انسان یک موجود حقیقی و مبدأ آثار وجودی و عینی است و به شهادت تجربه و برهان، قابلیت و استعداد رسیدن به آخرین کمال خود را دارد که اگر دارای صفات حسنه و اخلاق پسندیده باشد، کمالش سعادت، و اگر دارای صفات زشت و اخلاق ناشایسته باشد، کمالش شقاوت خواهد بود، و چون این ملکات و اخلاق، تنها از راه افعال اختیاری حاصل میشود، و فعل اختیاری، از اعتقاد به خوبی و بدی، ترس و امید، میل به منفعت و فرار از ضرر، سرچشمه میگیرد، باید یک سری برنامهها و دستوراتی، وجود داشته باشد که مردم را با وعده و وعید، دعوت به سعادت و جستوجوی کمال نهاییشان نماید. از طرفی "تشویق" و "تهدید"، یا "بشارت" و "انذار"، از مهمترین اصول تربیتی به حساب میآیند، که قرآن نیز با توجه به این دو اصل مهم، برنامههای تربیتی خود را بنا گذاشته است; چرا که انسان، مجموعهای از بیم و امید، حب ذات و علاقه به حیات، و نفرت از فنا و نیستی است; و ترکیبی از جلب منفعت و دفع ضرر میباشد، و درست به همین دلیل، در آیات قرآن، "نذیر" و "بشیر"، یا "انذار" و "بشارت"، هر دو درکنار هم قرار گرفته است. در سوره اعراف، آیه 188، آمده است: "إِنْ أَنَا إِلآ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ; من بیم دهنده و بشارت دهندهام برای افرادی که ایمان میآورند." خلاصه این که: اگر میبینیم در قرآن مجید، آیات بسیاری، دربارة مسائل بهشت و جهنم آمده است، و آیاتی که در وصف بهشت آمده، سراسر از بشارت و بهجت، و آکنده از شوق و امید برای مومنین است، و آنان را به آیندة اعمال نیک خود امیدوار کرده و به رضوان الهی بشارت میدهند; و آیاتی که در مورد جهنم و انواع عذابها و بلاها و گرفتاریهای آن آمده، که در واقع نوعی وعید و انذار است، همه در راستای همین دو اصل مهم تربیتی، یعنی "تشویق" و "تهدید" بنا شده است. eporsesh.com
انسان یک موجود حقیقی و مبدأ آثار وجودی و عینی است و به شهادت تجربه و برهان، قابلیت و استعداد رسیدن به آخرین کمال خود را دارد که اگر دارای صفات حسنه و اخلاق پسندیده باشد، کمالش سعادت، و اگر دارای صفات زشت و اخلاق ناشایسته باشد، کمالش شقاوت خواهد بود، و چون این ملکات و اخلاق، تنها از راه افعال اختیاری حاصل میشود، و فعل اختیاری، از اعتقاد به خوبی و بدی، ترس و امید، میل به منفعت و فرار از ضرر، سرچشمه میگیرد، باید یک سری برنامهها و دستوراتی، وجود داشته باشد که مردم را با وعده و وعید، دعوت به سعادت و جستوجوی کمال نهاییشان نماید. از طرفی "تشویق" و "تهدید"، یا "بشارت" و "انذار"، از مهمترین اصول تربیتی به حساب میآیند، که قرآن نیز با توجه به این دو اصل مهم، برنامههای تربیتی خود را بنا گذاشته است; چرا که انسان، مجموعهای از بیم و امید، حب ذات و علاقه به حیات، و نفرت از فنا و نیستی است; و ترکیبی از جلب منفعت و دفع ضرر میباشد، و درست به همین دلیل، در آیات قرآن، "نذیر" و "بشیر"، یا "انذار" و "بشارت"، هر دو درکنار هم قرار گرفته است. در سوره اعراف، آیه 188، آمده است: "إِنْ أَنَا إِلآ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ; من بیم دهنده و بشارت دهندهام برای افرادی که ایمان میآورند."
خلاصه این که: اگر میبینیم در قرآن مجید، آیات بسیاری، دربارة مسائل بهشت و جهنم آمده است، و آیاتی که در وصف بهشت آمده، سراسر از بشارت و بهجت، و آکنده از شوق و امید برای مومنین است، و آنان را به آیندة اعمال نیک خود امیدوار کرده و به رضوان الهی بشارت میدهند; و آیاتی که در مورد جهنم و انواع عذابها و بلاها و گرفتاریهای آن آمده، که در واقع نوعی وعید و انذار است، همه در راستای همین دو اصل مهم تربیتی، یعنی "تشویق" و "تهدید" بنا شده است.
eporsesh.com
- [سایر] هدف از آوردن حروف مقطعه در آغاز بعضی از سورههای قرآن چیست؟
- [سایر] هدف قرآن از آوردن نام ستارگان چیست، آیا دارای پیامی است؟
- [سایر] هدف از آفرینش دوزخ چیست؟
- [سایر] چرا خداوند در قرآن میفرماید: در قیامت جهنم را به شما (آشکار) میکنیم، ولی بهشت را میفرماید (نزدیک) میکنیم؟
- [سایر] چطور میتوان به کسی که تازه میخواهد مسلمان شود آدرس بهشت و جهنم را داد؟ جای بهشت و جهنم کجاست؟
- [سایر] بهشت کجاست ؟ آیا بهشت و دوزخ در همین دنیاست ؟
- [سایر] حقیقت بهشت و جهنم چیست؟
- [سایر] بهشت و جهنم چگونه هستند؟
- [سایر] طبقات دوزخ و بهشت را بیان کنید؟
- [سایر] آیا بهشت و دوزخ الآن موجودند؟
- [آیت الله مظاهری] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است - مثل کاغذی که اسم خدا یا پیامبر یا امام بر آن نوشته شده یا تربت - در مستراح بیفتد بیرون آوردن و آب کشیدن آن گرچه خرج داشته باشد واجب است، و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد رفتن به آن مستراح مانعی ندارد و نیز انداختن آنها در سطل زباله و یا نهادن چیزی مثل گوشت و مانند آن در آنها جایز نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است، مثل کاغذی که اسم خدا یا یکی از معصومین علیهمالسلام بر آن نوشته شده، در مستراح بیفتد، بیرون آوردن و آب کشیدن آن، اگر چه خرج داشته باشد واجب است و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است. و نیز اگر تربت کربلا در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید تا وقتی که یقین نکردهاند بکلی از بین رفته، به آن مستراح نروند.
- [آیت الله سبحانی] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است، مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر یا امام بر آن نوشته شده، در مستراح بیفتد بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگرچه هزینه داشته باشد واجب است. و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است. و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد باید تا وقتی که یقین نکرده اند به کلی از بین رفته، به آن مستراح نروند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر ورق قران یا چیزی که احترام ان لازم است مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم یا یکی از معصومین علیهم السلام بر ان نوشته شده در مستراح بیفتد بیرون اوردن و اب کشیدن ان اگر چه خرج داشته باشد واجب است و اگر بیرون اوردن ان ممکن نباشد باید به ان مستراح نروند تا یقین کنند ان ورق پوسیده است و همچنین اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون اوردن ان ممکن نباشد باید تا وقتی که یقین نکرده اند که بکلی از بین رفته به ان مستراح نروند
- [آیت الله بروجردی] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر یا امام بر آن نوشته شده در مستراح بیفتد، بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگر چه خرج داشته باشد واجب است و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید تا وقتی که یقین نکردهاند به کلّی از بین رفته به آن مستراح نروند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است ، مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر یا امام بر آن نوشته شده ، در مستراح بیفتد بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگر چه خرج داشته باشد ، واجب است .و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد ، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند ان ورق پوسیده است . و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد باید تا وقتی که یقین نکرده اند ، بکلی از بین رفته به آن مستراح نروند .
- [امام خمینی] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است -مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر(ص) یا امام(ع) بر آن نوشته شده- در مستراح بیفتد، بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگر چه خرج داشته باشد واجب است، و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است. و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید تا وقتی که یقین نکرده اند به کلی از بین رفته به آن مستراح نروند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است، مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر یا امام بر آن نوشته شده، در مستراح بیفتد بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگرچه خرج داشته باشد واجب است، و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است، و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد وبیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید تاوقتی که یقین نکردهاند بکلّی از بین رفته به احتیاط واجب به آن مستراح نروند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است؛ مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبر یا امام بر آن نوشته شده؛ در مستراح بیفتد؛ بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگرچه خرج داشته باشد واجب است. و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد؛ باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است. و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد؛ باید تا وقتی که یقین نکرده اند که به کلی از بین رفته به آن مستراح نروند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است، مثل کاغذی که اسم خدا یا پیغمبرصلی الله علیه وآله یا امام علیه السلام بر آن نوشته شده، در مستراح بیفتد بیرون آوردن و آب کشیدن آن اگرچه خرج داشته باشد، واجب است و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده است. و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممکن نباشد، باید تا وقتی که یقین نکرده اند بکُلی از بین رفته به آن مستراح نروند.