برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید به تفاوتی که میان آیین زرتشت و مجوس وجود دارد اشاره کنیم. اگر چه زرتشتیانی که امروزه میشناسیم، همان مجوسیانی میباشند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آنها را به عنوان اهل کتاب معرفی فرموده، ولی باید به این نکته توجه کرد که در منابع روائی شیعه و سنّی، نبوت زرتشت به صورت صریح مورد تأیید قرار نگرفته است و اهل کتاب بودن مجوسیان به دلیل وجود پیامبر دیگری است که نام او به درستی ضبط نشده است. شیخ صدوق روایت میکند:(از مجوس جزیه گرفته میشود، زیرا پیامبر اکرم فرمودند: در مورد آنان مانند اهل کتاب رفتار کنید، زیرا آنان پیامبری به نام دامسب داشتند که به قتل رساندند و کتابی به نام جاماسب داشتند که بر روی دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود که سوزاندند.)[1] البته سند این روایت موثق نیست و در چند روایت مشابه، نام پیامبر مجوس (جاماسب) است و نامی از (دامسب) برده نشده است. به هر حال از نظر فقهی و تاریخی اهل کتاب بودن مجوس مشهور و مسلم بوده است. به این ترتیب آئین مجوس که مسلمانان به هنگام ورود به ایران با آن مواجه شدند، دین خالصی نبود. بلکه آمیزهای از آموزههای زرتشتی، زروان و تعالیم مغان بود، مغها که ریشه در بین النهرین داشتند از زمان مادها متولیان امور مذهبی مردم شده بودند. مغان بخشی از تعالیم خود را از بین النهرین که مرکز بعثت انبیای بزرگ الهی بود، گرفته بودند به این ترتیب مجوسیانِ روزگار ساسانی، وارث یگانه پرستی، عقیده به معاد و بهشت و دوزخ، عقیده به منجی و مانند آن از یک سو، و حجم عظیمی از افسانهها و اساطیر و مراسم دستوپاگیر مذهبی و تطهیر، از سوی دیگر شده بودند. پس آئین مجوس آئین مستقلی نبود تا بتواند بر ادیان دیگر تأثیر قابل توجهی داشته باشد، ولی دین پژوهان غربی، تأثیر آئین زرتشت را بر ادیان دیگر به ویژه آئین یهود و آئین بودا پذیرفتهاند و دلیل آن را دو چیز میدانند: 1. قدمت آئین زرتشت 2. حمایت سه امپراطوری بزرگ جهان باستان از آن. یکی از محققین مشهور مطالعات ایرانی در مورد زرتشت که زمان زندگی او را بین 1100 تا 1200 پیش از میلاد تخمین زده است، مینویسد:(زرتشت نخستین کسی بود که آموزههای داوری دربارة افراد، وجود بهشت و دوزخ و رستاخیز و تن پسین، داوری فرجام همگانی و زندگانی جاوید برای روان و تن نو پیوسته را به مردمان آموخت. این آموزهها از رهگذر وامگیری آنها توسط یهودیت، مسیحیت و اسلام، اصول آشنای اعتقادات بیشتر مردمان جهان شدهاند.)[2]همچنین ایشان آئین زرتشت را نخستین دین وحیانی مستند میداند. و همچنین در مورد دلیل دوم تأثیر کیش زرتشت بر ادیان بعدی مینویسد:( کیش زرتشتی که بیش از سه هزار و پانصد سال پیش، در فرهنگی متعلق به عصر مفرغ و در استپهای آسیا سربرآورده، دین حکومتی سه شاهنشاهی قدرتمند ایرانی (هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان) بود که یکی پس از دیگری پدیدار آمدند وازین سبب سدههای متمادی دارای قدرت و ثروت دنیوی بود. از این رو آموزههای اصیل متعالی آن کیش بر سراسر خاورمیانه، یعنی ناحیهای که در آن یهودیت گسترش یافت و مسیحیت و اسلام پا به عرصة وجود گذاشتند، اثر نهاد. به سوی خاور نیز تا هند شمالی توسعه یافت و درآنجا کیش زرتشتی در تکامل مهایانة کیش بودایی مؤثر افتاد.)[3] البته وجود تشابه در آموزههای اسلام و زرتشت دلیل بر تأثیر پذیری از یکدیگر نیست و روش تجربی دین پژوهان غربی و عدم اعتقاد دینی برخی از آنان سبب میشود تا سرچشمة وحیانی عقایدی مانند معاد و بهشت و دوزخ را انکار کنند و حتّی ادیان آسمانی را متأثر از یکدیگر بدانند. اگر وحی را به عنوان منبعی مستقل در اخذ دانش آسمانی میپذیرفتند، میتوانستند هر یک از پیامبران صاحب شریعت را در بیان مسائل مربوط به معاد و جهان آخرت مستقل بدانند. به هر حال آنان معتقدند پس از اینکه کوروش، بنی اسرائیل را از زندان بخت النصر آزاد کرد، تعداد زیادی از آنان به ایران آمده و از کیش زرتشت که دین حکومتی هخامنشی بود، تأثیر پذیرفتند. عقیده به منجی را، یهودیان در همین دوران و مسیحیان در ادوار بعدی از عقیده به سوشیانت که منجی آئین زرتشت است از زرتشتیان گرفتند.[4] همچنین محتمل میدانند که آئین بودای مهایانه نیز عقیده به مایتریه یا منجی بودایی را از آموزههای زرتشتیان اخذ کرده باشند.[5] برخی نیز زرتشت را شاگرد با واسطة ارمیای پیغمبر میدانند یا به ارتباط او با پیامبرانی دیگر اشاره کردهاند که هیچکدام ثابت نشده است.[6] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تاریخ کیش زرتشت، (ج2، هخامنشیان) مترجم: همایون صنعتی زاده. 2. واکنش غرب در برابر زرتشت، جی، دوش گیمن، ترجمه: تیمور قادری. 3. دینها و کیشهای ایرانی در دورة باستان، دکتر محسن ابوالقاسمی. [1] . طوسی، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 54، به نقل از CD جامع الاحادیث. [2] . مری بویس، زرتشتیان عقاید و باورها، ترجمه عسکر بهرامی، انتشارات ققنوس، چاپ اول، 1381، ص 54، [3] . همان، ص 19. [4] . مری بویس، تاریخ کیش زرتشت، ترجمه: همایون صنعتی زاده، انتشارات توس، چاپ اول، 1374، ج1، ص 398. [5] . همان. [6] . معین، محمد، مزد سینا و ادب پارسی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، 2535، ج اول، ص 128، 115. ( اندیشه قم )
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید به تفاوتی که میان آیین زرتشت و مجوس وجود دارد اشاره کنیم. اگر چه زرتشتیانی که امروزه میشناسیم، همان مجوسیانی میباشند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آنها را به عنوان اهل کتاب معرفی فرموده، ولی باید به این نکته توجه کرد که در منابع روائی شیعه و سنّی، نبوت زرتشت به صورت صریح مورد تأیید قرار نگرفته است و اهل کتاب بودن مجوسیان به دلیل وجود پیامبر دیگری است که نام او به درستی ضبط نشده است. شیخ صدوق روایت میکند:(از مجوس جزیه گرفته میشود، زیرا پیامبر اکرم فرمودند: در مورد آنان مانند اهل کتاب رفتار کنید، زیرا آنان پیامبری به نام دامسب داشتند که به قتل رساندند و کتابی به نام جاماسب داشتند که بر روی دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود که سوزاندند.)[1]
البته سند این روایت موثق نیست و در چند روایت مشابه، نام پیامبر مجوس (جاماسب) است و نامی از (دامسب) برده نشده است. به هر حال از نظر فقهی و تاریخی اهل کتاب بودن مجوس مشهور و مسلم بوده است.
به این ترتیب آئین مجوس که مسلمانان به هنگام ورود به ایران با آن مواجه شدند، دین خالصی نبود. بلکه آمیزهای از آموزههای زرتشتی، زروان و تعالیم مغان بود، مغها که ریشه در بین النهرین داشتند از زمان مادها متولیان امور مذهبی مردم شده بودند. مغان بخشی از تعالیم خود را از بین النهرین که مرکز بعثت انبیای بزرگ الهی بود، گرفته بودند به این ترتیب مجوسیانِ روزگار ساسانی، وارث یگانه پرستی، عقیده به معاد و بهشت و دوزخ، عقیده به منجی و مانند آن از یک سو، و حجم عظیمی از افسانهها و اساطیر و مراسم دستوپاگیر مذهبی و تطهیر، از سوی دیگر شده بودند. پس آئین مجوس آئین مستقلی نبود تا بتواند بر ادیان دیگر تأثیر قابل توجهی داشته باشد، ولی دین پژوهان غربی، تأثیر آئین زرتشت را بر ادیان دیگر به ویژه آئین یهود و آئین بودا پذیرفتهاند و دلیل آن را دو چیز میدانند: 1. قدمت آئین زرتشت 2. حمایت سه امپراطوری بزرگ جهان باستان از آن.
یکی از محققین مشهور مطالعات ایرانی در مورد زرتشت که زمان زندگی او را بین 1100 تا 1200 پیش از میلاد تخمین زده است، مینویسد:(زرتشت نخستین کسی بود که آموزههای داوری دربارة افراد، وجود بهشت و دوزخ و رستاخیز و تن پسین، داوری فرجام همگانی و زندگانی جاوید برای روان و تن نو پیوسته را به مردمان آموخت. این آموزهها از رهگذر وامگیری آنها توسط یهودیت، مسیحیت و اسلام، اصول آشنای اعتقادات بیشتر مردمان جهان شدهاند.)[2]همچنین ایشان آئین زرتشت را نخستین دین وحیانی مستند میداند.
و همچنین در مورد دلیل دوم تأثیر کیش زرتشت بر ادیان بعدی مینویسد:( کیش زرتشتی که بیش از سه هزار و پانصد سال پیش، در فرهنگی متعلق به عصر مفرغ و در استپهای آسیا سربرآورده، دین حکومتی سه شاهنشاهی قدرتمند ایرانی (هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان) بود که یکی پس از دیگری پدیدار آمدند وازین سبب سدههای متمادی دارای قدرت و ثروت دنیوی بود. از این رو آموزههای اصیل متعالی آن کیش بر سراسر خاورمیانه، یعنی ناحیهای که در آن یهودیت گسترش یافت و مسیحیت و اسلام پا به عرصة وجود گذاشتند، اثر نهاد. به سوی خاور نیز تا هند شمالی توسعه یافت و درآنجا کیش زرتشتی در تکامل مهایانة کیش بودایی مؤثر افتاد.)[3]
البته وجود تشابه در آموزههای اسلام و زرتشت دلیل بر تأثیر پذیری از یکدیگر نیست و روش تجربی دین پژوهان غربی و عدم اعتقاد دینی برخی از آنان سبب میشود تا سرچشمة وحیانی عقایدی مانند معاد و بهشت و دوزخ را انکار کنند و حتّی ادیان آسمانی را متأثر از یکدیگر بدانند. اگر وحی را به عنوان منبعی مستقل در اخذ دانش آسمانی میپذیرفتند، میتوانستند هر یک از پیامبران صاحب شریعت را در بیان مسائل مربوط به معاد و جهان آخرت مستقل بدانند. به هر حال آنان معتقدند پس از اینکه کوروش، بنی اسرائیل را از زندان بخت النصر آزاد کرد، تعداد زیادی از آنان به ایران آمده و از کیش زرتشت که دین حکومتی هخامنشی بود، تأثیر پذیرفتند. عقیده به منجی را، یهودیان در همین دوران و مسیحیان در ادوار بعدی از عقیده به سوشیانت که منجی آئین زرتشت است از زرتشتیان گرفتند.[4] همچنین محتمل میدانند که آئین بودای مهایانه نیز عقیده به مایتریه یا منجی بودایی را از آموزههای زرتشتیان اخذ کرده باشند.[5] برخی نیز زرتشت را شاگرد با واسطة ارمیای پیغمبر میدانند یا به ارتباط او با پیامبرانی دیگر اشاره کردهاند که هیچکدام ثابت نشده است.[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تاریخ کیش زرتشت، (ج2، هخامنشیان) مترجم: همایون صنعتی زاده.
2. واکنش غرب در برابر زرتشت، جی، دوش گیمن، ترجمه: تیمور قادری.
3. دینها و کیشهای ایرانی در دورة باستان، دکتر محسن ابوالقاسمی.
[1] . طوسی، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 54، به نقل از CD جامع الاحادیث.
[2] . مری بویس، زرتشتیان عقاید و باورها، ترجمه عسکر بهرامی، انتشارات ققنوس، چاپ اول، 1381، ص 54،
[3] . همان، ص 19.
[4] . مری بویس، تاریخ کیش زرتشت، ترجمه: همایون صنعتی زاده، انتشارات توس، چاپ اول، 1374، ج1، ص 398.
[5] . همان.
[6] . معین، محمد، مزد سینا و ادب پارسی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، 2535، ج اول، ص 128، 115.
( اندیشه قم )
- [سایر] نحلههای جدید چه رابطهای با ادیان دارند؟
- [سایر] مجوسیت چند فرقه دارد؟
- [سایر] رابطه دوستی من با دختری برای ازدواج، به صورت عشقی پاک و مقدس است، نه رابطهای هوسآلود. آیا چنین رابطهای اشکال دارد؟
- [سایر] چه رابطهای میان فقه و علم کلام وجود دارد؟
- [سایر] نحوهی مردن افراد چه رابطهای با اعمال آنها دارد؟
- [سایر] آیا رابطهای بین بلوغ و رشد وجود دارد؟
- [سایر] مسئولیت اخلاقی و فقهی چیست؟ و چه رابطهای میان این دو وجود دارد؟
- [سایر] از نظر قرآن چه رابطهای بین مصائب انسان و اعمال او وجود دارد؟
- [سایر] یهود چگونه و چه زمانی به ایران آمده اند و با زرتشتیان چه رابطهای برقرار کردند؟
- [سایر] آیا بین کیفیت لباس پوشیدن و نوع شخصیت افراد رابطهای وجود دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] اسباب ارث، یعنی رابطهای که موجب ارث بردن از میّت میشود، سه چیز است: اوّل: (خویشاوندی نَسبی) که خود به سه دسته تقسیم میشود و تفصیل آن در مسأله بعدی بیان میشود. دوم: (خویشاوندی سببی)، یعنی رابطهای که به سبب نکاح دائم ایجاد میشود و به وسیله آن زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند. سوم: (وِلاء) که به وسیله آن کسی که بر دیگری یک نوع ولایت دارد، در صورت نبودن خویشاوندان نسبی و سببی، از او ارث میبرد و آن بر سه قسم است: 1 (وِلاء عِتق) که موضوع آن در این زمان منتفی شده است.2 (ضِمان جَریره)؛ یعنی این که انسان با کسی قرار میگذارد که در زندگی ضامن جنایات او باشد و در عوض از او ارث ببرد.3 (امامت) که به واسطه آن امام مسلمین در برخی از صور که بیان خواهد شد، از میّت ارث میبرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کافر یعنی کسی که خدا، یا پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) را قبول ندارد، یا برای خدا شریکی قرار می دهد بنابر احتیاط نجس است، هرچند به یکی از ادیان آسمانی، مانند آیین یهود و نصاری ایمان داشته باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زن مسلمان نمیتواند به عقد مرد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمیتواند با غیر اهل کتاب و مجوس ازدواج کند، نه به صورت ازدواج دائم و نه به صورت ازدواج موقّت و ظاهراً ازدواج دائم یا موقّت با زن یهودی و نصرانی باطل نیست؛ بلکه مکروه و مخالف احتیاط استحبابیست به ویژه ازدواج دائم. ازدواج با زن مجوسی به صورت دائم صحیح نیست و به صورت موقّت مکروه و مخالف احتیاط استحبابیست و در صورتی که مرد و زن کافر با یکدیگر ازدواج کنند و سپس شوهر مسلمان شود و زن وی بر دین مسیحیّت یا یهودیّت یا مجوسیّت باقی بماند ازدواج باطل نمیگردد. در مورد اسلام زن یا شوهر احکام چندی وجود دارد که در کتب مفصّل فقهی آمده است.
- [آیت الله اردبیلی] روزه از جمله عباداتی است که در ادیان توحیدی به آن امر شده است و روزه ماه رمضان هدیهای است الهی که خداوند به امت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم عطا فرموده است تا به وسیله آن بتوانند پلیدی را از روح و جسم خویش دور سازند و جان خویش را به زیور تقوی آراسته کنند و با چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی، رنج و محرومیت فقرا را با تمام وجود درک نمایند و در صدد دستگیری از آنان برآیند و بر مؤمنان است که از برکات روزه و ماه رمضان بهرهمند گردند. امام سجاد علیهالسلام در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه میفرماید: (خداوندا، ماه رمضان را از عبادت ما سرشار کن و اوقات آن را به توفیق عبادتت مزیّن گردان و ما را در این ماه به روزهداری و در شب آن به نماز، تضرع، خشوع و تواضع به درگاهت یاری فرما چنانکه هیچ روز آن گواه بر غفلت ما و هیچ شب آن شاهد تقصیر ما نگردد.) (روزه) آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا مغرب از انجام دادن چیزهایی که روزه را باطل میکند و شرح آنها بعدا گفته میشود خودداری نماید.