود از قسم خود ساخته است و این ناظر به مفاسد اجتماعی است. و در ادامه همین آیه اضافه می‌کند (خدا می‌خواهد نتیجه بعضی از اعمال آنها را به آنها بچشاند شاید بازگردند) (لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَْذی عَمِلوا لَعَلَّهُمْ یَرْجَعُونَ) بعضی از مفسران آیه را اشاره به عقوبتها و مجازاتهای الهی دانسته‌اند که به خاطر (اعمال سوء) دامن مردم را می‌گیرد، ولی ظاهراً صدر آیه اشاره به یک رابطه تکوینی در میان (فساد) و (گناه) است، ذیل آیه نیز منافاتی با آن ندارد، زیرا کلمه عقوبت در آن ذکر نشده، بلکه می‌فرماید بعضی از اعمالشان را به آنها می‌چشاند، نه مجازات آن را، و تکیه روی (بعض) ممکن است از این جهت باشد که خداوند به لطفش قسمتی از این نتائج طبیعی زیانبار را خنثی می‌کند. به هر حال آیه فوق نشان می‌دهد که مفاسد اجتماعی مانند ناأمنی، جنگها، تسلط ظالمان، گرفتاری مظلومان، و امثال آنها مولود خود انسان و اعمال او است، و هرگز نباید آن را به حساب دستگاه آفرینش گذارد و مسأله عدل الهی را زیر سؤال برد. 3 از آیات دیگری استفاده می‌شود که دگرگونیهای نعمتهای الهی به خاطر تغییر حال مردم است، در یکجا می‌فرماید (اِنَّ اللهَ لا یَغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِاَنّفُسِهِم) [خداوند آنچه را مردم دارند تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند]! رعد/11 و در جای دیگر همین مطلب را با تصریح به عنوان (نعمت) بیان کرده، می‌فرماید (ذلِکَ بِانَّ اللهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً اَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِاَنْفُسِهِم) انفال/53 [اینها همه به خاطر آن است که خداوند نعمت‌هایی را که به هر قوم و ملتی داده هرگز تغییر نمی‌دهد، مگر آن که آنها، خود را تغییر دهند.] به تعبیر روشنتر (فیض و رحمت الهی) عام و گسترده است، ولی به تناسب (شایستگیها و لیاقتها) در میان مردم تقسیم می‌شود، اگر از نعمتها استفاده صحیح کنند دائمی و جاودانی می‌شود، و اگر وسیله طغیان و ظلم و بیدادگری و غرور و ناسپاسی شود، نعمتها جای خود را به بلاها می‌دهد، اینها همه تأکیدی است بر خود ساخته بودن بسیاری از مصائب. 4 در مورد دیگر ضمن بیان کم ظرفیت بودن مردم، اشاره لطیفی به رابطه میان (مصائب) و (اعمال مردم) کرده، می‌فرماید (وَ اِذا اَذَقْنَا النّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بَها وَ اِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِما قَدَمَتْ اَیْدیْهِمْ اِذا هُمْ یَقْنَطُونَ) [هنگامی که به مردم رحمتی بچشانیم خوشحال و (مغرور) می‌شوند و هرگاه مصیبتی به خاطر اعمالی که انجام داده‌اند به آنها برسد ناگهان مأیوس می‌شوند) روم/36 گرچه بسیاری از مفسران اینگونه آیات را اشاره به عذابهای الهی دانسته‌اند، ولی ظاهر آیات قطع نظر از پیشداوریها این است که مصائب نتیجة اعمال خود انسانها است، و به تعبیر دیگر اعمال به عنوان (سبب) و مصائب به عنوان (مسبب) ذکر شده، و اگر مجازاتی در اینجا باشد به صورت اثر طبیعی عمل و بازتاب افعال و رفتار خود مردم منعکس شده است و تقدیر گرفتن کلمه عقوبت و مجازات در تمام این موارد به طوری که در کلمات بسیاری از مفسران آمده دلیل روشنی ندارد. eporsesh.com
عنوان سوال:

از نظر قرآن چه رابطه‌ای بین مصائب انسان و اعمال او وجود دارد؟


پاسخ:

در قرآن مجید آیات فراوانی به چشم می‌خورد که با صراحت رابطه بخش عظیمی از مصائب را با اعمال نادرست انسان روشن می‌سازد، تا آنجا که لحن بعضی از این آیات جنبه عموم دارد و تمام مصائب را شامل می‌شود مانند:
1 (ما اَصابَکَ مِنّ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ وَ ما اَصابَکَ مِنْ سَیِْئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ) [آنچه از حسنات (نیکیها و پیروزیها) به تو می‌رسد از ناحیه خدا است، و آنچه از بدیها (ناراحتیها و شکستها و مشکلات) دامنگیر تو می‌شود از ناحیه خود تو است]! نساء/79
جالب اینکه مخاطب در این آیه شخص پیغمبر اکرم (ص) است، و این برای تاکید و اهمیت موضوع است، جائی که پیامبر (ص) چنین باشد تکلیف دیگران روشن است، وگرنه معلوم است پیامبر (ص) کاری نمی‌کند که گرفتار مصیبتی خود ساخته شود.
اینکه (حسنات) را به خدا نسبت می‌دهد، به خاطر آن است که خداوند تمام امکانات آن را در اختیار انسان گذاشته، و اینکه سیئات را به خود انسان نسبت می‌دهد، به خاطر آن است که این امکانات را از اهدافی که خدا آنها را به خاطر آن آفریده منحرف می‌سازد، وگرنه از آن جهت که مسبب الاسباب او است همه را می‌توان به او نسبت داد.
2 در جای دیگر مفاسدی را که در پهنه خشکیها و دریاها به وجود می‌آید نتیجه اعمال مردم می‌شمرد، و می‌فرماید (ظَهَرَ الْفَسادُ فی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ اَیْدی النّاسِ) [فساد در خشکی و دریا به خاطر کارهائی که مردم انجام می‌دهند آشکار شده] روم/41 و با توجه به اینکه (اَلْفَسادْ) در آیه با (الف و لام جنس) ذکر شده، و در اینجا معنی عموم را می‌رساند، نشان می‌دهد که مفاسدی که در صفحه زمین ظاهر می‌شود از قسم خود ساخته است و این ناظر به مفاسد اجتماعی است.
و در ادامه همین آیه اضافه می‌کند (خدا می‌خواهد نتیجه بعضی از اعمال آنها را به آنها بچشاند شاید بازگردند) (لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَْذی عَمِلوا لَعَلَّهُمْ یَرْجَعُونَ)
بعضی از مفسران آیه را اشاره به عقوبتها و مجازاتهای الهی دانسته‌اند که به خاطر (اعمال سوء) دامن مردم را می‌گیرد، ولی ظاهراً صدر آیه اشاره به یک رابطه تکوینی در میان (فساد) و (گناه) است، ذیل آیه نیز منافاتی با آن ندارد، زیرا کلمه عقوبت در آن ذکر نشده، بلکه می‌فرماید بعضی از اعمالشان را به آنها می‌چشاند، نه مجازات آن را، و تکیه روی (بعض) ممکن است از این جهت باشد که خداوند به لطفش قسمتی از این نتائج طبیعی زیانبار را خنثی می‌کند.
به هر حال آیه فوق نشان می‌دهد که مفاسد اجتماعی مانند ناأمنی، جنگها، تسلط ظالمان، گرفتاری مظلومان، و امثال آنها مولود خود انسان و اعمال او است، و هرگز نباید آن را به حساب دستگاه آفرینش گذارد و مسأله عدل الهی را زیر سؤال برد.
3 از آیات دیگری استفاده می‌شود که دگرگونیهای نعمتهای الهی به خاطر تغییر حال مردم است، در یکجا می‌فرماید (اِنَّ اللهَ لا یَغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِاَنّفُسِهِم) [خداوند آنچه را مردم دارند تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند]! رعد/11
و در جای دیگر همین مطلب را با تصریح به عنوان (نعمت) بیان کرده، می‌فرماید (ذلِکَ بِانَّ اللهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً اَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِاَنْفُسِهِم) انفال/53 [اینها همه به خاطر آن است که خداوند نعمت‌هایی را که به هر قوم و ملتی داده هرگز تغییر نمی‌دهد، مگر آن که آنها، خود را تغییر دهند.]
به تعبیر روشنتر (فیض و رحمت الهی) عام و گسترده است، ولی به تناسب (شایستگیها و لیاقتها) در میان مردم تقسیم می‌شود، اگر از نعمتها استفاده صحیح کنند دائمی و جاودانی می‌شود، و اگر وسیله طغیان و ظلم و بیدادگری و غرور و ناسپاسی شود، نعمتها جای خود را به بلاها می‌دهد، اینها همه تأکیدی است بر خود ساخته بودن بسیاری از مصائب.
4 در مورد دیگر ضمن بیان کم ظرفیت بودن مردم، اشاره لطیفی به رابطه میان (مصائب) و (اعمال مردم) کرده، می‌فرماید (وَ اِذا اَذَقْنَا النّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بَها وَ اِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِما قَدَمَتْ اَیْدیْهِمْ اِذا هُمْ یَقْنَطُونَ) [هنگامی که به مردم رحمتی بچشانیم خوشحال و (مغرور) می‌شوند و هرگاه مصیبتی به خاطر اعمالی که انجام داده‌اند به آنها برسد ناگهان مأیوس می‌شوند) روم/36
گرچه بسیاری از مفسران اینگونه آیات را اشاره به عذابهای الهی دانسته‌اند، ولی ظاهر آیات قطع نظر از پیشداوریها این است که مصائب نتیجة اعمال خود انسانها است، و به تعبیر دیگر اعمال به عنوان (سبب) و مصائب به عنوان (مسبب) ذکر شده، و اگر مجازاتی در اینجا باشد به صورت اثر طبیعی عمل و بازتاب افعال و رفتار خود مردم منعکس شده است و تقدیر گرفتن کلمه عقوبت و مجازات در تمام این موارد به طوری که در کلمات بسیاری از مفسران آمده دلیل روشنی ندارد.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین